وقتی به لیست نامزدهای تایید صلاحیت شده در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم نگاه میکنیم، نخستین نکتهای که در ذهن پدیدار میشود این است که کشور به یک عقلانیت قابل قبولی رسیده و به سمت اعتدال حرکت میکند. این تاییدشدهها نشان از این دارد که کشور به دنبال دردسر و تکرار تجربههای منفی، تلخ گذشته و بحران آفرینی نیست. در چند ماه اخیر و به ویژه در ماههای آخر سال ٩٥ شایعه رد صلاحیت آقای روحانی در انتخابات بسیار پر رنگ بود و اسباب نگرانیهایی را نیز فراهم کرده بود و این شایعات دهان به دهان میچرخید که اکثریت اعضای شورای نگهبان نظرشان بر ردصلاحیت رییسجمهور است. شاید از همین رو بود که در آخرین ساعات ثبتنام دکتر جهانگیری در ستاد انتخابات کشور حضور پیدا کرد و به عنوان نامزد ریاستجمهوری ثبتنام کرد. در کنار همه دلایل منطقی که برای حضور آقای جهانگیری بیان میشود نمیتوان چشم بر این موضوع بست که یکی از دلایل این حضور همین شایعاتی بود که در چند ماه گذشته شنیده میشد. یکی از نگرانیهای اصلاحطلبان و جریان اعتدالی کشور همین موضوع بود و بر همین مبنا رییسجمهور را راضی به پذیرش این استراتژی و در نهایت رضایت او را جلب کردند تا آقای جهانگیری هم وارد میدان انتخابات شود که در صورت اتفاقات دور از ذهن و رد صلاحیت رییسجمهور یک گزینه قوی و رایآور وجود داشته باشد. با انتشار اسامی تایید صلاحیتشدگان اما مشخص شد که مجموعه کشور میل حرکت به سوی تندروی ندارد. اکنون که هم رییسجمهور و هم معاون اولش در میدان انتخابات حضور دارند میتوان امیدوار بود که در مدت تبلیغات و همچنین مناظرههای تلویزیونی آقای روحانی تنها نباشد. حقیقت این است که در میان حضور چند کاندیدای اصولگرا این احتمال وجود داشت که آقای روحانی به تنهایی نتواند پاسخ همه را بدهد اما حضور آقای جهانگیری این فرصت را فراهم میکند تا با توجه به اینکه ایشان بیشتر از همه در دولت درگیر کار اجرایی بودند عملکرد واقعی دولت یازدهم را تشریح کند و بگوید که دولت چه چیزی را تحویل گرفته بود و چه اقداماتی برای عبور از بحران انجام داده است. بیتردید حضور آقای جهانگیری و تشریح آنچه که وجود داشته میتواند امید را در دل مردم زنده کند، زمانی که مردم از دستاوردهای دولت مطلع شوند و برایشان روشن شود که اگر دولت یازدهم نبود چه وضعیتی میتوانست در کشور حاکم شود جامعه را به آینده و انتخابی که در سال ٩٢ انجام داده امیدوارتر خواهد کرد.
با انتشار اسامی نهایی نامزدهای ریاستجمهوری آرایش میدان انتخابات مشخص شده است و به طور کلی میتوان این پیشبینی را کرد که این آرایش در نهایت به سود حسن روحانی تمام خواهد شد، چرا که بدنه اجتماعی و جامعه ایران به سوی رادیکالیسم و خط تندروی نخواهد رفت، زیرا جامعه ایران به این حقیقت آگاه شده است که تندروی کشور را به بنبست میکشاند و منابع انسانی، اقتصادی و تولیدی را نیز به هدر خواهد داد. در واقع این تجربهای است که جامعه ایران در طول سالهای گذشته کسب کرده و هزینه گزافی برای آن پرداخته است و با رای به حسن روحانی این پیام را خواهد داد که حاضر نیست به گذشته باز گردد. از سوی دیگر آرایش انتخاباتی از تقابل توسعه در برابر مسائل دیگر خبر میدهد و بیتردید اکثریت جامعه ایران خواهان توسعه کشور هستند و توسعهگراترین کاندیدای موجود در این میدان حسن روحانی است. با توجه به شرایط موجود میتوان پیشبینی کرد کار انتخابات در همان مرحله اول به نفع حسن روحانی تمام خواهد شد. حسن روحانی در شرایطی رییسجمهور شده بود که اجماع جهانی علیه ایران وجود داشت و تحریمها اقتصاد کشور را به بنبست کشانده بود اما با یک توافق جهانی توانست همه این فضاها را از میان بردارد و این دستاورد کمی نیست. اما اینکه توقع داشته باشیم برجام در عرض یک سال همه اقتصاد ایران را زیر و رو کند و بهبود ببخشد بیشک توقع زیادی است. مهمترین اتفاق پس از برجام این بود که کشور در مسیر درست قرار گرفت و با تداوم اجرای آن میتوان امیدوار بود که ظرف دو سال آینده اقتصاد آسیب دیده کشور کمی بهبود یابد. به باور من این مسائل به تنهایی میتواند جامعه ایران را قانع کند که به تداوم حسن روحانی رای دهد و نتیجه انتخابات را به سود او رقم زند.