گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت وگو با جماران؛

آیت الله ایازی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم: می‌خواستیم بگوییم صلح و جنگ منطق دارد/ می‌خواستیم اولویت و مصلحت کشور را در آن جمله کوتاه بگوییم/ آن عبارت شاید برای عده‌ای نارسا بود

آیت الله ایازی به جماران گفت: امام خمینی در رابطه با مسأله فلسطین با همه اهمیت و حساسیتی که در دفاع از این آرمان داشت، اما دو اصل برایش بسیار اهمیت داشت؛ یکی اولویت و دیگری عنصر مصلحت. وقتی‌ که مسأله دایر می‌شد میان دفاع از ایران و دفاع از فلسطین، اولویت ایشان مسأله دفاع از مردم ایران، رسیدگی به امورات مردم بود.

پایگاه خبری جماران: عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به بیانیه جنجال برانگیز این تشکل روحانی در پی شهادت یحیی سنوار گفت:  حرفی که ما در اینجا داشتیم، همان نکته‌ای استراتژیک امام بود که ما با مسأله‌ای که برخی می‌گویند حالا هرچه کشته شد، شد و هرچه اتفاق افتاد، افتاد، مشکل داریم و معتقدیم که این‌جوری نیست. ما می‌خواستیم بگوییم که صلح و جنگ منطق دارد؛ کسی که خوب جنگ می‌کند، می‌تواند خوب صلح هم بکند. ما می‌خواستیم اولویت و مصلحت کشور، امنیت داخلی، مشکلات و معیشت مردم و چیزهای دیگری که پیش می‌آید را هم در آن جمله کوتاه بگوییم. هرچند که آن عبارت شاید برای عده‌ای نارسا بود.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله سید محمدعلی ایازی در پی می آید:

در ابتدا علاقه‌مندیم نظر حضرت‌عالی را پیرامون سیاست‌های مدبرانه و استراتژیک امام راحل نسبت به مسأله فلسطین و مقاومت اسلامی بدانیم.

من وقتی‌ درباره سخنان حضرت امام یک مطالعه‌ای اجمالی می‌کنم می‌بینم که امام از سال‌های بسیار دور، مثلاً دهه چهل یا قبل از آن، مسأله مبارزه با اشغالگری اسرائیل و دفاع و حمایت از فلسطین را در سخنرانی‌های خود مد داشتند. همواره به مناسبت‌های مختلف در این زمینه صحبت کردند و برای جامعه آگاهی دادند. وقتی‌که نهضت اسلامی شکل گرفت و وضعیت تغییر کرد، امام با تمام وجود شرایط و مقدمات را برای آگاه‌سازی و آماده کردن جامعه مسلمین در دفاع از مردم مظلوم فلسطین را فراهم کردند. تأکید حضرت امام به‌خصوص با تشکیل روزی به نام «روز قدس» بر این بود که هم برای مردم ایران، هم برای مردم کشورهای اسلامی و هم برای مردم جهان زمینه‌سازی فرهنگی و آمادگی فراهم بشود تا به مظلومیتی که نسبت به مردم فلسطین و اشغالگری‌های اسرائیل رخ می‌دهد، جلب توجه بکنند.

گرچه ما متذکریم که مراجع و علمای بسیاری را قبل از امام داشتیم که مسأله دفاع از مردم فلسطین را مطرح کردند، ولی سخنان امام، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، در حمایت و دعوت به کمک‌های مالی یک نقطه عطفی در گسترش و توجه به مسأله فلسطین بوده است. از این‌جهت، تردیدی نیست که امام محور و تکیه‌اش این بود که مسلمان‌ها باید متحد بشوند و خطر اسرائیل را متوجه شوند تا زمینه دفاع از مردم فلسطین فراهم گردد.

ایشان در صحبت‌های زیادشان می‌گفتند که اسرائیل تنها خودش نیست، بلکه قدرت‌های بزرگ است که از او حمایت و کمک می‌کنند و اگر این کمک‌ها نبود، هرگز اسرائیل نمی‌توانست روی پای خودش بایستد. از آنجایی که وضعیت چنین است، آزادی فلسطین نیز بدون کمک مردم مسلمان جهان و اتحاد میان آنها عملی نمی‌شود.

 

استراتژی و تعیین اولویت­های امام خمینی در پیش برد هدف را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

امام خمینی در رابطه با مسأله فلسطین با همه اهمیت و حساسیتی که در دفاع از این آرمان داشت، اما دو اصل برایش بسیار اهمیت داشت؛ یکی اولویت و دیگری عنصر مصلحت. وقتی‌ که مسأله دایر می‌شد میان دفاع از ایران و دفاع از فلسطین، اولویت ایشان مسأله دفاع از مردم ایران، رسیدگی به امورات مردم بود. من باید اشاره بکنم که وقتی قصه جنگ تحمیلی عراق بر ایران بود، در همان اواسط جنگ، از سپاه یک عده آمدند نیروهای‌شان را به لبنان بردند تا به‌حساب خودشان از مردم فلسطین دفاع بکنند. حضرت امام آن‌وقت شعارشان این بود که «راه قدس از کربلا می‌گذرد». به نظر من، این شعار خیلی مهم و استراتژیک است؛ معنایش این است که اگر ما می‌خواهیم از قدس و فلسطین دفاع کنیم، باید پایه اولویتش این باشد که ما یک ایران قوی و قدرتمند داشته باشیم. یک ایرانی داشته باشیم که خودش مشکلات مهم اقتصادی و سیاسی نداشته باشد.

بنابراین، ایشان در طبقه‌بندی و اولویت‌بندی این مسائل، روی محور ایران تکیه می‌کرد. به نظرم این یک نکته‌ای مهم و درس‌آموزی است برای همه کسانی که بعد از ایشان روی‌کار آمدند که یادشان باشد اگر مردم کشور وضعیت‌شان درست نباشد و اگر شرایط فراهم نشود یا اگر ایران را خطرات امنیت تهدید بکند، باید اول اولویت را به مسائل ایران قرار داد. باید کاری کرد که مشکلات امنیتی، مشکلات سیاسی، اقتصادی و معیشتی مردم ایران در اولویت‌شان باشد. اگر ما یک کشور ضعیف و عقب مانده باشیم، توسعه نباشد، عملاً نمی‌توانیم قدرتی در میان کشورهای اسلامی هم باشیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم.

نکته دیگر در این استراتژی امام عنصر مصلحت دارای اهمیت بود. امام با آنکه پس از حمله دشمن شعار جنگ جنگ تا پیروزی را تأیید کرده بودند و مرتب روی آن تکیه می­کردند، اما وقتی خطر کشور را تهدید کرد، ایشان اعلام کردند جام زهر را می­نوشند و قطعنامه 548 را می­پذیرم. این نیست جز رعایت عنصر مصلحت. به نظرم این مسأله خیلی مهمی است. متأسفانه برخی در همین‌جا ازاین‌ اصل امام غافل‌اند و خیال می‌کنند که هرچند کشور به عقب برگردد، هرچند توسعه به محاق برود، یا به تعبیر و افراد بسیاری کشته بشوند، باز باید ادامه داد. امام حتی در همان قضیه رفتن سپاهیان به لبنان، دستور دادند و گفتند که اینها باید بیایند. یعنی چه که اینها بلند شدند و به آنجا رفتند؟! اینجا ما مسأله مهم داریم و دفاع از ایران اولویت ما است.

پس در حقیقت، صحبت کردن حضرت امام و تبیین نظرات حضرت امام درباره فلسطین و درباره رژیم اشغالگر صهیونیستی، دارای منطق صلح و جنگ است که ما نباید دوتا مسأله را با هم مخلوط کنیم:

1ـ مسأله فلسطین مهم است؛ این مسئله فلسطین مسئله اسلامی است؛ ضرورت دارد و باید جامعه اسلامی آگاهی پیدا کنند و متشکل بشوند.

2ـ ما وقتی درباره ایران صحبت می‌کنیم، دفاع از خود ایران اولویت است؛ به لحاظ سیاسی، اقتصادی و امنیتی. چه دفاع به‌صورت نرم باشد و چه به‌صورت سخت. ما باید به مسائل داخلی ایران توجه بکنیم و برای آن اولویت قائل بشویم. اگر ایران را خطری تهدید می‌کند، ما باید اول به مسئله ایران توجه بکنیم.

 

برویم سراغ مجمع و سوابق انقلابی و جایگاه آن.

مجمع مدرسین و محققین پایگاه نواندیشی و اصلاح‌طلبی در حوزه دارد. در کنار تشکل‌هایی مثل جامعه مدرسین قرار دارد. جامعه مدرسین از تشکل‌های قدیمی بوده است و در گذشته افرادی که در آن بودند، افراد باسابقه‌ای بودند که البته الآن هیچ‌کدام‌شان وجود ندارند. الآن نسل دوم و نسل سوم آن کسانی‌اند که حتی تجربه‌ای از مسائل انقلاب و مسائل نهضت ندارند. حتی با خیلی از این مقوله‌ها آشنا نیستند.

مجمع مدرسین که با یک سابقه‌ای علمی، فرهنگی و نواندیشی تأسیس شد، به این جهت به وجود آمد که ما اگر امروز بخواهیم در جامعه دین را مطرح کنیم باید حوزه‌ها و در میان طلاب بحث دین­داری در شکل جدید  را عرضه بکنیم، باید با یک نگاه جدید باشد. دنیای معاصر اقتضا می‌کند که ما یک‌نوع بازاندیشی و یک‌نوع نگاه جدید به مسائل جهان و مسائل ایران به مخاطبین خود ارائه کنیم. نگاه سنتی دیگر امروز برای بخش‌های زیادی از جامعه قابل دفاع و قابل پذیرش نیست. پس باید یک نگاه متفاوتی نسبت به آموزه‌ها و ارزش‌های دینی وجود داشته باشد.

به همین دلیل است که مجمع مدرسین با آن رویکرد نواندیشی پایه‌گذاری شد و محور آن اولاً و بالذات کار علمی، فرهنگی و حوزوی بوده و بعد هم پرداختن به دغدغه‌ها و مسائل اجتماعی و سیاسی است.

 

مستحضرید که این روزها به دلیل پیام تسلیتی که مجمع برای شهید سنوار داد، انتقادات و هجمه‌هایی به سوی مجمع شروع شده است. به نظر شما عمده علت و اهدافی که در پشت این هجمه‌ها است، به نظر شما چیست؟ اساساً چرا این قضیه پیش آمد؟ آن نکته‌ای که در پیام بود، آیا سوءتفاهم است؟ بالاخره مقصود چه بوده است؟

کسانی که این روزها مخالفت کردند، دو گروه بودند:

یک گروه کسانی بودند که بیانیه برای‌شان واقعاً ابهام داشت و فکر می‌کردند که نکند ما نسبت به مسأله اسرائیل کوتاه می‌آییم یا راجع به مسئله فلسطین یک‌مقدار بی‌توجه شده‌ایم. اینها از آن عبارتی که در پیام تسلیت بود، یک‌چنین برداشتی کرده بودند. اما گروهی دیگر  مثل روزنامه کیهان، برخی رسانه ­هایی به نام حوزه ولی مرتبط با جاهای دیگر و برخی از جریان‌های همسو، هیاهوهایی را به راه انداختند که در ایجاد این ابهام‌ها بی‌تأثیر نبودند. آنها حتی به سراغ برخی از مدرسین و برخی از اشخاص و رجال و حتی ائمه جماعت رفتند و از آنها خواستند که علیه مجمع موضع‌گیری بکنند.

ما درباره این گروه خیلی مشکل نداشتیم؛ مجبور بودیم که من و برخی از اعضای مجمع توضیح بدهیم و بگوییم که ما معتقدیم که اسرائیل یک رژیم غاصب، جنایتکار و کودک کش است. اصلاً تسلیت ما به مناسبت شهادت آقای یحیی سنوار و شخصیت‌های دیگر مثل هنیه و امثال اینها در همین راستا و دفاع از مردم مظلوم فلسطین بوده است. کسی هم نمی‌تواند از این‌ جهت تردید کند. برخی از این کسانی که آمدند سر درس سخنرانی کردند، آن‌وقت‌هایی که اینها اصلاً فلسطین و اسرائیل را نمی‌شناختند، ما موضع علیه اسرائیل داشتیم؛ حالا آنها شده‌اند کاسه از آش داغ‌تر و علیه ما موضع گرفته اند! برای ما احتیاجی نبود اثبات کنیم که موضع‌مان چیست. حرفی که ما در اینجا داشتیم، همان نکته‌ای استراتژیک امام بود که ما با مسأله‌ای که برخی می‌گویند حالا هرچه کشته شد، شد و هرچه اتفاق افتاد، افتاد، مشکل داریم و معتقدیم که این‌جوری نیست. ما می‌خواستیم بگوییم که صلح و جنگ منطق دارد؛ کسی که خوب جنگ می‌کند، می‌تواند خوب صلح هم بکند. ما می‌خواستیم اولویت و مصلحت کشور، امنیت داخلی، مشکلات و معیشت مردم و چیزهای دیگری که پیش می‌آید را هم در آن جمله کوتاه بگوییم. هرچند که آن عبارت شاید برای عده‌ای نارسا بود.

گروه دیگر کسانی بودند که می‌خواستند انتقام شکست خودشان را به خاطر حمایت ما از دولت آقای پزشکیان، از مجمع بگیرند و مترصد بودند که یک بهانه‌ای پیدا بکنند و به سراغ افراد بروند و تحریک کنند تا مسأله‌ای در این زمینه درست بکنند.

مجمع هم دوتا کار انجام داد: یکی اینکه برخی از اعضایش آمدند توضیح دادند و دیگر هم اینکه خود مجمع بیانیه توضیحی داد. اما می­ بینید که ول کن نیستند، چون هدف دیگری دارند.

اعتقاد من این است که برای این گروه دوم حتی این بیانیه توضیحی هم که دادیم باز هم برای آنها کفایت نمی‌کند. آنها کارهای‌شان را ادامه می‌دهند. روزهای آینده هم نشان می‌دهد که اینها مسأله بهانه‌تراشی است برای این که دل‌شان نمی‌خواهد یک‌صدایی متفاوت با صدای رسمی آنها به وجود بیاید. از این اتفاقات بارها افتاده و از این چیزها رخ‌داده است. ما نگران این جهت نیستیم و تا جایی که توان داشته باشیم، از اندیشه دینی و اسلام رحمانی در دنیای معاصر دفاع می‌کنیم. هم از اسلام به‌عنوان یک دین و معنویت در حوزه‌ها دفاع می‌کنیم و هم از حضور روحانیت در جامعه دفاع می‌کنیم و نگران این چیزها هم نیستیم.

این هیاهوها هم همیشه بوده است؛ فحاشی‌های کیهان همیشه بوده است. عده‌ای هستند که الآن و امروز بداخلاقی می‌کنند، حرف‌های زشت و تهمت می‌زنند، ما اینها را شاهدش هستیم و می‌گوییم که اینها از چه گونه است. ما به دستور قرآن عمل می‌کنیم و پاسخی به اینها نمی‌دهیم و می‌گوییم «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً »؛ ما از اینها می‌گذریم، انشاءالله خدا خودش کفایت می‌کند. مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ"

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.