در بخشی از خاطرات انتخابات۷۶ آیت الله هاشمی رفسنجانی می خوانیم: شب شوراى مرکزى جامعه روحانیت مبارز [تهران] در دفترم جلسه داشت. آقاى ناطق [نوری] و دوستانش از نتیجه انتخابات ریاستجمهورى نگراناند و روحیه آنها ضعیف است. فکر مىکنند که رقیب اصلىشان آقاى خاتمى، برنامه تبلیغاتى بهترى دارد.
پایگاه خبری جماران: آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی(ره) از نادر شخصیت های طراز اول جمهوری اسلامی است که بیش از سه دهه به طور روزانه و مستمر خاطرات روزانه خود را به رشته تحریر درآورده است.
این خاطرات که از وقایع ریز و درشت سیاسی تا امور شخصی را شامل می شود، از یکسو به دلیل جایگاه بسیار مهم نویسنده و از طرف دیگر به خاطر «مختصر و مفید نویسی»، از اهمیت و ارزش بالایی در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی برخوردار است.
از طریق این خاطرات می توان به سرنخ ها و نکات مهمی از وقایع مهم این دوران طولانی دست یافت و آنها را مورد بحث و واکاوی بیشتر قرار داد.
از جمله ادوار مهم این سال های مهم، مقطع انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری است که در خاطرات سال های 1375 و 76 آیت الله هاشمی به عنوان رئیس جمهور وقت و چهره اثرگذار نظام در کنار رهبر معظم انقلاب به تفصیل بدان پرداخته شده است.
«جماران» در ایام نوروز 1400 هجری شمسی هر روز قسمتی از این خاطرات را منتشر می کند.
آنچه در پی می آید، قسمت دهم این خاطرات است:
2 اردیبهشت
دکتر [محسن] نوربخش، گزارش داد که در نظرسنجى جدید، آقاى [سیدمحمد] خاتمى، 27 درصد و [علیاکبر] ناطق [نوری]، 23 درصد دارند. عصرآقاى ناطقنورى آمد و از احتمال پیروزى خاتمى [در انتخابات ریاستجمهوری]، اظهار نگرانى کرد و از من کمک خواست، براى تقویت خودش و مشخصاً خواست که به خانهکارگر هم بگویم که از او حمایت کنند.
3 اردیبهشت
شب شوراى مرکزى جامعه روحانیت مبارز [تهران] در دفترم جلسه داشت. آقاى ناطق [نوری] و دوستانش از نتیجه انتخابات ریاستجمهورى نگراناند و روحیه آنها ضعیف است. فکر مىکنند که رقیب اصلىشان آقاى خاتمى، برنامه تبلیغاتى بهترى دارد. از عدم تحرک دبیرخانه جامعه شکایت دارند. اختلافات رو شده در جامعه مدرسین [حوزه علمیه] قم که تأیید اعلان شده از آقاى ناطق را خراب کرده، وضع را بدتر نموده است. از من درخواست داشتند که کمکشان کنم. گفتم اعلان بىطرفىکردهام، ولی مىتوانند از اسم من که از اعضاى جامعه هستم، استفاده کنند. مقدارى روحیه دادم، با توضیح امکانات که از طریق حوزهها و علما و مساجد و برنامههاى محرم دارند. دیروقت در دفترم خوابیدم.
6 اردیبهشت
عصر دکتر [علی] لاریجانى، [رییس سازمان صداوسیما] آمد. نتیجه افکارسنجى انتخابات را آورد که نشان مىدهد، به موازات پایینآمدن شانسآقاى ناطقنورى، شانسآقاى خاتمى بالا مىرود؛ اظهارنگرانى نمود و از من استمدادکرد و پیشنهادهایى شبیه همان پیشنهادهاى خود آقاى ناطق ارایه داد.
7 اردیبهشت
عصر در هیأت دولت چند مصوبه داشتیم. [آقای علیمحمد بشارتی]، وزیر کشور گزارش داد که تاکنون 140 نفر براى انتخابات ثبت نام کردهاند و آقایان [ابراهیم] یزدى، [دبیرکل نهضت آزادی ایران] و [عزتالله] سحابی و [علیاکبر] معینفر حاضر نشدهاند که اصل ولایت فقیه را امضا کنند.
شب میهمان رهبرى بودم. درباره وضع انتخابات، اختلافات داخلى جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] و وضع جامعه روحانیت مبارز، سفر من به ترکمنستان و تاجیکستان، وضع ترکیه و احتمال سقوط دولت [نجمالدین] اربکان و حمایت پاکستان از طالبان و تأمین آب شرب تهران با توجه به خشکسالى و نیز [انتشار کتاب] خاطرات من [= عبور از بحران] صحبتکردیم.
9 اردیبهشت 1376
آقاى [سیدمحمد] موسوى خویینىها، [رییس مرکز تحقیقات استراتژیک و مدیرمسئول روزنامه سلام] آمد. از احتمال موضعگیرى رهبرى در انتخابات به نفع یک جریان و نیز از احتمال رد مصوبه مجلس در مورد حضور نماینده یا نامزدهاى انتخابات سر صندوقها از سوى شوراى نگهبان اظهار نگرانى کرد و نظر من را در مورد نحوه تبلیغاتشان خواست.
10 اردیبهشت 1376
آقاى [حسن] کامران و همسرش، خانم [نیره] اخوان، نماینده اصفهان آمدند و براى طرحهاى عمرانى استمداد کردند و از رفتار مخالفان خطى گله کردند و درباره رییسجمهور آینده نظرم را خواستند؛ گفتم بی نظرم.