گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

حسین مرعشی: بدون پشتیبانی رهبر معظم انقلاب کارهای مهم در اقتصاد ایران نمی تواند انجام شود/ رجال مذهبی و سیاسی نباید برای رسیدن به یک پست بنیان های فکری و اخلاقی و ارزشی کشور را تخریب کنند

مرعشی شانس بازگشت جریان تندرو رو کم می داند اما تاکید دارد که شورای نگهبان اجازه ندهد که عرصه انتخابات به عرصه بازی بچه ها تبدیل شود.

پایگاه خبری جماران- حسین مرعشی این روزها فعال تر از قبل می نماید؛ او و همفکرانش در حال برنامه ریزی برای دو انتخابات مهم هستند، انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراها، آنها در انتخابات اول حامی قاطع حسن روحانی هستند که برای دومین بار می خواهد رییس جمهور شود اما بازی در انتخابات شورای شهر کمی سخت و پیچیده است، مرعشی معتقد است روحانی باید دو نکته مهم را در دور دوم ریاست جمهوری اش رعایت کند، او همچنین برخی اصلاحات در سیستم مدیریتی کشور را مورد توجه قرار می دهد و می گوید که کشور نیاز به برداشتن گام های بلندی در اقتصاد دارد که باید برای آن در مدیریت کشور اصلاحاتی شود. مرعشی عملکرد روحانی در اقتصاد را خوب ارزیابی می کند اما اذعان می کند که این عملکرد برای مردم به خوبی باز نشده است.

او شانس بازگشت جریان تندرو رو کم می داند اما تاکید دارد که شورای نگهبان اجازه ندهد که عرصه انتخابات به عرصه بازی بچه ها تبدیل شود.

در خصوص عملکرد روحانی نظر شما چیست؟ گاهی عنوان می شود که این عملکرد حتی با فرض درست بودن به خوبی به جامعه منتقل نشده است

 

این هم ضعف تیم تبلیغاتی دولت و هم ضعف رسانه های ماست. خصوصا صدا و سیما که رسانه ای فراگیرتر از بقیه است نتوانسته  واقعیت را درست به مردم انتقال بدهند. انشاءالله در انتخابات این مسائل به بحث گذاشته می شود و مردم از عملکرد دولت مطلع می شوند.

 

همان طور که گفتم به نظرم صدا و سیما در باره عملکرد دولت اطلاع رسانی خوبی نکرده است مثلا چند میزگرد در صدا و سیما دیده اید که کارشناسان درباره مسائل جاری کشور بحث کنند؟ اطلاع رسانی در این بخش خیلی کم و ضعیف بوده است البته باید دانست که معمولا مطالبات و مشکلات به صورت کامل در هیچ دولتی حل نشده است و نباید به چنین انتظاری از دولت دامن زد که همه مشکلات را حل کند. چون اساسا اقتصاد یعنی تخصیص بهینه منابع محدود برای خواسته های نامحدود. هیچ دولتی نتوانسته است در هیچ کشوری همه خواسته ها را برآورده کرده است. همیشه خواسته ها بیشتر از عملکردها است. معتقدم دولت آقای روحانی کارهای مهمی برای اقتصاد ایران کرده است که بسیاری از آنها دیده نشده و نمی شوند.

ولی به نظر می رسد  ظاهرا هنوز نتوانسته در رفع رکود انتظارات را برآورده کند ...

بعد از کاهش رشد اقتصادی چین و بحرانی که آمریکا تجربه کرد جهان هنوز از رکود در نیامده است. اتحادیه اروپا، چین و آمریکا رکود را تجربه می کنند اقتصاد ما هم متفاوت از این اقتصادها نیست. البته این رکود در اقتصادهای نفتی مثل اقتصاد ما تشدید می شود. چون قیمت نفت نصف شده است و همه کشورهای نفتی در فشار قرار دارند. برخی کشورهای نفتی ذخایر کافی داشته اند مثل عربستان و کویت، مشکلات آنها کمتر است هر چند بخش زیادی از ذخارشان را از دست داده اند.

برخی کشورها که در دوران قیمت بالای نفت در اوج بحران ها تدابیر غلطی داشتند در شرایطی که به بحران کاهش قیمت نفت رسیدند و تورم هشتصد درصد را تجربه می کنند که ما هیچ گاه در ایران تجربه نکرده ایم. ما بالاترین تورمی که تجربه کرده ایم حتی در دوران جنگ یا تورم های پنهان دوره جنگ ، به تورمی بالاتر از 49 درصد نرسیده ایم .

دولت آقای روحانی در چنین شرایطی کشور را اداره کرده است، حالا درست است که عملکرد روحانی نمی تواند کارهای انجام شده را به خوبی نشان دهد اما همین که به جای تورم های خیلی بالا، تورم هشت درصدی را تجربه می کنیم به نظر عملکرد قابل قبولی باشد.

به نظر من، دو کار مهم دولت کرده است. یکی توافق بین المللی بود که تولید و صادرات نفت ایران به خاطر آن افزایش یافت و ما از 2 و نیم میلیون بشکه تولید نفت به 4 میلیون بشکه رسیدیم و صادرات هم از 1 میلیون به 2 و نیم میلیون بشکه رسید. بخش مهمی از رشد اقتصاد ایران هم ناشی از این رشد صادرات بود که کار کوچکی نبود. گام دوم پس گرفتن بازار نفت ایران بود. این در حالی بود که بازار با مازاد عرضه مواجه بود.

الان از نظر من یک پایه خیلی خوبی از الان برای دولت دوم آقای روحانی درست شده است. ما تورم بالای 40 درصد نداریم مشکل تولید و صادرات نفت نداریم. قراردادهای خارجی ما پشت سر هم در حال امضاست. اقتصاد ایران الان آماده یک جهش است. این وضع کلی ماست و البته همان طور که گفتم نیازهای ما خیلی زیاد است.

یکی از مشکلات اصلی اقتصاد ما کسری بودجه سنگین است. از سویی دولت نمی تواند هزینه های خود را که اتفاقا در دولت قبل افزایش یافت، را کاهش دهد چون به رکود دامن می زند. از سوی دیگر مشکلات ناشی از بهمن جمعیتی ایران که امروز به بازار کار رسیده است. ما هم اکنون 5 میلیون بیکار داریم و سالی یک میلیون و 200 به آن اضافه می شود در حالی که حکومت ایران ظرفیت ایجاد حداکثر 700 هزار شغل در بهترین حالت دارد. در نتیجه مشکل بیکاری حل نمی شود مگر آن که ما تصمیمات مهم و جدی بگیریم. در همه بخش ها ما به هزینه های اضافی و درآمدهای کم عادت کرده ایم.

از نظر من الان مهمترین مساله این است که به یک هماهنگی فراتر از دولت نیاز داریم و توصیه ما به روحانی این است که ایشان با این تجربه ای که کسب کرده است باید چند کار مهم را انجام دهد. اولین و مهمترین آن این است که روحانی باید حتما حمایت رهبری از دولت را بیش از پیش داشته باشد. چون در مذاکرات هسته ای موفق شد این کار را بکند اما در بخش های دیگر این موفقیت کمتر بود.

بدون پشتیبانی رهبر معظم انقلاب کارهای مهم در اقتصاد ایران نمی تواند انجام شود. این باید یکی از سیاست های راهبردی دولت روحانی باشد. کشمکش و ناهماهنگی برای اقتصاد سم مهلک است. بزرگان ما باید متحد و باهم باشند تا اقتصاد ایران بتواند تصمیمات بزرگ بگیرد.

آقای روحانی باید در همه رشته های مدیریت و مدیریت و اجتماعی و فرهنگی باید بهترین های ایران را بکار بگیرد. بدون استفاده از این ظرفیت ها و بهترین های ایران با به صحنه بیاورد بدن استفاده از منابع تجربه آموخته کشور نمی شود به جنگ مشکلات رفت. با آدم های میانی و متوسط و با جسارت پایین نمی شود به سراغ مشکلات رفت.

علی رغم این که شرایط را برای مردم سخت می دانم و مردم روزگار آسانی ندارند. دخل و خرج مردم هماهنگ نیست و بیکاری یک معضل اساسی است. فکر می کنم اقتصاد ایران این ظرفیت را دارد که یک رشد هشت درصدی را  تجربه کند و ما اگر بتوانیم در دوره ای 4-5 ساله رشد هشت درصدی را تجربه کنیم می توانیم بسیاری از مشکلات را حل کنیم.

گفته می شود برخی نمی خواهند برخی مشکلات اقتصادی کشور حل شود و مثلا منافع شان در پایین بودن تولید ملی و واردات است؟

من این را قبول ندارم. نظر من اختلاف نظرهای سیاسی به مسایل اجرایی و فنی کشور تعمیم داده شده است. همه بخش های حکومت این کار را می کنند. بالاخره کار سخت است و همه همدیگر را متهم می کنیم که کارشکنی می کنند.

پرونده آقای بابک زنجانی را ببینید دو میلیارد و 700 میلیون دلار از پول مملکت در حساب های زنجانی رفته و معلوم نیست این پول کجاست ... حل این مشکل خیلی پیچیده نیست این آقا هم اکنون در زندان در دسترس است و یک جای کار اشکال دارد که نتوانسته ایم این پول را پس بگیریم، من نمی خواهم کسی را متهم کنم اما یک جای کار مشکل دارد. شما ببیند فساد از موضوعات مهم اقتصاد ایران شده است. هیچ جامعه ای وقتی فساد در آن هست رشد در آن اتفاق نمی افتد.

از یک طرف در برخورد با مفاسد، سیاست کنار گذاشته نمی شود؛ این اتفاق اصلا خوب نیست. نکته دیگر این است که مبارزه با فساد جلوی خیلی کارهای خوب را گرفته است. مثلا ما 38 سال است که بعد از ماجرای سفارت آمریکا در تکنولوژی تحریم بودیم. این تحریم ها الان برداشته شده است حالا با این اتفاق اگر بتوانیم با فناوری های جدید تنها یک درصد از مخازن نفتمان را صیانت کنیم به ازای همین یک درصد 200 میلیارد دلار ثروت ملت ایران افزایش می یابد. این یک فرصت بسیار مناسب که همه تلاش کنیم فناوری های جدید در این زمینه وارد کنیم اما نه این که قراردادهای جدید نفتی محل دعوای بین وزارت نفت و دستگاه های نظارتی شود تا یک سال کشمکش ها ادامه یابد و قراردادها معطل بماند. این مسائل را می توان در عرض یک هفته حل کرد.

بخشی از مبارزه با فساد منجر به این شده است که هیچ قدرتی در وزارتخانه ها و سطح دولت باقی نمانده است که یک نفر تایید کند و کار بشود. الان آنچنان برخی سیستمها به هم دیگر گیر داده اند که مشکلات حل نمی شود. همان طور که گفتم باید هم افزایی در بین قوا و همه مسئولان وجود داشته باشد. 

 

در ایران تفکیک قوا اتفاق نیفتاده است و مفصلش را در مجالی جداگانه باید گفت. در ایران تجزیه قوا اتفاق افتاده است در دولتی که به ریاست رییس جمهور تشکیل می شود، قوه قضائیه و نیروهای مسلح و بازرسی کل کشور در آنجا نیستند. در حوزه رهبری هم که قدرت متمرکز است کابینه ای وجود ندارد و رهبری همه به جزئیات کشور ورود نمی کنند.

به هر حال دولت باید زرنگی کند و در مرحله بعد هم باید با مدیران کارآمد کار کند. مدیرانی که نمی خواهند ریسک کنند نمی توانند کارهای بزرگ کنند.

 

آقای مرعشی گفته می شود یکی از موانع جدی فاصله گرفتن برخی ارکان قدرت از دولت گرایش روحانی به اصلاح طلبان است، اگر این طور باشد شما به عنوان یک اصلاح طلب چه نظری دارید؟

باید پست های سیاسی را از پست های فنی تفکیک کنیم همه پست های کشور سیاسی نیستند این یک قاعده تکنوکراتی است که باید به کشور برگردد در زمان هاشمی این قاعده خیلی قوی اجرا می شد ما به مواضع سیاسی افراد کار نداشتیم و از تخصصشان استفاده می کردیم اما بتدریج این خراب شد. وقتی می خواهیم رییس تحقیقات گندم را سیاسی انتخاب کنیم و یا رییس مرکز تحقیقات سرطان را با نگرش های سیاسی انتخاب کنیم کشور خراب می شود.

باید یاد بگیریم که حوزه سیاست محدود به پست های سیاسی شود وزیر خارجه باید حتما یک آدم سیاسی باشد اما وزیر کشاورزی بایت تخصصش برای کشاورزی باشد.

راهی نداریم که همین کار را بکنیم و تغییرات ناشی از سیاسی را در پست های سیاسی محدود کنیم. شما ببینید در شرکت های اقتصادی مثل شستا هم در دولت قبلی هم در دولت فعلی تغییرات سیاسی آنها را دستخوش تغییرات کرده است و آسیب های جدی زیادی به مدیریت این مجموعه ها وارد کرد.

مداخله سیاست در اقتصاد باید محدود شود. ما یک نظام های فنی داریم که نباید در آنها سیاست دخالت داشته باشد. سازمان هواپیمایی کشوری یک نظام فنی است که نباید دستخوش تغییر سیاسی باشد.

آقای مرعشی چندی در محافل سیاسی ایران برخی زمزمه می کنند که ممکن است روحانی رد صلاحیت شود ، طرح این مبحث را چطور ارزیابی می کنید؟

منطقا نباید رییس جمهور مستقر را رد صلاحیت کنند چون بالاخره ایشان رییس جمهور است و رییس جمهور بوده و تصمیماتی گرفته و مذاکراتی با کشورهای مختلف داشته است و اسنادی را امضا کرده است و همه تصمیمات قبلی اش با رد صلاحیت احتمالی سست می شود و چون بعد از انتخابات ایشان 4 ماه ریس جمهور است و این تصمیم پرهزینه ای است

برداشت من این است که این بحث ها علامت های نه چندان دقیق برای منصرف کردن روحانی از کاندیداتوری بود و البته برخی اشخاص تلاش شخصی کردند که این اتفاق بیفتد. اما این تصمیمی نیست که شورای نگهبان هم بتواند به تنهایی بگیرد و با توجه به شناختی که از مسائل سیاسی ایران دارم فکر نمی کنم نظام چنین هزینه سنگینی را تحمل کند که برخی به خاطر مخالفتشان با روحانی این هزینه را به نظام تحمیل کنند. این کار خیلی ساده ای نیست.

آقای مرعشی نظرتان نسبت به فعال شدن جریان احمدی نژاد چیست؟

به قدرت رسیدن این جریان تبی بود که کشور باید می کرد بالاخره ما یک حکومت به تندروها بدهکار بودیم که آن را دادیم و دیگر تکرار نمی شود ما باید ببینیم از بحث ها و مناظره ها دنبال چه هستیم. از رجال سیاسی و مذهبی انتظار این است که آنها به دنبال بالا بردن سطح آگاهی مردم و انتخاب بهتر مردم باشند؛ رجال مذهبی و سیاسی نباید برای رسیدن به یک پست بنیان های فکری و اخلاقی و ارزشی کشور را تخریب کنند. اگر این اتفاق افتاده به نظر من مسئولیت آن با شورای نگهبان است که در انتخاب رجال سیاسی دچار خطا شده و سیاست را انتخاب کرده است. رجال سیاسی بحث شخصی ندارند بلکه باید انتخابات عرصه رقابت برنامه ها و طرح ها برای بهبود وضع کشور باشد نه رقابت بچه ها باشد. اگر رجال باهم رقابت کنند مشکلی پیش نمی آید.

اگر وظایف قانونی برای تشخیص رجال سیاسی و مذهبی خوب اعمال می شد و بشود هیچ کدام از اینها نباید در گذشته اتفاق می افتاد و نباید در آینده اتفاق بیفتد. 

امیدوارم از گذشته درس گرفته شود و میدان بازی بزرگان، به میدان بازی های بچه گانه تبدیل نشود. 

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.