صفار هرندی: خدا رحمت کند آقای دعایی را؛ همیشه به من می گفت، ما و کیهان مثل لاله و لادن هستیم که نمی توانیم بدون هم زنده بمانیم و اگر از هم جدا شویم هر دو می میریم. ایشان سعه صدر داشت. به من گفت برای ما مقاله بنویس. گفتم اگر بنا باشد بنویسم از من توقع می رود آنجایی که 12 سال سردبیرش بوده ام این کار را بکنم. گفت چه اشکالی دارد؟! هم آنجا و هم اینجا بنویس.
آیین «رسم محمود» ویژه یادبود مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی نماینده ولی فقیه و سرپرست فقید مؤسسه اطلاعات پیش از ظهر امروز(سه شنبه 24 خرداد ماه) با حضور اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه در تالار وحدت برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، محمدمهدی اسماعیلی در این مراسم با تسلیت درگذشت مرحوم دعایی به خانواده و همه علاقه مندان ایشان و تبریک به دکتر صالحی بابت اعتماد رهبری، گفت: امیدوارم مؤسسه اطلاعات را به نحو شایسته ای که توسط آقای دعایی تدبیر شده بود و مشی مورد تأیید رهبری که در پیام انتصاب آقای صالحی اعلام فرمودند ادامه پیدا کند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: در مدت کوتاهی که در مسئولیت وزارتخانه بودم بیش از حد توقع خودم مورد مهربانی آقای دعایی بوده ام. من فکر می کنم آقای دعای در کنار همه خصلت های خوبی که داشتند و همه تعریف کردند و مهمتر از همه مهر تأیید رهبری بر صدق و صفا و صمیمیتشان بود، یک نکته مهمش جنبه اعتقادی است که ایشان نسبت با نهضت امام عزیز داشت.
وی تصریح کرد: برای من به عنوان یک پژوهشگر در حوزه مطالعات انقلاب اسلامی شاید این مسأله خیلی جالب و مورد دقت بود که مام حواریونی داشته اند که در دوره غربت نجف عاشقانه با علاقه ایستادند. مرحوم آقای دعایی این ویژگی سبقت در مجاهدت و حضور در نهضت را داشت. این سبقت امتیاز بسیار مهمی است و بر ما واجب و لازم است که نسبت به سابقون نهضت امام اظهار ارادت و علاقه کنیم و از زحمات طاقت فرسای آنها در روزگار غربت تجلیل کنیم.
اسماعیلی تأکید کرد: به نظر آن چیزی که مرحوم دعایی را ماندگار کرد، ایستادگی و پایمردی مرحوم دعایی بر عهدی بود که با امام عزیز داشت و این عهد را تا پایان عمر مبارکش ادامه داد و از قضا در ایام متعلق به رحلت امام راحل به مقتدای خودش پیوست؛ و در این 43 سال آقای دعایی علی رغم اینکه یک سلیقه ویژه داشتند و به شخصیت های مختلف در حوزه های مختلف نگاه خاصی داشتند و این امتیاز ایشان بود، اما جایگاه ولایت و پایمردی در مسیر انقلاب را از دست ندادند.
وی افزود: بودند افراد متعددی که سابقه مجاهدت داشتند و نتوانستند این امر را به پایان برسانند، اما دعایی عزیز سابقه مجاهدت را با پایمردی به پایان رساند. مسیر انقلاب پرفراز و نشیب است. کم نبود اتفاقات در دهه های اخیر که امثال آقای دعایی را در معرض آزمایش قرار می داد و دعایی سرفرازانه از این آزمایش ها بیرون آمد. شاید جایی هم مطابق سلیقه اش نبود اما امر ولایت و امامت برای او حکم پایان علایقش در حوزه های مختلف داشت. آنجا که حکم ولی را پیش رو داشت، حتما بر علایق شخصی مقدم می دانست.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کرد: این ویژگی مبارکی است و این بود که نام دعایی را امروز به این آوازه رسانده و در جلسه ای با عنوان «رسم محمود» نشسته ایم. کمتر نماز جمعه ای بود که ایشان متواضعانه در گوشه و سال های آخر روی صندلی ننشسته باشد و متواضعانه ابتدا تا انتهای نماز را با ساده زیستی مختص خودش حضور داشت. بارها شده بود که می خواستم همراه ما باشند اما می گفتند باید تا جایی که ماشینم پارک است، پیاده بروم.
وی ادامه داد: خیلی انسان بزرگ، خاص و ویژه ای بود و ما امروز در فقدان این شخصیت بزرگ هستیم. برای روح بزرگ مرحوم آقای دعایی همنشینی با اولیا، شهدا و امام شهداء را از محضر الهی مسألت می کنم. امیدوارم خداوند متعال به ما و به جامعه رسانه ای ما امکان بهره مندی از اندیشه های والای این مرد را عنایت کند. به عزیزانمان در مؤسسه اطلاعات مجددا تسلیت عرض می کنم و امیدوارم با حضور نماینده جدید ولی فقیه، همچنان در مسیر اهداف رسانه ای خود موفق باشند.
به گزارش خبرنگار جماران، سید عباس صالحی نیز در این مراسم با اشاره به اینکه اهل رسانه پدری را از دست داده اند، گفت: دو پیام اخیر مقام معظم رهبری به مناسبت ارتحال آقای دعایی و حکمی که صادر فرمودند تصویر جامعی را از ایشان روایت کرده است. چون مقام معظم رهبری معاشرت دیرینی با مرحوم دعایی داشتند و در درک ژرفای شخصیت افراد تیزبینی دارند. نکته دوم اینکه ایشان به بیان واقع گرایانه، بدون تملق و بدون اغراق از افراد تعهد دارند.
مدیرمسئول روزنامه اطلاعات افزود: رهبری 10 خصلت را برای مرحوم دعایی شمرده اند و در پیام دوم یک واژه «پسندیده خصال» را به آقای دعایی نسبت داده اند که همه این صفات پسندیده را در برمی گیرد که من به برخی از این ویژگی ها اشاره می کنم. ویژگی اول سلامت نفس است. انسان ها از این نظر به چهار گروه تقسیم می شوند. قسی القلب ها، منافقین، تیره دل ها و زلال ها. دعایی مثل آب پاک، زلال و شفاف بود.
وی با اشاره به اینکه ویژگی دوم دعایی قناعت و ساده زیستی بود، تصریح کرد: مدیران جمهوری اسلامی چهار دسته هستند. اول آنهایی که زندگی اشرافی و تجملاتی دارند. دوم آنهایی که زندگی برخوردار و متوسط به بالا دارند، یعنی مدیرانی که صدای طبقات پایین جامعه را می شنوند ولی آنها را درک نمی کنند. دسته سوم مسئولینی که زندگی ساده زیستی دارند؛ دعایی جزو دسته سوم بود.
نماینده ولی فقیه در مؤسسه اطلاعات اظهار داشت: چه قدر مصداق هایی برای ساده زیستی آقای دعایی می توان ذکر کرد. خودم خاطره زیاد دارم که برای بنده کارآموز عرصه مدیریت درس آموز بوده است. نکته بعدی پاکدستی بود. شهادت بزرگی است که رهبر انقلاب بعد از 40 سال در مورد کسی شهادت به پاکدستی بدهد. شاید سوء استفاده کمتر باشد اما تساهل مرض شایعی است و چه قدر آقای دعایی در این مطلب مواظبت کرد.
وی با بیان اینکه وجه دوم شخصیت اجتماعی آقای دعایی بود، گفت: رهبر انقلاب دو ویژگی برای ایشان بیان می کنند که اولین آنها فروتنی است. ما سه نوع فروتنی متظاهرانه، متکلفانه و ذاتی داریم. ذات آقای دعایی فروتن و نجیب بود و فروتنی از سر و رویش می بارید. نکته بعد این است که فروتنی آقای دعایی کنشگرایانه بود. یکی از مشکلات ما این است که قدرت ابراز فروتنی نداریم.
صالحی افزود: ویژگی دیگر دعایی که در پیام رهبری آمده است پایداری و وفاداری در دوستی و رفافت است. سه نوعی دوستی منفعت طلبانه، سیاسی و جناحی و انسان مدارانه داریم. نوع دوستی آقای دعایی انسان مدارانه است و با مرزها و سلیقه ها دوستی را به هم نمی ریزد. من دعایی را از بابت وفاداری در رفاقت، قیصر آخوندها می دانم که راست و چپ برایش فرق نمی کرد و مدار دوستی ها را رعایت می کرد.
وی تأکید کرد: رهبری چند ویژگی از جمله مبارز قدیمی، یار دیرین امام بزرگوار، ارادت عمیق به امام و انقلاب و انقلابی بودن را در حوزه شخصیت سیاسی آقای دعایی ذکر کرده اند. همچنین به عنوان کسی که توانسته به شایستگی جهت گیری روزنامه اطلاعات را پیگیری کند تأیید و تنفیذ پس از حیات کردند و مهر پایانی عمل نیک را بر مدیریت 40 ساله ایشان در رسانه زدند.
به گزارش خبرنگار جماران، سیدحسین دعایی، فرزند مرحوم دعایی، نیز در این مراسم، گفت: از طرف خانواده وظیفه دارم از همه عزیزان تشکر کنم. عزیزانی که در این چند روزی که از فقدان پدر می گذرد ما را شرمنده الطاف خودشان کردند. اگر این همدردی ها نبود قطعا تحمل داغ پدر برای ما سخت بود.
وی افزود: نکته ای که باعث شده این جمع فرهیخته خود را عزادار بدانند و در کنار خانواده به نوعی خودشان را صاحب عزای فقدان مرحوم دعایی بدانند، فضای مهربانی حاج آقا بوده است. اگر بخواهیم چکیده ای از پیام سراسر مهر مقام معظم رهبری و حکم آقای دکتر صالحی را بیان کنیم صفا و مهری بود که در وجود حاج آقا همواره جاری بود و همین صفا و مهر ایشان را به «حلقه وصل» تبدیل کرده بود. حلقه وصل این نظام برای کسانی که به تعبیر مقام معظم رهبری آغوش دیگری را برای صحبت هایشان باز نمی دیدند.
فرزند مرحوم دعایی تأکید کرد: این دلیلی ندارد جز اعتقاد راسخ حاج آقا به امام، انقلاب و عهدی که با امام بسته بودند. ایشان الگوبرداری که از امام و انقلاب کرده بودند همین بود که حلقه وصل و آغوش بازی برای گروه ها و افراد مختلف باشند. عزیزان و بزرگانی را می دیدم که جز حضور ایشان و روزنامه اطلاعات محل دیگری را حتی برای حضور و درد و دل، و نه برای نوشتن مطالب، نداشتند.
وی تصریح کرد: مرحوم باستانی پاریزی، مرحوم اسلامی ندوشن، دکتر کدکنی و بزرگان دیگر عرصه فرهنگ و هنر که که مشکلی برای آنها پیش می آمد، پناهشان محل روزنامه اطلاعات و شخص حاج آقا بود؛ و این بر می گردد به همان حلقه وصل دانستن خودش و مهر و صفایی که از امام گرفته بودند. برای همین است که می بینیم حاج حسن آقای خمینی خودشان را عزادارتر از ما می دانند. حاج حسین شریعتمداری حق برادری را به جا آوردند، در تمام مراسم ها بودند و در صحبتی که کردند خودشان را عزادار می دانند. برادرمان آقای خاتمی آن گونه پیام می دهند و خودشان را در این مصیبت عزادار می دانند.
فرزند مرحوم دعایی ادامه داد: این سخنان جز این نمی تواند دلیلی داشته باشد که آقای دعایی خودشان را حلقه وصل و آغوش باز نظام می دانستند و اگر بخواهیم مشی ایشان را ادامه بدهیم، به گمان من باید همان مهر، صفا و مهربانی که در وجود ایشان بود را انجام بدهیم. اگر به این نکته به دقت نگاه کنیم، تمام خصایلی که رهبری در پیامشان فرمودند و در حکم آقای صالحی هم آمده نشأت گرفته از همین نکته می تواند باشد.
به گزارش خبرنگار جماران، فرشاد مهدی پور نیز در این مراسم با برشمردن ویژگی های اخلاقی برای مرحوم دعایی، از جمله والا مرتبه، نماد اخلاق، دارای صفای باطن، تواضع رفتار و اعتقاد راسخ به مبانی انقلاب، گفت: این صفات در فقدان ایشان بر زبان و کلام اصحاب فرهنگ و رسانه جاری و ساری شده است. روایتی از امام حسن عسکری(ع) می فرماید هر کس در دنیا برای برادرانش فروتنی کند نزد خداوند در زمره صدیقین و از شیعیان علی بن ابیطالب(ع) خواهد بود. این جمله در وصف آقای دعایی بسیار جاری و ساری است.
معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن خوش آمدگویی به حاضران در این مراسم گفت: خوشحال و شاکریم که با حکم حکیمانه رهبری استاد ارجمندی همچون سید عباس صالحی سکاندار مؤسسه و روزنامه کهنسال اطلاعات شدند؛ این را به ایشان تبریک عرض می کنیم و آرزوی موفقیت داریم.
حمیدرضا نوربخش نیز در این مراسم با تسلیت رحلت حجت الاسلام و المسلمین مرحوم دعایی، گفت: همه آنهایی که آقای دعایی را یک بار دیدند حتما شیفته او هستند؛ یک مغناطیسی در وجود این مرد بود. آقای دعایی روحانی مردمی بود. من یقین داشتم آقای دعایی اگر برای کسی دعا کند خدا می شنود و دوست داشتیم آقای دعایی در وقت رحلت برای ما دعا بخواند. آقای شجریان هم به دوست مشترکی گفته بودند دوست دارم نمازم را آقای دعایی بخواند. باورمان بود که اگر آقای دعایی در محضر الهی شهادت بدهد که «اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا»، حتما خداوند می شوند. روح این مرد بزرگ شاد که حتما در بهترین جای هستی نظاره گر ما است.
مدیرعامل خانه موسیقی سپس با یادآوری خاطرهای از سیدمحمود دعایی، اظهار داشت: یک روز استاد داود گنجه ای که اینجا هستند به دلیلی از بعضی دوستانشان قهر کرده بودند. در خانه موسیقی این مسائل پیش می آید. آقای دعایی وقتی فهمیدند، گفتند به گنجه ای بگو من چه کنم که تو برگردی و قهر نکنی اگر لازم است برویم به خانه شان که این پیام را من به استاد عزیز دادم و مسأله حل شد.
به گزارش خبرنگار جماران، منوچهر شاهسواری نیز این مراسم گفت: بعضی از آدم ها را باید از دور و در منظر و افق دید. مرتبتشان از این فاصله ها قابل درک است. از نزدیک شاید همه ما احساس حقارت کنیم. چگونه میشود بیخشم زیست؟ اگر نزدیک او می شدید می شد فهمید که می شود بی خشم زیست؛ وقتی به او نزدیک می شدی می فهمیدی که مهر چه زیباست و او جز به مهر نیندیشید و جز با مهر با هیچ کس سخن نگفت. پسر بزرگوارشان از مهر و مهربانی ایشان و آنچه نیاز همه جوامع بشری است سخن گفت. آیا گوش شنوایی وجود دارد؟ آیا می توانیم بر خود فرض کنیم، چرا فرض کنیم؟ حتم کنیم که خیر و برکت جهان بدون مهربانی راه به جایی نمی برد.
مدیرعامل خانه سینما تأکید کرد: سید محمود هنرمندانه زیست؛ هنرمند بود. وقتی که به اعلای هر چیزی برسی حتما در ذاتت شمه ای از هنر در جوش و خروش است. جوش و خروش سید محمود نثار همه هنرمندان پاک و راستین این کشور و بدانید یکی از مشخصه های او انصافش بود. آنچه گاهی اوقات آن را نمی بینیم. بی انصافی راه به کجا می برد؟! و اگر بیانصافی را تبلیغ کنیم بر ما چه خواهد رفت؟ من از اینجا به همه دوستان هنرمندم می گویم جامعه نیازمند تحول به هنرمندانی نیاز دارند که انصاف را سر لوحه کار خودشان قرار دهند، بی هیچ نگرانی از اینکه آیا این انصاف در جای دیگری فهم می شود یا نمی شود.
وی ادامه داد: عرصه تاریخ، عرصه منزلت انصافی است که ما امروز به خرج می دهیم. فردای تاریخ ما با انصافمان ممکن است بتوانیم به آینده پاسخ دهیم. وقتی می گوییم سید محمود لفظ مهربانان ای است که به کار می بریم. وقتی می گوییم سید محمود دلمان باز و رنگ رخمان عوض می شود. یقینا خدا او را آمرزیده است. امیدوارم دعایش بر سر خانواده اش همچنان جاری باشد و اگر در آن جهان فرصتی کرد از همنشینی با عزیزانش، ما را هم از دعای خودش محروم نکند.
به گزارش خبرنگار جماران، مصطفی کواکبیان نیز در مراسم «رسم محمود» گفت: سه فضیلتی که در آموزه های دینی ما گفته می شود ایشان برخوردار بود و همه هم گفتند؛ در پیام رهبری و شخصیت ها هم آمد. من معتقدم روحانی روشنفکر و سرشار از معلوماتی بود و همچنین ساده زیستی و قناعت داشت و اهل رانت خواری و ویژه خواری نبود و واقعا برای خودشان چیزی نخواستند. همین که هیچ کس از او تهمت، غیبت و دروغ نشنیده نشانه تقوای این شخصیت عزیز بود.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: چهره سیاسی، رسانه ای، مجلسی و روحانی همه یک طرف و خصوصیتی که بنده معتقدم باید برجسته شود همان است که رهبری هم فرمودند «جذب حداکثری و دفع حداقلی» بود. واقعا یکی از شخصیت هایی که اسوه بود برای اینکه جذب حداکثری داشته باشد و بعد از ارتحالشات هم دیدیم از آقای خاتمی و سید حسن آقای خمینی و آقای ظریف گرفته تا حسین آقای شریعتمداری از خوبی های او گفتند.
وی تأکید کرد: من معتقدم پناهگاهی بود برای کسانی که به هر دلیلی از سوی صاحبان قدرت مغضوب واقع شده بودند. ان شاء الله این خصوصیت ادامه پیدا کند. خود آقای صالحی هم گفته بودند که تک صدایی و اینکه بخواهد یک جریان، یک جناح یا یک حزب بر کشور حاکم شود کار ما را انجام نمی دهد. روزنامه جمهوری هم حکم رهبری دارد. پیشنهاد می کنم جنبه پدری برای همه باشد و اینکه آگهی ها قطع شود که تنبیه کنید، درست نیست.
کواکبیان افزود: پیشنهاد می کنم وزارت ارشاد پیگیری کند و یک مرکز مهم فرهنگی و یا حداقل خیابانی در تهران به نام مرحوم سید محمود دعایی نامگذاری شود.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمدجواد حجتی کرمانی نیز در این مراسم گفت: کسی نگفت این درخت پر ثمر که میوه های گوناگون داشت، ریشه اش کجا بود تا 20 سالگی کجا پرورش پیدا کرد. دعایی از مادری متولد شد که با بافندگی و با روزی 9 ریال این بچه را پرورش داد. دعایی اگر این قدر خدوم بود، به درد مردم می رسید و عاشق مردم بود، چون خودش درد دیده بود. از دو سالگی فقر و گرفتاری و ناراحتی دیده بود. این ریشه این درخت است.
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی افزود: شب که رفتیم منزل آقای دعایی، وقتی رسیدم نتوانستم خودداری کنم و پر از اشک و آه گفتم که هیچ کس در این جلسه عزادارتر از من نیست؛ برای اینکه هیچ کدام از شما از سنینی که تازه طلبه شده بودیم با او آشنایی نداشت. من میدانم دعایی که بوده است. همه شما از این درخت پربار بهره گرفتید. من می دانم که ریشه این درخت چه بود؛ مادر و تنها مادر.
وی تأکید کرد: شخصیت دعایی در کرمان شکل گرفت. به کرمان «دارالامان» می گویند. کریم خان زند از شرّ آقا محمدخان قاجار به کرمان پناهنده شد. در آن زمان بسیاری از افراد به کرمان تبعید می شدند. برادر رضا شاه و نوه ناصرالدین شاه هم تبعیدی کرمان بودند. کرمان محیط تعادل بود. علمای کرمان هم متعادل و با هم رفیق بودند. این شهر، محیط پرورشی دعایی بود. واجب بود به عنوان کسی که سابقهدارترین آدم نسبت به آقای دعایی و کم شانس ترین آدم نسبت به مجالس آقای دعایی هستم از ریشه آقای دعایی، این درخت پر بار صحبت کنم.
به گزارش خبرنگار جماران، غلامعلی حدادعادل نیز در این مراسم به سابقه آشنایی اش با مرحوم دعایی در سال های قبل از انقلاب اشاره کرد و گفت: قبل از اینکه سیمایش را ببینیم صدایش را از رادیو شنیدیم. در این 43 سال هم با هم دوست بودیم. کمتر محفل فرهنگی و ادبی بود که دعایی در آن حاضر نباشد. آخرین بار 25 اردیبهشت روز پاسداشت زبان فارسی بود. ما از همه دعوت می کردیم ولی دعایی اگر دعوتش هم نمی کردیم می آمد و تا آخر مجلس هم می نشست. در همه محفل های فرهنگی و ادبی بی ادعا حضور داشت.
رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی افزود: من خواننده 70 ساله اطلاعات هستم و در خانواده ما خواندن اطلاعات سنت بود و خود من هم صدها مقاله در روزنامه اطلاعات داشتم. دعایی 41 سال مستمر یک روزنامه با سابقه را اداره کرد. عصر روز پانزدهم خرداد بود که تازه از سفر برگشته بودم و در تلفن همراه خبرها را می دیدم؛ یکدفعه دیدم نوشته است، حجتالاسلام دعایی درگذشت. خبر مثل صاعقه بر ذهن من فرود آمد. فوت دعایی همه را غافلگیر کرد و تصور نبودنش برایمان دشوار است.
وی با بیان اینکه شخصیت دعایی از ابعاد مختلف قابل بحث است، تصریح کرد: در عالم سیاست با دعایی در مجلس بودم. دعایی در فرهنگ و ادب یک سلیقه داشت ومن سلیقه دیگری داشتم ولی اعتراف می کنم که هیچ روزنامه ای به اندازه اطلاعات در دوران مسئولیت آقای دعایی به زبان و ادبیات فارسی خدمت نکرد. او به زبان فارسی عشق می ورزید. بعضی وقت ها مطالب مفید مجلات دیگر را بدون توجه به اینکه در جای دیگری هم چاپ شده، در روزنامه اطلاعات هم چاپ می کرد.
حدادعادل یادآور شد: دعایی در تصمیمگیری مقامات «دخالت» نمی کرد، اما «سفارش» می کرد. بارها به خود من اشخاص متعددی را سفارش کرده بود، اما در این پیگیری ها دو چیز مسلم بود؛ یکی اینکه دعایی هر سلیقه سیاسی که داشت در محکمات انقلاب شالوده شکن نبود و دوم اینکه همه می دانستند دنبال حل مشکل هر کسی باشد هیچ وقت برای خودش چیزی نمی خواهد. اینکه همه دوستش داشتند من را یاد یک «سید محمود» دیگر می اندازد. از بعضی جهات دعایی شبیه مرحوم طالقانی بود و همانطور که خانه طالقانی به روی سلایق مختلف باز بود، آغوش دعایی به روی همه باز بود.
وی اظهار داشت: من سال 70 بالأخره به این نتیجه رسیدم که باید برای نجات علوم انسانی و بالاخص ادبیات فارسی یک مدرسه نمونه تأسیس کنم. پول نداشتم و آن موقع کسی هم در رشته علوم انسانی ثبت نام نمی کرد. مثل کسی بودم که می خواهد اسکناس تقلبی چاپ کند هفت تومانی چاپ می کند. به دعایی که گفتم او هر صبح در صفحه اول اطلاعات یک آگهی درشت از این دبیرستان چاپ می کرد. جوانمردانه بدون اینکه دیناری بگیرد این کار را کرد. مدرسه ما اول مهر با 35 دانش آموز در دو کلاس اول و دوم کار خودش را شروع کرد. چند وقت بعد از یکی شنیدم که گفت می دانستی دعایی پسرش همان سال در رشته ادبیات انسانی در مدرسه دیگری ثبت نام کرده است؟!
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: گفتم چرا به من نگفت، او که خیلی حق گردن ما داشت. من مبهوت جوانمردی و گذشت این آدم شدم. دعایی همان روزهایی که حسرت این را می کشیدم تا از من خواهشی کند و پسری داشت که می توانست به مدرسه ما بیاورد، انقدر جوانمردی داشت که به ذهنش گذشته بود مبادا فلانی فکر کند من در مقابل کمکی که کرده ام توقعی از او دارم. هنوز هم مبهوت آن جوانمردی هستم.
به گزارش خبرنگار جماران، محمد حسین صفار هرندی نیز در مراسم «رسم محمود» گفت: علاقه من به مرحوم دعایی به پیش از انقلاب بر می گردد. آن زمان که عناصری از مارکسیست ها کارخانه جنرال را تسخیر کرده بودند و می خواستند آن جا را کمین خود بسازند و بعد آن را به دیگر جاها تعمیم دهند.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: قرار شد من و عده ای دیگر به آن کارخانه برویم و جلوی این کار را بگیریم. مرحوم دعایی هم از طرف امام آمده بودند تا در آنجا مستقر شوند. حضرت آیت الله خامنه ای هم آنجا بودند. نکته جالب شجاعت مرحوم دعایی در برخورد با عناصری بود که هیچ ارتباطی با جامعه خود نداشتند. چنان با منطق قوی و شجاعت صحبت کرد که ورق کاملا برگشت. یعنی بسیاری از آن کارگرانی که گرایش چپ پیدا کرده بودند یکی دو روز بعد پشت سر آیت الله خامنه ای نماز خواندند و مسأله ختم به خیر شد.
وی با اشاره به اینکه آقای دعایی به میراث امام وفادار بود و همین چهارچوب را تا آخر حفظ کرد، افزود: طلیعه حکم رهبری آقای صالحی در واقع تأییدیه بر عملکرد آقای دعایی در روزنامه بود. من گفتم گویا روح ایشان به عنوان یکی از وفاداران و یاران صمیمی دارد می پرسد که آیا من وفا کردم؟ و رهبری در این حکم می گویند تو اوج وفاداری را به جا آوردی و نشانه اش اینکه من می خواهم همان مشربی که تو داشتی در اینجا ادامه پیدا کند.
صفار هرندی گفت: خدا رحمت کند آقای دعایی را؛ همیشه به من می گفت، ما و کیهان مثل لاله و لادن هستیم که نمی توانیم بدون هم زنده بمانیم و اگر از هم جدا شویم هر دو می میریم. ایشان سعه صدر داشت. به من گفت برای ما مقاله بنویس. گفتم اگر بنا باشد بنویسم از من توقع می رود آنجایی که 12 سال سردبیرش بوده ام این کار را بکنم. گفت چه اشکالی دارد؟! هم آنجا و هم اینجا بنویس.
وی تأکید کرد: مشرب باز و آرامش روحی نقطه مشترک همه کسانی است که دوستش داشتند اما بعضی ها به اعتبار محکماتی از شخصیت ایشان و وفاداری نسبت به اصل انقلاب و نظام بود. ایشان از نظام بر نگشت و مقید بود هر روز صبح با دست خودش روزنامه را تحویل مقام معظم رهبری بدهد. گفتم شاید دلیلش این است که هر روز بگوید بر همان عهد که بودیم، هستیم.
غنچه راهب، استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و سلامت اجتماعی و مسئول مؤسسه خیریه سروش نیز در این مراسم گفت: دوستداران مرحوم سید محمود دعایی و اهالی علم و فرهنگ و اندیشه، به خوبی درمورد خصایل انسانی آن بزرگوار گفته اند و کلام ارجمندشان را بر پیکره جامعه نقش زدند. اما این حقیر، به لحاظ شغلی که دارم، تجربه متفاوتی از خصایل انسانی آن بزرگوار شاهد بودم و این تجربه را در ارتباط با گروه های خاص و محروم جامعه، به ویژه کودکان بی سرپرست و بدسرپرست به زبان خواهم راند. سید محمود دعایی پدری دلسوز و مهربان برای کودکان معصوم، مظلوم و بی سرپرست این سرزمین بود و این وجه دیگری از شخصیت او و بعد دیگری از برکات حیات آن مرد خدا بود.
وی دلنوشته ای را به زبان حال کودکان بی سرپرست قرائت کرد که در بخشهایی از آن آمده بود: پدر جان وقتی ردای مهر شما رفت، دوباره بغض ما در گلو شکست. بوسه مهر شما بر دستان یخ زده بی پناه ما معجزهای از عشق بود؛ کودکانی که آشیانه هایشان از غربت انسانیت یخ زده بود، نیلوفران معصومی که از دست نوازش مادر محروم بودند. پدر جان، شما هنرمندانه به غم بی کسی شان التیام بخشیدی و غم غربتشان را در اعماق قلب رئوفت احساس کردی. تو صدای شکستن و فروریختنشان را به خوبی می شنیدی و در سکوت مظلومانه شان، قصه دردشان را میخواندی و با عمیق ترین بغض هایشان پیوند داشتی. حالا ما چگونه باور کنیم نبودنت را؟
به گزارش خبرنگار جماران، ابوالقاسم قاسم زاده، پیشکسوت روزنامه اطلاعات نیز در این مراسم، گفت: از سوی سردبیری و دوستانم در تحریریه روزنامه اطلاعات خواسته شده است تا از شما حضار محترم و فرهیخته که در این نشست برای یادی از پاسدار اهل قلم و ادب و اندیشه، مرحوم سید محمود دعایی گردهم آمده ایم تشکر و قدردانی کنم؛ چنان که سال ها در کنار او همواره شنیدیم و به یاد داریم که هرگاه کسی از او تشکر، قدردانی یا تمجید می کرد، با نگاه عاشقانه بدون کمترین مکثی و به سرعت چندبار ذکر «استغفرالله، استغفرالله» را تکرار می کرد و پاسخ می داد: «من کسی نیستم، هر چه هست شمایید که درد اعتلای وطن و انقلاب دارید».
وی ادامه داد: این پاسخ دعایی از سر تعارف نبود؛ که از باور اخلاق مداری اش به «تواضع» و رهانیدن نفس خود از «منیتها» بود. هرکس از افراد عادی یا صاحب قلم و اندیشه او را می دید، اولین توصیفش این جمله بود که «دعایی خاکی است». امروز که اینجا آمده ایم تا فقدان درگذشت او را به هم تسلیت بگوییم، همان طنین صدای دعایی را در پاسخ می شنویم به همه دردمندان در ساحت اعتلای وطن که «هرچه هست شمایید».
قاسم زاده تصریح کرد: سید محمود دعایی میراثی به جز مؤسسه اطلاعات و به ویژه روزنامه اطلاعات ندارد و این میراث مکتوب در ایران، تاریخی نزدیک به 100 ساله دارد و یکی از با قدمت ترین روزنامه ها در سراسر خاورمیانه است؛ میراثی ماندگار برای سال های سال و از شناسه های فرهنگ مداری وطن ما. امروز ما هستیم و شهادت می دهیم که روزنامه و نشریات مؤسسه اطلاعات، سال های سال با مدیریت سید محمود دعایی همواره بر مدار باور به این بیت از خواجه حافظ شیرازی چرخیده است که:«آسایش دوگیتی تفسیر این دوحرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا».
وی افزود: امروز همه جامعه و همه مسئولان و مدیران کشور ما همچنان نیازمند به باور ذهنی و رفتاری این رهنمود خواجه بزرگوارمان «حافظ» هستیم. دعایی در همه این سال ها که مدیریت مؤسسه اطلاعات را به عهده داشت، در دایره «مروت» با دوستان و «مدارا» با مخالفان یا دشمنان سیر و سلوک می کرد؛ و امروز، جامعه و کشور از سطوح مسئولان و مدیران ارشد اجرایی گرفته تا ما آحاد ملت همچنان نیازمند «ذهنیت و رفتار» بر محور «مدارا» و «مروت»ایم.
این پیشکسوت عرصه مطبوعات گفت: حافظ شناس عزیز و بزرگمان، استاد بهاالدین خرمشاهی کتاب حافظ شناسی اش را با عنوان «حافظ، حافظه ما است» نشر داد و معتقدم ما باید چنین باشیم، اما متأسفانه در شرایط نامناسب فرهنگی و گواهی می دهم این یکی از دغدغه های اصلی مرحوم دعایی بود و مکرّر با جملات گوناگون و ابراز تأسف و تألم، این دغدغه و نگرانی فرهنگی اش را باز می گفت.
وی اظهار داشت: دعایی همواره به ما می آموخت که در نقد آزادید اما در پرخاشگری و هتاکی «ممنوعالقلم»! و این از برجسته ترین ویژگی های مدیریتی فرهنگی و نشانه بارز روزنامه اطلاعات در تمامی سال های دوران طولانی مدیریتی اش بود. سال های سال همه ما در روزنامه اطلاعات بر این سیاق قلم زدیم و در گوشه ای از فعالیت های مطبوعاتی و فرهنگی کشور حضور فعال داشتیم.
قاسم زاده یادآور شد: می دانید که سید محمود دعایی خود را یزدی و کرمانی تبار می دانست؛ پدر یزدی و مادر کرمانی. زنده یاد استاد باستانی پاریزی که از دوستان نزدیک او و بسیار مورد احترامش بود، همواره به روزنامه می آمد تا از دعایی و همکاران او در تحریریه احوالپرسی کند! استاد در کهولت سن همچنان این دیدارها را داشت. روزی به ما گفت و گویا در یکی از نوشته هایش نیز، آورده است که «نمی دانم مسعودی، مؤسس روزنامه اطلاعات چه کار یا کارهایی کرده یا نکرده بود که دعایی جانشین او شد و این مؤسسه را از نظر کمی و کیفی چنان ارتقاء داد که قابل مقایسه با گذشته نیست.» دعایی همواره یاد و نام مسعودی (بنیانگذار روزنامه اطلاعات) را نه تنها خط نزد، که در شناسه تاریخ روزنامه اطلاعات زنده نگه داشت.
وی ادامه داد: ما بارها مرحوم زنده یاد استاد باستانی پاریزی را با عصای چوبی و چشم های جستجوگر و ته لهجه شیرین کرمانی اش در روزنامه، چه در دفتر کار حاج آقا دعایی یا در فضای تحریریه روزنامه دیدیم و به یاد داریم که از خصایص و رفتارهای اخلاق مدار سید محمود دعایی در شگفت بود؛ «با دوستان مروّت با دشمنان مدارا».
علی موسوی گرمارودی، شاعر معاصر، نیز در این برنامه سروده زیر را در مدح سید محمود دعایی قرائت کرد:
ای خوش آنان کاندرین نامهربان دنیای بد
عمر را در کار خوب مهربانی کرده اند
خود چو خور پیوسته سرگردان عالم بوده اند
پیش پای دیگران پرتوفشانی کرده اند
پیش پا افتادگان دشت حسرت را چو کوه
با شکوه و استواری پشتبانی کرده اند
صخره های ساحل صبر و نجابت بوده اند
با هجوم موج غم ها سرگرانی کرده اند
ور چو ابر از گریه بار دل گَهی بگشوده اند
گریه هم چون شام بارانی نهانی کرده اند
ور ز دلتنگی چو غنچه دست بر سر برده اند
پا به پای هر نسیمی شادمانی کرده اند
چون چنار پیر که آرد در بهاران برگ نو
پنجه گاهی نرم با یاد جوانی کرده اند
آن کسان کاندر جهان این گونه نیکو زیستند
راست چونان چون شهیدان زندگانی کرده اند
چون دُر افشاندم ز گرمارود من این قطعه را
بر سر آنان که عمری جانفشانی کرده اند
گفتنی است، خانم حیدری نژاد هنرمند نقاش کشورمان در این مراسم پرتره ای از مرحوم دعایی به تصویر کشید که در پایان به خانواده آن مرحوم اهدا شد.