یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت/

دزفول؛ اسطوره مقاومت

مردم با اینکه در مضیقه های سختی بودند شهر را ترک نکردند. صف های کیلومتری نفت و خاموشی های فراوان بود. یک بیمارستان بیشتر نبود و جالب است بدانید برای درمان مجروحین و کسانی که مورد حمله موشکی قرار گرفته بودند از کادر زایشگاه کمک می گرفتند. یعنی انقدر کمبود نیرو بود. مردم دزفول به تدیّن، مقاومت، خلوص و صفا شناخته شده اند و من گمان می کنم کمتر کسی هست که در جنگ و غیر جنگ به دزفول رفته باشد و یاد و نام خوشی از مقاومت این شهر نگفته باشد.

پایگاه خبری جماران: چهارم خردادماه در تقویم ملی کشور روز ملی مقاومت نام‌گذاری و از سال ۱۳۶۶ در دولت مهندس موسوی دزفول به‌عنوان شهر نمونه و پایتخت مقاومت معرفی و لوحی از طرف دولت به دزفول آوردند و در میدان شیخ مرتضی انصاری در ورودی شهر نصب کردند.

متأسفانه ازآنجایی‌که این روز یک روز پس از فتح خرمشهر در تقویم درج شده و به دلایل دیگر چندان مورد اعتنای افکارعمومی و به‌خصوص رسانه‌ها نبوده و نیست. البته فتح خرمشهر برای ما ایرانیان یک جشن و عید عمومی است اما مقاومت اسطوره‌ای دزفول هم در تاریخ ایران بسیار مهم بوده و هست؛ لذا در رسانه‌ها کمتر یاد و نامی در این روز از دزفول سرفراز دیده می‌شود.

برای کمترین ادای دین به این شهر شهیدپرور و پرحماسه بنا بر اختصار به نقش بی‌بدیل مردم دزفول در دوران جنگ اشاراتی می‌کنم.

 

اول

دزفول در جنگ تحمیلی چند نقش استثنایی دارد که منحصر به خود این شهر هست. می‌شود گفت دزفول در انقلاب و جنگ شهر انحصارها و امتیازها است. از سویی، در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نقش بی‌بدیلی داشته است مثلاً در تعداد شهدایی که در پیروزی انقلاب داده که بسیاری از شهرهای دیگر خوزستان و کشور یا به این تعداد نسبت به جمعیت نداده و یا بسیار کمتر از دزفول شهید داده‌اند. در ارتباط با تعداد آزادگان و شهدا و مجروحین هم وضع همین است. در تعداد نیروهای رزمنده هم وضع این‌گونه است و دزفول تنها شهری در کشور است که به‌جای یک یا دو گردان یک تیپ بنام تیپ هفت ولی‌عصر تشکیل داد. شهرهای دیگر گاه زیر یک گردان نیرو می‌دادند.

 

دوم

قبل از اینکه جنگ شروع شود و کشور با فعالیت‌های ضدانقلاب در کردستان و..روبرو شود جوانان دزفولی به کردستان رفتند و در آزادسازی شهرهای کردستان از گروهک‌ها نقش بسیار خوبی ایفا کردند.

بعدها که گروهک‌های خلق عرب و گروهک‌های مارکسیستی در بعضی شهرها ازجمله مسجدسلیمان و خرمشهر و.. تحرکاتی داشتند جوانان متدین و غیور دزفول خود را به این شهرها رسانده و این تحرک‌ها را خنثی کردند.

 قبل از جنگ گروهک‌های ضدانقلاب به بهانه‌های قوم‌گرایی و.. در شهرهای مختلف کشور تحرکاتی داشتند و بحث اشغال ادارات دولتی و مراکز مهم مثل مساجد و.. در دستور کارشان بود مثلاً فرمانداری و آموزش‌وپرورش شهر را اشغال می‌کردند. در بعضی شهرها تحرکاتشان تا اشغال کل شهر هم پیش رفت و شهر به دست ضدانقلاب افتاد که نیروهای دزفول در این قضیه خیلی خوب درخشیدند.

 

سوم

ویژگی دیگر دزفول این است که هم در شهر شهید می‌داد و آماج بمباران‌ها و گلوله‌های توپ و موشک‌های زیادی از ارتش بعث عراق بود وهم در جبهه شهدای زیادی تقدیم نمود. هنوز هم در پرده ابهام است که چرا عراق این‌همه بر روی تسلیم این شهر حساسیت داشت اما اشهر ایستاد و تسلیم نشد. دزفول در جنگ 4580 نفر جانباز، 495 نفر آزاده و 2612 نفر شهید تقدیم اسلام کرده که نسبت به جمعیت آن فوق‌العاده است. بیش از 12 هزار رزمنده در جبهه داشته است.

دزفول به این دلیل شهر نمونه و پایتخت مقاومت درایران شناخته می‌شود که مردم آن برای همگان سمبل مقاومت بودند. آنها در اوج بمباران‌ها و موشک زدن‌ها و اصابت دقیقه‌به‌دقیقه گلوله‌های توپ شب‌ها به روستاهای اطراف شهر می‌رفتند و روز دوباره به شهر بازمی‌گشتند. به‌خاطر دارم در سال ۱۳۶۳ در یکی از مرخصی‌های کوتاهم به شهرم که برای شرکت در دفن مادر مرحومه‌ام بود شاهد بودم شهر مدام توپ می‌خورد ولی مغازه‌های مردم باز است و زندگی جریان دارد. شب به روستاهای اطراف می‌رفتند و روز برمی‌گشتند. بعد از دوره کوتاهی که شهر نسبتاً کم‌جمعیت شده بود، مردم به شهر برگشتند و بازسازی منازل خود را که از ابتکارات شهید رجایی بود شروع کردند.

مردم دزفول همانند مردم بعضی از شهرهای خوزستان که از شهر و استان به شهرهای دیگر رفتند و در آنجاها ماندگار شدند از دزفول جلای وطن کردند مثلاً درصد قابل‌توجهی از مردم آبادان به تهران و شیراز و شاهین‌شهر رفتند و دیگر به شهرشان بازنگشتند اما در دزفول این اتفاق نیفتاد یا بسیار کم اتفاق افتاد و درصد کمی از آنها برای همیشه از شهر مهاجرت کردند.

 

چهارم

آنچه در اذهان مردم ایران از دزفول و دزفولی‌ها به‌جای‌مانده است این مقاومت مردم است مقاومتی که در رأس آن مرحوم آیت‌الله سید مجدالدین قاضی دزفولی نماینده امام و امام‌جمعه دزفول قرار داشت.

پیرمردی نورانی و مجاهد که من از دوران نوجوانی به دلیل نزدیکی مسجدش بنام مسجد بازار یا امام حسن مجتبی افتخار حشرونشر با وی را داشتم. این بزرگ حتی یک روز حاضر نشد با روستاهای اطراف برود و ایستاده و مقاوم نمازجمعه را برپا کرد و گرمی‌بخش جمع رزمندگان تیپ‌ها و یگان‌های اطراف دزفول بود که برای حضور در نمازجمعه به دزفول می‌آمدند. عالمی فروتن، خوش‌فکر، پیگیر، جدی، قاطع و بسیار نورانی بود. ایشان یک روز هم شهر را جز در مسافرت‌هایی که برای حضور در مجلس خبرگان یا جلسات امامان جمعه و.. داشت ترک نکرد. جز در محدود مواردی نمازجمعه دزفول تعطیل نشد و جالب است دانسته شود مردم شهر در مهمان‌نوازی از رزمندگان در این روز سنگ تمام می‌گذاشتند. به همت آیت‌الله قاضی و ستاد نمازجمعه و کمک‌های مردم شهر پس از هر نمازجمعه سفره‌هایی طولانی پهن می‌شد و چند هزار غذای گرم صلواتی بین رزمندگان توزیع می‌شد. بعدها این خدمت به سایر خدمات نظیر آرایشگری و خیاطی و تعمیر کفش و.. رزمندگان تبدیل گردید که تا سال‌ها ادامه داشت.

من خود بارها از زبان رزمندگانی که به نمازجمعه دزفول آمده بودند شنیده‌ام که مردم شهر در اوج محبت و مهربانی این‌ها را به منازل خود برده‌اند و به آن‌ها غذا داده‌اند، تلفن راه دور در اختیارشان گذاشته و وادار به استراحت کرده‌اند لباس‌های آن‌ها را شسته و اتو زده‌اند و صمیمانه پس از ساعاتی به‌سوی جبهه حق بدرقه‌شان کرده‌اند. این در حالی بود که خود شاهد بودم همان موقع در بعضی جاها یک لیوان خنک آب را به رزمندگان می‌فروختند. از نقش مردم دزفول در جنگ به نمونه‌ای که در عملیات فتح‌المبین شاهد بودم اشاره کنم.

پس از این عملیات که از ارتش اسرای زیادی گرفتیم از مردم شهر برای تخلیه آن‌ها کمک خواستند و من در نزدیکی پادگان کرخه شاهد بودم مردم شهر با شوق و شور زایدالوصفی که در نتیجه این عملیات شهرشان از زیر آتش‌بازی توپخانه‌های ارتش عراق خلاص و رها شده بود با ماشین‌های شخصی اعم از ژیان، پیکان و وانت اسیران عراقی را سوار می‌کردند و به پشت جبهه تخلیه می‌کردند که از صحنه‌های دیدنی جنگ بود که مردم پشت جبهه در تخلیه اسرای جنگ شرکت داشتند.

 

پنجم

ویژگی دیگر دزفول مظلومیت وی در برابر ددمنشی‌های ارتش بعث بود. در شهر صحنه‌های خیلی رقت باری دیده شد. چون زندگی در شهر در زیر آتش‌بازی‌ها و بمباران‌ها ادامه داشت. مثلاً حین جلسه قرائت قرآن در مسجد نجفیه چند گلوله توپ خورد و 14 نفر نوجوان پاک قاری قرآن درجا شهید شدند. شهر خالی از سکنه نشده بود، گلوله توپی به مینی‌بوس حامل جمعیت خورد و تعدادی به طرز فجیعی شهید شدند.

آمار شهدای موشکی این شهر باورنکردنی است. در موردی مادر در پشت جبهه با اصابت موشک و فرزندش در جبهه به شهادت رسیده‌اند. در مواردی پدر و پسر با همدیگر در جبهه به شهادت رسیده‌اند. صحنه‌های سوزناک و رقت باری در این روزهای سراسر غربت و مظلومیت دیده می‌شد.

به نمونه‌ای اشاره کنم. در جبهه بودم که اطلاع یافتم مادرم که به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان افشار بستری بوده این بیمارستان مورد اصابت گلوله‌های توپ ارتش صدام قرار گرفته و مجروح شده است. برادرانم وی را به بیمارستان یا زایشگاه یا زهرا بردند که آنجا هم مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفت و وی از دنیا رفت. موقعی که می‌خواستیم ایشان را دفن کنیم تعداد کسانی که برای تشییع جنازه این زن پاک و آسمانی آمدند کمتر از هفت هشت نفر و عمدتاً از خویشان نزدیک بودند. شهر نسبتاً خلوت و تخلیه شده بود و اموات مردم در اوج غربت دفن می‌شدند.

 

ششم

حجم حملات ارتش عراق به دزفول مقاوم باورنکردنی است. تعداد موشک‌هایی که عراق به شهر زده رقم شگفتی است. 533 موشک 9 متری و 12 متری فراگ واسکادبی به سمت شهر پرتاب شده. هواپیماهای عراقی بیش از 200 حمله هوایی به دزفول کرده‌اند. بیش از 2500 گلوله توپ به منازل مسکونی و تجاری شهر خورده است.

در محله مسجد جامع که منزل ما بود صحنه‌های عجیبی را شاهد بودیم. یک‌بار که به مرخصی آمده بوده و پشت‌بام خوابیده بودیم، موشکی در چند صد قدمی منزلمان که در قلب شهر و در محله مسجد جامع بود اصابت نمود. شتاب‌زده به سمت مسجد شتافتیم و بعضی‌ها را از مرگ نجات دادیم. تا موشک به شهر می‌خورد مردم با بیل و کلنگ و.. می‌ریختند و همشهریان خود را از زیر آوار بیرون می‌آوردند. از چهره‌های مثال‌زدنی این کمک‌رسانی‌ها مرحوم محمدعلی سرشیری بود که کمتر کسی توانست در خدمت به زیر آوار ماندگان شهر همانند او کار و تلاش و از ثروت شخصی خود هزینه و تعدادی را ساماندهی کند. رحمت گسترده خدا بر او باد. قدرش دانسته نشد، کاش شورای اسلامی محترم شهر دزفول به پاس خدماتش میدان یا خیابانی را با تصویرش در جهت آگاهی نسل‌های بعد اختصاص دهد.

آمار تلفات شهدای موشکی عجیب است. از بعضی خانواده‌ها 23 نفر زیر آوار شهید شدند. خانواده‌ای در دزفول به اسم بهرک هستند که فقط یک نفر از آن‌ها به اسم حسین بهرک مانده است. آن همچون آن شب در بسیج مسجد محل نگهبانی می‌داده است. در دزفول 81 مسجد و 32 مدرسه تخریب شد. من یادم هست وقتی از جبهه به شهر می‌آمدم انگار شهر خط مقدم جبهه جزیره مجنون است. عراقی‌ها با توپ‌های 180 میلی‌متری که 47 کیلومتر برد دارد، شهر را هدف حملات قرار می‌دادند.

 

هفتم

مردم در مضیقه‌های سختی بودند. صف‌های کیلومتری نفت و خاموشی‌های فراوان بسیار وجود داشت. در شهر یک بیمارستان به نام افشار برای مداوای مریضان و مصدومان حملات موشکی و توپخانه‌ای و بمباران‌های عراق بیشتر نبود جالب است دانسته شود برای درمان مجروحین و کسانی که مورد حمله موشکی قرار داشتند از کادر زایشگاه کمک گرفته می‌شد. این‌قدر کمبود نیروی کادر درمان محسوس بود.

 

هشتم

دزفول شهر پر علم و فقاهت است. مرحوم کاشف الغطا که از علمای بزرگ نجف محسوب می‌شود در یک مقطعی به دزفول آمده و در حوزه دزفول درس‌خوانده است. این شهر در نجف به شهر خاتم الفقها و المجتهدین شیخ مرتضی انصاری دزفولی معروف است که اگر کسی کتاب‌های ایشان را نخوانده باشد نمی‌تواند مجتهد بشود. مرحوم میرزای شیرازی صاحب فتوای معروف تنباکو از شاگردان برجسته شیخ بود.

جو سرشار از تدین مردم شهر به‌گونه‌ای بود که برای رزمندگان لشکرهایی مثل لشکر عاشورای آذربایجان به فرماندهی شهید مهدی باکری جذبه داشت که گفته بود اگر جنگ تمام شود من و کادر لشکرم برای زندگی در دزفول مستقر می‌شویم. به لحاظ اینکه این شهر دارالمؤمنین است و تنها شهری است که رزمندگان اسلام همانند محدود شهرهای خوزستان در تردد در آن نه‌تنها دچار هیچ مشکلی نمی‌شوند بلکه برای مردم ایجاد مشکل می‌کنند.

 

نهم

گفته می‌شود مرحوم آقای واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی به امام گفته بود شما به مشهد بیایید و زیارت و استراحت کنید و امام گفته بود اگر قرار باشد روزی موقتاً از جماران بیرون بروم ابتدا به دزفول می‌روم. امام در شأن مردم دزفول گفته بود شما دزفولی‌ها دین خود را به اسلام ادا کردید. مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نمازجمعه تهران در تعظیم مقاومت مردم دزفول گفت، دزفول اکنون به‌عنوان دژ مقاومت در دنیا شناخته شده است. امام در یک بیان تاریخی درباره مقاومت خوزستانی‌های عزیز و سرافراز گفتند که شما خوزستانی‌ها و دزفولی‌ها امتحان دادید و خوب از امتحان به در آمدید. مردم دزفول در ملاقات با امام که به همت برادر مجاهدم مرحوم حاج حمید خاکسار مسئول بسیج سپاه و بسیج مردم دزفول صورت گرفت با عکس‌های شهدایشان به حسینیه جماران آمدند؛ و ملاقاتی دیدنی با امام داشتند که گاهی از تلویزیون پخش شده است.

 

دهم

علاوه بر ظرفیت‌های سرشار گفته شده دزفول، مزیتی دیگر هم دارد. شهری کهن، متمدن و باستانی هم هست. پلی که به نام " پل قدیم" معروف و از قدیمی‌ترین پل‌های به‌جامانده قبل از اسلام در کشور و جهان است از دوره ساسانیان به‌جامانده و وجه تسمیه دزفول یا «دژپل» به همین دلیل است و از 3400 سال قبل از میلاد در این شهر باقی‌مانده است. دانشگاه باستانی معروف جندی‌شاپور که در قبل از اسلام شهرت جهانی داشت در حومه دزفول بود.

 

یازدهم

دزفول شهری است که به لحاظ مواهب طبیعی در شمال خوزستان است و از ظرفیت‌های کشاورزی و دامپروری فوق‌العاده‌ای برخوردار است. شهری که زمین‌های حاصلخیز آن ۴ فصل زیر کشت است و محصولات مرکبات و صیفی‌جات و..آن علاوه بر داخل کشور به خارج از کشور نظیر روسیه و.. صادر می‌شود.

 

دوازدهم

مردم دزفول به تدیّن، مقاومت، خلوص و صفا شناخته شده‌اند و من گمان می‌کنم کمتر کسی هست که در جنگ و غیر جنگ به دزفول رفته باشد و یاد و نام خوشی از مقاومت این شهر در ذهن و خاطر نداشته باشد. شهری سرشار از مقاومت و مظلومیت.

به موردی اشاره کنم.

مادر شهید شش‌ماهه‌ای در اثر حملات موشکی الآن بیش از سی و چند سال که از شهادتش می‌گذرد، بالای قبرش می‌رود و تولد او را می‌گیرد و گریه و زاری می‌کند.

مردم شهر بعضاً در اثر حملات هوایی و موشکی ارتش بعث دچار بیماری‌های اعصاب و روان و مشکلات حاد قلبی و.. شده‌اند. شنیده‌ام در موردی کسی سال‌ها پس از جنگ از گوشه خانه‌اش خارج نمی‌شده چراکه معتقد بوده ممکن است صدام دوباره به شهر موشک بزند و هرچه به او گفته شده جنگ تمام شده باور نمی‌کرده است.

خود من که آن شب در خواب شاهد اصابت موشک به مسجد جامع بودم و موشک از بالای سر و خانه ما رد شد فکر کردم که قیامت شده است. به‌خاطر دارم یک متر از رختخواب کنده و به زمین کوبیده شدم و اصلاً نفهمیدم چه اتفاقی افتاده است. خانواده‌های دو شهید و سه شهید فراوانی در دزفول هستند. مایلم ذکر کنم از کسی مثل حاج پولاد روغنی که سه شهید داده و خودش هم از متدیّنین فعال در نمازجمعه و سطح شهر بود. از دیگر پیرمردان نورانی و مجاهد شهر مرحوم حاج مهدی قلمباز بود که شرح پاکی‌ها و خلوص و مجاهداتش که از اعزام‌شدگان ماه‌های آغازین انقلاب به کردستان بود در این مقال نمی‌گنجد. رحمت خدا بر همه آنان باد. این مردم را باید بسیار و بسیار قدر دانست.

 

سیزدهم: دزفول، شهر قرآنی کشور

دزفول شهری دارای مساجد و حسینیه‌های متعدد است. باورنکردنی است که در بعضی مساجد این شهر هم‌زمان سه جلسه قرائت و تعلیم قرآن برای نوجوانان، جوانان و بزرگسالان دایر است. ما در کشور شهر و مسجدی این‌گونه نداریم که سه جلسه قرآن هم‌زمان در آن تشکیل شود.

شنیده‌ام دزفول از نظر جلسات ختم قرآن در سطح شهرهای استان رتبه نخست استان خوزستان را به خود اختصاص داده است. از برجستگی‌های دزفول کثرت علما و مراجع در ادوار قبل است. حوزه علمیه‌ای که از قدیم در دزفول بوده در هر دوره‌ای باعث شده چهار پنج نفر مجتهد رساله دار در شهر وجود داشته باشد و این در حالی است که بعضی از شهرهای خوزستان و کشور حتی یک نفر هم مجتهد رساله دار نبود.

 

چهاردهم

نکته‌ای که در پایان ذکر آن ضروری است اینکه فقط نباید تاریخ مقاومت مردم دزفول را بیان کنیم. این مردم شایسته رسیدگی بیشتر هستند. الآن در دزفول امنیت مردم مشکل دارد و مردم در مغازه‌ها و خانه‌های خود مورد تهاجم و تجاوز اشرار غیر دزفولی قرار می‌گیرند که سخت آن‌ها را ناراضی کرده است. متأسفانه به‌رغم تلاش نهادهای انتظامی و امنیتی و سپاه و بسیج شهر اخبار خوبی در این زمینه به گوش نمی‌رسد. با اینکه به لحاظ کشاورزی و تجارت شهر برخورداری است و دومین شهر بزرگ خوزستان است. متأسفانه یک عده برای رسیدن به مقاصد کم‌ارزش خود به مسائل قومی و اختلاف در بین ساکنین و اهالی دزفول دامن می‌زنند که امیدوارم با هوشیاری مردم و نخبگان این‌گونه تحرکات خنثی شود. از قدیم‌الایام اقوام محترم لر و بختیاری و عرب که در کنار مردم شهر بوده و هم‌زیستی بسیار خوبی با هم داشته‌اند نباید اجازه دهند این تنوع قومیتی که طبیعی است باعث اختلاف و تفرقه و درگیری و چالش شود که همه و شهر از آن آسیب می‌بینند.

مراکز امنیتی باید متوجه این مسئله باشند که این شهر دیگر تحمل ناامنی و اختلاف‌های این‌چنینی را ندارد. تصور من این است که باید دولت به شهرهایی که ایستادگی بیشتری در دوران جنگ کرده‌اند توجه بیشتری داشته باشد. اقدامات خوبی در سال ۶۶ توسط دولت شد و قدر دزفول تا حدودی دانسته شد ولی متأسفانه این تقدیر بعضاً و صرفاً ثبت در تقویم است و باید ازاین‌جهت فراتر برود. حل مسئله فرودگاه بین‌المللی دزفول و تفکیک آن از پایگاه هوایی چهارم شکاری دزفول، اتصال دزفول به خطوط راه‌آهن سراسری کشور و تبدیل آن به بندر خشک و....از این نوع برنامه‌هاست. طبق اطلاعی که دارم محروم‌ترین مناطق کشور در حومه دزفول در سردشت و... است که دامنه فقری باورنکردنی دارد. خوشبختانه دزفول به لحاظ وضعیت بهداشتی و درمانی وضع خوبی دارد و از ایلام و لرستان بعضاً برای درمان سرطان به دزفول مراجعه می‌کنند و در دزفول بیمارستان امام حسن مجتبی (ع) تمام معالجات سرطانی‌ها را رایگان انجام می‌دهند و این در سطح کشور استثناء است. همان گونه که گفته شد دزفول یک منبع عظیم اقتصادی است. محصولات کشاورزی دزفول به‌جاهای دیگر صادر می‌شود و این دولت و دولت بعدی باید کمک کنند که این شهر بتواند جایگاه اقتصادی خود را پیدا کند و ظرفیت خود را در اختیار کشور قرار بدهد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.