در سیره ی حکومتی پیامبر، جوان گراییِ مطلق یا به تعبیری «جوان زدگی»، هیچ جایگاهی نداشت؛ بلکه «جوان گرایی مشروط و مقید» مورد توجه و عنایت بود، یعنی یک جوان وقتی میتواند مدیریت و مسئولیت بپذیرد که علاوه بر علم ، تخصص ، تحرک و مدرک ، دارای فضائل اخلاقی ، رشد عقلی ، کاردانی و تجربه بوده، مدیر و مدبر هم باشد.
پایگاه خبری جماران: چند سالی است به انگیزه ی جوان گرایی در مدیریت ها ، بدون این که به اصل تجربه ، کاردانی و امتیازات معنوی از قبیل : رشد عقلی ، تدین ، اخلاق ، اصالت خانوادگی ، ثبات شخصیتی ، صداقت ، بزرگ منشی و غیره توجه شود، افرادی تنها به خاطر داشتن مدرک تحصیلی ، رانت ، جناح بازی و امثال آن به مسئولیتهای مختلفی دست یافتند که آسیبهای جدی به نظام اجرایی ، قضایی ، تقیینی و سیاسی کشور وارد شد.
هر انسان منصفی وقتی این گونه افرادِ فاقد شرایط و صلاحیت ها را به ویژه در ردههای بالای مسئولان مشاهده میکند، بیاختیار به یاد پسر بچههای پنج ، شش سالهای میافتد که کت و شلوار پدر بزرگشان را پوشیده باشند و معلوم است این جور آدم ها اگر قدم بردارند، با سر به زمین خواهند خورد، چنانکه در ریاست جمهوری دوره نهم و دهم کاملا این واقعیت مشهود شد.
البته اگر جوانانی ، شاخصه های لازم را داشته باشند که کم و بیش در رده های گوناگون وجود و حضور دارند ، منافاتی ندارد و میتوانند مسئولیت های خطیر را بر عهده گیرند؛ چنان که در صدر اسلام ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بعضی مسئولیتها و مدیریتها را به بعضی جوانان میسپرد که این فقط به خاطر جوان بودن آنها نبود؛ بلکه به این دلیل بود که همه یا بیشتر آنان شاخصه ها و ویژگیهای لازم ، مانند آگاهی ، اخلاق ، عقل ، تدبیر و کاردانی را دارا بودند؛
بنابراین در سیره ی حکومتی پیامبر، جوان گراییِ مطلق یا به تعبیری «جوان زدگی»، هیچ جایگاهی نداشت؛ بلکه «جوان گرایی مشروط و مقید» مورد توجه و عنایت بود، یعنی یک جوان وقتی میتواند مدیریت و مسئولیت بپذیرد که علاوه بر علم ، تخصص ، تحرک و مدرک ، دارای فضائل اخلاقی ، رشد عقلی ، کاردانی و تجربه بوده، مدیر و مدبر هم باشد.
گاهی مدیریت و فرماندهی در میادین نظامی و حتی قضایی با مدیریت و مسئولیت در عرصههای سیاسی و اجرائی با هم خلط میشود. فردی که در جبهههای جنگ ، فرمانده خوبی بود، ممکن است در مدیریتهای اجرایی نتواند مدیر مطلوبی باشد و بر عکس. یا فردی در مسئولیت اجرایی موفق عمل کند ، اما نتواند از عهده سِمَت قضایی برآید. پیامبر اکرم اسامه بن زید را به فرماندهی لشکر منصوب کرد و فرمود: همه به لشکر او ملحق شوند؛ اما معلوم نبود که او را به مسئولیتهای مهم اجرایی و یا قضایی نیز به گمارد. البته گاهی ممکن است موردی پیدا بشود یک فرد نظامی در عرصه های مدیریتی نیز خوش بدرخشد ، چنانکه شهید باکری پیش از فرماندهی ، شهردار موفقی بود.
نکته دیگر این که جوان گرایی ، به معنای نفی میان سالی و معمری نیست و نباید از این حیث مرتکب دوقطبی شد و دردسر دیگری درست کرد ، هدفِ عمده احراز صلاحیت هاست ؛ باید ظرفیت های افراد با دقت و تامل مورد عنایت قرار بگیرد تا هر شخصی و مسئولی سر جای خودش باشد.
سخنان مقام معظم رهبری درباره به کارگیری نیروهای جوان در مدیریتها یا توصیه به روی کار آمدن دولت جوان ، انقلابی ، حزب اللهی و پر انرژی ، چنانکه اخیرا نیز تکرار و تاکید کردند ناظر به همین واقعیت و حقیقت است؛ نه جوانزدگی یا جوانگرایی عنان گسیخته و در رده سنی مثلا 30 تا35 که متأسفانه در دولت های نهم و دهم بدعت گذاشته شد و رواج یافت و زمینه سوء مدیریتها، نا کارآیی ها، اختلافات ، کدورت ها و بحران ها را به بار آورد.
بنابر این کاملا باید حواس ها جمع باشد که در انتخابات 1400 خطاهای گذشته دوباره تکرار نشود. در شأن مردم ایران و نظام اسلامی نیست که بعد از 42 سال ، همچنان داخل گودِ آزمون و خطا دست و پا بزند و دوباره گرفتار آدم های متوهم دیگری بشود ، فردی یک شبه مثل قارچ سر بلند کند و دوباره همه را به بازی بگیرد و بعد از هشت سال هم به ریش همه بخند و طلبکار هم باشد. باید از تکرار این گونه آدم ها که هر از گاهی با هیکل ، قیافه جدید و شکل و شمایل گوناگون و فریبکارانه ظاهر می شوند ، مواظبت کرد.
سخن پایانی
جوانگرایی غیر از جوان زدگی است. جوانگرایی در مدیریتها امری مقدس و مطلوبی است و هر جامعه و حکومتی ناگزیر از آن است؛ اما در مرحله عمل، بایستی کاملا مراقبت شود که مدیریت و مسئولیت جوانان، به ویژه در رده های بالا، زیر نظر و اشراف مدیران با تجربه و شخصیتهای اصیل و معتمد باشد؛ تا به تدریج، تجربۀ مدیریتی از نسل پیشین به نسل بعدی منتقل بشود و در نهایت ضمن جلو گیری از انحطاط و تزلزل ، موجب رشد و تعالی پایه های نظام مدیریتی کشور گردد.
امیدواریم در انتخابات پیشرو ، شاهد برگزیده شدن یک فرد عاقل ، عالم ، شجاع ، معتدل ، کاردان و در یک کلمه ، آبرو برای مَسند ریاست جمهوری و در شأن نظام و مردم باشیم.