وقتی معاون وزیر خارجۀ چین، دومین کشوری که در مذاکرات مواضعش بیشتر از شرکای غربی به جمهوری اسلامی ایران نزدیک بود، قدم در جای پای مقام روس گذاشت، دیگر برای هیئت ایرانی یقین شد آنچه با آن روبهرو هستند یک طراحی هماهنگ و همهجانبه میان پنج قدرت اصلی دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد است. روندی که در کلیات، یعنی محدود ساختن برنامۀ موشکی ایران با سیاست اصولی یکایک همۀ آنها انطباق داشت.
پایگاه خبری جماران: اخیرا کتاب با «راز سر به مهر» به قلم محمدجواد ظریف، علی اکبر صالحی، سید عباس عراقچی و مجید تخت روانچی با موضوع برجام در 6 جلد به نگارش درآمد و توسط انتشارات اطلاعات منتشر شده است.
این مجموعه گزارشی است توصیفی و مستند درباره روند یکی از مهمترین پرونده های تاریخی ایران که می کوشد قرائت ایرانی از برهه ای مهم در سرنوشت معاصر را به تصویر بکشد.
بلاتکلیفی و ناامیدی
- در مجلس، صدا و سیما، نماز جمعه، روزنامه، سایت و ... مطالبی به نقل از رهبری با صراحت گفته میشد که مثلاً: حضرت آقا این را گفتهاند؛ نظرشان چنین است؛ با فلان مطلب مخالفند و الخ. لذا حتی مذاکرهکنندگان هم دچار تردید شدند که آیا واقعاً رهبری عزم آن دارند این کار انجام شود یا خیر. دیدگاه و باور همۀ مذاکرهکنندگان اینگونه به دکتر ظریف بازگو شد که «اگر نمیخواهند ما تابعیم، به ما بگویند برگردید ما فوری برمیگردیم». در انتقال این نظر به مسئولان امر پاسخِ دریافت شده که بارها بیان و تکرار شد، صریح و روشن و ساده بود: «از شما تعجب میکنیم، شما فرماندهان ما هستید در این جبهه. مگر دستوری برایتان رسیده که برگردید؟ مگر دستوری رسیده که عقبنشینی کنید؟ کارتان را بکنید. به این فضا اصلاً کاری نداشته باشید، اصلاً چرا مطالب .... را میخوانید؟ چرا به این حرفها گوش میدهید؟ اصلاً کاری نداشته باشید».
- کسب پیروزی در یک مبارزۀ سیاسی همچون پیروزی در یک میدان ورزشی نیست که حدّ و مرز آن دقیق و روشن باشد. به همین دلیل همیشه هر نبرد یا داد و ستدِ سیاسی همراه با یک عملیات روانی و رسانهای است که مؤلفههای پیروزی (ستاندهها) را پُررنگ و برجسته کرده و مؤلفههای شکست (دادهها) را کمرنگ و کماثر جلوه دهد. اما بسیار جای تأسف و تأمل داشت که عملیات روانی آشفتۀ آمریکا توسط یک عملیات روانی سازماندهی شده و با پشتوانۀ فراوان سیاسی و مالی در داخل کشور تقویت میشد و نه تنها آتشی خرمنسوز بر سر «فرزندان انقلاب» میریخت، بلکه عزت جمهوری اسلامی را هدف گرفته بود. در یک راهبرد ملّی برای «تثبیت عزت و صلابت و ارتقای جایگاه کشور و نظام»، رسانۀ ملّی که میبایست با بهرهبرداری صحیح و صادقانه از دست و پا زدنهای منفعلانۀ مقامات آمریکایی در توجیه عقبنشینیهای بیسابقۀ دولت آمریکا از موضع چندین سالۀ خود، پیروزی ارادۀ مردم بزرگ ایران را به رخ جهانیان میکشید و عزت و خودباوری مردم را تقویت میکرد، مسیری دیگر را برگزیده بود. برای تقویت عزت و خودباوری هیچ نیازی به خبرسازی و تحریف واقعیات و حتی جهتدهی غیرواقعی به اخبار نبود. صرف انعکاس واقعی دعوای داخلی در آمریکا و گفتههایی که مخالفان و حتی رئیس جمهور آمریکا زده بودند، برای اثبات دستاورد بزرگ مردم و رهبری نظام کافی بود. اما زمانیکه اوباما در مرکز صهیونیستی «سابان» در برنامهای که در فلسطین اشغالی هم بهصورت زنده پخش شد، در پاسخ به سؤال و هجمۀ یک سرمایهدار یهودی گفت که او هم «اگر توان داشت اجازه نمیداد حتی یک پیچ و مُهره از برنامۀ هستهای ایران باقی بماند» و بدینگونه به شکست خود در برچیدن توان هستهای ایران در مذاکرات هستهای اعتراف کرد، خبر صدا و سیما از این گفتگو اینگونه القا کرد که گویی عزت نظام یکسره از میان رفته است.
اقناع آژانس بینالمللی انرژی اتمی
- این ملاقات در قالب همین گفتگوی عریان به پایان رسید. فضای مذاکره نشان میداد آقای آمانو به میراث دورۀ مدیریت خود نیز میاندیشد. لذا تمایل دارد با کمترین هزینه برای اعتبار آژانس که جای هیچ ابهامی بر روی پروندۀ کاری وی نگذارد، حال که همگان همراه شدهاند تا مسیر تفاهمات ایران و «پنج بهاضافۀ یک» در زمانی معین به نتیجه برسد، او و نهاد تحت مدیریتش هزینههایی سنگین از تعلل و تأخیر تا شکست در مسیر این رویداد مهم را نپردازند. فضا در آن زمان به گونهای شده بود که همۀ سکانها را به سمت همکاری گردانده بودند، لذا آقای آمانو نیز احساس میکرد در صورت عدم همکاری به بَرهمزدن بازی متهم خواهد شد و در این حالت او به اتهام بزرگتری نیز دچار میشود و آن این است که جهان میل دارد به سمت توافق و همکاری پیش رود تا از ثمرات آن بهرهمند شود، اما در چنین شرایطی که انتظار میرود آژانس قدردان اهتمام جهانی و پاسخ سازندۀ ایران برای پایان بخشیدن به موضوع باشد، او و نهاد تحت مدیریتش همچنان در گذشته سیر میکنند و به بهانهتراشی افتادهاند.
ورود به بحث موشکی؛ موضع واحد «پنج بهاضافۀ یک»
- مطالب مقام ارشد مذاکرهکنندۀ روس برای وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران واجد یک نکتۀ ظریف بود. از آنجاییکه بهروشنی در توافق شب قبل از این مذاکره با خانم اشتون، یادآوری شده بود ورود به مباحث مرتبط با توانمندی دفاعی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات بهمنزلۀ توقف روندها خواهد شد، حالا بهنظر میرسید مجموعه کشورهای «پنج بهاضافۀ یک» خواستهاند با این ابتکار یعنی طرح موضوع در مذاکرات دوجانبه و به کارگزاری روسیه، هم توافقی که ناظر بر مذاکرات جمعی بود را نقض نکنند و هم مطالب خود را از زبان نزدیکترین عضو هیئت مذاکرهکنندۀ خود به تهران منعکس دارند. همین نکته بهشدت اسباب تعجب دکتر ظریف و دستیارانش شده و بهنظر میرسید پس از انعکاس مطالب مقام روس به تهران، سخنان وی کاملاً برای مسئولان عالی نظام در جمهوری اسلامی ایران غیرقابل انتظار باشد که اظهار چنین مطلب و موضعی را از طرف روسیه شاهد باشند.
- وقتی معاون وزیر خارجۀ چین، دومین کشوری که در مذاکرات مواضعش بیشتر از شرکای غربی به جمهوری اسلامی ایران نزدیک بود، قدم در جای پای مقام روس گذاشت، دیگر برای هیئت ایرانی یقین شد آنچه با آن روبهرو هستند یک طراحی هماهنگ و همهجانبه میان پنج قدرت اصلی دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد است. روندی که در کلیات، یعنی محدود ساختن برنامۀ موشکی ایران با سیاست اصولی یکایک همۀ آنها انطباق داشت.
ورود به دستور مذاکرات جمعی
صرفنظر از قضاوت دربارۀ ایدۀ روسیه یا تحلیل عمیقتر در باب آنکه هماهنگیهای قبلی میان «پنج بهاضافۀ یک» برای مدیریت این دور از مذاکرات حاصل چه سطح بالایی از تبادلات میان کشورها بوده که این خود حکایت از همراهی چین و روسیه با سایران بدون هرگونه پردهپوشی داشت. آنچه در این بحث برای جمهوری اسلامی ایران نقطهای مؤثر و مهم به شمار میرفت، تنها اشاره به واژۀ «کاهش پلوتونیوم» بود که تثبیتکنندۀ ماهیت مورد انتظار ایران برای رآکتور آب سنگین اراک بود و اجازه میداد در مسیر گفتگوهای آتی، مذاکرهکنندگان ایرانی بتوانند از همین واژه بهعنوان پایهای برای تثبیت ماهیت آب سنگین اراک بهره جویند.
ادامه دارد