محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیس جمهور کشورمان در یادداشتی در مجله اکونومیست نوشت: طرح مودت ما را به چالش می‌کشد تا منطقه را از نو تصور کنیم - نه به عنوان میدان نبردی برای منافع متعارض، بلکه به عنوانفضایی برای دوستی و همدلی، که بر اساس جستجویفرصت‌های مشترک و رفاه جمعی شکل گرفته باشد. زمان تغییرفرا رسیده است. باید از این لحظه بهره‌برداری کنیم و واردگفت‌وگوهای معنادار و صریح شویم تا بتوانیم آینده‌ای مبتنی برهمکاری، توسعه پایدار و مشترک، عدالت اجتماعی، رفاه و امیدواری بنا سازیم.

به گزارش جماران؛ محمدجواد ظریف در یادداشتی که امروز دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ به زبان انگلیسی در مجلهٔ اکونومیست منتشر شده است پیشنهاد تشکیل «انجمن گفت‌وگوی کشورهای مسلمان غرب آسیا» (MWADA) را به‌عنوان سازوکاری برای دستیابی به تحول در غرب آسیا مطرح کرد.

 

متن کامل ترجمهٔ فارسی این مقاله در ادامه می‌آید:

 

مودت به‌جای دشمنی:

رویکردی نوین از ایران برای امنیت و شکوفایی منطقه

 

به عنوان یک دانشجوی روابط بین‌الملل با دهه‌ها تجربه در خط مقدم دیپلماسی جهانی، این مطلب را نه به عنوان نماینده دولت ایران بلکه صرفاً در ظرفیت شخصی خود می‌نویسم. تجربیات من آموخته‌اند که دستیابی به ثبات در غرب آسیا، به ویژه در منطقه خلیج فارس، به چیزی فراتر از مدیریت بحران نیاز دارد. این امر مستلزم ابتکارات شجاعانه و تحول‌گرایانه است. از این رو، پیشنهاد می‌کنم که «انجمن گفت‌وگوی کشورهای مسلمان غرب آسیا» (MWADA) به‌عنوان سازوکاری برای دستیابی به این تحول تاسیس شود.

 

طرح مودت از تمامی کشورهای مسلمان تاثیرگذار در غرب آسیا—بحرین، مصر، ایران، عراق، اردن، کویت، لبنان، عمان، قطر، عربستان سعودی، (دولت آینده) سوریه، ترکیه، امارات متحده عربی و یمن—دعوت می‌کند تا در مذاکرات جامع شرکت کنند. نمایندگان سازمان ملل متحد نیز می‌توانند در این فرآیند مشارکت داشته باشند. این ابتکار باید بر اساس ارزش‌های عالی دین مشترک‌مان، اسلام، و اصول حاکمیت، تمامیت ارضی، عدم مداخله و امنیت جمعی پایه‌گذاری شود. حروف اول این عنوان در زبان انگلیسی (MWADA)، که در زبان عربی - زبان مشترک‌ عبادت همگی ما - «مودت» خوانده می‌شود، باید هدف خود را تقویت همزیستی مسالمت‌آمیز و شراکت‌های عادلانه قرار دهد.

یکی از اولویت‌های اساسی طرح مودت برقراری آتش‌بس‌های فوری، پایدار و دائمی در غزه، لبنان، سوریه و یمن است. انعقاد یک پیمان عدم تعرض میان کشورهای عضو، همراه با نظارت جمعی منطقه‌ای، به نهادینه کردن ثبات و حفاظت از منطقه در برابر دخالت‌های خارجی و تنش‌های داخلی کمک خواهد کرد.

یکپارچگی اقتصادی بخشی محوری در چشم‌انداز طرح مودت است. به دلیل شبکه‌های تجاری پراکنده، بی‌توجهی به توسعه سازوکارهای بانکی و پرداختی درون‌منطقه‌ای، رقابت‌های سیاسی و اتکای شدید به بازارهای خارجی، آسیای غربی با فقدان وابستگی متقابل مواجه است. تاسیس «صندوق توسعه‌ مودت» می‌تواند طرح‌های زیرساختی ضروری را، به‌ویژه در مناطقی که در درگیری‌ها آسیب دیده‌اند، ‌ تأمین مالی نماید. علاوه بر این، اصلاحات حکمرانی در سوریه - به‌عنوان پیش‌نیازی برای دریافت کمک‌های اقتصادی - اصل مسئولیت‌پذیری را تقویت خواهد کرد و زمینه‌ساز ایجاد کشوری امن و پایدار خواهد بود که در آن زنان و اقلیت‌ها بتوانند به شکوفایی دست یابند.

سوریه پس از اسد چالشی بزرگ برای همه ما محسوب می‌شود. تجاوزگری بی‌حد و حصر اسرائیل که حاکمیت سوریه را نادیده می‌گیرد، مداخلات خارجی که تمامیت ارضی سوریه را تهدید می‌کند، صحنه‌های وحشتناک خشونت و قساوت که یادآور وحشی‌گری داعش است، و خشونت‌های قومی و مذهبی که ممکن است به جنگ داخلی گسترده منجر شود، نیازمند توجه فوری اعضای طرح مودت است.

رسیدگی به فاجعه انسانی در فلسطین همچنان برای ثبات منطقه‌ای حیاتی است. طرح مودت باید حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها را در اولویت قرار دهد و از راه‌حل‌های عادلانه‌ای حمایت کند که به طور کامل به آرمان‌های این مردم احترام می‌‌گذارند. این امر فقط شامل راه‌حل‌های سیاسی نمی‌شود، بلکه نیازمند فرصت‌‌سازی‌های اقتصادی و به رسمیت شناختن حقوق مسلم فلسطینیان است. 

طرح مودت زمینه‌ای مستعد برای برنامه‌های زیرساختی فراهم خواهد کرد؛ از حمل و نقل تا خطوط انرژی و شبکه‌های ارتباطی. این طرح‌ها نه تنها حرکت کالاها را تسهیل می‌کنند، بلکه تبادل انرژی، اطلاعات و خدمات را نیز ممکن می‌سازند. ما در غرب آسیا باید درک کنیم که مفهوم استقلال با جایگاه یک کشور در زنجیره ارزش افزوده جهانی ارتباط تنگاتنگی پیدا کرده است.

تضمین امنیت انرژی یکی از ارکان اساسی همکاری‌های منطقه‌ای است که فرصت‌هایی برای ایجاد وابستگی متقابل در سطح منطقه فراهم می‌آورد. توافق‌های منطقه‌ای در زمینه انرژی باید با هدف حفاظت از مسیرهای انرژی و کاوش برای منابع انرژی پایدار طراحی شوند. ظرفیت گسترده و دست‌نخورده فلات ایران و دیگر اراضی کشورهای عضو مودت که برای مزارع خورشیدی و بادی مناسب هستند، همکاری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر را به یک برنامه اقتصادی قابل‌ تحقق تبدیل می‌کند که انرژی پاک را برای منطقه و حتی فراتر از آن تأمین خواهد کرد.

طرح مودت می‌تواند زمینه‌ساز همکاری‌های جدید منطقه‌ای در حوزه آزادی کشتیرانی از طریق ایجاد گشت‌های امنیتی مشترک دریایی باشد. منطقه ما گذرگاه اصلی آبراه‌های راهبردی جهان از جمله تنگه هرمز، کانال سوئز و تنگه باب‌المندب است. ایران، با توجه به موقعیت راهبردی و تجربه‌اش در حوزه امنیت، جایگاهی منحصربه‌فرد برای مشارکت سازنده در تأمین امنیت آبراه‌های حیاتی نظیر تنگه هرمز دارد. دیگر کشورها نیز می‌توانند نقشی کلیدی در تأمین امنیت کانال سوئز و تنگه باب‌المندب ایفا کنند.

طرح صلح هرمز (HOPE)، که بیش از 5 سال پیش از سوی ایران پیشنهاد شد، نمونه برجسته‌ای از یک ابتکار منطقه‌ای است که هدف آن تقویت صلح و ثبات در میان کشورهای منطقه هرمز است.این ابتکار می‌تواند در حال حاضر - به دلیل پیشرفت قابل توجه در روابط میان ایران، امارات و عربستان سعودی - جان تازه‌ای بگیرد.همکاری میان ایران و عربستان سعودی— به عنوان دو قدرت تأثیرگذار منطقه—نقش اساسی در این راستا خواهد داشت. با تقویت وحدت و برادری میان مسلمانان شیعه و سنی، می‌توانیم به طور مؤثری با نیروهای تفرقه‌افکن، افراط‌گرایی و نزاع‌های فرقه‌ای که به طور تاریخی منطقه را بی‌ثبات کرده‌اند، مقابله کنیم.

تلاش برای ایجاد منطقه‌ای عاری از سلاح‌های هسته‌ای و احیای برنامه جامع اقدام مشترک ایران (برجام) عناصر اساسی این چشم‌انداز خواهند بود. این رویکرد نه تنها به مسئله عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای می‌پردازد، بلکه تعهد مشترک به صلح و ثبات را نیز تقویت خواهد کرد. چارچوب طرح مودت باید همکاری در زمینه تبادلات فرهنگی، مدیریت منابع آب، مبارزه با تروریسم و کمپین‌های رسانه‌ای که همزیستی را ترویج می‌دهند، در اولویت قرار دهد.

 

نقش ایران 

 

مانند سایر کشورها، ایران نیز نقشی اساسی در چارچوب پیشنهادی مودت ایفا خواهد کرد. در طول ۴۵سال گذشته، کشور من تاب‌آوری و خودکفایی قابل توجهی در حوزه امنیت و دفاع نشان داده و توانسته است نه تنها بدون کمک خارجی به بقای خود ادامه دهد، بلکه حتی در برابر فشارهای قدرت‌های فرامنطقه‌ای پیشرفت کند. 

این تصور رایج که ایران در منطقه بازوی خود را از دست داده است، ناشی از این فرض اشتباه است که ایران روابط نیابتی با نیروهای مقاومت داشته است. مقاومت ریشه در اشغال سرزمین‌های عربی توسط اسرائیل، هتک حرمت به اماکن مقدس اسلامی، آپارتاید، نسل‌کشی و تجاوز مداوم به همسایگان دارد. مقاومت پیش از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ وجود داشته و تا زمانی که علل ریشه‌ای آن باقی باشد، ادامه خواهد داشت. تلاش برای نسبت دادن آن به ایران ممکن است برای یک پویش روابط عمومی کارساز باشد، اما مانع از هرگونه راه‌حل واقعی خواهد شد. 

همانند تمام ملت‌ها، ایران نیز با چالش‌ها و اشتباهات خود روبه‌روبوده است. مردم ایران که با فداکاری‌ سختی‌های فراوانی را تحملکرده‌اند، اکنون با عزمی راسخ و اعتماد به نفس آماده‌اند تاگام‌های شجاعانه‌ای بردارند. این گذار از نگاه تهدیدمحور بهرویکردی فرصت‌محور با چشم‌اندازی که رئیس‌جمهور پزشکیان (ومن) در کارزار انتخاباتی تابستان گذشته در ایران مطرح کرد،کاملاً هم‌راستاست.

طرح مودت ما را به چالش می‌کشد تا منطقه را از نو تصور کنیم - نه به عنوان میدان نبردی برای منافع متعارض، بلکه به عنوانفضایی برای دوستی و همدلی، که بر اساس جستجویفرصت‌های مشترک و رفاه جمعی شکل گرفته باشد. زمان تغییرفرا رسیده است. باید از این لحظه بهره‌برداری کنیم و واردگفت‌وگوهای معنادار و صریح شویم تا بتوانیم آینده‌ای مبتنی برهمکاری، توسعه پایدار و مشترک، عدالت اجتماعی، رفاه وامیدواری بنا سازیم.

 

طرح مودت ما را به بازاندیشی در تصویر منطقه، نه به‌عنوانمیدان نبرد، بلکه به‌عنوان کانون مودت، دوستی و همدلی فرامی‌خواند، منطقه‌ای که در آن جستوجوی فرصت‌های مشترک ورفاه جمعی محوریت دارند. ضروری است که به گفت‌وگوهای معنادار و البته صریح بپردازیم تا بتوانیم آینده‌ای مبتنی بر همکاری، توسعه مشترک و پایدار، عدالت اجتماعی، رفاه و امیدی نوین ترسیم کنیم.

 

 

تبدیل غرب آسیا به یک نماد صلح و همکاری تنها یک آرزوی بی‌پایه نیست؛ بلکه یک ضرورت راهبردی و هدفی قابل‌دست‌یابی است که تنها به تعهد، گفت‌وگو و یک دیدگاه مشترک نیاز دارد. طرح مودت می‌تواند فضای این تحول را فراهم کند. بیاییم این فرصت را غنیمت شماریم تا غرب آسیا را به منطقه‌ای پایدار، شکوفا و صلح‌آمیز تبدیل کنیم؛ منطقه‌ای که در آن همدلی، درک متقابل و همکاری جایگزین اختلافات و تفرقه‌ها شود. ما که در دولت‌های کشورهای خود مسئولیت داریم، باید این فرصت را مغتنم شماریم و به آینده بنگریم نه اینکه اسیر گذشته باقی بمانیم. زمان عمل هم‌اکنون است.

 

***
 

متن کامل مقالهٔ انگلیسی در اکونومیست:

 

 

Amity instead of enmity

 

A new Iranian approach to regional security and prosperity, by M. Javad Zarif

 

Iran's vice president on how his country can make the region more secure and prosperous

 

As a student of international relations with decades at the forefront of global diplomacy, I write this not as a representative of the Iranian Government but solely in my personal capacity. My experiences have taught me that achieving stability in West Asia, particularly the Persian Gulf region, require more than mere crisis management. It demands bold, visionary initiatives. I propose the establishment of a Muslim West Asian Dialogue Association (MWADA) as the mechanism to achieve this transformation.

 

MWADA invites all core Muslim countries in West Asia—Bahrain, Egypt, Iran, Iraq, Jordan, Kuwait, Lebanon, Oman, Qatar, Saudi Arabia, (the future government of) Syria, Turkey, the United Arab Emirates and Yemen—to engage in comprehensive negotiations. Relevant envoys from the United Nations can take part too. This initiative should be grounded in the sublime values of our common religion, Islam, and on the principles of sovereignty, territorial integrity, non-intervention and collective security. MWADA, meaning “amity” in Arabic—the language of our collective prayers—ought to aim to foster peaceful coexistence and equitable partnerships.

 

A key priority is the establishment of immediate sustainable, permanent ceasefires in Gaza, Lebanon, Syria and Yemen. A non-aggression pact among MWADA states, coupled with collective regional monitoring, will help institutionalise stability and protect the region from external interference as well as from internal strife.

 

Economic integration is also central to the vision. The lack of interdependence within West Asia stems from fragmented trade networks, insufficient attention to the development of intra-regional banking and payment mechanisms, political rivalries and a reliance on external markets. A proposed MWADA Development Fund can finance critical infrastructure projects, particularly in devastated post-conflict areas. Additionally, governance reforms in Syria—as a basis for economic assistance—will promote accountability and lay the groundwork for a safe and stable country where women and minorities can thrive. 

 

Post-Assad Syria presents a major challenge to us all. Unbridled Israeli aggression disregarding Syrian sovereignty, foreign interference undermining Syrian territorial integrity, horrifying scenes of violence and brutality reminiscent of Islamic State savagery, and ethnic and sectarian violence—which may lead to an all-out civil war—require the immediate attention of the proposed MWADA.

 

The humanitarian disaster in Palestine also remains critical for regional stability. MWADA must prioritise Palestinian self-determination and support just solutions while fully respecting the aspirations of the people. This involves not just political solutions but also economic opportunities and the recognition of Palestinian rights.

 

MWADA will provide fertile ground for infrastructure projects, from transport to energy pipelines and telecommunication networks. These facilitate not only the movement of goods but also the exchange of energy, information and services. We in West Asia should understand that independence is intertwined with a country's share in the global value-added chain.

 

Energy-security guarantees present another opportunity for interdependence. Regional energy agreements ought to be aimed at safeguarding routes and exploring sustainable energy resources. The vast untapped potential of the Iranian plateau and other terrains within the MWADA community suitable for solar and wind farms make co-operating to produce clean energy economically feasible, for the wider region and even beyond.

 

MWADA can also herald new regional co-operation on freedom of navigation, including joint maritime-security patrols. The region is home to strategic chokepoints including the Strait of Hormuz, the Suez Canal and the Bab al-Mandab Strait. Iran, given its location and security expertise, is uniquely positioned to contribute to the security of waterways like the Strait of Hormuz. Others can play a leading role in securing Suez and Bab al-Mandab. The Hormuz Peace Endeavor or HOPE—introduced by Iran nearly five years ago represented a significant example of a regional initiative aimed at fostering peace and stability in the Hormuz community, bringing together many states. That proposal can be given a new life under MWADA, primarily due to the much improved relations between Iran, the UAE and Saudi Arabia today. A partnership between Iran and Saudi Arabia—two of the region’s most influential powers—will play a crucial role. By fostering unity and brotherhood among Shia and Sunni Muslims, we can counter the extremism and sectarian strife that have historically destabilised the region.

 

Working towards a region free from nuclear weapons and reviving the Iran nuclear deal (the JCPOA) are essential components of this vision. This approach should not only address nuclear proliferation but also reinforce a collective commitment to peace and stability. The MWADA framework should also prioritise co-operation on cultural exchanges, water management, counter-terrorism and media campaigns that promote coexistence.

 

The role of Iran

 

Like other participants, Iran would play an indispensable role. Over the past 45 years, my country has demonstrated remarkable resilience and self-sufficiency in security and defence, managing to survive and even thrive; not just without foreign assistance, but in spite of pressure from extra-regional powers.

 

 

The widely believed perception of Iran losing its arms in the region stems from a wrong assumption that Iran has had proxy-patron relationships with resistance forces. Resistance has its roots in Israel’s occupation of Arab lands and desecration of Islamic holy sites, apartheid, genocide and constant aggressionagainst its neighbors. It existed before the Iranian revolution in 1979 and will continue as long as its root causes persist. Trying to attribute it to Iran may sever a public relations campaign but will obstruct any resolution.

 

Like all nations, Iran has faced its share of challenges and missteps. The Iranian people, having endured significant sacrifices, are now prepared—with resilience and confidence—to take bold steps. This shift from a threat-centered perspective to an opportunity-driven one aligns with the vision outlined by President Pezeshkian (and myself) during last summer’s presidential campaign in Iran.

 

MWADA challenges us to reimagine the region not as a battleground but as a hub of mwada, amity and empathy, characterised by the pursuit of shared opportunities and collective prosperity. It is essential to engage in meaningful—and indeed frank—conversations that will allow us to craft a future defined by co-operation, shared and sustainable development, social justice and welfare, and renewed hope.

 

Transforming West Asia into a beacon of peace and collaboration is not just an idealistic aspiration; it is both a strategic imperative and an achievable goal that requires only commitment, dialogue and a shared vision. MWADA can be the transformation platform. Let us embrace this opportunity to build a stable, prosperous, and peaceful West Asia, one where empathy, understanding and collaboration replace discord and division. Those of us in the respective governments of our states must seize the opportunity to start looking toward the future rather than remaining prisoners of the past. The time to act is now.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.