آنچه در پی می آید مشروح گفت و گو با سخنگوی دستگاه دیپلماسی است که حدود دو هفته قبل در ایام دهه فجر انقلاب اسلامی و پس از بازدید از تحریریه جماران، با خبرنگاران ما انجام داده است:
قاسمی: برای من افتخاری است که امروز بر اساس دعوت شما به اینجا آمدهام، سایت جماران که منتسب به دفتر و بیت حضرت امام(ره) است، برای من از اهمیت ویژهای برخوردار است. خدمت شما هستم تا با هم گفتگویی داشته باشیم و با امکانات و توانایی های شما بیشتر آشنا شوم و ببینیم چگونه میتوانیم در جهت رشد و نمو حوزه و مسائل سیاست خارجی ایران همکاریهای مشترکی با هم داشته باشیم.
در ابتدا بفرمایید که در روزهای منتهی به انقلاب چه می کردید و کجا بودید؟
حدود مهر تا 26 دی ماه 57 را در زندان بودم. وقتی شاه ایران را ترک کرد، رژیم سابق نهایتا اقدام به آزادسازی زندانیان سیاسی کرد و من روز بعد از آن، به اتفاق تعداد دیگری از زندانیان سیاسی، از زندان آزاد شدیم و این آزادکردنها تا چند هفته دیگر بطور مستمر ادامه یافت. بعد از انقلاب اسلامی، در اسفند 57 یک کار تحقیقاتی درباره اقتصاد ایران با برخی دیگر از دوستان دانشجو کردیم که چند ماهی طول کشید. در اردیبهشت 58 برای انتشار روزنامه جمهوری اسلامی به دوستان پیوستم و اوایل خرداد همان سال شماره صفر روزنامه را زیر چاپ بردیم.
چطور شد که به دبیرخانه شورای انقلاب رفتید؟
وقتی دولت موقت استعفا کرد و شورای انقلاب مسئولیت اجرایی کشور را به عهده گرفت، مرحوم شهید آیتالله بهشتی تصمیم گرفتند برای شورای انقلاب یک تشکیلات اداری و دبیرخانهای تاسیس کنند و بدینگونه ما و تعدادی از دوستان به دبیرخانه شورای انقلاب رفتیم و به نوعی آن دبیرخانه را تاسیس کردیم و تا آخرین روز فعالیت شورای انقلاب نیز در آنجا بودیم. من بصورت مشخص و تخصصی مسئول کمیسیون اقتصادی شورای انقلاب بودم. چند ماه پس از پایان کار شورای انقلاب، با ورود جناب آقای دعایی به عنوان نماینده رهبر انقلاب به روزنامه اطلاعات رفتم. قرار بود تنها یک ماه در خدمت ایشان باشم اما به بیش از یک سال به درازا کشید و بعد هم در انتهای تابستان سال 1360 برای انجام یک پروژه مشخص با وزارت خارجه همکاری خود را آغاز نمودم که این همکاری نیز تا امروز ادامه دارد.
تحلیل شما از چرایی وقوع انقلاب اسلامی چیست؟
انقلاب اسلامی، ناشی و نتیجۀ یک مجموعه از تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در طول مبارزات ملت ایران طی دهههای گذشته بود که رخ داد. به هر حال، بخشهای بسیاری از آن دلایل مشخص تاریخی خود را داشت مانند مطالبات مشروطه، ناکامی های بعد از ملی شدن صنعت نفت، قیام خرداد 42 و استبداد حاکم بر ملت ایران و نادیده انگاشتن ارزشهای معنوی و فرهنگی مردم. هر چند مسائل اقتصادی و نارساییها و فساد و اختلافات طبقاتی عمیق جامعه ایران نیز سهم خود را داشتند. یکی دیگر از دلایل مهم، وابستگی بی حد و حصر حکومت شاه به بیگانگان بود که مردم را سخت ناراضی کرده بود. مردم احساس میکردند که کشور استقلال لازم را ندارد و به کشوری به تمام معنا وابسته تبدیل شده است. البته در خصوص این سوال که بحث بسیار مهمی است پرداختن به آن، پرداختن به مسائل دیگری را نیز ایجاب می نماید که زمان لازم برای آن اکنون وجود ندارد.
مردم چقدر خواستههای خود رسیدند؟
انقلاب اسلامی ایران با توجه به شعارهای خود و دشمنانی که داشت، رفته رفته با موانع و کار شکنی های بسیاری مواجه گردید و از گوشه و کنار سنگ اندازیهایی آغاز شد که نهایتا با توجه به ظرفیت رهبری انقلاب و حضور مردم در جنبش، با این توطئه ها یکی پس از دیگری برخورد شد. به هرحال، با انقلاب بزرگ ملت ایران یکی از خواستهها و آرمانهای تاریخی مردم یعنی سرنگونی استبداد اتفاق افتاد و استقلال کشور نیز به مفهوم واقعی خود، که عدم وابستگی به هر قدرت یا ابرقدرتی بود، تحقق یافت. البته با شروع جنگ تحمیلی و توطئهای که توسط برخی کشورهای منطقه و قدرت های آن روز علیه انقلاب نوپای ایران در قالب و چارچوب یک جنگ نابرابر شکل گرفت، متاسفانه اقتصاد ملی کشور را نیز هدف قرار داد و کشور و مردم ما کمبودها و مسائل زیادی را در حوزه معیشت و ساختارهای اقتصادی متحمل شدند. ولی مردم شجاعانه تمامی تضییقات، نارساییها و کمبودهای معیشتی و اقتصادی را تحمل نموده تا بتوانند با دفاعی جانانه از سرزمین و آرمانهای خود، استقلال کشور را نیز با تمام وجود محافظت نمایند.
شعار نه شرقی و نه غربی، در زمانی که مطرح شد، بسیار دقیق بود در آن زمان ما با یک جهان دو پاره مواجه بودیم
اخیرا ذهنیت و شبهه ای ایجاد شد مبنی بر این که آیا با استفاده روسیه از یک پایگاه هوایی در ایران، استقلال که به آن قائلیم و یا شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی، به نوعی زیر سوال نرفت؟
به نظر من، شعار نه شرقی و نه غربی، در زمانی که مطرح شد، بسیار دقیق بود در آن زمان ما با یک جهان دو پاره مواجه بودیم. دو دسته کشور به رهبری دو قدرت اصلی یعنی آمریکا و شوروی صفآرایی کرده بودند، البته نهضت عدم تعهد هم فعال بود که افرادی مانند تیتو، نهرو، عبدالناصر و سوکارنو آن را ایجاد کرده و تا حدی توانست در مقاطعی از تاریخ نقش آفرینی خود را داشته باشد. در انقلاب تصمیم گرفته شد به هیچ کدام از این دو اردوی بزرگ ملحق نشویم و با غیرمتعهدها باشیم. به همین دلیل قطع رابطه با آمریکا پیش آمد، با شرق هم اگرچه با شوروی ارتباط داشتیم ولی در اردوی آنها نبودیم، چه این که در افغانستان از طریق کمک به مجاهدان با شوروی مقابله هم میکردیم. بعد از فروپاشی شوروی هر چند آن نظام دوقطبی از بین رفته بود و روسیه گرچه وارث شوروی بود، ولی جایگزین آن برای تداوم بلوک شرق نشد و در نتیجه روابط ما با روسیه همانند رابطه با شوروی، تلقی نمیشد.
در دوران جدید هم رابطه ما با روسیه بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر است، هر چند در زمینههای اقتصادی این روابط بسیار ضعیف است که باید آن را تقویت کنیم. در باره استفاده از پایگاههای نظامی ما هم که سوالی پرسیدید، این اقدام در آن مقطع بر اساس ضرورتی در سوریه بود و تفاهم دو طرف بود و ما این مجوز به آن ها را با آگاهی کامل و در یک تفاهم مشترک و در مسیر منافع مشترک خود انجام دادیم.
چرا این مساله ابتدا از سوی رسانههای خارجی و نه داخلی مطرح شد؟
این نکته ضروری است که اعلام کنم، مسائل ما آشکار است و چیز پنهانی در این زمینه نداریم. آن اتفاق موضوعی بود که به سرعت در باره آن تصمیمگیری و اقدام فوری انجام شد، برنامه ریزی در کار نبود که اطلاع رسانی اولیه کنیم، فوریتش هم روشن بود چون اگر قرار است ما کار نظامی را از یک ماه قبل اعلام کنیم که نتیجه دلخواه به دست نمیآید. هیچکس جزییات یک اقدام نظامی را از قبل اعلام نمی کند. آن مساله تمام شد و البته میتواند بر اساس ضرورت و وضعیت آتی منطقه تکرار شود و اگر قرار بر تکرار باشد درباره آن بحث و بررسی میشود و بر اساس تفاهم متقابل و صدور مجوز های لازم و موافقت طرف ایرانی این اتفاق میتواند بیافتد. امیدواریم این تلاشها به حل بحران سوریه کمک کند.
سفر عراقچی به روسیه هم ممکن است در راستای هماهنگیها و همکاریهای بیشتر بین دو کشور در این زمینهها باشد؟
ما با روسیه همکاری و رایزنی داریم. یکی از مباحث ما با آنها برجام است و این تماسها را با روسها در مقاطع مختلف داریم. با توجه به جایگاه آقای عراقچی فکر میکنم بیشتر در این خصوص با روسها صحبت خواهیم کرد، اگرچه مسائل دیگری هم مطرح خواهد شد.
آقای دکتر، با توجه به سابقه تاریخی، مردم روی رابطه با روسیه - مثل سایر استعمارگران - حساسیت دارند و فکر میکنند ممکن است این روابط به نوعی به ضرر ما تمام شود.
بالاخره، هیچ فردی و کشوری مجانی برای دیگری کار نمیکند. در حوزه کشورها و روابط بینالملل، کشورها و افراد دنبال منافع خود هستند مگر جایی که یک زمینهها و حوزههای مشترکی برای همکاری وجود داشته باشد و هر دو طرف از یک رابطه منافع مشترک ببرند. لذا روسیه در سطح جهان قطعا منافع خود را دنبال میکند و خود تصمیم میگیرد چگونه عمل کند. ایران هم به عنوان یک کشور مستقل منافع خود را دنبال میکند و این منافع ایجاب میکند که با یک کشور روابط گستردهتری داشته باشد و یا با دیگری روابط خود را کاهش بدهد.
ممکن است در برخی محافل یا رسانه ها صحبت از این کنند که روسیه با کارت ایران در عرصه جهانی بازی می کند، البته ایران خود با پیروی از یک سیاست مستقل و همه جانبه نگر با چابکی تمام و توانمندی های خود منافع و سیاست خارجی خود را چه در منطقه و چه در جهان پی میگیرد. رابطهای که ما با روسیه و سایر کشورها داریم نوعی همکاری بر اساس منافع دو طرف است و در چنین روابطی هر دو طرف به دنبال منافع خودشان هستند و این مهم است که چگونه رابطه با روسیه را پیش ببریم تا منافع ما بهتر حفظ شود. این که آقای پوتین با آمدنش به ایران می تواند بهره برداری های خود را داشته باشد، الزاما حرف غلطی نیست. اصولا همه آمد و شد های سیاسی در سطح جهان از یک پشتوانه محاسباتی مشخص پیروی میکند. ولی بی شک چه آنان که مقامی را اعزام میکنند و چه کشوری که پذیرنده آن مقام است هر دو از این نوع تماس ها بهره مند می شوند.
نباید این قدر به روسیه نگاه منفی داشته باشیم. رابطه ایران و روسیه همواره دشمنان زیادی داشته است و بسیاری از بهبود روابط ایران و روسیه نگران میشوند و برای این کار سرمایهگذاری میکنند. ما در روابط با کشور ها باید ضمن حفظ اصول خود همیشه به حال و آینده بنگریم.
آیا ما نمیتوانیم از این رابطه برای احقاق حقوقمان در دریای خزر استفاده کنیم؟
بحث خزر در جریان است و موضوعی نیست که با تصمیمگیری سیاسی فردی یا صرفا میان دو کشور حل شود که مثلا دو رهبر در باره آن به نتیجه برسند.
خزر موضوعی بین پنج کشور است و برای هر پنج کشور حساس و به نتیجه رسیدن در آن، پیچیده است. البته در این زمینه تلاشها ادامه دارد و امیدوارم در این زمینه به وضعیت مشخصی برسیم.
آخرین توافق بر روی چه سهمی انجام شده است؟
هنوز بحث ها زیادی در این خصوص در جریان است. ما قبلا یک قراردادی با شوروی داشتیم اما کشورهای تازه تاسیس آن را قبول ندارند. البته در دوران شوروی ما امکان استفاده از همه منابع خود را نداشتیم و شوروی ها امکان دسترسی های لازم را فراهم نمی کردند.
از شرق به غرب برویم. آقای دکتر، مواضع ترامپ را چطور ارزیابی میکنید؟
در باره ترامپ، و صحبت از آینده با وجود او و این که چه اتفاقی میافتد فعلا هنوز باز هم زود است که بگوییم دولت جدید آمریکا به چه سمتی میرود. من ترجیح میدهم با توجه به ابهامات فراوانی که هست پیش بینی نکنم اما شاهدید که هنوز دولتی که در هفته های نخست کار خود می باشد در برخورد با همه کشور های جهان و موضوعات بین المللی ابهامات و مشکلاتی را ایجاد کرده است.
در باره رفتارهای آینده ترامپ، سردرگمی اساسی در جهان وجود دارد. برخی تحلیل میکنند هدف اصلی او مهار چین است و بعضی نیز گفته اند که هدف در دراز مدت روسیه است.
تحلیلهای زیادی وجود دارد و خیلی ها در حال گمانه زنی هستند که آن هم به خاطر صحبت هایی است که ترامپ کرده و این صحبت ها با خط مشی دولت های پیشین آمریکا متفاوت است. ایشان با همین شعارها هم به قدرت رسیده است. هنوز زمان زیادی از شروع به کار ایشان نگذشته است، فعلا بیشتر حرف و شعار مطرح شده است، در باره رفتارهای آینده ترامپ، سردرگمی اساسی در جهان وجود دارد. برخی تحلیل میکنند هدف اصلی او مهار چین است و بعضی نیز گفته اند که هدف در دراز مدت روسیه است. البته در گذشته نیز برخی محافل غربی می گفتند روسیه ذاتا برای غرب و آمریکا خطرناک است و باید تجزیه شود. بعضی هم مساله خاورمیانه را مطرح میکنند. اما این که چه اتفاقاتی خواهد افتاد روشن نیست. یک نکته قطعی در مورد آمریکا وجود دارد و این که قدرت آمریکا نسبت به سالهای قبل تضعیف شده است و این کشور قدرت سابق را ندارد و این طور نیست که هر چه آن ها بخواهند انجام شود، نمونه های زیادی وجود دارد، نمونه روشن آن ناتوانی آنان در حذف اسد طی سالیان گذشته بود.
گفته میشود آمریکا برای برخورد با ایران، به روسیه نزدیک خواهد شد؟
اگر رابطه روسیه و آمریکا بهتر شود به مفهوم این نیست که ما متضرر خواهیم شد. مسائل سیاست خارجی قابل پیش بینی به این سادگی نیست و مسائل بین المللی بسیار پیچیده است. ساختار های حاکم بر حاکمیت آمریکا و روسیه اجازه یک رابطه بی مسئله و نزدیک حتی در میان مدت را نمی دهد. در آمریکا و حتی روسیه بسیاری هنوز و تا مدت های زیاد طرف مقابل را یک دشمن می بینند. شاید در موضوعات مشخص و در دوران کوتاهی به صورت تاکتیکی اتفاقاتی بروز و ظهور داشته باشد. حتی در این صورت که ترامپ بتواند به روسیه نزدیک شود یا برعکس آن، شرایط ایران تغییر چندانی نمیتواند بکند. کشور ما مستقل است و سیاستهایش را خود تعیین میکند و قدرت بازیگری فراوانی به دلایل مختلف خواهد داشت.
ما الان به تمام آنها دسترسی داریم و هیچگونه مشکلی در این خصوص نداریم. اینها یا به ایران برگشته یا در بانکهایی است که ما برای رفع نیازهای خود در خارج از کشور استفاده میکنیم
میخواستم درباره داراییهای بلوکه شده ایران در خارج از کشور بفرمایید، این که چقدر از این اموال همچنان بلوکه است؟
در زمینه داراییهای ما که در کشورهای مختلف بلوکه بوده است ما الان به تمام آنها دسترسی داریم و هیچگونه مشکلی در این خصوص نداریم. اینها یا به ایران برگشته یا در بانکهایی است که ما برای رفع نیازهای خود در خارج از کشور استفاده میکنیم.
تنها در آمریکا یک مورد خاص وجود دارد که ما در این زمینه به دیوان لاهه شکایت کردهایم و یک بحث خاص است و این همان دو میلیارد است. اما آن داراییهای ما که بلوکه شده بود، در دسترس یا در اختیار ایران است.
گفته میشود که ایران برای دسترسی به بعضی از اموال خود مجبور است از آن کشوری که پول را بلوکه کرده، کالا بخرد و نمیتواند مستقیما به پولها دسترسی بیابد، در این زمینه هند و چین را مثال میزنند؟
اگر جنس بیکیفیت به کشور وارد میشود بر اساس خواست، بی دقتی یا کمبود منابع مالی وارد کننده است. اگر این اتفاق می افتد حاصل یک بیدرایتی شمار اندکی از افراد سودجو است. چین برای خیلی از کشور ها کالای با استاندارد بالا تولید میکند، چه برای اروپا، چه برای امریکا و کانادا. چین یکی از شرکای مهم ماست و با آن ها ارتباطات اقتصادی زیادی داریم. مشکلاتی هم البته بوده که طبیعی است. اما این طور نیست که ما مجبور باشیم از آنها به جای طلبهایمان الزاما هر نوع کالایی را وارد کنیم.
اخیرا خبری منتشر شد مبنی بر این که دولت قبلی آمریکا پیامهایی به مقامات دولت قبل ایران داده بود که زودتر آن پولی که گفتید ایران برای بازپس گرفتنش به لاهه شکایت کرده، را از آمریکا خارج کند ولی دولت سابق به این مساله توجه نکرده بود.
می توانید از خود آن ها بپرسید. اطلاعات من در این خصوص مستند نیست.
گفته میشود وزارت امور خارجه، برای کمک به تجار ایرانی که دستی در صادرات دارند، برنامه آنچنانی ندارد و از ظرفیت دیپلماسی برای ارتقای اقتصاد کشور استفاده نمی شود؟
این که می شود بهتر کار کرد و کار را ارتقا داد شکی نیست، ما همیشه در نقطه مطلوب قرار نداریم و این ادعا را نیز نداریم که به خوبی همه کارها به خوبی انجام می شود ولی این ساز و کار در وزارت خارجه وجود دارد و با جدیت بسیار اینگونه مسائل دنبال می شود. آنقدر برای این موضوع اهمیت قائل هستیم که مسائل حوزه اقتصادی را زیر نظر قائم مقام وزیر پیگیری و مدیریت می نماییم و یک ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی بسیار فعال داریم که به صورت منظم در وزارت امور خارجه با حضور مقامات تمامی دستگاه های ذی ربط تشکیل می شود و موضوعات و طرح های اقتصادی را مطرح و مشکلاتی را که وجود داشته باشد حل و فصل میکنند.
دکتر ظریف در یک سال گذشته در تمامی سفر های دوجانبه خارجی خود همواره یک تیم اقتصادی و بازرگانی، بانکی متشکل از تجار و فعالان بنگاه های اقتصادی را به همراه خود داشته است. ایشان این کار را با این هدف انجام میدهند که حمایتهای لازم از فعالان اقتصادی را انجام دهند. البته ما مشکلاتی نیز داریم که به ساختارهای اقتصادی ما بر میگردد. کشور ما البته یک مشکل اساسی دارد و آن هم ناتوانی ساختار اقتصادی کشور است. ما هنوز یک بخش خصوصی معتبر و توانمند به مفهوم واقعی آن نداریم و تمامی مسئولین در تلاش هستند که این مسائل را حل و فصل نمایند.
ما مسائلی با همسگایگان داریم، گاهی این انتقاد مطرح میشود که دیپلماسی ما رویکرد موفقی در مواجهه با این مشکلات نداشته است، مساله آب هیرمند که محل مناقشه ایران و افغانستان است، مساله گازی بین ایران و ترکمنستان هم یکی دیگر از اینهاست.
موضوع هیرمند و یا بعضی موضوعات دیگر منطقهای ما، چیزی نیست که بتوان آنها را هر روز رسانهای کرد. بحث آب با افغانستان به صورت جدی موضوع مذاکره ماست و ما آن را دنبال میکنیم مذاکرات ما با افغانستان ادامه داشته و در سفر آخر آقای اشرف غنی این مسائل مطرح و پس از آن نیز پیگیری شده است.
در باره مناقشه گازی با ترکمنستان، دوستان ما قیمت بیربطی برای گاز داده بودند و تصورشان این بود که میتوانند به هر قیمتی گازشان را بفروشند، اما طی یک هماهنگی خوبی که وزارت نفت با وزارت خارجه داشت، جلوی واردات گاز گرفته شد و قضیه مدیریت شد. ترکمنستان از چندی پیش بخشی از خطهای لوله را باز و قبول کرد که قیمتهای منطقی برای گاز خود ارائه کند.
موضوع صیادان در اختیار ارگانهای دیگری است و چیز بیشتری ندارم که ارائه دهم. اما تلاشهایی میشود تا این هموطنانمان آزاد شوند. ما در سومالی با یک دولت مستقر مواجه نیستیم که از طریق دولت آن کشور کار را پیگیری کنیم
درباره صیادان گرفتار در سومالی هم در صورت امکان بفرمایید چه اقداماتی انجام شده است؟
موضوع صیادان در اختیار ارگانهای دیگری است و چیز بیشتری ندارم که ارائه دهم. اما تلاشهایی میشود تا این هموطنانمان آزاد شوند. ما در سومالی با یک دولت مستقر مواجه نیستیم که از طریق دولت آن کشور کار را پیگیری کنیم.
ایرانیان خارج از کشور که با دستور ترامپ دچار مشکل شدهاند، چشمی به دستگاه دیپلماسی کشورمان دارند تا از آنها حمایت کنند، در این باره برنامهای دارید؟
ما در این زمینه دو بیانیه دادهایم و جواب من همانهاست.کمیتهای در این زمینه تشکیل دادهایم و این کمیته فعال است و کارهای خود را انجام می دهد. البته این دستور توسط دادگاه فدرال آمریکا لغو شد و فعلا مشکل ایرانیان حل شده است. ولی در صورت بروز مشکلات جدید ما در کمیته مزبور اقدامات لازم را به عمل خواهیم آورد.
اخیرا ماجرای آمدن کشتیگیران آمریکایی به ایران مطرح شده بود، این که ما اول گفتیم روادید نمیدهیم بعد گفتیم میدهیم، ماجرا چه بود؟ و چه اقداماتی برای عمل متقابل در صورت احتمال بروز رفتارهای مشابه آنچه ترامپ علیه ایرانیان می خواست انجام بدهد چیست؟
زمان طرح این موضوع گذشته است و مجوز های لازم برای آمدن کشتی گیران آمریکایی صادر شده است و آن ها به ایران آمدند.
در مورد کشتیگیران یک کمیته وجود داشت که در محل وزارت خارجه تشکیل شده بود و البته وزارت خارجه هم در آن نماینده داشت، این تصمیم متعلق به آنها بود اما با توجه به لغو تصمیم آمریکاییها از سوی دادگاه، مشکل روادید کشتیگیران هم حل شد.
برخی انتقاد میکنند که تندروهایی در جهان و داخل به دنبال این هستند که ایران را در چشم ترامپ جدیتر کنند و به اصطلاح ایران را در صف اول مقابله ترامپ قرار دهند. مثلا معتقدند مانورهای موشکی ممکن است بهانه دست ترامپ دهد.
وضعیت جهان با وجود ترامپ به قدری پیچیده است که نمیتوان قطعی نظر داد. باید صبر کرد.
وزارت خارجه با تمام توان تلاش میکند تعادلی را در وضعیت کنونی داشته باشد. ما در وزارت خارجه مثل بقیه دوستان به ضرورت ارتقاء توانمندی دفاعی کشور اعتقاد داریم. البته قطعا مردم مهمترین تکیه گاه ما هستند ولی توانمندی دفاعی هم یک تکیه گاه مهم و جدی برای ما محسوب میشود.
این خیلی خوب است که ما توان دفاعی خود را به صورت بومی و بر اساس امکانات خود افزایش دادهایم. ما در دوران دفاع مقدس برای گرفتن کوچکترین تجهیزات تمام تلاش خود را میکردیم و بسیاری از مواقع موفق نمیشدیم. اما امروز توان موشکی بسیار بالایی داریم و در آن خودکفا هستیم.
آقای دکتر، نظرتان درباره حمله به سفارت عربستان چیست؟
قضیه سفارت عربستان فاجعهای بزرگ بود و ضربه سختی به رابطه ما و اعراب زد ما تلاش خود را کردیم تا در مواقع بعد سفارتهای بعدی دچار آن مشکل نشوند.
ما با شورای همکاری وارد مذاکره نمیشویم اما با تک تک اعضای آن رابطه داریم.
گفته شد عربستان به وسیله کویت به ایران پیام داده است؟
سفر اخیر وزیر امور خارجه کویت به ایران به مفهومی میانجیگرانه نبوده است. آقای دکتر ظریف به کویت رفته بود و آنها این دیدار را پس دادند. این سفر در چارچوب روابط دوجانبه و بیشتر بحث ها هم در این زمینه بود. ایشان پیامی از امیر کویت داشت که میخواست بین ایران و شورای همکاری خلیج فارس آشتی برقرار کند که چنین چیزی برای ما قابل قبول نبود. ما با شورای همکاری وارد مذاکره نمیشویم اما با تک تک اعضای آن رابطه داریم. در باره عربستان هم، اگر شرایط فراهم باشد ما میتوانیم در مورد مذاکرات با آن ها فکر کنیم.
آیا مصری ها به دنبال تقویت روابط با عراق به عنوان دروازه ورود به ایران هستند؟
مصریها برای این که با ایران روابطشان را تقویت کنند نیاز به چنین رفتارهایی ندارند، روابط ما به همان منوال قبلی است و آنها برای روابط با ما دچار موانعی هستند. این موانع فعلا اجازه روابط سیاسی را به ما نمی دهد. هر چند ما از این رابطه می توانیم تحت شرایطی استقبال کنیم.
قرار بود ایران عضو گروه آ سه آن شود چرا این اتفاق نیفتاد؟
دلیل خیلی سادهای داشت، همه چیز برای امضای سند آماده بود اما چون یک موافقتنامه بود آقای ظریف تصمیم گرفتند اول این موافقتنامه در مجلس تصویب شود و بعد آن را امضا کند تا چیزی به مجلس تحمیل نشود. تردیدی که در لحظه آخر برای ایران ایجاد شد بر همین مبنا بود.
اخیرا نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس تحرکاتی را برای از بین بردن برجام داشته است، چقدر ممکن است بتواند 5 کشور را مجاب به این کار کند؟ چنانچه سفر چندی پیش خانم ترزا می به خاورمیانه با اظهاراتی علیه ایران مواجه بود. از سوی دیگر هم ترامپ در آمریکا به قدرت رسیده است که میتواند مشکلاتی برای ما درست کند، بعضیها قضیه را پیچیدهتر میکنند و درباره خروج انگلستان از اتحادیه اروپا هم میگویند آمریکا و انگلیس نقشههایی برای جهان و به تبع برای خاورمیانه کشیده اند؟
درباره خروج انگلستان از اتحادیه اروپا تحلیلهای مختلفی هست. برخی میگویند خروج با برنامه بوده و برخی میگویند فکرش را نمیکردند نتیجه رفراندوم این شود.
برخی معتقدند انگلیسیها با توجه به خروجشان از اتحادیه اروپا، با شرایط دشواری مواجه شده اند، سفر اخیر ترزا می به خاورمیانه به منظور کمک گرفتن از اعراب و فروش اسلحه به آنهاست. مواضعی هم که نخست وزیر انگلستان علیه ایران گرفت نیز برای جلب نظر اعراب بود.
برخی میگویند آمریکای ترامپ دیگر مثل قدیم در خلیج فارس نخواهند ماند و انگلیس میخواهد قدم به جاپای آمریکا بگذارد و آرزوی بازگردادن قدرت سنتی خود در خارومیانه را داشته باشد که چنین چیزی به نظرم قابل تحقق نیست. در کل معتقدم اروپاییها کلا علاقه ای به عدول از برجام ندارند.
نتانیاهو در حال تلاش است و تلاش خود را میکند، اما این که او به نتیجه برسد بعید میدانم.
اما بگذارید یک نکته جالب را بگویم و آن این که یک پدیده جالبی در جهان ایجاد شده و آن این که جهان از رهبران بزرگ در حال تهی شدن است بسیاری از رهبران اروپا که تاثیرگذار بودند کنار رفتند. از سوی دیگر جریانهای تندرو در حال به قدرت رسیدن هستند و بسیاری از جریانهای سنتی و قدیمی در حال کنار رفتن هستند. آرای اخذ شده از انتخاباتها در اروپا نشان میدهد که آرای احزاب دموکرات و سوسیال دموکرات در حال ریزش هستند. این برای تمام جریانهای متعادل خطرناک است. بر همین اساس معتقدم برای ایران ما هم ثبات و اقتدار اروپا بهتر است و اگر اروپا دچار آشفتگی شود به ضرر ما خواهد بود، هر چند بسیاری این نظر را ندارند.
به نظر می رسد در کشور ما بر خلاف سایر کشورها از ظرفیت مقامات و چهرههای سابق سیاسی برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک استفاده نمیشود در حالی که در جهان چنین چیزی رایج است، آیا برای این کار برنامهای دارید؟
در کشورهای با ثبات و با تجربه در عرصه دیپلماسی شاهدیم که از چهرههای قدیمی برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند. مثلا من به یاد دارم که روسها برای چانه زنی با صدام، پریماکوف که بازنشسته شده و پیرمردی بود را فرستادند چون میدانستند با صدام سابقه رفاقت دارد. آنها از ظرفیت او بهره میبردند.
ما متاسفانه در ایران از چنین ظرفیتهایی استفاده نمیکنیم. ما دیپلماتها در ایران تاریخ مصرف داریم و بعد باید برویم و بعد هم کسی از ظرفیتهای ما استفاده نمیکند و تجربهها مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرد.
مثلا مرحوم آقای هاشمی چنین جایگاهی داشت؟
شخصیت مرحوم آیتالله هاشمی به عنوان فردی صاحب نفوذ، تاثیرگذار و عملگرا شناخته شده بود و سیاستمداران داخلی و خارجی بطور مرتب دیدگاههای ایشان را رصد میکردند. شخصیتی مثل ایشان در آینده نیز کمتر قابل تکرار خواهد بود چرا که شخصیت وی در برهههای مشخصی از زمان و تاریخ زندگی ایشان چه قبل از انقلاب، چه در کوران مبارزات، چه در طول انقلاب و دوران جنگ تحمیلی و پس از آن شکل گرفته بود که تمامی این مقاطع از نقاط عطف و دورانهای بسیار خاص تاریخ معاصر ایران به حساب میآید، لذا با توجه به زندگی و رشد وی در این دوران، ایشان از ویژگیهای منحصر بفردی بهره جست که معمولا برای همه کس چنین امکانی در طول حیاتش کمتر پیش خواهد آمد.
یکی دیگر از مسایلی که برای ما سوال است، ضعف دستگاه دیپلماسی در استفاده از دیپلماسی رسانهای است، در این زمینه برنامهای ندارید؟
واقعیت این است که رسانههای ما کمتر کار حرفهای میکنند و بیشتر جناحی هستند و مسائل سیاسی و صنفی و جناحی را ترجیح میدهند. ما متاسفانه یک خبرنگار و یک رسانه بینالمللی که بتواند با قدرت پیش برود و روی پای خود بایستد و یا بدون اتکا به نهادهای ذیربط بتواند به کشورهای دیگر سفر و مصاحبه کند را نداریم. من اعلام کردهام با رسانههایی کار میکنم که کار کیفی انجام دهند. البته منکر وجود نیروهای توانمند در کشور نیستم، اما در فضای رسانهای ما امکان بروز و ظهور کمتری پیدا میکنند. وزارت امور خارجه با وزارت ارشاد به این فکر هستند که دورههای تخصصی را برای برخی از همکاران رسانه ای داشته باشند. ما علاقه مندیم به سهم خود در افزایش کیفیت رسانه ها، به خصوص در مسائل تخصصی بین المللی و سیاست خارجی تلاش بیشتر نماییم.
جماران: با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.