یکی از گزینه های شورای شهر تهران برای تصدی شهرداری تهران خانم دکتر الهه کولایی است او در سابقه خود نمایندگی مجلس ششم و مدیرکلی آموزش دانشگاه تهران و چاپ و انتشار دهها کتاب و مقاله در حوزه های مختلف را دارد، در کسوت استاد تمام دانشگاه تهران، عضو مجمع زنان اصلاح طلب و شورای مرکزی زنان مسلمان نواندیش، یکی از شش نفری است که منتخبین پنجمین دوره شورای اسلامی شهر تهران برای رأس شهرداری تهران در نظر گرفته اند تا شاید اولین شهردار بانوی تهران در طول تاریخ باشد.
خبرنگار جماران گفت و گویی با الهه کولایی در مورد برنامه های او برای شهرداری تهران انجام داده که متن آن را در ادامه می خوانید:
خانم دکتر! برخی افراد به شما انتقاد می کنند که تاکنون سابقه کار اجرایی نداشته اید. پاسخ شما به این منتقدین چیست؟
زمانی که به عنوان نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی بودم، با دیگر نمایندگان تهران برای اولین بار به طور مشخص روی مسائل تهران متمرکز شدیم. کسانی که فعالیت ها و بحث های مجلس ششم را دنبال کنند، به خوبی متوجه ارتباط مستقیم فعالیت های من با مسائل شهری و چالش ها و دشواری های مدیریت شهری خواهند شد. نمایندگی مجلس و اعمال نظارت و قانونگذاری، همراه با حوزه های دیگر، در چارچوب استانداردهای سیاسی – اداری کشور ما معادل چهار سال وزارت محاسبه می شود. این نکته ای است که باید مورد توجه قرار گیرد.
گذشته از این تجربه چهار ساله، مدیریت آموزش دانشگاه تهران اجرایی ترین و متراکم ترین و پر حجم ترین فعالیت اداری – آموزشی در بزرگترین دانشگاه کشور که نه قبل و نه بعد از من هیچ زنی در آن قرار نگرفت، سابقه کار اجرایی را برای من رقم زده که به اتکای آن امکان رسیدن به عرصه مدیریت شهری وجود دارد؛ اما بر اساس یک دیدگاه کلان تر و توسعه انسان محور باید این موضوع دنبال شود.
به نظر شما مدیریت آموزش دانشگاه تهران چقدر با شهرداری تهران و پیچیدگی های آن سنخیت دارد؟
آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد توان راهبری مجموعه عوامل و نیروهایی است که در سطح مدیریت شهری وجود دارد. در این زمینه باید توجه داشت که مسأله مدیریت شهر نباید صرفا با نگاه سخت افزاری ارزیابی شود. شاید مشکلاتی که امروز در شهر تهران با آن مواجه هستیم ناشی از نبود یک نگاه جامع و کلان به پیچیدگی های مسائل اجتماعی و مسائل انسانی است. در این زمینه مسائل کشورها و جوامع در حال توسعه می تواند راهکارهای بسیار مناسبی را پیش روی ما قرار دهد.
بنابر این یکی از سرفصل های برنامه های شما مسائل اجتماعی است.
من فقط روی مسائل اجتماعی تمرکز نکردم. برای حل و فصل بسیاری از مسائل و مشکلات تهران ما نیازمند یک رویکرد نرم افزاری و نه سخت افزاری، هستیم. آنچه در طول سال های گذشته در مدیریت تهران بیشتر مورد توجه بوده، ساخت و سازهای فیزیکی بوده و عنصر انسان، نیازها و مسائل اصلی مردم از جمله تأمین نیازهای مبتنی بر عدالت خواهی، در مدیریت شهری مورد توجه لازم قرار نگرفته؛ اگر هم به موضوع عدالت پرداخته شده کاملا جنبه ابزاری و سیاسی پیدا کرده است.
بنابر این به نظر می رسد یک برنامه توسعه انسان محور، تلاشی که همه عوامل و منابع شهری را در خدمت انسان ها، برای بهبود زندگی انسان ها و ایجاد امنیت و آرامش برای انسان ها به کار گیرد، نگرشی است که باید با استفاده از همه امکانات و تخصص ها در عرصه های مختلف مدیریت شهری مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
سرفصل های برنامه های شما برای شهرداری در چه زمینه هایی است؟
وقتی انسان محور فعالیت ها و برنامه های توسعه شهری قرار گیرد، به این معنی است که بحث های سلامت، بهداشت، حفظ محیط زیست، بهبود ترافیک، فضای سبز، جلب مشارکت های مردمی برای اداره امور شهری، ایجاد فرصت های مناسب برای کسب و کار و در واقع یک زاویه دید مبتنی بر تامین عملی و اجرایی حقوق شهروندی، باید معیار و مبنای برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های شهری قرار گیرد.
اگر بتوانیم اعتماد مردم نسبت به مسئولان شهری را بازسازی و موضوع فساد و رانت را مهار کنیم، آن گاه می توانیم از منابع عظیمی که در اختیار مردم قرار دارد، در یک رویکرد عدالت محور، برای تأمین منافع مردم در جای جای تهران و بهبود بخشیدن به نقاط مختلف شهر استفاده کنیم. به نظر می رسد تأمین منابع مالی مورد نیاز اداره شهر تهران نیازمند تجربیاتی است که با فعال کردن مردم، افزایش مشارکت مردم و آموزش آنان در مسیر جلب و بازسازی اعتماد آنها قابل دسترسی است.
به نظر شما مهمترین اولویت کاری شهردار آینده باید چه چیزی باشد؟
با توجه به شرایطی که امروز در تهران وجود دارد مهمترین اولویت، جلب اعتماد مردم و از بین بردن شکاف بین مردم و نهادهای اجرایی در سطح شهرداری است. با توجه به سرمایه اجتماعی کارآمدی که در این دستگاه وجود دارد می توان آن را با یک مدیریت کارآمد و مناسب در خدمت منافع مردم به کار گرفت. بازسازی ساختار شهرداری بر اساس ایجاد اعتماد عمومی و شفاف سازی تصمیم گیری ها و روندهای اجرایی در شهرداری می تواند به این بازسازی کمک کند. در واقع شفافیت و ایجاد ساز و کار مناسب در مدیران شهرداری می تواند راه را برای جلب مشارکت مردم و جلب اعتماد مردم باز کند و یک رویکرد صادقانه مبتنی بر اعتماد به وجود آورد. بدون شک تجربه های موفقی در این زمینه در کشور ما و کشورهای جهان وجود داشته و می تواند راهگشا باشد.
شهرداری تهران با مشکلات و چالش های زیادی از جمله بدهی به پیمانکاران مواجه است، برنامه شما برای رفع این مشکلات چیست؟
بدون شک فروختن شهر و زیر پا گذاشتن منافع عموم مردم بهترین راهکار نیست. همان گونه که گفتم اگر مردم اطمینان پیدا کنند عوارضی که پرداخت می کنند در جهت بهبود وضعیت عمومی شهر و بهبود وضعیت زندگی خود آنها هزینه می شود، حتما می توان منابع مردم را بهتر و بیشتر استفاده کرد.
موضوع فساد و رانت و شکاف هایی که به هدر رفتن منابع را در بر دارد، می تواند عواملی باشد که پیشبرد برنامه های شهرداری را با دشواری رو به رو سازد. به نظر می رسد در این زمینه ایجاد ارتباط با مردم از طریق تقویت نهادهای مدنی، تقویت نهادهای سنتی و مدرن و در یک کلام ایجاد یک ارتباط تنگاتنگ میان مدیریت شهری با مردمی که در واقع مالکان و صاحبان اصلی شهر هستند، می تواند در مسیر برطرف کردن بسیاری از مشکلات کارساز باشد.
در این زمینه تقویت حضور مردم در فرآیندهای تصمیم گیری شهری و واگذار کردن کارها به مردم از طریق شورایاری ها و حمایت نهادهای محلی، می تواند شهرداری را در ایفای وظایف آن بیشتر کمک کند. به نوعی تمرکز زدایی در مدیریت شهری و جلب مشارکت مردم از طریق نهادهای مدنی در این زمینه تأثیرگذار خواهد بود.
شما بر نقش مردم تأکید داشتید. ما در دوره های قبل شاهد همسویی دولت و شهرداری تهران بوده ایم ولی در این دوره تمام نمایندگان تهران در مجلس و شورای شهر و رئیس جمهور از یک جناح هستند. این همسو بودن دولت و مدیریت شهری چقدر به حل مشکلات تهران کمک می کند؟
این همسویی یا اقبال عمومی مردم به جریان اصلاح طلب و اعتدال گرا بار مسئولیت این گروه را بسیار سنگین می سازد. در واقع آنها باید با استفاده از همه امکاناتی که در اختیار دارند در جهت تأمین مطالبات و خواسته های مردم همه تلاش خود را به کار گیرند؛ چرا که مانع سیاسی برطرف شده و اخلالی از طریق رقابت های سیاسی وجود ندارد. بنابر این به نظر می رسد مردم با دقت نظر و انتظار بیشتری از این نهادها توقع دارند که به خواسته های آنها پاسخ گویند و انتظارات آنها را برآورده سازند. بر همین اساس باید در یک فرآیند تعامل سازنده میان مردم و همه نهادهای دولتی و حکومتی، با رویکردی تعاملی و اعتدالی از همه امکانات و سرمایه های اجتماعی کمک گرفت و در این مسیر باید بتوانیم دموکراسی را در شهر تهران تقویت و نهادینه کنیم.
تا حدود 14 سال پیش شهردار تهران در هیأت دولت دارای کرسی بود و در جلسات هیأت دولت شرکت می کرد. نظر شما در مورد این نوع تعامل شهرداری و دولت چیست؟
نکته بسیار مهمی را اشاره کردید. وظایف شهردار در همه کلانشهرها از جمله تهران یا حتی شهرهای کوچک بدون تعامل سازنده و همدلی و همگرایی بین شهرداری و نهادهای دولتی و اجرایی و حتی نهادهای نظامی و انتظامی قابل دسترسی نیست. ما ملزم هستیم منافع و مصالح مردم را در تعامل و فعالیت هریک از این نهادها برجسته سازیم. اگر این باور گسترش پیدا کند و به عنوان دستاورد انقلاب اسلامی رسوخ کند که ولی نعمت همه این نهادها و دستگاه ها مردم هستند و منابع و مصالح مردم شاقول و متر رفتار همه نهادها قرار گیرد، آن گاه می توان امید داشت که همه منابع عمومی و سرمایه هایی که در کلانشهرها در اختیار قرار دارد، در هماهنگی و تعامل، جهت منافع مردم به کار گرفته شود.
در سال های گذشته شاهد بوده ایم که شهرداری ها، به خصوص در تهران، به سکویی برای رسیدن به قدرت عالی اجرایی دیده شده اند؛ باید این نگاه تغییر کند. ما نیازمند این هستیم که موقعیت و جایگاه شهردار تهران، نه به عنوان یک جایگاه سیاسی - هرچند که بسیار سیاسی است - بلکه به عنوان پستی اجرایی دیده شود که در خدمت منافع و مصالح مردم تهران، آن هم در تعامل با همه نهادهایی که چه در شوراها و چه نهادهای اجرایی می توانند به ایفای این وظایف کمک کنند، وظایف خود را پیش ببرند.
نگاه سیاسی به شهرداری و سکو قرار دادن آن چه آسیبی به مدیریت شهری می زند؟
یکی از معضلات ما در حوزه مدیریت شهری به همین هدفگذاری ها مربوط می شود که به جای کارهای زیرساختی، به ساختن پل هایی که مردم ببینند یا کارهای نمایشی تمایل نشان داده می شود و هزینه های گزافی از محل منابع عمومی هم صرف می شود، تا مردم نتیجه این فعالیت ها را در رفت و آمدهای خود ببینند؛ چرا که بسیاری از کارهای زیرساختی ممکن است بی سر و صدا و غیر قابل مشاهده باشد و کمتر بشود از آنها به عنوان امتیازات سیاسی بهره گرفت.
شما نخستین بانویی هستید که احتمال شهردار شدن او وجود دارد. اگر شما اولین شهردار زن تهران شوید، چه تفاوتی با شهرداران مرد در زمینه مدیریت شهری خواهد داشت؟
زنان به دلیل ویژگی مادری و خصائص زنانگی با مسائل روزمره و رفاهی که با روزمره مردم سر و کار دارد ارتباط نزدیکی برقرار می کنند. معمولا و به شکل کاملا تجربه شده در همه کشورهای جهان زنانی که مدیریت ها را در این سطوح بر عهده می گیرند، به عرصه های سیاست و قدرت کمتر می پردازند؛ آنها بیشتر به مسائل فوری و نیازهای اساسی مردم یا حوزه رفاهی توجه می کنند.
طبیعی است که سیاست زدگی مدیریت شهری تهران، که در بسیاری از کلانشهرهای دیگر هم می توانیم چنین قاعده ای را مشاهده کنیم، باعث شده تا اولویت های مربوط به مصالح عمومی مردم و منافع مردم به دلیل ملاحظات سیاسی در اولویت برنامه ریزی ها قرار نگیرد و به نوعی اهمیت لازم را دریافت نکند. بر همین اساس من فکر می کنم در مدیریت یک زن بر شهر تهران ما شاهد تقویت رویکرد همکاری و تعامل میان همه سازمان ها، دستگاه ها و نهادهای قدرت در سطوح مختلف خواهیم بود. از آنجایی که مصالح و منافع مردم در اولویت قرار می گیرد، راه های تعامل و همکاری میان این دستگاه ها بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.
از آن مهمتر، به نظر می رسد ما وظیفه داریم یک نگرش منفی تاریخی را اصلاح کنیم که ملاک ارزشیابی انسان ها ربطی به زن یا مرد بودن ندارد. آنچه که خداوند به ما مسلمانان آموزش داده برتری انسان ها در نزد او بر اساس تقوا است؛ این موضوع باید در جامعه انسانی هم گسترش پیدا کند که ملاک برتری انسان ها نه جنسیت آنها، بلکه توانمندی و شایستگی و نوع عملکرد آنها در ایفای وظایفشان در قبال دیگران است.
به نظر می رسد این امر برای یک جامعه در حال توسعه مانند کشور ما گامی بزرگ و درسی قابل تأمل باشد که ملاک ارزشگذاری برای انسان ها از موضوع جنسیت عبور کند و انسان بودن و توانمندی ها و ظرفیت های آنها ملاک قضاوت و ارزشگذاری قرار بگیرد. بر همین اساس نیازمند اجرای سیاست هایی هستیم که تبعیض های تاریخی را کاهش و ان شاء الله در طول زمان خاتمه دهد.
حضور یک شهردار زن برای تهران چه بازخوردی از نظر اجتماعی می تواند داشته باشد؟
شهرها خانه های ما هستند و در خانه های بزرگ یا کوچکی که زندگی می کنیم باید مشارکت سازنده همه شهروندان امکان تحقق پیدا کند و بر اساس توانمندی ها و نیازهای آنها شرایط لازم برای این مشارکت همگانی فراهم شود. چنین تعهدی می تواند به بهبود روابط اجتماعی و بهبود موقعیت زنان در جامعه ما کمک کند که آنها نیمی از عاملان و حاملان توسعه هستند. اگر ما بخواهیم از همه امکانات و منابعی که در اختیار داریم برای بهبود شرایط عمومی کشور و پیشرفت و توسعه استفاده کنیم باید امکان به کار گرفتن این منابع انسانی و سرمایه های انسانی را هم فراهم کنیم. از این منظر می توان امیدوار بود که اصلاح نگرش در مورد توانمندی های زنان شکل بگیرد و آنها بر اساس هویت های انسانی مانند مردان دیده شوند و بتوانند از فرصت ها و موقعیت های مناسب در رشد و شکوفایی توانمندی های انسانی خود بهره گیرند.
گفت و گو: سجاد انتظاری