پایگاه خبری جماران: موضوع حجاب از ابتدای سال محل بحث های فراوانی است. روز گذشته نیز رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران نظام ضمن تأکید بر وجوب شرعی حجاب، بی حجابی را حرام شرعی و حرام سیاسی خواندند و ضمن تأکید بر رعایت این فرضیه، همگان را از رفتارهای «بی قاعده» در این خصوص بر حذر داشتند.
در همین زمینه با آیت الله مسعودی خمینی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و تولیت پیشین آستان مقدس حضرت معصومه(س) انجام دادیم.
وی در این زمینه می گوید: حجاب اجباری این نیست که به سر زن بزنند و بگویند که روسری و چادر سرت کن؛ باید بگویند اجبار خداست نه اجبار من. لذا «من» نباید در کار باشد. حجاب نباید حکومتی باشد، حجاب امر خدایی است. خدا در قرآن گفته است که زن باید تمام بدن غیر از گردی صورت و دستان را بپوشاند.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله مسعودی خمینی در پی می آید:
اخیرا نسبت به مسئله حجاب برخوردهای تند و غلطی از سوی برخی افراد صورت میگیرد. تحلیل شما از برخوردها و بداخلاقیهایی که به اسم امر به معروف و نهی از منکر توسط عدهای انجام میشود، چیست؟
انقلابی که در ایران توسط یک انسان والا و بالای کمنظیر یا بینظیر به پیروزی رسید، تاکنون دستخوش مسائل زیادی شده است. میدانید که این انقلاب، انقلاب اسلامی است. یعنی حضرت امام برای حکومت کردن و آقایی انقلاب نکرد، بلکه انقلاب ایشان برای این بود که احکام اسلام اجرا و حیثیت اسلامی ایران حفظ شود. انقلاب امام برای این بود که جوانان، زنان، مردان و همه مردم ایران راه اسلام را در پیش بگیرند و راه اسلام هم همان راه قرآن است.
ایران ما الحمدلله از روز اول ایران قرآنی بوده است؛ ایران اسلامی یعنی ایرانی که به قرآن عمل میکند. امام بزرگوار هم از این حیثیتی که ایرانیان داشتند استفاده کرد و با کسانی که ایران را خراب کردند، مقابله کرد. رضا شاه(علیه اللعنة و العذاب) کشف حجاب کرد و مسائلی را به وجود آورد، و الّا همه زنان ایران اهل حجاب بودند. زنان ایران کشف حجاب را نمیخواستند، اما او با زور این کار را انجام داد. وقتی رضاشاه کشف حجاب را شروع کرد من حدود هشت ساله بودم. روزی دیدم مادرم گریه میکند. پرسیدم مادر برای چه گریه میکنی؟ با کسی دعوا کردی؟ مادرم گفت: رفتم بیرون دو نفر از مأموران رضا شاه گفتند اگر با چادر بیرون بیایی، چادرت را برمیداریم و سرت را برهنه میکنیم.
رضاخان با زور این کار را کرد، اما مردم نمیخواستند. وقتی کشف حجاب با زور انجام شد، بیحجابی رواج پیدا میکرد و دلخواه عدهای هم بود.
انقلاب اسلامی آمد و گفت شما مردم مسلمان، متدین، پیرو قرآن، پیامبر(ص) و مسائل دینی هستید. بر اساس آنچه قرآن و شرع میگوید، باید تمام بدن زن غیر از گردی صورت و دستها پوشیده باشد. علت حجاب این است که یک خانم متعلق به یک نفر است و یک نفر باید خواهان او باشد. وقتی خانمی با سر باز و بدون حجاب بیرون بیاید، ممکن است اسباب تحریک عدهای شود در این صورت هم خود او و هم دیگران آسیب خواهند دید.
اما اسلام و قرآن میگوید خانم! شما با تمام خصوصیات خود متعلق به یک نفر آن هم شوهر خود هستی!
ما میگوییم شأن زنان این است که متعلق به یک نفر باشند و آن هم شوهرشان است.
شیوه برخورد با کسانی که کشف حجاب میکنند، اینگونه نیست که خدای نکرده با چوب به سرشان بزنیم یا مسائل دیگری به وجود بیاوریم. باید بگوییم خانم! تو خواهر من هستی و حجاب برای حیثیت و شخصیت زن است.
اینکه اسلام میگوید زن حجاب داشته باشد، شخصیت زن با شخصیت مرد فرق نمیکند. اسلام میگوید شخصیت زن باید حفظ شود. زن خدای نکرده لاابالی، پیش پاافتاده یا خراب نیست، بلکه زن فهیم است و باید متعلق به یک نفر باشد. زن در خانه و با محرمهای خود هر گونه میتواند باشد، اما در خیابان انواع و اقسام انسان وجود دارد.
لذا باید معارف قرآن را به مردم بیان کنیم. دستور قرآن است؛ این را من نمیگویم تا کسی بگوید من به آخوندها کار ندارم! آخوندها از خودشان نمیگویند، بلکه از قرآن میگویند. شما که قرآن، خدا و پیامبر(ص) را قبول داری، اگر اینها را خدای نکرده قبول نداشته باشی، حیثیت خودت را که قبول داری. مراجع، بزرگان و علمای دین میگویند حجاب، اسلامی و قرآنی است و پوشش بر زن واجب است. مردم ایران متدین، مسلمان و پیرو قرآن هستند، قرآن را قبول دارند و ما غیر از قرآن چیز دیگری نمیگوییم.
علما، بزرگان و مراجع، اسلام را برای مردم بیان کنند. مردم مسلمان و فهمیده هستند؛ آیا دلشان میخواهد که زنشان نعوذ بالله مورد علاقه دیگری باشد؟ حجاب در ایران ریشه تاریخی، اسلامی و قرآنی دارد.
تبعات برخوردهای زشت مثل خالی کردن ماست بر سر زنان بیحجاب چیست؟
بسیار کار بدی است. حتی برخورد با کسی که بدترین جنایت را کرده است، باید قضائی و قانونی باشد.
کسانی که با بیحجابها برخورد زشتی میکنند، ضد انقلاب هستند و مسلمان نیستند. مسلمان زبان دارد، مسلمان با زبان اسلام، زبان قرآن، زبان معرفت، زبان فهم و درک و با زبان انسانیت حرف میزند.
عمل ناپسندی مثل ماست ریختن و یا اسید پاشیدن و به طور کلی هر برخورد نادرستی کار بسیار غلطی است، اسلام این را نمیگوید، اسلام میگوید به مخاطب فهم بدهید.
وظیفه علما و نقش روحانیون در شرائط حساس چیست؟
وظیفه علما این است که قرآن و احکام اسلام را به مردم بشناسانند؛ مردم خدا را قبول دارند، اگر خدا نگفته بود که ما از حجاب نمیگفتیم؛ حجاب را خدا و قرآن گفته و از مسائل اسلامی است.
عرضم این است که حتی اگر قرآن نبود و درباره حجاب چیزی نگفته بود، پوشش برای حیثیت و شخصیت خود زن خوب است. اگر زن پوشش داشته باشد، جوان سرتاپای زن بیحجاب را نگاه نمیکند و... .
اخیرا نمایندگان مجلس برخی شیوهها را در عنوان کرده اند؛ از جریمه کردن بیحجابها (از ۷۰۰ هزار تومان تا سه میلیارد تومان ) تا باطل کردن شناسنامه و گذرنامه. آیا این شیوهها را در تربیت جامعه درست میدانید؟ و اینکه ترس از جریمه و ابطال گواهینامه را جایگزین ترس از خدا کنیم، درست است یا نه؟
متاسفانه ما یا به اوج میرویم یا پایین میرویم، یا صعود میکنیم یا سقوط. هر چیزی باید متناسب با وقت و زمان و بحث خود باشد.
این کارها دردی را دوا نمیکند، اما منطقی و با ملاطفت و درست حرف زدن خیلی کارساز است. بگویند میتوانیم کارهای زیادی انجام دهیم، اما انجام نمیدهیم. به نظر من مجلس باید بگوید که میتوانیم این کارها را انجام دهیم اما کار ما این نیست. کار ما این است که به خانم بیحجاب بفهمانیم «تو یک انسان متدین هستی و اگر متدین هم نباشی حیثیت خود را میخواهی. اگر با وضع نامناسب بیرون بیایی همه دنبال تو هستند، شما باید خود را حفظ کنی، این دست مجلس نیست، دست خودت است. خودت را حفظ کن». به نظر من راههای زیاد دیگری هست.
چون حضرتعالی بخش اعظمی از دوران عمر بابرکت خود را با حضرت امام سپری کردید، مایلیم خاطرهای از امام که جنبه امر به معروف دارد، نقل کنید.
یک نفر به نام «مشهدی علی» سواد نداشت و کارهای امام را انجام میداد. مشهدی علی وقتی میرفت چیزی بخرد، عکس آنها را روی کاغذ میکشید و به امام نشان میداد. مثلاً عدس میخرید، شکل عدس را نقاشی میکرد. نخود، خربزه، و ... که میخرید شکل هر کدام را میکشید. امام با روی باز و بسیار با ملاطفت میگفت مشد علی چقدر شد؟ وی با ذکر نام و قیمت تک تک چیزهایی که خریده بود را میگفت، حضرت امام میفرمود: کل هزینه چقدر شده؟ مشد علی هم پاسخ میداد: کل هزینه فلان مقدار شده است، اما امام میگفت: کم حساب کردی، بیشتر میشود. مشد علی هم میگفت دیگر من نمیدانم.
یک روز مشد علی حرفی زد که خیلی زننده بود، زنندگی کار به حدّی بود که اگر من بودم، وی را اخراج میکردم. مشد علی حرفی زد، بحثی کرد و از اتاق رفت. من پیش امام بودم، رفتم پیش مشد علی که به پهلویش بزنم و بگویم که این چه حرفی بود که زدی؟! امام از داخل صدا زد که «آقای مسعودی! به مشد علی کاری نداشته باش». من برگشتم و به امام عرض کردم: این چه حرفی بود که مشد علی گفت! امام فرمود: «آقای مسعودی! با هر کس به اندازه فهم خود باید رفتار کرد. مشد علی همین قدر میداند و در دل و ذهنش چیزی نیست، حرف زدنش اینگونه است».
خاطره دیگر اینکه، یک روز جمعیت فراوانی به منزل امام آمده بودند و ایشان در حال سخنرانی بود. جمعیت خیلی زیاد شد حاج آقا مصطفی گفت که درِ دست چپ کنار پله را ببندید تا مردم از در دیگر وارد شوند/ امام در بین سخنرانی متوجه شد که در را بستند، و پرسید چه کسی در را بسته است؟ گفتیم آقا مصطفی دستور دادند. امام فرمود: «آقا مصطفی را از منزل من بیرون کنید، با منزل من چه کار دارد؟ در را باز کنید و هیچ دری نباید بسته باشد». آقا مصطفی از منزل امام بیرون رفت و گفت «اگر من اینجا باشم یک سیلی میخورم».
امام اینگونه بود. اینها خصوصیاتی است که باید برای جهان بماند. امام در مواقع خاص آن قدر ملاطفت داشت که آدم تعجب میکرد، ولی زمانی که میخواست برای اسلام کار کند خیلی عجیب بود، شمشیر دو دَم بود و هیچ چیز جلو ایشان را نمیتوانست بگیرد. ایشان سر سوزنی ترس نداشت، اینکه میکشند، دارش میزنند و ... از هیچ چیز نمیترسید. لذا امام فرمود زمانی که من را از قم به تهران میبردند، والله نترسیدم، مأموران میترسیدند.
دیدگاه حضرتعالی درباره الزام حجاب چیست؟
حجاب اجباری یعنی حجاب خدایی. حجاب اجباری این نیست که به سر زن بزنند و بگویند که روسری و چادر سرت کن؛ باید بگویند اجبار خداست نه اجبار من. لذا «من» نباید در کار باشد. حجاب نباید حکومتی باشد؛ حجاب امر خدایی است. خدا در قرآن گفته است که زن باید تمام بدن غیر از گردی صورت و دستان را بپوشاند.
ما مسلمان و پیرو قرآن و ائمه هدی(ع) هستیم. قرآن و ائمه(ع) فرمودهاند که حجاب الزامی است. به زن میگوییم تو مورد توجه مردم و صاحب کرامت انسانی هستی، لذا نامحرمان نباید به تو نگاه کنند و تو باید متعلق به یک نفر هستی.
به نظر شما شعارهایی مثل «زن، زندگی، آزادی» برای بیحجابی است یا مشکلات اقتصادی نیز در آن دخیل است؟ یعنی اعتراضات چه مقدر در مسائل اقتصادی ریشه دارد؟
ما نمیگوییم زن در خانه بنشیند، باید بیرون بیاید و تفریح کند. برای من از نظر اقتصادی خیلی مهم نیست، از نظر خواست درونی یک انسان است که نمیتواند خود را نگه دارد. اگر کسی به زن بیحجاب نگاه کرد و کار خلافی انجام داد، زن عامل خلاف و گناه اوست. زنی زیباست، آرایش کرده و سرش باز است، کدام جوان وی را ببیند، تحریک نمیشود و آرام نمیماند؟!
آیا اسلام را باید با زور به جامعه تزریق کنند؟
اسلام زوری نیست و امکان ندارد. اگر زور باشد، شخص در جای دیگر کار خود را انجام میدهد. زور فقط در مبارزه با آمریکا باید باشد.
آیا بی حجابی مساوی با بیعفتی است تا ما بگوییم زنان بی حجاب در مسیر ارضای شهوت دیگران هستند؟ آیا این سخن درست است؟
به هیچ وجه حرف درستی نیست که بگوییم بیحجابی زنان مساوی با بیعفتی است. 99 درصد زنانی که بیحجاب هستند، میتوانم بگویم که در سلامت کامل به سر میبرند. اما پوشش، سلامت کامل و حفظ زنان برای این است که جوانان در جامعه تحریک نشوند، ولی خود زنان سالم هستند.
برخی میگویند «اگر مدیران کشور و مسئولان کاری نکنند مردم وارد عمل میشوند». آیا این سخن مصداق ترویج خشونت علیه زنان نیست؟
مگر افرادی که زنانشان به صورت بیحجاب بیرون میآیند، جزء مردم نیستند؟ متعلق به ایران نیستند؟ ما باید بگوییم، آقای محترم خانوادهات را حفظ کن.
یعنی اگر این گونه باشد مردم در برابر مردم قرار میگیرند؟
بله جامعه دو قطبی میشود.
اگر تذکر لسانی فراتر رفت و آمربه معروف لطمهای به طرف مقابل زند، آیا این کار جرم است؟
بله جرم و قابل پیگیری است. باید با زبان قرآن و فهم و درک با آنها صحبت کرد، 99 درصد این رفتار مؤثر است و نود و نه درصد رفتار تند و بیقانونی تأثیر ندارد.