مراسم وداع با پیکر یار وفادار امام، حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی دوشنبه شب(16 خرداد ماه) با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، محمدجواد ظریف، علی ربیعی و محمدعلی رحمانی در حسینیه جماران برگزار شد.
مراسم وداع با پیکر یار وفادار امام، حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی دوشنبه شب(16 خرداد ماه) با حضور جمعی از شخصیت های سیاسی و فرهنگی در حسینیه جماران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی در این مراسم گفت: بسیار متأثر و متأسفیم از اینکه یکی از عزیزترین عزیزان و ارزنده ترین سرمایه های انقلاب را از دست دادیم که عمر شریف خود را از آغاز نهضتی که به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد، صرف کرد. از دوران جوانی در کنار حضرت امام و به عنوان یک رهرو راستین راه او و کسی که برای آرمان خودش، سربلندی کشورش و نشان دادن چهره انسانی دین خدا هرچه داشت سرمایه گذاری کرد و هیچ گاه هیچ توقعی از جامعه، مردم و انقلاب نداشت.
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز افزود: کسانی که از آغاز نهضت تاکنون در جریان بوده اند می دانند که حضرت آقای دعایی یکی از پرتلاش ترین، فداکارترین و کوشاترین انسان هایی بود که در عرصه انقلاب حضور داشت و هزینه ای هم پرداخت؛ چه آن زمان که در خود ایران تحت تعقیب و مسلما اگر سال 42 دستگیرش می کردند وضعیت بسیار ناگواری برای او پیش می آمد و بعد هم که هجرت کرد و در دوران هجرت هم همواره در کنار امام بود.
وی یادآور شد: شیوه ای که داشت این بود که تا جای ممکن نیروهایی که در عرصه هستند، با هر بینش، منش و دیدگاه در کنار هم قرار بگیرند و کدورت ها، مشکلات و سوء تفاهم ها مرتفع شود. همه تلاش خودش را کرد و بعد از پیروزی انقلاب هم که قرار بود نظامی مردمی مبتنی بر رأی و خواست مردم و مسیر منافع مردم حرکت کند؛ چهره ای از خود، اسلام و انقلاب نشان داد که جامعه ما سخت نیازمند به آن است. او همیشه در پی آن بود که چه کسانی مشکلاتی دارند و چگونه می تواند با حفظ معیارهای اصلی انقلاب این مشکلات را حل کند و واقعا فداکارانه در این زمینه کار می کرد.
خاتمی تأکید کرد: امروز جای دعایی خیلی خالی است و بسیار مشکل است که جای او پر شود. به خصوص در این دوران که باید روحانیت ما و کسانی که به انقلاب وابسته اند چهره مردمی و رحمانی اسلام و ایجابی انقلاب را به جامعه و دنیا نشان دهند و مطمئنا جناب آقای دعایی یکی از کسانی بود که این چهره را به نمایش می گذاشت؛ در عین حال که لحظه ای نسبت به آرمان های انقلاب و راه، عظمت و رهبری امام بی وفایی نکرد ولی در مسیر ساختن، بهبود زندگی جامعه، ایجاد ارتباط و امید، و اعتماد میان جامعه و حکومت تلاش می کرد و تلاشش هم ارزنده بود.
وی افزود: امروز دعایی در میان ما نیست اما یاد و خاطره او همواره خواهد بود و امیدوارم که راه او همچنان پر رهرو باشد و ما بتوانیم قدر او را بدانیم؛ قدر این سرمایه ها را بدانیم و اگر نتوانستیم آن گونه که باید و شاید در دوره حیات او از وجودش استفاده کنیم، بعد از درگذشتش شخصیت و هویت او و راهی که او می پیمود را بشناسیم و ثانیا پیگیری و پیروی کنیم.
به گزارش خبرنگار جماران، محمدجواد ظریف نیز در این مراسم گفت: تسلیت عرض می کنم محضر همه دوستداران این بزرگمرد، خانواده بزرگ ایشان، خانواده رسانه و همه کسانی که دلشان برای این کشور، اسلام، انقلاب و انسانیت می طپد. مرحوم دعایی نماد انسانیت، تواضع و بزرگ منشی بود؛ ولی بیش از همه انسان بود و همه را با انسانیتش جذب کرد. جاذبه دعایی بی نظیر بود.
وزیر سابق امور خارجه افزود: به همه ما نشان داد که در عین انقلابی، مبارز، سابقون انقلاب و یار امام و رهبری بودن می توان یار کنار ماندگان هم بود، نظر لطف به همه داشت و همه را با محبت جذب کرد. دعایی برای من بزرگی بود که همیشه به او نگاه می کردم تا انسانیت بیاموزم و اخلاق یاد بگیرم. نمی شود از مرحوم دعایی صحبت کرد و از خضوع او در برابر پیر و جوان، انقلابی و غیر انقلابی یاد نکرد.
وی یادآور شد: فردا بر پیکر مردی نماز خواهیم خواند که بر بسیاری نماز خواند؛ بر پیکر بزرگی نماز اقامه خواهیم کرد که بسیاری از کسانی که کسی را نداشتند، او نماز آنها را خواند.
ظریف اظهار داشت: من این افتخار را داشتم که به دستور آقای دعایی هفته ای یک روز در روزنامه اطلاعات می نشستم. غریب نواز بود. زمانی که وزیر بودم چنین پیشنهادی به من نکرد، اما زمانی که در دانشگاه اتاق کوچکی داشتم اصرار کرد که در اتاقی که به نام حضرت حجت الاسلام و المسلمین خاتمی نامگذاری شده هفته ای یک روز بروم. همه مهمانان من را خودش پذیرایی می کرد.
وی ادامه داد: چهارشنبه هفته قبل گروهی از دوستان رسانه محبت کرده بودند و تشریف آورده بودند. آقای دعایی اصرار کردند که ناهار بمانند. سید ناهار نخورد و در تمام مدت صرف ناهار دور میزها می گشت و میزبانی می کرد. واقعا بزرگ بود و امروز نتیجه این بزرگی را می بینیم.
به گزارش خبرنگار جماران، علی ربیعی نیز در این مراسم گفت: به اعتقاد من صحبت کردن در مورد آقای دعایی دو وجه دارد؛ یکی وجه اخلاقی و خصوصیات فردی ایشان و دیگر اینکه نمی توانیم نقش سیاسی و اجتماعی اش را نبینیم و پیرامون مرحوم دعایی حق مطلب را ادا کرده باشیم.
سخنگوی دولت دوازدهم با اشاره به اینکه دعایی مهربان و اخلاقمدار بود، تأکید کرد: من یادداشتی نوشتم و گفتم بعضی آدم ها در نقش یک فرد عمل نمی کنند و به یک نهاد تبدیل می شوند. در حقیقت زنده یاد دعایی نهادی از مردمداری و میانجی گری اجتماعی بود. نقش اجتماعی که از خصوصیات فردی این مرحوم نشأت گرفته بود، گمشده این روزهای ایران ما است.
وی افزود: آدم هایی که خودشان مرکز اجماع می شوند و مثل یک نهاد می ایستند و آدم ها به آنها تکیه می دهند. از هر مشرب و گروهی می توانند به او مراجعه کنند و چه قدر ما کم داریم آدم هایی که همه بتوانند به آنها تکیه کنند؛ آدم هایی که اجماع ساز باشند، همراه با اینکه چیزی از هیچ کس نخواهند و آنچه در توان خودشان هست با عشق و محبت و مهربانی به دیگران بدهند.
ربیعی اظهار داشت: 10 روز پیش بود که با جمعی از دوستان رسانه ای می خواستیم به دیدار آقای ظریف برویم. حدود 25 نفر از دوستان رسانه ای به روزنامه اطلاعات رفتیم و چه قدر تلخ است این روزها صحبت کنیم از عشقی که به صد سالگی اطلاعات ابراز می کرد و دلش می خواست جشن 100 سالگی اطلاعات را هم داشته باشد.
وی یادآور شد: در حقیقت می توانیم بگوییم روزنامه دعایی منبع پخش خیر و برکت و اخلاق بود. هیچ کس نشنید که کسی از این روزنامه آزرده باشد. آنچه که امروز نفرت پراکنی، کوبیدن همدیگر و حذف کردن هست، درست نقطه مقابل آن مرحوم دعایی به عنوان نه تنها یک فرد، بلکه یک نهاد عمل می کرد. بدون شک فقدانش ضایعه ای نه تنها برای جامعه رسانه ای، برای جامعه سیاسی و فعالان اجتماعی ما است؛ دلسوزی می کرد برای هرکسی که دچار مشکل بود.
سخنگوی سابق دولت تأکید کرد: هیچ دوره ای مثل این دوره ما به دعایی ها نیاز نداشته ایم و نداریم. بسیار به منش و خلق دعایی در این دورانی که خیلی چیزها دلگیری دارد و امیدبخشی نمی کند، نیاز داریم.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی رحمانی نیز در این مراسم در خصوص فداکاری ها و زحمات مرحوم دعایی در نجف، گفت: ایشان دو نوبت به عراق آمدند. بعد از اینکه حضرت امام نجف مستقر شدند، به آقای دعایی به عنوان یکی از جوان های مبارز مورد قبول و اعتماد امام امت و همچنین مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی، که ایشان افراد را برای مأموریت های خاص انتخاب می کردند و مأموریت می دادند، مأموریت بسیار سنگینی سپرده شد.
عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: اولین پیام و بیانیه امام که قرار بود در ایران انتشار پیدا کند، حاج آقا مصطفی فرمودند به آقای دعایی گفتم شما می توانید این کار مهم را انجام بدهید؟ ایشان پاسخ دادند بله. عواملی که داشتند 16 هزار این اعلامیه را در وقتی که کسی باورش نمی شد، از طریق آبادان رساندند و توزیع کردند و بعد از سه ماه که ایشان کارش را خوب انجام داد، به نجف اشرف برگشت.
وی افزود: مسأله مهم دوم برنامه رادیو بود. آن روز بر اثر فشارهای ساواک و عوامل مزدوری که ضد انقلاب مستقر بودند، کسی نمی توانست در نجف راه برود. تبلیغاتی علیه این عده اندک صورت می گرفت. فرزندان مرحوم سید عبدالهادی شیرازی من را دیدند و گفتند شما خوب است که یک مقدار در مراودات با این کمونیست ها، محتشمی و دعایی، پرهیز و کن و علنی با اینها مراوده نکن. به ایشان گفتم شما واقعا این برادران ما را نمی شناسید؟! بعد از فوت آقا سید عبدالهادی شیرازی یک بار شده مادرتان را به حرم ببرید؟!
رحمانی ادامه داد: گفتم اما این مرد متعبدی که قبل از اذان یک ساعت در مدرسه سید چراغ ایشان برای عبادت و تنظیم و برنامه ها روشن بود، مادر پیری دارد که او برایش خیلی رنج کشیده است. ایشان قبل از اذان مادرش را برای زیارت آماده می کند و پشت می گیرد و در حرم امیرالمؤمنین(ع) می گذارد و در عین حال مادر را پشت می گیرد و به خانه می رساند. این به خاطر اعتقادی است که دارد.
وی تأکید کرد: در اوج اخلاص، دیانت و فداکاری ایشان به بغداد رفت و آمد داشت؛ آن هم طوری که نجف نفهمد و برنامه را تنظیم کند که در نماز ظهر نجف امام حاضر باشد. سالیان سال غیر از رنود نمی دانستند که آقای دعایی با چه خون جگری این برنامه را اجرا می کند. خیلی ها خیلی وعده ها به او دادند، اما دعایی گفت من یک فرمانده دارم و او امام خمینی(س) است و با این وعده ها و وعیدها و حتی آنچه حزب بعث وعده داده بودند، غیر از راهی که امام ترسیم کرده عمل نمی کنیم.
عضو مجمع روحانیون مبارز یادآور شد: از همان اول مظهر اخلاص، اعتقاد، ایمان، زهد و قانع به زندگی کم و ساده بود. طوری که حتی کسان دیگری که اهل مبارزه بودند به زندگی ایشان غبطه می خوردند.