پایگاه خبری جماران: چرا این روزها در بخشی از فضای مجازی شاهد قضاوتهای نادرست و ناروا نسبت به امام خمینی هستیم؟ ریشه این مسائل چیست؟ چرا به دلیل نااگاهی یا اعتراض نسبت به روشهای غلط حکمرانی و کشورداری به نام اسلام و جمهوری اسلامی شاهد قضاوتهای نادرست نسبت به انسانی برجسته، عارف، مومن، فقیه و سیاستمدار هستیم؟
امام ویژگی های خاص خود را داشت: اولا طلبه ای بود از حوزه علمیه که به مرجعیت رسید. ثانیا مرجعی متفاوت بود و خود را صرفاً به تدوین یک رساله عملیه و پاسخگویی به مسائل شرعی افراد و اخذ وجوهات شرعی محدود نساخت، بلکه با نگاهی متفاوت در مسائل سیاسی ورود و با رژیم ستمگر و فاسد شاه مبارزه کرد؛ رژیمی که وابسته به آمریکا و مورد حمایت ابرقدرت ها بود، رژیمی که استبدادش در تمام شئون کشور سیطره داشت و آزادی های سیاسی را به شدت محدود و انسانهای آزاده سیاسی و انقلابی را در زندان تحت شکنجه عوامل ساواک قرار میداد.
امام به تبعید میرود و در تبعید در خانه کوچک ولی پرمراجعه همچنان نهضت را رهبری می کند، ۱۴ سال زندگی در محدودیت و سختی. اما او همچنان رهبری آزاده، اندیشمند و انقلابی بود تا فرصتی دوباره از دی ماه ۵۶ برایش فراهم می شود تا مردم را به مقابله با رژیم دعوت نماید.
این بار شرایط متفاوت است. خرداد ۴۲ گام اول نهضت خمینی پیش می رود. امام موفق شد به کمک همه مبارزه ۱۵ سال گذشته از حوزه و دانشگاه و جریان های سیاسی و مبارزاتی حرکتی ملی را علیه سلطه پهلوی رهبری و هدایت نماید. آنچنان رهبری امام تاثیرگذار بود و آنچنان هدفمند و قاطع عمل نمود که در فرصتی کمتر از ۱۴ ماه، مبارزه مردم بسیار گسترده و فراگیر شد و در هر کوی و برزن عکس امام، سخن امام و همراهی توده مردم از شهر و روستا، از استانهای مرکزی تا دوردست مشاهده شد و نتیجه آن همه محدودیت ها به پیروزی بلامنازع مردم و استقرار جمهوری اسلامی منجر شد.
هیچ کس تردید ندارد و انکار نمی کند که رهبری امام مورد پذیرش همه گروه های سیاسی و مبارزاتی از نهضت آزادی تا روحانیت، از مجاهدین خلق تا چریکهای فدایی، از دانشجویان و طلاب و بازاریان و توده مردم را در بر می گرفت و حتی همه گروههای چپ و مارکسیستی امام را به عنوان رهبر بلامنازع نهضت که موفق به سرنگونی رژیم سلطنت شده بود، می شناختند.
بزرگترین استقبال تاریخی از یک مرجع و رهبر مردمی در ۱۲ بهمن ۵۷ در تهران از فرودگاه تا بهشت زهرا شکل گرفت. امام پیروزی را به وحدت همه مردم و همراهی همه اقشار و جریانات میدانست و بر این باور بود که ایمان و اعتقاد مردم و پشتیبانی الهی، این نهضت را به پیروزی رسانده است. موقعیت امام به قدری در جامعه برجسته شد که همه او را به عنوان یک رهبر کاریزماتیک پذیرفته بودند و فکر و اندیشه او را به عنوان بهترین سیاست و فصل الخطاب همه منازعات میدانستند.
امام کشور را علی رغم همه ناملایمات، ترورها، شهادتها و از دست دادن انسان های برجسته ای چون شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر و شهدای بزرگ محراب توانست به خوبی هدایت نماید.
امام به عنوان فرمانده کل قوا جنگ تحمیلی را علیرغم حمایت های شرق و غرب و اروپا و آمریکا از صدام به خوبی فرماندهی نمود؛ به گونه ای که ظرف کمتر از دو سال با پیروزی عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر، ایران به عنوان پیروز بلامنازع دفاع مقدس شناخته شد. اما با پذیرش نظر فرماندهان جنگ از ارتش و سپاه و شورای عالی دفاع تداوم مبارزه را پذیرفت و در جای خود با شجاعت تمام قطعنامه را می پذیرد و به جنگ خاتمه می دهد.
آنچه امام را محبوب و مرجع مردم ساخت، اول صداقت و راستگویی با مردم بود و اینکه هیچ گاه از او دروغی دیده نشد. دوم ساده زیستی و بی آلایشی و عدم برخورداری او و نزدیکانش از منافع و مواهب ناشی از قدرت بود. سوم پذیرش اشتباهاتی که در طول دوران رهبری رخ داده بود. چهارم قاطعیت و عدالت در برخورد با هرگونه تخلف و نارسایی از هر فرد یا جناح و جریان فکری بود.
همه اینها از ابعاد عرفانی، اعتقادی و معنوی آن مرجع الهی برمیخاست. امام را نباید به عنوان یک رهبر دینی و سیاسی مورد توجه قرار داد. به همان میزان در سیاست برجسته بود که در فقاهت و دانش دینی مرجع بود، در فلسفه و عرفان برجسته، در تهذیب نفس و بی توجهی به دنیا و جاذبه های آن پیشتاز بود. خوب است برای شناخت کاملتر او به کتاب هایش چون چهل حدیث، آداب الصلاة و مجموعه آثارش مراجعه شود که عمق اندیشه و باورهای عرفانی امام در آنها نمایان است.
قدردانی عاشقانه مردم در زمان بیماری امام با دعا و احساسات بی شائبه خود برای سلامتی شان و بعد تشییع جنازه بسیار باشکوه و تاریخی مردم از رهبرشان قابل رویت و ستایش است؛ این تشییع جنازه بزرگترین و معتبرترین سند تاریخی همراهی مشروعیت و مقبولیت امام در بین همه اقشار جامعه به ویژه نسل جوانان محسوب می گردد.
به نظر میرسد شایسته است نسل جوان امروز جامعه ما به جای قضاوت های احساسی و برداشت های موضعی متاثر از پارهای نارسایی ها که در زمان حیات امام رخ داد، عادلانه و عالمانه و با یک بررسی تاریخی و همه جانبه، قضاوت خود را نسبت به امام اصلاح نمایند و بسیاری از نارسایی های موجود را که دور از شأن اهداف امام و انقلاب بود، به حساب ایشان نگذارند؛ چرا که او خود با نگرانی در آخرین پیام های دوران حیاتش جامعه و جوانان را دعوت می کردند که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.
حساب امام را از ناکارآمدیهای های کشور باید جدا ساخت، هرچند که عده ای برای توجیه ضعف ها و ناتوانیهای خود از دیدگاه ها و بیانیه های امام کمک میگیرند، ولی واقعیت چیز دیگریست. بسیار نگران کننده و نابجاست که به این دلایل در حق امام و نقشی که در تاریخ معاصر جهان و ایران ایفا کرد جفا شود.
اگر بخواهیم امام را بهتر بشناسیم، بهتر است او را با بزرگترین و مردمیترین رهبران انقلابی دیگر نقاط دنیا مقایسه کنیم؛ باشد که به نتایج بهتری برسیم.
سید حمید کلانتری
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
*استاندار اسبق یزد