پایگاه خبری جماران: یک استاد حوزه علمیه خواهران و دانشگاه با بیان اینکه حجاب قطعاً به آموزش، گفت و گو، پاسخ به شبهات، تربیت و درونیسازی نیاز دارد و آموزش آن از خانوادهها شروع میشود، تأکید کرد: برخوردهای خشونتآمیز به هیچ وجه در امر حجاب جواب نمیدهد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با دکتر فریبا علاسوند عضو هیأت علمی پژوهشی مرکز مطالعات و تحقیقات زنان و نماینده مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران در شورای فرهنگی اجتماعی زنان، در پی می آید:
بحث ما درباره فرمایشات رهبر معظم انقلاب در جمع بانوان است. ارزیابی کلی شما از شرایط، زمانه و رویکردی که بیانات ایشان داشته را بفرمایید.
به نظر من فرمایشات حضرت آقا درباره زنان در این موقعیت ابعاد مختلف دارد و ایشان به جهات متفاوتی اشاره کردند. یکی از مسائلی که در فرمایشات ایشان خیلی اهمیت دارد بحثی است که میتواند از نقاط پیشران انقلاب اسلامی درباره حل و پیشرفت مسائل زنان قرار بگیرد.
رهبر انقلاب در چند سخنرانی مهمی که داشتند به موضوع ظلم به زنان در خانهها اشاره کردند. یعنی بحث حریم خصوصی و حوزه خانه و خانواده که باید چهاردیواری امنِ همه آدمها از جمله زنان باشد. نقطۀ کانونی که در فرمایشات حضرت آقا تأکید شده، این است که خانواده باید عرصه امن باشد و عرصه امن بماند. ایشان در بحث ظلم به زنان از واژه «ظلم» استفاده کردند نه از واژههای دیگر؛ ظلم واژه شناخته شده تاریخی و کهن است و درباره مصادیق ظلم و ستم حداقلهایی در همه دنیا و در همه رویکردها وجود دارد. این نکته خیلی مهمی است؛ تحلیلهای فیمینیسم سخنی داشتند که به جای استفاده از واژههای مردسالاری از واژۀ پدرسالاری استفاده کنیم که معلوم شود نقطه ظلم به زنان از خانهها شروع میشود، اما تحلیل آنها ضد خانواده، ضد نهاد ازدواج و ضد نهاد مادری است اما در دکترین مقام معظم رهبری، خانه و ضرورتهای نقش خانگی برای زنان اهمیت دارد و تعبیر متفاوتی از خانهداری بیان کردند.
بخش دیگری که در فرمایشات رهبر انقلاب مهم بود، تصویری از خانهداری و زن بود که به معنای داشتن خانواده است یعنی اهمیت دادن به خانواده و این که خانهداری را نقطه اوج بدانیم و نه نقطه تحقیر زنان؛ و اینکه زنی خانه را داشته باشد یعنی به اولویتهای خانه و خانواده اولویت بدهد و در عین حال زن ممکن است علائق، توانمندیها و شاید وظایفی در حوزه اجتماع دارد و در اجتماع در حال کنش و فعالیت است اما همه اینها باید در ذیل قرار بگیرد، به این معنا که خانواده تحتالشعاع قرار نگیرد.
قطبی که دشمنان بر مبنای حجاب میخواهند بوجود بیاورند، کار غلطی است
اگر کسی ضعیف الحجاب بود به معنای بیدینی و اینکه وی را آن سوی فضای انقلاب قرار دهیم، نیست
بحث سوم درباره اتفاقات اخیر بود و چند وجه داشت که بخشی از آن به شدت مورد نیاز شرایط فعلی ما است. یکی این که حجاب مسئله بنیادین و ضرورت دینی است، نمیخواهیم از آن کوتاه بیاییم و قوانین ما نمیتوانند حجاب را نادیده بگیرند. مردم ما باید بروند به سمت اینکه با احکام اسلامی زندگی کنند و بخشی از انرژی ما باید معطوف به این شود که اگر مشکلی در درونسازی و در اجتماعی کردن دختران در بحث حجاب باشد باید برطرف شود. در عین حال روی دیگر مسئله این است که اگر کسی ضعیف الحجاب بود به معنای بیدینی و اینکه وی را آن سوی فضای انقلاب قرار دهیم، نیست. در واقع دو قطبی که دشمنان بر مبنای حجاب میخواهند بوجود بیاورند، کار غلطی است.
آقا فرمایش کردند، کسانی که به اختلافات دامن میزنند، از پروژه بحث حجاب، فوت خانم مهسا امینی، اتفاقات گشت ارشاد و ... برای مسئله حجاب نیست؛ نه اینکه حجاب امر بیاهمیتی است اما اتفاق مدّنظر آنها گرداگرد حجاب نیست، حجاب برای آنها مسئلهای نیست که آخرین سنگری باشد که میخواهند فتح کنند بلکه اولین سنگر آنان است و اهدافشان چیزهای دیگری است. آنها اهداف دیگری مثل ضدیت با اسلام، ضدیت با کلیت ایران، چندپاره کردن ایرانِ واحد، مخالفت کلی با جمهوری اسلامی و مخالفت کلی با عفت و پاکدامنی دارند.
بنابراین، اگر امکان داشت تا از تمام زنانی که ضعیف الحجاب هستند همهپرسی انجام دهیم و بپرسیم شمایی که حجابتان ضعیف است، آیا با همجنسبازی و خیانت در خانواده موافق هستید؟ آیا با فروپاشی خانواده موافق هستید؟ آیا با بیعفتی، روابط خارج از ازدواج و تولد بچههای نامشروع موافق هستید؟ آیا با سقط جنین بچههای نامشروع موافق هستید؟ آیا با از بین رفتن نمادهای دینی موافق هستید؟ آیا با از بین رفتن اربعین موافق هستید؟ آیا با از بین رفتن یادمان شهدا موافق هستید؟ قطعا بالای نود درصد افراد ضعیف الحجاب با این سخنان موافق نیستند. لذا نباید بگوییم افراد ضعیف الحجاب از دین خارج هستند.
حجاب امر دینی است و امر حاکمیتی نیست
فرمایش رهبری این است که حجاب امر دینی است
ما به عنوان امر دینی باید روی آن کار کنیم و نه فقط به عنوان یک امر در تخاصم گفتمانی
رهبری که فرمودند «ضعف حجاب کار درستی نیست اما موجب نمیشود که فرد را از دایره انقلاب و دین خارج کنیم». به نظر حضرتعالی؛ خطبای جمعه، صدا و سیما و نهادهای مختلف نظام از جمله دستگاههای تبلیغاتی و متولی امر به معروف و نهی از منکر چه رفتاری با مسئله حجاب زنان باید در پیش بگیرند؟
رهبر انقلاب هر دو جهت را مطرح کردند؛ یک بخش این است که حجاب امر دینی است و امر حاکمیتی نیست. ضد انقلاب در تمام این سالها حجاب را به عنوان رأس تنازع و تخاصم گفتمانی قرار داده است. در نتیجه کسانی که با گفتمان انقلاب اسلامی موافق هستند را به عنوان تنها مدافعان حجاب معرفی کرده است، یا کسانی که محجبه هستند را به عنوان تنها نمایندگان گفتمان سیاسی انقلاب قرار داده است.
از سوی دیگر در کاری که منافقین در عرصه رسانه انجام دادند مخالفین حجاب یا ضعیف الحجابها همه ضد انقلاب میباشند. در حالی که شاید بخشی مهمی از بانوانی که همین الان با تمام اتفاقات، شال یا روسری نمیاندازند نشان میدهند که من پای انقلاب هستم. فرمایش حضرت آقا این است که حجاب امر دینی است و ما به عنوان امر دینی باید روی آن کار کنیم و نه فقط به عنوان یک امر در تخاصم گفتمانی.
این سوء استفاده جدید نیست، شاید صد سال سابقه دارد که حجاب یا بیحجابی را برای دو گفتمان، فصلالخطاب یا مایه دعوا قرار دادند. ما باید حجاب را از این فاز خارج کنیم. حجاب مثل حج، خمس و بقیه دستورالعمل دینی است که باید یک مسلمان به آن پایبند باشد؛ حاکمیت موافق حجاب باشد یا نباشد. سیستمهای آموزشی، تربیتی و رسانهای رسمی و غیررسمی باید روی این مسأله به مثابه یک امر دینی کار کنند. یعنی جامعه پیشرفت کند و زنان متدین و مسلمان، زنان مسجد برو، زنان اربعین برو، زنانی که یاد شهدا را گرامی میدارند، زنانی که شبهای قدر به مساجد میروند و به عاشورا احترام میگذارند باید در تعلیم و تربیت دینی دختران؛ مسأله حجاب به عنوان امر دینی قرار دهند و این کار خیلی به ما کمک میکند.
زن محجبه یک مسجد متحرک است
برخوردهای خشونتآمیز به هیچ وجه در امر حجاب جواب نمیدهد
یعنی دستگاهها به این سمت بروند و نه به صورت خشونت و سختگیری بلکه مثل همه امور دینی به عنوان امر دینی حجاب را برای نسل جوان و نسل جدید جا بیندازند.
بله، جا بیندازند البته با این توضیح که خیلی روشن است که حجاب برای زن مسلمان جلوۀ بیرونی و نماد و سمبل است. من در اجلاسهای مختلف زیادی با زنان مسلمان کشورهای اسلامی شرکت کردهام. آنان درباره حجاب من میپرسیدند و من میگفتم: حرف من با شما بر اساس ظاهر است و باطن انسانها را خدا میشناسد. در ظاهر کسانی که ما را در کنفرانس میبینند خیلی صریح متوجه میشوند که من زن مسلمان هستم اما شما را متوجه نمیشوند، چون حجاب نماد، پرچم، نشان و مدال مسلمانی من است. یعنی به لحاظ بیرونی، حجاب کارکردهایی دارد که وقتی یک زن مسلمان حجاب ندارد آن کارکردها را نخواهد داشت.
من این تعبیر را چند سال پیش از یکی از دوستان شنیدم و خیلی پسندیدم که زن محجبه یک مسجد متحرک است. لذا حجاب نشان است و چون یک نشان و علامت بیرونی برای مسلمانی است و نشان و علامت بیرونی دلالتهای مبتنی بر عفت و پاکدامنی را به دیگران میرساند، به همین دلیل زمانی که جهان استکبار به دنبال از بین بردن جوامع مسلمان است اولین کاری که میکند این است که نمادهای مسلمانان را میزند. مثل اینکه هر چند درباره اربعین روایت داریم اما امروزه برای جامعه شیعه، اربعین یک نماد وحدت و عشق است؛ شعار خوبی ساختند که «حب الحسین یجمعنا» این حرف درستی است و زدن نمادها برای جریانهای سیاسی مهم است.
پس از این جهت نمیگویم که حجاب هیچ وجهِ سیاسی ندارد و خوب نیست که روی آن کار کنیم، ولی پیشدرآمد آن این است که اول یک زن مسلمان حجاب را به عنوان امر دینی بشناسد و از منازعه خارج کند. جهان استکبار هم روی حجاب بیشتر فشار میآورد تا روی نماد، این خیلی واضح است. به دلیل اینکه اگر در دنیا دو میلیارد مسلمان ساکت و بیعلامت وجود داشته باشد که دینشان کاملاً خانگی و فردی است، برای آنها بهتر است تا یک میلیون مسلمانی که بُعد سیاسی هم دارند. دنیای استکبار با امام حسین(ع) خیلی میجنگد تا غزالی. بنابراین حجاب قطعاً به آموزش، گفت و گو، پاسخ به شبهات، تربیت و درونیسازی نیاز دارد و آموزش آن از خانوادهها شروع میشود. لذا مجموعههایی که شما نام بردید موظف هستند در این راستا کار کنند و برخوردهای خشونتآمیز به هیچ وجه در امر حجاب جواب نمیدهد.
متأسفانه در نهادهای تصمیمساز ما که عمدتاً شوراها هستند، زن نداریم
برای نمونه در شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیچ زنی به عنوان شخصیت حقیقی نداریم
در مجمع تشخیص مصلحت نظام هیچ زنی حضور ندارد یا در شورای عالی فضای مجازی، شوراهای مربوط به پول و...
مگر ما در ایران زنان متخصص در رشتههای مختلف نداریم و مگر این همه زن متخصص دستاورد انقلاب اسلامی نیستند؟
یکی از فرمایشات رهبری این بود که «پیشنهاد استفاده از زنان فرهیخته، دانشمند، فرزانه و مجرّب در ردههای گوناگون تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور، موضوع مهمی است که ذهن من را نیز مدتها است مشغول کرده و انشاءالله برای آن راه حلی خواهیم یافت». پیشنهاد شما درباره این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب چیست؟ و اینکه استفاده از زنان در مسئولیتهای اجتماعی چه تأثیراتی خواهد داشت؟
دو بحث را ایشان فرمایش کردند که مهم هستند مخصوصاً درباره مشارکت زنان در تصمیمسازی. وقتی که یک عقلانیتی کارشناسی میکند و تصمیمهای کلان برای کشور گرفته میشود، نهادهای اجرایی ما صرفا اجرایی هستند و باید فرامین یا دستورات را محقق کنند. خیلی واضح است که در حوزه تصمیمسازی حضور زنان بسیار مهم است، چون حضور در عرصه کارشناسی هیچگونه محدودیتی ندارد. اگر رادیکالترین ذهنیتهای مذهبی را هم در نظر بگیریم کسی نخواهد گفت که زنها در تصمیمسازی مشارکت نداشته باشند.
متأسفانه در نهادهای تصمیمساز ما که عمدتاً شوراها هستند، زن نداریم. برای نمونه در شورای عالی انقلاب فرهنگی، هیچ زنی به عنوان شخصیت حقیقی نداریم. در مجمع تشخیص مصلحت نظام هیچ زنی حضور ندارد یا در شورای عالی فضای مجازی، شوراهای مربوط به پول و... . مگر ما در ایران زنان متخصص در رشتههای مختلف نداریم و مگر این همه زن متخصص دستاورد انقلاب اسلامی نیستند؟ آقا فرمودند: «بهکارگیری زنان فرزانهی ما، کارآمد ما، دانشمند و عاقل و فهمیدهی ما در ردههای گوناگون تصمیمسازی و تصمیمگیری».
من اخیراً در بحث زنان و خانواده با متخصصین حوزه نفت و گاز چند نشست داشتم. دیدم زنان تحصیلکرده در ردههای بالای علمی در رشتههای مهم از دانشگاههای برتر کشور فارغالتحصیل شدهاند. هر کدام از زنان در هر وزارتخانهای که هستند در شوراهای تصمیمساز حضور ندارند. وقتی که زنان در حوزههای تصمیمسازی وارد نمیشوند نگاه جنسیتی آنها در وزارتخانههای مربوطه اشراب نمیشود. دوستان ما که در مراکز مختلف کار میکنند ـ نمیخواهم اسم ببرم که نهاد خاصی متهم شود ـ میگویند: دو سومِ انرژی ما صرف این میشود که با مدیرانِ آقایِ متدینِ انقلابی به تفاهم برسیم که بُعد زنانۀ خانواده محورِ فلان پروژه چه میشود! بنابراین، حضور زنان در عرصه تصمیمسازی ضرورت دارد، آن هم تعداد قابل توجه نه اینکه یک یا دو نفر بکار گیرند تا فقط رفع تکلیف شود.
نمیدانم در کدام یک از ادوار مجلس بود که تعدادی از بانوان خدمت حضرت آقا رسیده بودند. ایشان فرموده بودند که من نمیخواهم بگویم بحث عددی یا سهمیهبندی، ولی معتقدم چهل زن بهتر از چهار یا 9 زن مسئله زنان را در مجلس نمایندگی میکنند. نظر حضرت آقا این است؛ لذا ما باید دنبال سازوکاری برویم تا تعداد نمایندگان زن درمجلس قانونگذاری بیشتر شوند برای اینکه مجلس یعنی قدرت لابی، و اگر تعداد خانمها اندک باشد، هم حضورشان در کمیسیونهای تخصصی مجلس اندک میشود و هم مسئله زنان را نمیتوانند درباره همه قوانین نمایندگی کنند.
بحث دیگر حضور زنان در مناصب است. حضور زنان در تصمیمگیریها و مدیریتهای اجرایی کشور قطعا کافی نیست و برای حضور بیشتر به سازوکارهایی نیاز دارد. البته به برکت انقلاب اسلامی ما در مسأله حضور زنان در مناصب دارای رکورد هستیم. ساختارهای زنانه در وزارتخانهها ایجاد شده است مثل وزارتخانههای کشور، آموزش و پرورش و... . همچنین رؤسای جمهور، از بین زنان معاون داشتند، اما اینها ساختارهای قوی نیستند، چون ساختارها به لحاظ سازمانی قوی نیست و میزان فعالیت و اثرگذاری آن کم است و کافی نیست؛ نه اینکه کارهایی نشده است. متأسفانه یکی از چیزهایی که به شدت ضعیف بودیم، میزان بزرگ فعالیتهایی است که جمهوری اسلامی در امر زنان در این چهار دهه انجام داده است از تصویب قوانین، مصوبات، ایجاد ساختارهای زنانه و امور دیگر که در تبلیغات رسانهای آنها قوی عمل نکردیم.