بپذیریم که دوام و پایداری جمهوری اسلامی در گرو جلب رضایت مردم است. متاسفانه عملکرد مسئولان در ۴ دهه گذشته بگونه ای نبوده که اعتماد مردم به نظام ارتقا پیدا کند بلکه بعضاً شاهد کاهش این اعتماد هستیم. این زنگ خطر باید همه را به خود بیاورد و در اصلاح ساختارها، رویکردها و مدیریت بهگونهای اقدام شود که هم جلوی پیشرفت خطر بزرگ عدم اعتماد مردم به حاکمیت را بگیرد و هم به گونه ای از سوی حاکمیت عمل شود که موجب دلگرمی و رضایت مردم و بهبود زندگی و امیدشان به آینده و مهمتر از همه استقرار جمهوریت با تمام معنای کلمه و با رعایت همه لوازم آن شود.
محمدرضا عارف در یادداشتی اختصاصی برای جماران به مناسبت روز 12 فروردین نوشت:
آنچه در ۱۲ فروردین سال ۵۸ رخ داد و مفهوم «جمهوری اسلامی» با رای مردم به عینیت رسید بدین معنا است که جمهور یا همان اکثریت مردم، به اسلام رای داده اند. لذا تعارضی میان جمهوریت و اسلامیت نیست. ترکیب «جمهوری اسلامی» ناظر به یک واقعیت بیرونی در کشور ایران است و نه یک ترکیب صرفا مفهومی.
البته این فرض وجود دارد که در جامعهای، خواست اکثریت و یا همان جمهور مردم، چیزی غیر از اسلام باشد، ولی واقعیت جامعه ایران نشان دهنده این است که مردم ایران، عموما به ارزشهای اسلامی باور دارند، هر چند در حد و حدود این ارزشها ممکن است اختلافاتی باشد.
اکنون بعد از گذشت بیش از ۴ دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی و فراز و نشیب هایی که در این ۴ دهه شاهد آن بودیم آن چیزی که بیش از همه باید مورد توجه حاکمیت قرار بگیرد نقش ممتاز مردم در تمامی این فراز و نشیب هاست.
بدین معنا که بار اصلی تمامی این فراز و نشیب ها اعم از دفاع مقدس و تحریم ها و حتی ترورها بر دوش مردم بوده و این مردم ایران بودند که صبورانه تمامی مصائب ها را تحمل کردند و یار و یاور حاکمیت بودند اما به فراخور فداکاری های صورت گرفته پاداش صبوری ها و جانفشانی ها از سوی حاکمیت بعضا نادیده گرفته شد و وااسفا که در مقاطعی در قبال فداکاری های صورت گرفته مردم عزیز ایران مورد تحقیر هم قرار گرفتند حال در مقطع فعلی حاکمیت وظیفه ای دوچندان در قبال مردم کشور خود دارد و باید ضمن بازنگری جدی در برخی شیوه های حکمرانی خود مردم را با حفظ حق اختیار نه اعمال تکلیف بر آنها همچنان همراه خود با پافشاری بر اصول اولیه انقلاب یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی داشته باشد.
اینکه عده ای هراس از انتخاب مردم در قالب رفراندوم دارند نشان دهنده این است که جمهوریت در نگاه این افراد جایگاهی ندارد و اگر می توانستند حکومت اسلامی را جایگزین جمهوری اسلامی می کردند.
طبقه ای خاص و اندک سالاران که هیچگونه هزینه ای برای انقلاب پرداخت نکرده اند پای سفره انقلاب نشستند و با ظاهری انقلابی ولی با فساد گسترده ای که با تشکیل باند و گروه های بعضا خانوادگی ایجاد کرده اند عملا به دنبال تیشه به ریشه انقلاب هستند و این عده براندازان واقعی نظام محسوب می شوند.
بپذیریم که دوام و پایداری جمهوری اسلامی در گرو جلب رضایت مردم است متاسفانه عملکرد مسئولان در ۴ دهه گذشته بگونه ای نبوده که اعتماد مردم به نظام ارتقا پیدا کند بلکه بعضاً شاهد کاهش این اعتماد هستیم.
این زنگ خطر باید همه را به خود بیاورد و در اصلاح ساختارها، رویکردها و مدیریت بهگونهای اقدام شود که هم جلوی پیشرفت خطر بزرگ عدم اعتماد مردم به حاکمیت را بگیرد و هم به گونه ای از سوی حاکمیت عمل شود که موجب دلگرمی و رضایت مردم و بهبود زندگی و امیدشان به آینده و مهمتر از همه استقرار جمهوریت با تمام معنای کلمه و با رعایت همه لوازم آن شود.
شرایط فعلی کشور شرایط خوبی نیست و راه برون رفت از وضعیت فعلی باور و اعتقاد به ظرفیتهای درونی و استفاده از ظرفیت جوانان عزیزمان و اصلاح اساسی در برخی روشها و تصمیمات است.
شرایط جدید ایجاب میکند در رویکردها و روشها بخصوص با توجه به حضور نسلهای تازه که مطالبات به حقی در حوزه های مختلف از مسئولان دارند تجدید نظر شود و در همین راستا به نظر می رسد جریانات سیاسی کشور و جامعه نخبگی ایران با نگاه به منافع ملی و برای حفظ تمامیت ارضی ایران ناگزیر از استفاده از سازوکارهای جدید هم در عنوان و هم در شیوه رفتاری خود هستند.