پایگاه خبری جماران: استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه شرایط فرهنگی ما آسیب دیده است، گفت: من یادم هست که آقای یزدی قبل از انتخابات که در مهدیه تهران سخنرانی کرد و علیه او شعار دادند؛ ولی امام نیروهایش را حفظ میکرد، مردم را حفظ میکرد و به نظر اقلیت جامعه احترام میگذاشت. اگر به این روشهای امام توجه شود، بنده شخصا معتقدم هم انتخابات پر رونق است، هم میزان رأی ملت است و هم نگاه جوانان به امام تغییر خواهد کرد.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با حجتالاسلام و المسلمین هادی سروش را در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از تبیین و تبلیغ اندیشه، افکار و سیره امام خمینی(س) توسط نهادهای فرهنگی و رسانههای کشور چیست؟
واقعیت این است که ما نه تنها نسبت به شرایط جامعه و امام گلایهمند هستیم و معتقدیم حق امام ادا نمیشود، بلکه نگران هستیم. یک وقت پدری نسبت به فرزندش گلایه دارد و یک وقت پدری نسبت به فرزند یا خانوادهاش نگران میشود؛ و بحث گلایه نیست. در گلایه چیزی که میخواهیم را نمیبینیم، در نگرانی چیزی که نمیخواهیم را میبینیم.
متأسفانه در بخشهایی از جامعه درباره امام چیزهایی را میبینیم که نباید ببینیم. ما میبینیم که به امام بیمهری میشود و ما میبینیم که مشکلات جامعه را طوری القا میکنند که بچهها و جوانان ما از چشم امام میبینند. اینها دیگر بحث گلایه نیست؛ و نگرانیهای ما است.
یعنی یک شخصیتی که از سال 42 شروع به مبارزه کرده و در طول 15 سال تبعید شده، تهمت شنیده، زندان رفته، آسیبهای مختلفی را به او وارد کردند و البته مورد توجه همه نخبگان و غیر نخبگان جامعه بوده؛ همه روحانیون، دانشجویان، اساتید، نویسندگان، اصحاب رسانه، کارگران و صنعتگران شیفته او بودند. ما یادمان هست و در دوران بچگی اینها را میدیدیم. مردم سال 57 میگشتند یک عکس امام، ولو فتوکپی سیاه و سفید پیدا کنند. امام به نمایندگی این ملت حرکت کرده و حالا امام را مورد تهمت قرار میدهند.
مطلب دوم این است که در تمام دنیا فرهنگ بدون ارتباط با اقتصاد جامعه نیست. یعنی ما اگر تشنه و گرسنه باشیم و بخواهیم مباحث فرهنگی و علمی را مطرح کنیم، موفقیت نداریم. چون ساختار جسمی با ما همراهی نمیکند. مثلا پنج روز به یک استاد گرسنگی بدهید و بعد بگویید کلاس را اداره کن، نمیشود. در سطح جامعه هم همین طور است. ما جاهای مختلفی را آسیب دیدهایم که نتیجهاش این شرایط فرهنگی ما شده است.
دشمن فقط مستقیم روی بحث فرهنگی کار نکرده و روی بحثهای اقتصادی، مسائل خانواده، دانشگاه و حوزه ما کار کرده و در مجموع میبینیم که شرایط فرهنگی ما آسیب دیده است. وقتی که ظهور عشق، علاقه و ارادت کم میشود، توجه انسان به آن شخصیت هم هم میشود. اگر در جامعه شرایطی شود که مردم سختیهای زندگی را به حق یا به ناحق، پای یک شخصیت بریزند، متأسفانه همین میشود که میبینیم.
کاری که ما امروز داریم این است که باید حساب امام را از حساب آنچه که اتفاق افتاده جدا کنیم. یعنی باید به این مردم و جوان بگوییم مسائلی که امروز در سطح اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میبینید، درست یا نادرست، یک بحث دیگر است و ارتباطی به امام خمینی(س) ندارد. تا حساب امام خمینی(س) از حساب مشکلات موجود جدا شود.
اگر جامعه نواقص را به حساب امام بگذارد، تا الآن نشده و ان شاء الله که نشود ولی فردا اختلاسها را هم به حساب امام خمینی(س) میگذارند. یعنی روند اتهام که جلو برود، یکی یکی به همدیگر میچسبانند. خیلی از شاگردان امام از دنیا رفتهاند و خدا آنها را رحمت کند ولی وظیفه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام و ارادتمندان به امام این است که برای جامعه تشریح کنند چیزی که امام بود با چیزی که میبینید، متفاوت است. ما نمیگوییم این غلط است، اصلا شاید درست باشد، ولی بحثهای سیاسی، جناحبندی، مسائل اقتصادی و روابط بیالمللی ما که یک طرف را بیشتر چسبیدهایم، روش امام نیست.
اگر ما بتوانیم تبلیغ کنیم که این روش حضرت امام نیست و تشخیص بعضی از مسئولین رده پایین ما است، به نظر من میتوانیم کم کم فرهنگی که در مورد امام آسیب دیده را یک مقداری ترمیم کنیم.
حضرت امام یک جمله کلیدی در مورد انتخابات دارند و میفرمایند «میزان رأی ملت است». به نظر شما انتخاباتهایی که اخیرا شاهد هستیم، چقدر با سیره نظری و عملی امام خمینی(س) همخوانی دارد؟
خوشبختانه ما مسائلی را در جمهوری اسلامی داریم که نمونه این مسائل در زمان حیات امام اتفاق افتاده و اینها چیز جدیدی نیست که بگوییم در مورد این موضوع از امام راهکار نداریم. در آن صورت یک مقدار مسأله برای ما پیچیده بود اما من معتقدم وصیتنامه امام و پیامهایی که امام در دو سال آخر عمرش داد، مثل منشور برادری و منشور روحانیت، راهکار برای آینده است. یعنی ما در مورد مسائل پیش آمده الگو داریم ولی متأسفانه به این الگوها توجه نمیکنیم.
مثلا در 10 سال رهبری امام حدود 10 انتخابات داشتیم و در همین انتخاباتهای زمان امام اختلافهای جناحی، ناسازگاری در روش بین وزارت کشور و شورای نگهبان وقت، اختلاف در نتایج آراء، اختلاف در تاریخ برگزاری انتخابات و حتی ادعای تقلب داریم. در انتخابات مجلس سوم ادعای تقلب شد. امام حجتالاسلام و المسلمین انصاری را مأمور بررسی کردند و نتیجه بررسی طبق یک نامه به امام ارائه شد.
در همان مجلس سوم، رأی قاطع تهران با لیست مجمع روحانیون بود که تازه ظهورش را اعلام کرده بود و افرادی مثل مرحوم آیتالله یزدی در تهران رأی نیاوردند. با اینکه آقای یزدی نایب رئیس مجلس در دوره قبل بود، رأی نیاورد. بین شورای نگهبان و وزارت کشور دعوا شد و امام در این ناراحتی و درگیری نصحیت کردند و فرمودند رأی مردم را احترام کنید؛ ولو اینکه خواستههای شما در این مجموعه نیست. همین جا بود که امام فرمودند باید به رأی مردم عمل شود؛ ولو اشتباه کرده باشند. رأی مردم اینقدر محترم است.
مقطع بعد ایجاد یک فضای دوستی در جامعه و رغبت به انتخابات است. اینها کار امام بود و چیز مخفی نیست؛ خیلی روشن است امام چه کار میکرد. در مقطع اول نصیحت داشت و میزان را رأی ملت اعلام کرد و در مقطع دوم اختلاف میان نیروهای جریان انقلابی را حل کرد. اما مقطع سومی که باید توجه شود این است. شبی که شمارش آراء تمام شد، امام آقای یزدی را به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب کرد. سرّش این است که بالأخره یک اقلیتی به آقای یزدی ارادت داشتند. اگر اقلیتی در انتخابات رأی نیاوردند و این اقلیت قلع و قمع شدند، چه انتظاری از این است که مردم به آن انتخابات روی خوش نشان بدهند؟
من یادم هست که آقای یزدی قبل از انتخابات که در مهدیه تهران سخنرانی کرد و علیه او شعار دادند؛ ولی امام نیروهایش را حفظ میکرد، مردم را حفظ میکرد و به نظر اقلیت جامعه احترام میگذاشت. اگر به این روشهای امام توجه شود، بنده شخصا معتقدم هم انتخابات پر رونق است، هم میزان رأی ملت است و هم نگاه جوانان به امام تغییر خواهد کرد.