پایگاه خبری جماران: تجدید روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی یکی از مهم ترین اتفاقات در روابط بین الملل بود که آثار، تبعات و مراحل پیش روی آن به دلیل عمق و اهمیت موضوع هنوز به طور کامل روشن نشده است و کمکان مورد ارزیابی ناظران قرار دارد.
در همینه زمینه، یک کارشناس مسائل جهان اسلام به جماران گفت: تأثیر صلح با عربستان سعودی در سطح بینالمللی و به ویژه برجام موضوع علی حده ای است که بستگی به سیاست و بازی کشورمان با جامعه بین الملل و بالعکس خواهد داشت.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین مصاحبه با دکتر غلامحسین جهان تیغ عضو هیئت علمی دانشکده ملل اسلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم در پی می آید:
اخیرا شاهد برقراری مجدد رابطه ایران و عربستان بودیم. شما چه تفسیر و تحلیلی از این اتفاق مهم دارید؟
به نظر من پیوند نخل(جمهوری اسلامی ایران) و هلال (پادشاهی عربستان سعودی) است که هرکدام معنا و مفهومی دراز دامن دارند.
نخل با ثمره های عملی فراوان، نماد صلح با گذشته ای طولانی از دوران مصر باستان و هلال نماد امر مقدس دینی صدر اسلام و از قرن ۱۵ میلادی در تقابل با صلیب مسیحیت بهشمار میآید.
اختلاف و فاصلهای که میان دو کشور ایران و عربستان بهوجود آمد اساسا چگونه آغاز شد و چگونه شکل گرفت.
یکی از مهم ترین انقلاب هایی که در پاسخ به یکی از سؤالات بحران معنویت در دنیا شکل گرفت و دارای شهرت و آوازه شد، انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی بود. در همان سال دو اتفاق و پدیده بزرگ دیگری که ذهن مسلمانان را درگیر کرد، «اشغال کشور اسلامی افغانستان» توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق بود و دیگری اشغال «بیت الله الحرام» توسط جهیمان العتیبی با ادعای مهدویت.
طبیعی است که عربستان سعودی از دو جبهه مورد تهاجم و خطر قرار گرفت؛ یکی مقابله با خطر داخلی مهدویت که قبلاً در پاکستان تجربه شده و سابقه داشته است(حرکت مهدویت سید محمد جونپوری و فرقه ذکری محمد مهدی اتکی) و دیگری انقلاب اسلامی ایران با شعار صدور انقلاب و با برگزاری راهپیماییهای سالانه در موسم حج که ترس انقلاب مشابه را داشتند تا سال ۱۳۶۶ ش که منجر به شهادت ۴۰۰ زائر ایرانی گردید. مضافاً این که حرکت مشابه اخوان المسلمین اسامه بن لادن (در ابتدا ناراضی سعودی) با فاصله طولانی ای به دو امر مذکور اضافه گردید.
نظریه «تهران ام القری اسلام» توسط یکی از ایرانیان و متعاقب آن به عنوان جبران و تدارک تغییر لقب پادشاه سعودی از «صاحب السمو الملکی» به «خادم الحرمین شریفین» و اعلام به ادارات، ورود ایران با نشریات و پیام های سالانه امام خمینی(س) در موسم حج، سعودی ها را وادار به مقابله به مثل با پخش دلار و ساخت و ساز مساجد، مدارس دینی، پذیرش دانشجو و استعانت از علمای بزرگ اهل سنت هندی و پاکستانی کرد. ایران و عربستان سعودی به عنوان دو «غیریت» راه خویش را ادامه دادند تا رخ آن (مأموریت آن) از مذهب به سیاست و سپس نظامی گری تغییر یافت.
با فرسایشی شدن این اختلاف و ده ها دلیل دیگر، هر دو حاضر به آشتی و صلح بودند.
اکنون نتایج این صلح را چگونه ارزیابی میکنید؟
در آستانه ماه مبارک رمضان و سال جدید شمسی صلح بین دو کشور مهم اسلامی را باید به فال نیک گرفت. صلح که نتیجه مذاکره، میانجیگری و گفت و گوست قدم اول است. حفظ و ادامه آن خیلی مهم است.
قطعاً همانگونه که افتراق و جدایی در تمامی سطوح محلی، ملی، منطقهای و بینالمللی تأثیر فراوانی دارد صلح و آشتی به مراتب به دلیل شادی و کاستن حزن از جدایی تأثیر مضاعف و به سزایی دارد.
اما در باره نتایج آن در سطح منطقهای زودتر نتیجه خواهد داد و هر تأثیری که بر روی محور و رکن اصلی طرف صلح داشته باشد بر تابع و پیرامون آن نیز همان اثر را خواهد داشت.
صلح با عربستان مقدمه چالش های بزرگی برای ایران است. چون ترکیه بازنده بزرگ خواهد بود و این موجب میشود که ترکیه بیشتر به سمت اروپا و آمریکا حرکت کند. هر چند نظام بین الملل در مسیر یک دگرگونی بزرگ قرار دارد، به این جهت که چین به آرامی در حال مدیریت آن است و سؤالی که شی از پوتین در حال خداحافظی پرسید و پاسخ پوتین که گفت «موافقم»، بیانگر این تغییر است. صلح با عربستان برای میدانهای منازعه ایران و عربستان خوب است. مشکل یمن حل خواهد شد و هزینه حضور اسراییل در منطقه برای اسرائیل بالا خواهد رفت.
هم ایران و هم عربستان بعد از توافق هزینه زیادی خواهند پرداخت
آیا این اتفاق مشکلات و هزینههایی هم برای دو کشور در پی خواهد داشت.
بله؛ هم ایران و هم عربستان بعد از توافق هزینه زیادی برای این توافق خواهند پرداخت. عربستان باید سیاست خارجی اش را در موازنه مثبت بین چهار قطب چین، روسیه، اروپا و آمریکا تعریف کند که این کار برای عربستان خیلی هزینه دارد و باید تیم سیاست خارجی حرفه ای برای مدیریت این مسأله داشته باشد. ایران کمتر از عربستان تحت فشار است. چون ایران فشارهای بعد توافق را قبل از توافق تحمل کرده است. و توافق از حیث ذهنی برای ملت ایران خوشایند است و همراهی با نظام توسط مردم را بالا می برد. تنش عاقلانه برای مردم مقبول تر از سازش مذبوحانه است.
از تاثیرات تفاهم ایران و عربستان در سطح بینالمللی و برجام بگویید.
و اما تأثیر صلح با عربستان سعودی در سطح بینالمللی و به ویژه برجام موضوع علی حده ای است که بستگی به سیاست و بازی کشورمان با جامعه بین الملل و بالعکس خواهد داشت.
و گمان می رود سیاست یکی به میخ و دیگری به نعل زدن، یک روز مذاکره و روزی پشت به آن، روزی روی میز و روزی دیگر زیر میز و روزی ماشه فعال و غیرفعال واژه های دلخوش کننده ای برای عوام خواهد بود تا نخبگان علمی و خواص و عوام چشمشان به نرخ پیوند پول ما به دلار و نرخ روز سکه هست! حل برجام پس از صلح با عربستان برای ایران پر هزینه خواهد شد. چون احتمالا آمریکا، اروپا، روسیه و چین اجازه نخواهند داد که مشکلات ایران یک جا حل شود. اگر تنش با عربستان حل شود، برجام هم حل شود این معنایی جز اعلام قدرتمندی فزاینده جمهوری اسلامی نخواهد داشت. و این یعنی همان ترس بنیادین غرب.
سیاست خارجی آمریکا وارد محیط جدیدی شده است
فارغ از صرفِ این موضوع، آیا امروز سیاست خارجی آمریکا متحول شده است؟
سیاست خارجی آمریکا به نظر من وارد محیط جدیدی شده است. هوش مصنوعی و حتی رونمایی از جنگندههای جدید نشان می دهد آمریکا می خواهد نشان دهد که محیط جدیدی را برای جهان در حال خلق کردن است که این محیط، جهان را به آمریکا وابسته تر می کند. مفهوم «منازعه» در حال تغییر است و آمریکا در حال تغییر مفاهیم است. این تغییر مفاهیم در آمریکا تغییرات بنیادینی در نظام بین الملل رقم خواهد زد. روسیه در این ساختار جدید جهان چانه زنی خواهد شد.
نزدیکی ایران و عربستان بیشترین سود را در مسائل داخلی دو کشور خواهد داشت، زیرا اهل سنت از حیث ذهنی آرامش بیشتری خواهند داشت و از طرف دیگر افراطیون اهل سنت بیشتر به سمت گرایشات طالبانی حرکت خواهند کرد. در همین راستا از نقش علمای بزرگ اهل سنت هند، پاکستان و افغانستان نیز نباید غفلت کرد و گفت و گو و ارتباط را با آن ها و مراکز دینی آنها که جامع اقتصاد، فرهنگ، سیاست و اجتماع هستند باید بیشتر کرد. یعنی افراطیون اهل سنت هم ایران هم عربستان را از شریعت دور تعریف خواهند کرد و طالبان را بیشتر با آرمانهایشان سازگار خواهند یافت.
در نهایت، ایران و عربستان به آرامی سیاست خارجی شان را منفعت محور خواهند ساخت. ایران و عربستان دریافته اند که باید دو سیاست خارجی داشته باشند؛ یکی سیاست خارجیای که دولت مدیریت می کند و دیگری سیاست خارجیای که منافع دولت است اما مدیریتش خارج از دولت است و توسط نهادهای مردمی انجام می شود.
مسایل داخلی ایران نکته مهمش این است که هر چه محدودیتهای اجتماعی بیشتر شود جامعه دو قطبی تر خواهد شد.
در جمع بندی، فکر می کنید مسیر عادی سادی روابط دو کشور چه مراحل را باید طی کند؟
اولاً: برای پیمودن مسیر هزاران کیلومتری مهم گام اول است. از ابتدا صلح و آشتی مطالبه علما، نخبگان و توده اهل سنت داخل کشور بود و مکرراً آشتی دو کشور بزرگ اسلامی را در بیاناتشان اظهار می داشتند.
ثانیاً: پاسخ به سؤال برخی از علما، نخبگان و روشنفکران شیعه که چرا قهر هستند؟ بود!
ثالثا: از باب ضرب المثلی که وقتی همسایه با همسایه اش بد می شود، می گوید: گوساله شما پای سگم را گاز گرفته است.
رابعاً: این شکاف به قدری توسط برخی کاسبان مذهبی عمق پیدا کرده بود که هر عالم سنی منتقدی را رمی به وهابیت می کردند و بدون تعریف درستی از آن حتی عوام این واژه را در باره اهل سنت بکه ار می برند. بازرسان زیادی را با هزینه گزاف بکار گرفته تا در موسم حج و عمره هر ترددی را کنترل کنند و بالعکس ورود هر فارس و شیعه را در کشورهای عربی به شدت تحت کنترل داشته یا ویزای او را مرفوض و مردود و ساعت های طولانی در فرودگاه مقصد معطل نگه می داشتند و هر شیعه جعفری را طرف مقابل مشرک و بدعتی می خواند.
مؤسسات و همایش هایی برای طرد یکدیگر برپا کردند، هزینه های زیادی صرف نشریات تقابلی شد و سرمایه های انسانی توانمندی را هدر دادند.
این صلح و آشتی هر چند اثر سیاسی سریع دارد که آن هم مراقبت های ویژه ای را می طلبد. اما بازگشت به حالت اولیه، آن قدر بطئی و کند خواهد بود که زمانی به درازای قهر لازم دارد تا اطمینان کامل برای طرفین حاصل شود.
با ذکر موارد فوق از یک نکته نباید غافل بود که عدم حل فاجعه خونین و تأخیر در صلح و آشتی مذهبی و قومی داخلی مهرماه ۱۴۰۱ در زاهدان و یک هفته بعد در شهرستان خاش در آینده تأثیرات منفی بر روند صلح پایدار بین ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، پاکستان، مسلمانان هند، مسلمانان آسیای میانه و افغانستان خواهد گذاشت. و نیز از این نکته نباید غافل بود که؛ آقای سلطان العلما بستکی روایت منسوب به پیامبر اعظم (ص) را در شرح کتاب اربعین نووی به سه وجه ذیل بیان می کند: «لوکان الدین / الفضل / العلم بالثریا لتناوله رجال من فارس.»
چه توصیهای به افراطیون داخلی دارید که با رفتارهای غلط خود مثل حمله به سفارت عربستان و ممانعت از برقراری این ارتباط در ۷ سال پیش و در دولت آقای روحانی، مانع صلح و سعادت مردم و ملتهای منطقه میشوند و اساسا با توجه به تجربهای که از عملکرد اینان به دست آمد، نظام باید چه شیوهای را برای برخورد با افراطیون در پیش گیرد؟
آن کسی که راه افراط (غلو، احساسات، توهم تکلیف و وظیفه شرعی، تعصب، تصلب...) و تفریط (بی مبالاتی، کم گذاشتن در مسائل دینی و مذهبی، باری به هر جهت و ...) را در هر زمینه ای به ویژه در مناسبات سیاسی و روابط که بدون آن زندگی و همزیستی در دنیای مدرن را امری محال می کند، «توصیه» و «ارشاد» واژه های مناسبی به نظر نمی رسد، بلکه باید به دست اندرکاران و کارگزاران و کسانی که این اقشار به آن ها وابسته و منتسب اند مشورت داد تا با تدبیر و حکمت امور را به پیش برده و تحت تأثیر این گروه ها برای تعالی امور مدنی، حسن تعامل و همجواری قرار نگیرند.