دکتر زهرا مصطفوی را بهعنوان فرزند امام(س) که هماکنون مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و دانشیار و عضو هیأت علمی آن دانشگاه محسوب میشود در مؤسسههای مختلف نیز فعالیت دارد.وی همچنین دبیرکل اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی ملت فلسطین است. با توجه به سالگرد پیروزی قهرمانانه مردم غزه در جنگ 22 روزه رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع این منطقه و مسائل مربوط به فلسطین و نوار غزه و جریان مقاومت در گفتوگویی اختصاصی با خانم دکتر زهرا مصطفوی ، دیدگاههای ایشان را جویا شدیم. آنچه در پی میآید مشروح این گفتوگو است.
در دومین سال پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه هستیم.از دید حضرتعالی زمینههای وقوع این جنگ چه بود؟ چرا رژیمصهیونیستی بهرغم اینکه در سال 2005 از نوار غزه به زعم خود خارج شده بود،مجددا در سال 2008 بنای اشغال آن را گذاشت؟
تجاوز 22 روزه رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه در 27 دسامبر سال 2008 در واقع فاز سوم پروژه صهیونیستی برای حذف جریانهای مبارز و جهادی فلسطین در نوار غزه بود. رژیمصهیونیستی دقیقا از زمانی که حماس موفق به اخذ اکثریت آرای مردم فلسطین در انتخابات پارلمانی سال 2006 شد، مقدمات اجرای پروژه تسلیم مقاومت و هواداران این جریان در فلسطین را آغاز کرد.ابتدا نوار غزه و رهبران سیاسی آن را که حالا مقر حکومتداری خود را از کرانه باختری به این منطقه انتقال داده بودند به کمک غربیها و تشکیلات خودگردان فلسطین تحت محاصره سیاسی قرار داد و اجازه نداد دولتمردان حماس طبق روال عادی در جهان به رفت و آمدهای دیپلماتیک اقدام کنند. پس از تحریمهای سیاسی،رژیمصهیونیستی مرحله خطرناکی از تحریمها یعنی محاصره اقتصادی را به اجرا درآورد. نوار غزه و دولت نوپای حماس تحت شدیدترین محاصره از سوی دول غربی و رژیم صهیونیستی از یک سو و تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم مصر از سوی دیگر قرار گرفت.
این مرحله از تحریمها از اواسط سال 2007 آهنگ شدیدتری بهخود گرفت و صهیونیستها به زعم خود قصد داشتند با تضعیف جریانهای مقاومت در نوار غزه آخرین مرحله از پروژه تسلیم اهالی نوارغزه را اجرایی کنند که همان مرحله برخورد نظامی بود. با گذشت یکسال و نیم از تحریمهای شدید اقتصادی در 27 دسامبر 2008 در حالی که رژیم قاهره یکروز پیش از این تاریخ دقیقا از زمان تجاوز رژیمصهیونیستی به نوار غزه با خبر بود ،جنگندههای صهیونیستی بهطور غیرمنتظره تمامی مناطق غزه را هدف بمباران قرار دادند که براساس گزارشهای بینالمللی تنها در 15 دقیقه از ساعات اولیه تجاوز 250 فلسطینی قتلعام شدند. با این کشتار رژیمصهیونیستی رسما آخرین فاز از پروژه به زانودرآوردن جریانهای مقاومت در نوار غزه را آغاز کرد. با این بهانه که برای آزادی "گلعاد شلیط" نظامی اسیر صهیونیستی وارد عمل شده است. به عقیده من رژیم صهیونیستی قصد داشت با حذف جریانهای مقاومت،زمام امور فلسطینیها را تقدیم جریان سازش فلسطینی به ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین کند که با گذشت 2سال از پایان این جنگ نشان میدهد که اسرائیل در تحقق هیچیک از اهداف خود موفق نبوده است.
2سال از پایان این جنگ میگذرد. ارزیابی شما از موقعیت جریانهای مقاومت در نوار غزه چیست؟
جریانهای مقاومت در غزه در طول مراحل مختلف پروژه صهیونیستی تسلیم فلسطینیهای این منطقه، به موفقیتهای بیبدیلی دستیافتهاند. بهرغم محاصره سیاسی رهبران حماس، اما با میدان مانوری که کشورهای همسو با مقاومت در منطقه برای این جنبش و رهبران آن ایجاد کردند، اسماعیل هنیه ،نخستوزیر حماس بهرغم میل باطنی برخی از کشورهای عربی موفق شد سفرهای دیپلماتیک بیشماری را جهت جلب همدردیها و همبستگیهای منطقهای به کشورهای منطقه انجام دهد که خود این موضوع نشان از شکست سیاست تحریمسیاسی و دیپلماتیک دولت نوپای حماس بود.
در بعد تحریمهای اقتصادی که دایره آن هر روز تنگتر میشد، راهاندازی کاروانهای کمکرسان بینالمللی به اهالی غزه بهرغم مخالفت شدید صهیونیستها یکی دیگر از موفقیتهایی بود که کارکردهای دیپلماتیک دولت حماس موفق به حصول آن شد. این کمکها هرچند ناچیز اما در عمل و در بعد تبلیغی رژیمصهیونیستی را در سطح افکار عمومی جهان رسوا کرد. این رسوایی بهویژه پس از جنایات جنگ 22 روزه بیشتر نیز شد. در بعد تسلیحاتی نیز جریانهای مقاومت براساس برآورد سازمانهای صهیونیستی نه تنها در موقعیتی پایینتر از سال 2008 قرار ندارند که به تجهیزات پیشرفتهتر و کارآمدتری دست یافتهاند. امری که موجب خشم صهیونیستها و تردید چند باره آنان در حمله مجدد به نوار غزه شده است. ضمن آنکه در شرایط کنونی حجم همبستگیهای جهانی با ملت غزه و دولت منتخب فلسطینی بهمراتب بیشتر از دوره آغاز جنگ 22 روزه شده و این موضوع هرگونه ماجراجویی جدید صهیونیستها علیه ملت فلسطین را با دشواریها یا احیانا با بهای سنگینی روبهرو خواهد کرد. ضمن آنکه از این حیث این نخستین باری است که قضیه فلسطین در سطح جهانی با این حجم از همبستگیهای جهانی و صعود روبهرو شد. از سوی دیگر فلسطینیها در جنگ22 روزه نخستین پیروزی خود را در جنگ با اشغالگران براساس توانمندیهای خود تجربه کردند. چه اینکه مستحضر هستید که نوار غزه در طول جنگ 22 روزه از همه مناطق تحت محاصره شدید بود و به هیچ وجه امکان کمک به این مردم بیدفاع وجود نداشت. بنابراین این نگاه در حال حاضر عمومیت یافته و به کرانه باختری نیز گسترش یافته است.
پس از جنــگ و رســوایــی صهیونیستها در جنایتهای انجامشده، جایگاه رژیم صهیونیستی را چگونه ارزیابی میکنید؟
رژیم صهیونیستی پس از جنگ 22 روزه به اذعان بسیاری از تحلیلگران این رژیم، روند نزولی جایگاه خود را نه تنها در منطقه که در جهان معاصر تجربه میکند و از این حیث دقیقا در نقطه مقابل قضیه فلسطین قرار گرفت که در سطح بینالمللی از حیث همبستگیهای جهانی به اوج جایگاه بینالمللی رسید و نخستین ضربه به پیکره صهیونیستی در سطح منطقهای رخ داد. 22 روز مقاومت جانانه مردم غزه در مساحتی نزدیک به 360 کیلومتر مربع در برابر ارتش تا بن دندان مسلح رژیمصهیونیستی مردم منطقه را به این باور حقیقی رساند که وقتی یک عده قلیلی در یک منطقه جغرافیایی محدود تنها با توکل برخدا و ایمان به او میتوانند در برابر ماشین جنگی رژیم اشغالگر قدس مقاومت و نه تنها آنان را در پشت مرزهای غزه نگهدارند، بلکه این ماشین جنگی را وادار به عقب نشینی کنند، آنگاه مردم میلیونی منطقه با این حجم از مساحت جغرافیایی چه بلایی میتوانند سر این ارتش اسطورهای بیاورند. در سطح بینالمللی تقریبا تمامی نهادهای حقوقی (360 نهاد) جهان با صدور بیانیهای ضمن محکومیت جنایات رژیم اشغالگر قدس آن را عین جنایت علیه بشریت توصیف کردند و خواستار محاکمه عاملان این جنایت شدند.
این موج اعتراضی در نهایت شورای حقوق بشر سازمان ملل را وادار کرد تا تیمی حقیقتیاب به ریاست قاضی "ریچارد گلدستون" یهودی عازم غزه کند تا حقیقت جنایات رژیمصهیونیستی را برای افکار عمومی جهان بشکافد. براساس گزارش رسمی این قاضی، اسرائیل مرتکب جنایت جنگی علیه مردم نوار غزه شده و باید محاکمه شود. این گزارش تأییدی بر گزارش 360نهاد حقوقی بینالمللی بود و به این ترتیب رهبرانسیاسی و نظامی رژیمصهیونیستی یکی پس از دیگری در کشورهای اروپایی، آفریقایی و... تحت تعقیب قضایی قرارگرفتند و از این حیث رژیمصهیونیستی وارد یکدوره تحریم و انزوای بینالمللی شد. به بیانی دیگر هرچقدر قضیه فلسطین درسطح افکار عمومی جهان مورد تأیید قرار گرفت ،رژیمصهیونیستی در سطح بینالمللی به گوشهای خزید و در واکنش به این اقدام بینالمللی علیه رفتارهای نژادپرستانه، اقدام به جنایات بیشتری علیه فلسطینیان کرد. حلقه این انزوا بهویژه پس از اقدام احمقانه صهیونیستها در حمله به ناوگان بینالمللی امدادرسان به غزه و شهادت 9تبعه ترک در آن تنگتر و تنگتر شد، تا جاییکه هم اینک اسرائیل برای فرار از این موقعیت در اندیشه فرار به جلو افتاده و میگوید بار دیگر قصد حمله به نوار غزه را دارد تا به این ترتیب معادله کنونی منطقه و جهان را به زعم خود خراب کرده و معادلهای جدید خلق کند.
نقش جمهوری اسلامی ایران در فلسطین چیست؟
پرسش بسیار مناسبی است. اگرچه خیلیها موفقیتهای اخیر فلسطینیان و اصولا قضیه فلسطین را قصد دارند به اقدامات مقطعی و تاکتیکی برخی کشورهای دیگر پیوند زنند، اما با نگاهی به آرمان حضرت امام(س) در تعیین روز جهانی قدس میتوان به خوبی نقش ایشان و انقلاب اسلامی ایران را در تقویت جایگاه قضیه فلسطین درک کرد. هدف امام از نامگذاری روز قدس ابتدا جهانیسازی قضیه فلسطین و سپس استفاده از این جهانیسازی برای آزادی مطلق فلسطین از اشغال صهیونیستها بود. طی سالهای اخیر فقط جمهوری اسلامی ایران بود که در همه شرایط از فلسطین حمایت کرد و نگذاشت چراغ قضیه فلسطین در منطقه و جهان خاموش شود. استمرار و تداوم ملت ایران در حمایت از قضیه فلسطین منجر به الگوبرداری فلسطینیان از انقلاب مردمی ایران شد و در نهایت دو انتفاضه در فلسطین شکل گرفت که اتفاقات اخیر فلسطین نتیجه خون شهدای فلسطینی این دو انتفاضه است.
بنابراین بهرغم شیطنتهای برخی رسانههای خودفروخته که نمیخواهند با تأیید این روند موجبات الگوبرداری سایر مردم منطقه از انقلاب اسلامی ایران را فراهم کنند، نقش انقلاب اسلامی ایران در جهانیسازی قضیه فلسطین غیرقابل انکار است. افزایش حجم همبستگیهای جهانی با قضیه فلسطین این روزها زمزمه تشکیل دولت فلسطینی در مرزهای 1967 را با خود به همراه داشته است. هرچند تعریف جمهوری اسلامی ایران از تشکیل دولت مستقل فلسطینی ،تشکیل این دولت در سرزمین تاریخی فلسطین است .اما این اتفاق فیالنفسه میتواند گام نخست آزادسازی تمامی سرزمین فلسطین و قدس شریف باشد. در پاسخ به آن دسته از رسانههایی که همه تلاش خود را بهکار گرفتند تا دستاوردهای فلسطینیان در تأسی از انقلاب اسلامی ایران نامگذاری نشود ،همین بس که "بنیامین نتانیاهو "نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس پس از تهاجم کماندوهای صهیونیستی به ناوگان آزادی غزه گفته بود: "اجازه نمیدهیم غزه به یک بندر ایرانی تبدیل شود." به عقیده من اشاره او دقیقا به نقشی بود که جمهوری اسلامی ایران در راهاندازی کاروانهای آزادی غزه از سراسر جهان ایفا کرد. این همان جهانیسازی قضیه فلسطین بود که حضرت امامخمینی (س) تحقق آن را درصورت استقامت در راه انقلاب وعده داده بود.
منبع:روزنامه همشهری