پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران: تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان 58 را شاید بتوان از پرچالشترین رویدادهای تاریخ انقلاب دانست، رویدادی که روند انقلاب اسلامی را حتی تا چندین دهه بعد از پیروزی آن تعیین کرد و در مناسبات ایران با آمریکا وجهان تاثیر بسیار عمیقی گذاشت. ردپای این رویداد بزرگ را می توان در بسیاری از رخدادهای سیاست داخلی و خارجی ایران یافت. آنچه در پی می آید، بازکاوی چرایی و چگونگی این رویداد تاریخی است و تاثیری که در جریانات بعد از خود داشت از جمله جنگ، تحریم ها و مناسبات ایران و آمریکا. این بازکاوی پیش از این طی میزگردی با حضور مهندس محمد نعیمی پور نماینده مجلس ششم و دکتر معصومه ابتکار عضو شورای شهر تهران، از دانشجویان پیرو خط امام که در جریان تسخیر سفارت آمریکا نقش فعال داشتند، صورت گرفت. اینک در گفتگوی رودرو با آقای حسین شیخ الاسلام مشاور ریاست مجلس شورای اسلامی و مدیرکل فعلی امور بین الملل مجلس به چرایی و چگونگی این جریان پرداخته ایم. در این گفتگو، شیخ الاسلام از فضای بین المللی در دو مقطع زمانی دوران تسخیر سفارت آمریکا و شرایط فعلی می گوید.
جماران: در زمان انقلاب که دولت مستقر شده بود و برخی کشورها، انقلاب را به رسمیت شناخته بودند و برخی نهادها مستقر شده بودند، یکسری از دانشجویان، سفارت را تسخیر کردند. چرا این اتفاق افتاد؟
شیخ الاسلام: درست است دولت موقت سرکار بود مهندس بازرگان کابینه اش را تشکیل داده بود و شورای انقلاب آن را تائیده کرده بود.ولی ما نباید اشتباه کنیم نمی شود ملت ها را از سابقه تاریخی شان برید. آمریکایی ها یک اشتباه بزرگ کردند به شاه که در دنیا سرگرادان بود اجازه دادند وارد امریکا شود. با توجه به جنایات شاه نسبت به ملت و سابقه تاریخی از کودتای 28 مرداد ماه که دغدغه ملت بود، ملت بسیار حساس بودند. می دانید که از داخل سفارت علیه دولت ملی دکتر مصدق اقدام شد. وقتی شاه در سال 1332رفت آمریکایی ها کودتا کردند و شاه را به ایران برگرداندند به همین دلیل شاه خود را کامل در اختیار امریکایی ها گذاشت و سر امکانات این کشور چیزی آورد که در تاریخ خواندید. ژاندارم منطقه برای حفظ منافع آمریکایی ها بود و هم چنین جریان امن نفت در خدمت آمریکایی ها بود این قضیه در حافظه ی ملت ایران باقی ماند. مردم نگران بودند که نکند آمریکا شاه را دوباره به ایران برگرداند. ملت ایران متوجه بود که این انقلاب اسلامی، نهضت ملی نیست. این مردم سال 57 مردم سال 32 نیستند. این امام آن دکتر مصدق نیست. ولی ما نمی دانستیم که امریکایی ها هم این را می فهمند یا نه؟ اینکه آمریکایی که این اشتباه را یکبار نسبت به ملت ایران کردند آیا تکرار نخواهند کرد؟ ما درخواست کردیم شاه را به ما بدهند ندادند. اعلام کردیم شاه را می خواهیم تا در دادگاهی عادل که حضور بین المللی هم در آن اشکال ندارد، نسبت به جنایاتی که کرده محاکمه کنیم.
جماران: چرا دانشجویان این چنین اقدام کردند؟ آیا نمی شد نظام بصورت حقوقی اقدام بکند؟
در کشوری که قشر دانشجو از نظر سیاسی، اجتماعی فعال است طبیعی است که دانشجویان شور و حرارت بیشتری داشته باشند در سراسر دنیا چنین است. این مسئله حقوقی نبود؟ این کار را دولت نمی توانست انجام دهد. توسط دولت اعلام شد که می خواهیم محاکمه کنیم، شاه را بدهید ولی ندادند من نمی گویم دانشجویان همه چیز را همان طور که من و شما تفسیر می کنیم تفسیر می کردند، می خواهم بگویم ذهنیت ملت ایران این بود که از لانه جاسوسی به ملت ایران خیانت شده بود. آن موقع که دانشجویان این کارها را می کردند معلوم نبود امام پشتیبانی می کنند یا خیر؟ این کار شد به امید اینکه اگر امام پشتیبانی کنند بایستند و اگر نه بیرون بروند. این کار قبلا یکبار شده بود، بعد از انقلاب، چپی ها و توده ای ها در آن کار دست داشتند . البته آن موقع آنها شاه را به آمریکا نبرده بودند. این عکس العمل طبیعی ملت ایران بویژه قشر پیشرو متحرک که دانشجویان باشند به توهین چندباره آمریکایی ها بود که به آن ها حداقل بگوییم که توهین کردن به ملت ایران ،کار غلطی است.
جماران: در آن زمان گروه های مختلفی در جامعه مستقر بودند، یکی در دولت بود، یکی در دانشگاهها فعالیت می کرد، از نهضت آزادی تا مجاهدین خلق {منافقین}و دفتر تحکیم که شاخه های مختلف داشت. می خواهم یک جریان شناسی ارائه کنید افراد مختلف چه دیدگاهی درباره تسخیر سفارت داشتند؟
آن زمان من خیلی فعال نبودم. من جز دانشجویانی که لانه را اشغال کردند نبودم. من اوایل انقلاب در خارج از کشور در امریکا فعال بودم. جزو دانشجویان انجمن های اسلامی آمریکا و کانادا و اروپا بودم. در امریکا فعال بودم در مصاحبه ها ضد شاه، فعالیت های سیاسی و تظاهرات شرکت می کردم. دبیر انجمن هم بودم شناخته شده بودم. دانشجویان که این سفارت را اشغال کردند متوجه شدند که نیاز به کسی دارند که با گروگان ها در تماس باشد. عصر همان روز دنبال من فرستادند من شب وارد لانه جاسوسی شدم. وارد طبقه دوم شدم که سفیر و کاردار مستقر بودند. آن موقع کارم این بود که در وزارت ارشاد پاسخ مقالات انگلیسی را که به ایران اتهام می زدند در روزنامه های ایرانی بدهم. در کارهای دانشجویی آن موقع خیلی فعال نبودم که الان جریانش را برای شما بازگو کنم ولی اصل قضیه، توافق دانشجویان فعال بود. آن ها که جز دسته و گروهی نبودند ولی خالص و یکدست هم نبودند. اما از وقتی امام حرکت را تائید کردند فقط امام و نظارت امام ودفتر امام مهم بود.
جماران: در امریکا چه می گذشت؟ فکر می کردند در ایران چنین اتفاقی نیفتد؟
جهان در قدرت مطلق آمریکا تعریف شده بود و مقداری هم کمونیست ها و مارکسیستها که شوروی پشت آنها بود و دنیا رابین خودشان تقسیم کردند. چیزی به اسم اسلام در سیاست و صحنه ی بین المللی وجود نداشت. دنیا آن موقع اینطور بود بخصوص با نوع تئوری مارکسیستها معنویت سر کوب شده بود. در اروپا و غرب دیگر سر بلند نمی کرد. وقتی صحبت دین می شد عقب افتاده و قرون وسطایی تلقی می شد به همین دلیل حرکت امام در پیروزی انقلاب عجیب بود نوع رفتار امام در مصاحبه ها که با آرامش کامل و ادب و تربیت صحبت می کرد حالت معنوی خاصی داشت. پاسخی که به سئوالات می دادند همه جایش ایران و اسلام و خدا بود. حضور خانمها قضیه دیگری بود. اینطور تعریف شده بود که شرقی ها خانمها را در چادر و خانه ها نگه می دارند بعدها تظاهرات تهران را نشان می داد که تظاهرات خانمها با شکوه تر بود.
شاه پول های زیادی خرج کرده بود تا ایران و خودش را به جهان معرفی کند. در آن زمان به تلویزیون ها آمریکا پول داد که جشن های 2500 ساله را مستقیم پخش کنند. صفحه ی وسط مجله تایم را می خریدند و تبلیغ تاج گذاری و ... می کردند. با اینکه من در یکی از بهترین دانشگاهها دنیا درس می خواندم از همکلاسی ها ی خودم می پرسیدم ایران کجاست نمی دانستند باید توضیح می دادم که ایران کجاست؟ بعدها با رفتار امام از هر کسی می پرسید ایران کجاست می دانستند که کجاست و حرف اسلام را می زند.
بعد از انقلاب ایران معنویت جرات کرد خود را نشان دهد. لانه جاسوسی این را به اوج برد. نشان داد که ایران یکطرف است، آمریکا یکطرف دیگر. اشتباهی که امریکایی ها در لانه جاسوسی کردند این بود که خیال می کردند می توانند ما را زمین بزنند واز نظر تبلیغاتی قوی به مساله پرداختند. برنامه ای تهیه کرده بودند که روز اول، دوم و چند هفته که گروگان ها را گرفته بودند را نشان می دادند. اگر می دانستند 444 روز طول می کشد این روش تبلیغاتی را انتخاب نمی کردند چون هم چنان نشان می داد که اینها ضعیف هستند کاری نمی توانند بکنند. امام ایده و فکرشان که چرا ما با امریکا دشمن هستیم، با این رفتار به دنیا اعلام می کردند. اینکه ما با مردم آمریکا مشکل نداریم بلکه با جنایات آمریکا علیه ملتهای ضعیف مشکل داریم.
این پدیده عظیمی بود چون معنویت خرد شده بود امام توانستند ماده و معنا، دنیا و آخرت، دین و سیاست را بهم ربط بدهند و نشان دهند اینها یکپارچه است همان طور که نماز می خوانیم به خیابان می آئیم و تظاهرات می کنیم. کار سیاسی کار دینی مان است. همان طور که نماز می خوانیم رای می دهیم. کار معنوی و اجتماعی مان یکی است. این خیلی مساله عظیمی بود چون غربی ها می فهمیدند بعد از این دنیا معنویتی وجود دارد ولی نمی دانستند چطور به هم ارتباط دهند به این نتیجه رسیدند که دین در زندگی فردی است و حق دخالت در زندگی اجتماعی را ندارد این را نمی توانستند نفی کنند ولی امام در تئوری ولایت فقیه که در انقلاب ایران پیاده شد نشان دادند همه جای دنیا اسم ایران مطرح است همه جا مسلمان ها فکر اسلامی و تئوری اسلام مطرح است در سازمان های بین المللی مسلمانان حضور دارند و می گویند اسلام این را می گوید. در رابطه با حقوق بشر، زن ، سیاست و همه چیز، اسلام حرف دارد. حتی مسائل مهم جهان اسلام از دیدگاه ملی گرایی دیده می شد قضیه ی مهمی مثل فلسطین که بزرگترین ظلم به آن شده بود ملی گرایی عربی شده بود. در شرایط خوبش ملی گرایی فلسطین بود. بعد از امام، دین علی الخصوص اسلام وعلی الخصوص شیعه علی الخصوص تئوری ولایت فقیه با این قدرت حضور یافت.
جماران: تسخیر سفارت در روند انقلاب چه اثری گذاشت؟ تاثیر آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
فرصت مناسبی به امام داد که استکبار ستیزی را به جهان نشان دهند. چون ماهیت انقلاب ضد استکباری بود مهم است که چرا امام فرمودند انقلابی بود بزرگتر از انقلاب اول.امام که اهل غلو کردن نبود. امام عین اعتقادش را می گفت. شاید به اعتقاد ایشان انقلاب اول، ضد استبداد بود. ولی محدوده ی انقلاب دوم جهانی و ضد استکبار بود. آن مبارزه با شاه بود و این مبارزه با ظلم جهانی که فرصت طلایی در اختیار انقلاب و امام گذاشت که بواسطه تبلیغات آمریکایی ها، ضد ظلم و ضد استکبار بودن و طرفدار مظلوم بودن و طرفدار مستضعف بودن ملت ایران به همه دنیا اعلام شود. وقتی انقلاب پیروز شد مسلمانان احساس عزت صدر اسلام را کردند. برای همین بود که بعد از تسخیرلانه جاسوسی خیلی از مسلمانان پشت سر ما ایستادند.
جماران: در فضایی که خطرات زیادی انقلاب را تهدید می کرد امام چطور این فضا را مدیریت کرد؟
قدرت مدیریت امام متصل به معنویت و اعتقاداتی که ایشان داشتند بود. بسیار سخت است که من تشریح کنم. واقع امر این است که امام ماهرانه مدیریت کردن موقعیت جهان و قدرت تبلیغاتی استکبار را تشریح کرده است. از قبل از انقلاب جهت ضد صهیونیستی امام روشن بود در سخنان امام هیچ گاه شاه،امریکا،اسرائیل جدا طرح نشده است. بعد از انقلاب گفتیم؛ امروز ایران فردا فلسطین. از همان اول صهیونیست ها مخالفت را با ما آغاز کردند و ماشین تبلیغاتی دنیا دست صهیونیست ها بود. توطئه های مختلفی علیه ما شد. در روز روشن ترور می کردند، جنگ را راه انداختند. محاصره اقتصادی، محاصره سیاسی، فشار تبلیغاتی ،را امام با تکیه بر مردم بسیار خوب اداره کرد در عرض کمتر از چند ماه رئیس جمهور، نخست وزیر و نمایندگان مجلس و بسیاری از وزرا و... ترور شدند. در اتوبوس دو طبقه منافقین بمب می انداختند. در محله ها بچه های حزب الهی را ترور می کردند. همه این فشارهای همزمان را امام مدیریت کرد گروگان ها، جبهه محاصره...و راامام مدیریت کرد.
جماران: آیا رخدادهایی چون جنگ و تحریم ها هزینه های تسخیر لانه جاسوسی برای کشور نبود؟
چرا، اگر سئوال کنید از آنچه که گذشت ما کار درستی کردیم من می گویم بله. ذره ای شک ندارم با وجود همه هزینه هایی که شده. محاصره ی سیاسی و اقتصادی و فشارها، حادثه طبس که خدا باما بود به دستاوردهای تسخیر سفارت می ارزید. اگر موفق می شدند به لانه جاسوسی بیایند همه را می بردند. بنی صدر فشار زیادی وارد کرد که صلیب سرخ می خواهد همه گروگان ها را ببیند. گروگان ها را توزیع کرده بودیم در سراسر کشور که اگر به جایی حمله کردند تنها چند تا را بگیرند. می دانستیم که پایگاه های اطلاعاتی شان دنبال گروگان ها است ولی بنی صدر فشار آورد که گروگان ها را یکجا جمع کنیم که صلیب سرخ بیاید ببیند. جالب است بدانید گروگان ها تحت فشار بودند، آیت الله خامنه ای نماینده امام در شورای دفاع بودند تدبیر کردند و گروگان ها را قبل از آمدن صلیب سرخ، دیدند ودل جویی کردند. می خواستند برای آمدن صلیب سرخ همه چیز مرتب باشد. روز بعد از اینکه گروگان ها را دیدند آمریکایی ها به طبس حمله کردند. مشخص شد که اینها که آمده بودند گروگان ها را دیده بودند ماموران سی آی ای بودند می خواستند ببینند هر گروگانی کجاست؟
جماران: شما با گروگان ها صحبت می کردید ذهینت خود گروگان ها در مورد عمل دانشجویان چه بود؟
در ابتدا فکر می کردند این قضیه موقت است پرخاش می کردند، می گفتند غیر عرفی است می گفتند امریکا ما را آزاد می کند. ولی بعدها ناامید شدند و حالتشان همکاری و تسلیم شد. تا اواسط کار بعضی از نیروهای ویژه می خواستند فرار کنند. بعد از مدتی همکاری می کردند و می فهمیدند مساله، جریان سیاسی ایران و امریکاست نه آنها.
جماران: بعد از اینکه آزاد شدند با این مسئله چطور برخورد کردند؟
بعضی شان دروغ گفتند ما 50 گروگان داشتیم که بعضی ها سن شان بالا بود ولی برای هیچ کدام مشکلی پیش نیامد. همه سالم برگشتند. برنامه ی هواخوری و غذای عالی داشتند. با همان وسایل وامکانات خودشان زندگی می کردند.می خواستیم غذای آنها از همان چیزهایی باشد که علاقه دارند و سرگرمشان می کند. کتابهای کتابخانه سفارت را می دادیم می خواندند. ورزش می کردند. می دانستند که مشکل ما با اینها نیست وقصد لطمه زدن به آنها را نداریم با آنها راجع به تاریخ بین ایران و آمریکا بحث می کردیم. بعضی از آنها در سر هم کردن اسناد رشته رشته شده با ما همکاری کردند.
جماران: گویا دبیرکل وقت سازمان ملل متحد آقای کورت والدهایم برای حل و فصل این مساله به ایران آمده بود سازمان های بین المللی بخصوص سازمان ملل متحد چه نقشی در این اثنا داشتند؟
سازمان های بین المللی در اختیار قدرت های استکباری است و تلاش می کردند به عنوان ابزار آمریکا برای پیش بردن اهداف امریکا عمل کنند. چون مسئله غیر عادی بود و برخورد امام و روش امام بگونه ای بود که نتوانستند تحمیل کنند. من در سفارت شخصا به آقای کورت والدهایم صحبت کردم تلاش می کردم یک کپی از تعدادی از اسناد سفارت را تحویل دهم اما قبول نمی کرد. گفتم طرفدار آزادی بیان و رفتار هستید. اینها را بخوان ببین چیست؟ در نهایت روی ماشینش گذاشت اما باز هم نگرفت. بعد آقای قطب زاده که وزیر خارجه بودند می خواستند به من بفهمانند که من رفتار غیر دیپلماتیک نشان دادم. در مجله تایم عکس من و آقای کورت والدهایم را طوری نشان داده بودند که من با ایشان در مشاجره ام. نظر من این بود که وظیفه دبیرکل سازمان ملل بود که این اسناد را بررسی کند بر اساس این اسناد به ما خیانت شده است. از هر فرصتی برای بیان مظلومیت ملت و جنایتی که آمریکا به ما کرد استفاده می کردیم. آمدن اینها هم این خاصیت را داشت حرکت دانشجویان به این دلیل بود که می خواستند شاه را بگیرند تا محاکمه کنند.
جماران: شما هم اکنون به عنوان کارشناس حوزه بین الملل فعالیت می کنید در حال حاضر با توجه به استقرار نظام، برخی دانشجویان رفتارهایی شبیه آن زمان نشان می دهند مثل حمله به سفارت. اینگونه رفتارها را در شرایط فعلی چطور می بینید؟ اصلا درست است؟
نمی توانم نسخه ی آره یا نه بپیچم. اصولی که آن زمان بود الان هم درست است. آن اصول این بود که ما تابع امام بودیم تابع ولایت فقیه هستیم. این کار را اگر ایشان تائید نکنند متوقف می شود. با درک و جو انقلابی آن موقع آن اصول هنوز هم درست است. ولی دانشجویان الان به پختگی بیشتری رسیدند قدرت ما در دنیا فرق کرده است نسبت به سفارتخانه ها آن دیدگاه را نداریم. جنایتی که آمریکا کرد دیگر سفارتی ندارد که بخواهند انجام دهند. کشورهای دیگر هم زوری را که زمان شاه به ما اعمال می کردند، ندارند. ما تسلط اطلاعاتی خوبی روی سفارتخانه های موجود داریم. باید شرایط را سنجید. آری یا نه نمی توانم بگویم ولی اینقدر بگویم که هر چه ولی فقیه گفت همان است.
جماران: در رابطه با مناسبات بین ایران و آمریکا صحبت کنید با توجه به تمام گذشته ی ما این مسئله را چطور می بینید؟
در شرایط فعلی با همه فضایی که هست، باز هم ما پیروزیم. از آن موقع ما توازن قدرت را در منطقه به همه نشان دادیم. آن موقع شاه با پول ایران، نوکری امریکا را می کرد و جریان نفت را برای امریکا کنترل می کرد الان امریکا مبجور شده با خرج خودش اینکار را بکند در 8 کشور که در خلیج فارس هست، در 7 کشورش نیروی نظامی دارد. الان امریکایی کشته می دهند ولی آن موقع سرباز ایرانی کشته می داد و نیروی دریایی قوی علیه آمریکا به وجود آمده که جریان نفت را کنترل می کند تا بر دنیا حکومت کند ولی آن موقع شاه و آمریکا این کار را می کردند. آن موقع که اسرائیل داشت از نیل تا فرات را می گرفت خاورمیانه را تهدید می کرد. در مقابل حزب الله قوی شده است که اینک یکی از طرفداران انقلاب اسلامی است. توازن قوا در دنیا بهم خورده است. واقعیتش اینست که اساس این ساختار زور است به همین دلیل است آنهایی که زور بیشتری دارند حق دارند در سازمان ملل حق وتو داشته باشند. چون این زور بمب اتم دارد اگر نتوانست چیزی را که می خواهد بدست آورد، از بمبش استفاد می کند. در این منطقه اسرائیلی ساخته بودند تا همه بترسند الان برعکس شده واسرائیل از ما می ترسد. سید حسن نصر الله می گوید اگر درگیری شود هیچ جا برای اسرائیلی ها امن نیست. الان قدرت ایران با قبل قابل مقایسه نیست. یکطرف دنیا ما هستیم یکطرف دیگر امریکاست. یکطرف ظلم وجور و اشغال و جنگ است طرف دیگر عدالت،اخلاق معنویت و ما هستیم.