گردهمایی مدیران بازرگانی دولت میرحسین موسوی که همه ساله در سالروز بزرگداشت شهدای هفتم تیر و با هدف گرامیداشت یاد و خاطره آن شهید بزرگ و 72 یار گرانقدرش برگزار می شود؛ این بار در دانشگاه علامه طباطبایی شکل گرفت.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران، در این گردهمایی دکتر عابدی جعفری، استاد دانشگاه تهران و وزیر وقت بازرگانی، دکتر سید محمد رضا بهشتی، فرزند ارشد آیت الله شهید دکتر بهشتی و استادیار گروه فلسفه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و دکتر فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانی کردند.
عابدی جعفری، نخستین سخنران این مراسم با تشکر از اقدام دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: گویا سنت همیشه تاریخ این بوده است که هر گاه پای استدلال و منطق به ضعف می گراید، تهدید و تخریب و حبس و ترور چهره خودش را نشان می دهد. تاریخ معاصر کشور ما مشحون از این حوادث است.
وی افزود: یادمان نمی رود که ترور اشخاص و فرهیختگان یکی از دستور کارهای دشمنان بود و در این ارتباط بزرگوارانی مانند شهید مفتح و شهید مطهری به شهادت رسیدند.این انتقام جویی ها ادامه یافت تا نوبت به شهدای محراب رسید و آنها هم مظلومانه در مقدس ترین جایگاه ها که اقامه نماز جمعه بود یک به یک به شهادت رسیدند.
وی با اشاره به این که بمب گذاری در اماکن و معابر عمومی هم جزو شگردهای دیگر این افراد بود، گفت: فراموش نمی کنیم که در میدان سپاه، نماز جمعه، حرم امام رضا(ع) و برخی هیئات در شیراز چنین اتفاقاتی ادامه یافت، تا به شهادت های جمعی رسید. وقتی ضد انقلاب ها توان چندانی در مبارزه با انقلاب در خود ندیدند به انفجارهای جمعی روی آورد. انفجار ساختمان نخست وزیری که دو عزیز بزرگوار و همراهانشان شهید رجایی و شهید باهنر نمونه هایی از این انفجارها بودند و در اوج این خباثت ها انفجار حزب جمهوری اسلامی رخ داد که در آن جمع کثیری از کارگزاران یک جا به شهادت رسیدند.
وی ادامه داد: سخن از یک کابینه،یک دولت و یا بخشی از مجلس و یا قوه قضاییه نیست؛ همانطور که مستحضرید بیش از ۷۲ تن یک جا در این حادثه شهید شدند.
عابدی جعفری در ادامه به ترسیم بخشی از شرایط این حادثه تلخ تاریخ انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: سالنی وسیع با سه راه رو وجود داشت که سه گروه قوه قضائیه، مجریه و مقننه در سه ردیف تا انتهای سالن مستقر بودند. آقای دکتر کاظم پور اردبیلی که وزیر بازرگانی وقت بودند در تریبونی از وضعیت اقتصاد و تورم برای جمع بیان می کردند. در اواسط سخنرانی ایشان بود که مسؤلین جلسه به ایشان یادداشتی دادند که مسائل مهم تری باید در این جلسه بازگو شود و آن مشکلاتی بود که بنی صدر به عنوان رییس جمهور برای مجموعه کشور پدید آورده بود. صحبت ایشان همانجا به پایان رسید و ایشان به جای خود بازگشت. شهید دکتر امین زاده و … نیز در جلسه نیز در این سخنرانی کمک می کردند تا نوبت رسید به شهید دکتر محمدحسین حسینی بهشتی.
وی ادامه داد: شهید بهشتی درباره اینکه با بنی صدر و بحث عدم کفایتش چه باید کرد مشغول سخنرانی بودند که بعد از چند دقیقه نوری شدید در سالن انعکاس پیدا کرد و پشت سر آن صدای مهیبی پیچید و سقف بتنی سالن یکباره بر سر جمعیت فرو ریخت. ظاهرا چاشنی ها را در کنار ستون ها قرار داده بودند و سقف بر بدن عزیزان ریخته شد و شهادتین و زمزمه های دعایی بود که از آنها در تاریکی شنیده می شد. جلسه شب بود و بعد از این اتفاق دیگر نوری برای روشن کردن در سالن نمانده بود. آرام آرام این واقعه در شهر پیچید و مردم سراسیمه وارد این صحنه شدند و با چراغ ماشین هایشان سعی کردند آنجا را روشن کنند و با هر ابزاری که در آن لحظه در اختیار داشتند قطعات بزرگ بتن را از روی بدن بزرگان بر می داشتند تا آنها را به سرعت به بیمارستان برسانند. نخستین و نزدیک ترین بیمارستان، بیمارستان سوانح و سوختگی امروز بود و تقریبا تمام بیمارستان های اطراف پر شده بود از مجروحین این حادثه. برخی در دم به شهادت رسیده بودند، برخی در راه و برخی دیگر در بیمارستان.
به گزارش خبرنگار جماران عابدی جعفری در ادامه روایت خود از این حادثه دلخراش به توضیح درباره ایثار و مهربانی مجروحین این حادثه پرداخت و گفت: داستان های این بزرگواران در طول مسیر و بیمارستان بسیار تاثیرگذار و به یاد ماندنی ست که من یکی از آنها فقط نقل می کنم. آنجا وقتی رسیدگی به مجروحان انجام می شد، تقریبا بدون استثنا در حالی که جسم همه شان آغشته به خون و شکستگی های مختلف بود، تا طبیب میامد که به آنها رسیدگی کند می گفتند نفر بعدی! به او زودتر رسیدگی کنید. و در میان پزشکان هم پیچیده بود که اسم مجروحان را می آوردند، مانند شهید منتظری که تقریبا زیر این آوار له شده است اما همه به فکر نفر دیگر بودند.
وی در ادامه به تشریح تبعات حادثه هفتم تیر 1360 بر مجلس ، دولت و قوه قضائیه پرداخت و گفت: فردای آن روز قرار بود مجلس از اکثریت بیفتد و دولت تشکیل نشود و قوه قضاییه فلج شود و این حادثه به یک باره کل کشور را ناتوان کند. به یاد ما باشد که بسیاری از عزیزان با همان وضعیت خود را موظف دیدند که فردا بر سر پست های خود چه در قوه قضاییه، مجریه و یا مقننه حضور پیدا کنند. شاید هنوز تصویر آقای باغانی موجود باشد که تمام بدنش، سر تا به پا، باند پیچی بود و فقط چشمانش باز مانده بود و در همان حال روی برانکار در مجلس حاضر شدند تا مجلس از اکثریت نیفتد و آنچه مورد نظر دشمن بود به ناکامی بگراید و بعد پیام بلند امام و سخنرانی های مختلف نظیر،«بکشید ما را که ملت ما بیدار تر می شود» (صحیفه امام،ج7 ،ص183 ) بود و بهره برداری از این فرصتی که دشمن به عنوان تهدید برای انقلاب آماده کرده بود صورت گرفت و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی شد.
وی با تأکید بر این که استحکام نظام در مسیر و پرتو آن جان فشانی ها و آن نامردمی ها در مقابل، شکل گرفت، افزود: از میان این همه دستاوردها ، یکی هم باید به همین جمع ارزشمند اشاره کرد که به همت برادرمان جناب کریمی، هرجا که حضور داشتند تمام تلاش خود را کردند که این جمع هر سال تشکیل شود و این حادثه بزرگ داشته شود. این شهادت را می دهم که در آن دوران و در دوران دفاع مقدس که برای کارکنان جز موشک و بمب باران و انفجارها چیز دیگری تهیه دیده نشده بود، همه عزیزان و مدیران با نیت خالص و اراده محکم آن دوران را سپری کردند و با عشق به شهادت وارد میدان شدند، اگرچه شهادت نصیب تعدادی شد و بقیه در صف انتظار مانده اند.
دکتر عابدی جعفری درک یک ویژگی مسوولین وزارت بازرگانی در آن دوره را واجب دانست و دراین باره توضیح داد: از نکات کلیدی آن دوران که ذکرش در این دوران واجب است این است که عزیزانی که برای سمت های مدیریتی آمده بودند، اول از خود گذشته بودند و بعد وارد کار شدند و دیگران را بر خود مقدم می داشتند. این کلید رمز موفقیت آنها در آن دوران بود و هیچ کس قرار نبود خود را جلوتر از دیگران ببیند و پیش بیاندازد و یا بابت خدمتی که نصیب شد، چشم داشتی و یا منتی از مردم و بر مردم داشته باشد. و من فکر می کنم که چون همه شما عزیزان در آن دوران از خودتان گذشتید، خداوند هم شما را از هرگونه لغزشی مصون داشت. الان است که ما متوجه می شویم که چه لغزش گاه هایی در آن دوران پیش پای ما بود و خداوند چگونه به برکت نیت های خالص شما، آن ها را از میان برداشت.
وزیر بازرگانی دولت میرحسین موسوی در ادامه به نقش بنیادین و تأثیرگذار مشاور اقتصادی فرهیخته دولت مهندس موسوی در مدیریت بحران اقتصاد دوران دفاع مقدس اشاره کرد و یادآور شد: راهنمایی های مرحوم مهندس عالی نسب در آن ایام به حق راهگشای مسیری بود که بازرگانی کشور طی کرد.
عابدی جعفری سخنان خود را با مناجاتی به پایان برد و گفت: از خداوند بزرگ بخواهیم که در این ایام و در این شرایط دشوار همان روحیه سابق را به ما عطا و حفظ بفرماید. خدایی نا کرده فکر نکنیم که دوران خدمت ما به پایان رسید و به قولی معروف بازنشسته شده ایم. خیر! ما «بازایستاده» شدیم و از نو باید کمر همت به خدمت ببندیم و مانند همان دوران، هرجا نیازی به کمک به مردم بود؛ با تمام قوت این خدمت را انجام دهیم. خداوند شهادت در راهی که خدمت گزاری به مردم باشد، نصیب ما کند.