شأن و جایگاه سیدمحمود دعایی به عنوان یک روحانی اهل فضل و فرهنگ، فراتر از اینهاست و این کنشهای سیدِ محبوبِ اندیشمندان، هنرمندان، جوانان و همه دین باوران آزاداندیش ، صرفا به معنای ادب و فروتنی و تسامح اوست، نه توسل به قدرت.
پایگاه خبری جماران: موج اظهارنظرها و پیشداوریها و کامنتهای اینترنتی درباره یک حرکت کوچک شخصیتی شناخته شده و انقلابیِ السابقون، نشان از تحریکپذیری غیرطبیعی و ناهنجار جامعه سیاسی کشور دارد.
سیدمحمود دعایی نیازی به معرفی ندارد. از آغازین سالهای دهه 40 پا در عرصه فعالیت سیاسی گذاشت و بلافاصله به مراد خویش، {امام} روحالله خمینی پیوست و تا آخر عمرِ بنیانگذار انقلاب، به او و آرمانهای او وفادار ماند. آن موقع که سیدمحمود دعایی در کشاکش فعالیتهای پرخطر سیاسی و مبارزاتی بود، بسیاری از کسانی که اینک به او ایراد میگیرند به دنیا نیامده بودند.
درباره رفتار اخلاقی او اینک دیگر نیازی به شرح و بسط نیست. او یار مظلومان و کس بیکسان است. همیشه بزرگان فرهنگ و ادب و هنر و حکمت و دانش را به تمامی احترام میکند و دست بزرگان اهل نظر و خادمان مردم را میبوسد. دست عطا احمدی (پدر خیران مدرسهساز کرمان) را می بوسد، بر گوشه روسری بانو قدس ( بنیانگذار خیریه عظیم حمایت از کودکان سرطانی ـ محک) بوسه می زند و دست هنرمندان بزرگ، مراجع تقلید وعلمای دین و ادبا و عرفای کمنظیر را؛ بزرگانی چون شفیعی کدکنی یا مرحوم شجریان و استاد پورجوادی و... را به احترام و ادب می بوسد. همانطور که در مؤسسه تحت مدیریت خویش، دست کارگران جوان را بارها بوسیده است. این کنش در مرام سیدمحمود، نه یک کنش سیاسی که یک منش اخلاقی است. بوسیدن دست بزرگان از یک سو نشانه احترام و قدرشناسی نسبت به آنها و از دیگرسو نشانه تواضع و فروتنی کمنظیر اوست. حتم دارم دعایی در لحظه مواجهه با رییسی ذره ای به حوزه سیاست فکر نمی کرده و صرفا عملی عاطفی و احساسی انجام داده است.
آنان که از حرکت سیدمحمود دعایی هزار تفسیر بیربط کردند اولا منش سیدمحمود را نمیشناسند و ثانیا این نکته مبرهن را عمدا یا سهوا از یاد برده اند که حتی اگر دعایی، دست رییسی را بوسیده بود، این نشانه توسل به مقام و قدرت و تملق از او نیست.
مؤسسه اطلاعات (همان جایی که دعایی 40 سال است مدیر آنجاست و یک ریال هم حقوق نگرفته، همانطور که 24 سال نماینده مجلس بود و یک ریال نگرفت) هیچ ارتباطی با دولت ندارد و سیدمحمود دعایی نیز نیازی به رییسی ندارد.
شأن و جایگاه سیدمحمود دعایی به عنوان یک روحانی اهل فضل و فرهنگ، فراتر از اینهاست و این کنشهای سیدِ محبوبِ اندیشمندان، هنرمندان، جوانان و همه دین باوران آزاداندیش ، صرفا به معنای ادب و فروتنی و تسامح اوست، نه توسل به قدرت. این حرف های بی اعتبار از یک سو جفا به سید آزاده است که به رغم همه سوابق درخشانش اکنون مثل یک آدم پایین تر از معمولی جامعه زندگی می کند، منشی و دربان و حاجب و محافظ ندارد و گهگاه سوار اتوبوس شرکت واحد می شود و از میدان تربار شهرداری محل سکونتش، خود خرید می کند. سیدی که درون سیاست افتاده اما به دام سیاست نیفتاده است. در دل مردم زندگی می کند و در دل مردم جای دارد.
فاعتبروا یا اولیالابصار