پایگاه خبری جماران: یک کارشناس مسائل بین المللی با اشاره به اینکه مهمترین موضوع باقیمانده از مذاکرات موضوع پادمانی است، گفت: اولا کسانی که منتظر هستند انتخابات آمریکا در آبان ماه برگزار شود و بعد به توافق برسند، اشتباه می کنند و محاسبات غلطی است که متأسفانه دارند انجام می دهند. به نظر من جلوی ضرر را از هر جایی بگیرند منفعت است؛ یعنی باید به سمت توافق بروند و هرچه زودتر باشد بهتر است. ولی تأکید می کنم هرچه زودتر بهتر، به معنای این نیست که به هر قیمتی باید توافق کنیم. به نظر من با توجه به مجموعه کارهای انجام شده تقریبا همه چیز برای توافق آماده است و هرچه زودتر به توافق برسیم بهتر است.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حسن بهشتی پور در پی می آید:
چرا آمریکایی ها در خصوص پاسخ اخیر ایران گفته اند که سازنده نیست و حتی چینی ها هم این پاسخ را به رو به جلو نمی دانند؟ به نظر شما گره کار مذاکرات احیای برجام کجا است؟
یکی از اشکالات ما در بحث مذاکرات این است که واقعا اطلاع رسانی به صورت قطره چکانی انجام می شود؛ اصولا این مذاکرات پیوست رسانه ای ندارد و تحلیلگران یا پژوهشگران مجبور هستند به منابع غربی نگاه کنند و آنها هم کاملا جهت دار و متناسب با منافع خودشان بخشی از اطلاعات مربوط به مذاکرات و همچنین نامه نگاری ها را منتشر می کنند. بنابر این، باید بر اساس آنچه که مسئولین ایرانی مطرح می کنند، آنچه که مسئولین آمریکا، چین، روسیه و طرف های دیگر مذاکره مطرح می کنند و مطالبی که در خبرگزاری ها منتشر می شود، حدس بزنیم مطلب چه چیزی است.
درست است که متن یا روند مذاکرات را هیچ کشوری در حین مذاکرات منتشر نمی کند، چون ممکن است فضاسازی رسانه ای روند مذاکرات را منفی کند؛ اما همیشه باید به این فکر باشند که «دیپلماسی رسانه ای» بخش مهمی از پیشبرد دیپلماسی یک کشور است. باید برای هر مرحله یک پیوست رسانه ای نوشته شود و نکاتی که دردسرساز نیست، ولی در عین حال می تواند اطلاع رسانی خوبی بدهد را منتشر کنند. گاهی هم به برخی از پژوهشگران و تحلیلگران امین اطلاعاتی می دهند و آنها از زبان غیررسمی نکاتی را مطرح می کنند که رسمی تلقی نشود. اما هیچ کدام از اینها انجام نشده است. اگر اطلاعات هر تحلیلگر غلط باشد، تحلیل او هم اشتباه است؛ چون بر اساس اطلاعات غلط نمی شود تحلیل صحیح داد. یعنی اینجا باید یک اجتهاد خبری و تحلیلی کرد.
از نظر آمریکایی ها مهمترین نکته ای که باقی مانده موضوع پادمانی است
آنچه از مجموعه منابع مختلف من دیده ام این طور می شود برداشت کرد که از نظر آمریکایی ها مهمترین نکته ای که باقی مانده موضوع پادمانی است و این طور که از قرائن و شواهد بر می آید سایر مسائل حل شده اند. ایران انتظار دارد این مسأله از طریق سیاسی حل شود؛ برای اینکه این سؤالات آژانس بر اساس مسائل سیاسی به وجود آمده و بر اساس موضوعات علمی و فنی نبوده است. ظاهرا طرف آمریکایی زیر بار این نمی رود و می گوید این موضوع باید در چهارچوب شورای حکام حل و فصل شود.
خواسته ایران غیر معقول نیست و راه حل آن خیلی ساده است
چینی ها هم که می گویند رو به جلو نبوده، به این موضوع مهم توجه ندارند که به اندازه کافی ایران رو به جلو آمده است. اگر قرار باشد یک طرف حرکت کند و طرف مقابل حرکت نکند و بر سر موضع خودش بایستد، هیچ وقت توافق شکل نمی گیرد. توافق زمانی شکل می گیرد که مثل سال 94 دو طرف به سمت هم حرکت کنند؛ یعنی هم آمریکا به سمت موضع ایران آمد و هم ایران به سمت موضع آمریکا آمد و به یک نقطه مشترک رسیدند. الآن هم به همین شکل است یعنی این انتظار وجود دارد که طرف آمریکایی از موضع خود کوتاه بیاید و به سمتی حرکت کند که توافق حاصل شود.
چون اولا خواسته ایران غیر معقول نیست و ثانیا راه حل آن خیلی ساده است. همچنان که PMD را در دوران برجام حل کردند و بعد از اقدامات ایران شورای حکام جلسه گذاشت و با یک قطعنامه آذر ماه سال 94 اعلام کرد که مسائل گذشته و آینده حل شد، این راه حل وجود دارد و آمریکایی ها می توانند از آن استفاده کنند.
ایران در این مذاکرات روی «راستی آزمایی» تأکید دارد و تضمین هایی که آمریکایی ها باید بابت انتفاع اقتصادی ایران حتی بعد از پایان دوره بایدن بدهند و آمریکایی ها می گویند که طبق قانون کشور آنها این نوع تضمین دادن کار دولت نیست و باید سلسله مراتب کنگره را بگذراند. به نظر شما تأکیدی که ایرانی ها روی این قضیه دارند امکان تحقق دارد یا ندارد؟
این مورد با مذاکرات بعد از دوحه تقریبا حل شد. تا آنجایی که منابع غربی می گویند با پیشنهادات آقای بورل راه حل تقریبا پیدا شده است. یعنی یک دوره چهار ماهه یا 165 روزه انتخاب شده که در چهار مرحله اعلام حصول توافق، شروع اجرای توافق، راستی آزمایی آنچه انجام شده و در آخر اجرایی نهایی توافق است. بنابر این، تضمینی به ایران نداده اند ولی قرار شده در آن دوره چهار ماهه ایران امتحان کند که می تواند نفت خودش را بفروشد و دلارش را به کشور برگرداند یا نمی تواند؛ اگر این طور شد، بعد سایر موارد را اجرا کند.
بعید است که شرکت ها به پنج سال یا دو سال و نیم مهلت بعد از خروج احتمالی آمریکا از برجام توجه کنند
بنابر این، راه حل این موضوع پیدا شده است. بایدن گفته که از برجام خارج نخواهد شد؛ البته هنوز به صورت کتبی نگفته و باید ببینیم در توافق ذکر می شود یا نمی شود. بعد هم گفته اند دو سال و نیم بعد از خروج احتمالی آمریکا از برجام برای شرکت های طرف قرارداد ایران فرصت باشد تا قرارداد با ایران را به ثمر برسانند. آقای باقری این طور توضیح می دهد که دو سال و نیم از دولت بایدن باقی مانده و دو سال ونیم هم بعد از آن، حدود پنج سال برای شرکتی که می خواهد طرف قرارداد ایران باشد، منطقی است.
متأسفانه بعید می دانم که شرکت ها به این پنج سال یا دو سال و نیم توجه کنند. آنها به این توجه دارند که اگر با ایران همکاری کردند دچار مشکل در سطح بین الملل نشوند. چون آمریکا با قانون موسوم به 300 سال 2010 بعد از سیاست های نابغه قرن، عملا ما را با این مشکل مواجه کرده که هر شرکتی طرف قراردادش ایرانی باشد خود آن شرکت مشمول تحریم می شود و مسئول است قراردادش را طوری ببندد که یک طرفش ایران نشود. این امر مشکلات زیادی برای شرکت ها در زمینه مبادلات با ایران به وجود می آورد.
قانون 300 را باید کنگره از بین ببرد و نه تنها آنها چنین چیزی نگفته اند، بلکه گفته اند دنبال این هستیم که یک قانون محکم تر را روی میز بگذاریم. رئیس جمهور آمریکا این امکان را دارد که اجرای این قانون را معلق کند؛ یعنی به هیچ عنوان نمی تواند آن را لغو کند و فقط می تواند اجرای آن را متوقف کند.
جلوی ضرر را از هر جایی بگیرند منفعت است
هرچه زودتر بهتر، به معنای این نیست که به هر قیمتی باید توافق کنیم
به نظر شما قدم بعدی چیست و تا چند وقت دیگر زمان داریم که به این توافق دست پیدا کنیم؟
اولا کسانی که منتظر هستند انتخابات آمریکا در آبان ماه برگزار شود و بعد به توافق برسند، اشتباه می کنند و محاسبات غلطی است که متأسفانه دارند انجام می دهند. به نظر من جلوی ضرر را از هر جایی بگیرند منفعت است؛ یعنی باید به سمت توافق بروند و هرچه زودتر باشد بهتر است. ولی تأکید می کنم هرچه زودتر بهتر، به معنای این نیست که به هر قیمتی باید توافق کنیم. به نظر من با توجه به مجموعه کارهای انجام شده تقریبا همه چیز برای توافق آماده است و هرچه زودتر به توافق برسیم بهتر است.
تاریخ طلایی همین امروز است اما طبق قاعده باید مذاکراتی انجام شود و پیشنهاد من این است که مذاکرات مستقیم باشد؛ این بازی پینگ پونگی که ما برای اتحادیه اروپا بفرستیم و آنها برای آمریکا بفرستند و آمریکا هم به اتحادیه اروپا دهد تا آنها به ایران بدهند، جز وقت کشی و طولانی کردن کار نتیجه دیگری ندارد.
الآن هم نفت بفروشیم، معاملات آن برای سه ماه دیگر انجام می شود
الآن برای هر 100 دلار حدود 20 دلار هزینه می دهیم؛ اگر توافق شود این هزینه را نمی دهیم
نظر برخی کارشناسان این است که ایران فرصت صادرات نفت در زمستان را از دست داده است، نظر شما در این خصوص چیست؟
اگر الآن هم نفت بفروشیم، معاملات آن برای سه ماه دیگر انجام می شود. مثلا اگر در شهریور ماه نفت بفروشیم، داریم برای آذر ماه برنامه ریزی می کنیم و اگر آذر ماه انجام بدهیم برای سه ماه بعد است. ما الآن در شهریور هستیم و تا زمستان چهار ماه زمان باقی است. شاید منظورشان این است که اگر مهر ماه توافق کنیم نمی توانیم برای دی ماه معامله کنیم؛ برای بهمن معامله می کنیم.
الآن گرما در اروپا به قدری زیاد شده که نمی دانم زمستان آینده چه قدر سرما داشته باشد ولی من معتقدم به این چیزها نباید فکر کنیم؛ باید به این فکر کنیم که حدود 100 میلیون بشکه نفت روی آب داریم و زودتر باید این را بفروشیم و حدود 120 میلیارد دلار اموال بلوکه شده را به اقتصاد کشور تزریق کنیم. ما باید فکر کنیم که از این پول خرج های قبل را انجام ندهیم و اگر پول برگشت کمک کنیم به اینکه اقتصاد کشور رونق بگیرد و ضربه پذیری آن در برابر تحریم ها کمتر شود.
یک مقدار به فکر مردم باشیم که الآن به شدت تحت فشار هستند و زندگی آنها واقعا مشکل دارد؛ اینکه سه ماه دیگر زمستان را از دست می دهیم، واقعا نمی دانم چرا چنین فکری می کنند. اگر همین امروز هم توافق انجام شود ما می توانیم معاملات را انجام بدهیم؛ کما اینکه الآن داریم انجام می دهیم اما الآن برای هر 100 دلار حدود 20 دلار هزینه می دهیم و آن موقع این هزینه را نمی دهیم.