سوال اساسی که درباره قیام عاشورا مطرح می شود این است که مگر می شود در جامعه ای بعد از 50 سال از پیروزی اسلام، به نام دین و دفاع از نبوت و رسول الله، دفاع از قرآن و مبارزه با کسی که او را اختلاف افکن و مایه شر می دانند، نزدیک ترین و عزیزترین فرد به پیغمبر اسلام به شهادت برسد؟
حجت الاسلام والمسلمین سید ضیاء مرتضوی، استاد حوزه و پژوهشگر مسائل دینی، در عزاداری شب هشتم محرم حسینیه دارالزهرا (س) درباره ریشه و علل واقعه کربلا گفت: درباره قیام عاشورا دو سوال اساسی مطرح می شود. سوال اول اینکه چرا امام حسین دست به قیام زد و سوال بعدی این است که چه زمینه های سیاسی اجتماعی در فاصله بین رحلت پیامبر و روز عاشورا به وجود آمد که باعث چنین فاجعه ای شد.
به گزارش خبرنگار جماران، وی در این مراسم افزود: سوال اساسی که درباره قیام عاشورا مطرح می شود این است که مگر می شود در جامعه ای بعد از 50 سال از پیروزی اسلام به نام دین و دفاع از نبوت و رسول الله و دفاع از قرآن و مبارزه با کسی که او را اختلاف افکن و مایه شر می دانند، نزدیک ترین و عزیزترین فرد به پیغمبر به شهادت برسد؟ این سوال از منظر تاریخی بسیار مهم است.
وی اولین محور در پاسخ به این سوال را گسترش سرزمین های اسلامی و چالش بزرگ انقطاع نسل ها دانست و افزود: به اعتقاد ما شیعیان پس از رحلت پیامبر، علیرغم همه پیش بینی ها و تدبیری که پیامبر اندیشیده بود، انحراف بزرگ رهبری در جامعه به وقوع پیوست. این انحراف در زمان فتوحات لشگر اسلام و در زمانی که جامعه به رهبری یک امام معصوم احتیاج داشت، رخ داد. این انحراف با قدرت گرفتن بنی امیه و بعضی از سران قریش، گسترش پیدا کرد. در همین شرایط نسل جدیدی از افراد به دین اسلام گرایش پیدا کردند که مبنای اعتقادی خود را از قدرت حاکمی گرفتند که با اهل بیت سازگاری ندارد و در پی حذف آنان است.
مرتضوی در همین رابطه حدیثی از حضرت علی(ع) در نهج البلاغه نقل کرد و افزود: حضرت می فرمایند چه نسبتی بین ما و قریش در جامعه اسلامی وجود دارد؟ قریشی که به نام ما دنیا را می خورند اما بر گردن و دوش ما سوار می شوند. آن قریشی که روزی مخالف پیامبر بود قدرت را در اختیار گرفته است و به خاندان پیامبر ظلم میکند. نسل گذشته و انهایی که از شان و جایگاه خاندان پیامبر اگاهی داشتند، از بین رفتند و نسل جدیدی از مردم به دین اسلام گرایش پیدا کردند در حالی که از گذشته چیزی نمی دانستند.
استاد حوزه دانشگاه دومین علت واقعه کربلا را گسترش تبلیغات سو و چهره سازی های جدید و فضیلت تراشی های جریان حاکم عنوان کرد و گفت: جریان حاکم تمام فرصت های سیاسی و اقتصادی و علمی را به انحصار خود در آورده بود و دست اهل بیت و خاندان پیامبر از همه چیز کوتاه بود. فضای سیاسی در آن زمان به قدری محدود و بسته بود که بنا به روایتی از امام صادق(ع) حتی نام بردن از حضرت علی و حضرت فاطمه در جامعه اموی ممنوع بود.
وی افزود: یاران پیامبر که در زمان آن حضرت از بزرگان جامعه بودند و جایگاه ویژه ای نزد مردم داشتند، در زمان بنی امیه به خاطر تبلیغات سو دستگاه حاکم، خانه نشین شدند و از یادها رفتند. کفاری که در جنگ های صدر اسلام نتوانستند پیامبر را شکست بدهند بر سرکار امدند و انتقام خود را از اهل بیت و یاران آنها گرفتند.
حجت الاسلام مرتضوی با بیان اینکه سومین محور در به وقوع پیوستن حادثه کربلا تضعیف قدرت تعقل و تقویت بعد عاطفی مردم در جامعه بود، تصریح کرد: شیوه حکومتداری معاویهبه گونه ای بود که همه مردم چشم و گوش بسته از او اطاعت می کردند. او مردم را در چنان فضای بسته ای تربیت کرده بود که نقل است در جریان عزیمت لشگر معاویه برای جنگ صفین، او نماز جمعه را در روز چهارشنبه برگزار کرد و حتی یکی از لشگریان و مسلمانان از او در اینباره سوال یا اعتراضی نکردند.
وی ادامه داد: در جریان شهادت عمار ولوله ای در سپاه معاویه ایجاد شد که چرا عمار یار دیرین پیامبر به دست معاویه کشته است. در همین فضا عمروعاص شهادت عمار را برگردن حضرت علی انداخت و اعلام کرد عمار توسط علی به جنگ اورده شده است، پس مقصر کشته شدن عمار، علی(ع) است. نکته جالب اینجاست که سپاهیان معاویه حرف عمروعاص را پذیرفتند و آن را باور کردندو شبهه به کلی رفع شد.
مرتضوی خاطرنشان کرد: سیاست اموی این بود که دور شام را دیوار بکشند تا ارتباط مردم با دنیای خارج قطع بشود. نقل است وقتی شام به دست بنی عباس اشغال شد، بزرگان شام قسم جلاله خوردند که قبل از ورود بنی عباس به شام، هیچ جایگزینی برای پیامبر به جز بنی امیه نمی شناختند.
این استاد حوزه همچنین با اشاره به فضای جامعه در زمان بنی امیه، گسترش جو امنیتی و تشدید اختناق توسط بنی امیه را علت چهارم قیام کربلا عنوان کرد و افزود: از دوران معاویه جو اختناق شدت گرفته بود و بسیاری از شیعیان به جرم علاقه مندی به حضرت علی و اهل بیت او حبس و یا به شهادت می رسیدند. در سیاست اموی سوال از دستگاه حاکم ممنوع بود و با ان برخورد می شد.
وی افزود: مرحوم کلینی نقل می کنند که امام حسین از یکی از اهالی بصره سوال می پرسد که آیا شما در بصره اجازه این را دارید که آزادانه سخن بگویید و از هرکس که مایلید تبری و تولی بجویید؟ در حدیث دیگری امده است که امام صادق می فرمایند که ایا زندگی جز این است که انسان بتواند به راحتی حرف خود را بزند؟
وی تصریح کرد: این سیاست اموی است که مردم را چنان پرورش می دهد که به خود اجازه سوال هم نمیدهد.
مرتضوی ادامه داد: علت پنجم قیام عاشورا سواستفاده دستگاه بنی امیه از ابزار دین بود. وقتی جناب مسلم بن عقیل را دستگیر کردند، ابن زیاد او را محکوم کرد که با امدنش به کوفه باعث اختلاف بین مردم شده است و امنیت انها را از بین برده است! ابن زیاد 21 ساله جناب مسلم بن عقیل با آن سابقه درخشان را متهم به تفرقه و اختلاف در جامعه می کند! مسلم در جواب ابن زیاد می گوید: من برای تفرقه نیامده ام. شما هستید که اظهار منکر می کنید و معروف را در خاک کرده اید. شما هستید که بدون رضایت مردم با هزاران حیله و کلک بر مردم حکومت می کنید و مسیر دیگری به غیر از راه حق به انها نشان می دهید.
این استاد حوزه دانشگاه در پایان سخنان خود، خود علت ششم به وقوع پیوستن قیام امام حسین را تشدید فشار اقتصادی و گسترش وابستگی به حکومت دانست و تصریح کرد: امام حسین(ع) در یکی از خطبه های خود خطاب به نخبگان جامعه می فرمایند مردم ناتوان را در دست بنی امیه رها کردید. مردمی که به بردگی گرفته شدند و مقهور سیاست های ناروا و نادرست بنی امیه هستند و برای تهیه نان شب خود نیز در مضیقه به سر می برند و مغلوب شعارهای دستگاه حاکم درباره معیشت خود هستند. مردمی که به نان شب خود محتاج هستند، دیگر قدرتی برای تفکر و تعقل ندارند. برخی اظهار می کنند که علت اصلی شکست مسلم بن عقیل در کوفه وضعیت بد اقتصادی مردم کوفه بوده است.