نظم دهی حوزه های علمیه و روز آمدسازی برنامه های تحصیلی و تحقیقی و تبلیغی آن از اهداف مورد اهتمام علما و مدرسین روشن اندیشی بوده که در قرن اخیر پی گیر آن بوده اند. امام خمینی از عصر مرجعیت آیت الله بروجردی اقداماتی برای این هدف انجام داده که قرین توفیق نبوده است تا این که در فرصت پس از پیروزی انقلاب اسلامی آن آرمان مورد پی گیری قرار گرفت و برنامه های خاصی توسط مدرسین بزرگ حوزه علمیه قم برای سامان دادن امور حوزه به اجرا گذاشته شد. تأکید حضرت امام بر درون زا بودن این اقدامات حائز اهمیت و شایسته پی گیری مستمر می باشد.
پایگاه خبری جماران: در قرنی که هفته ها و روزهای پایانی آن در حال اتمام است و جهان اسلام و جوامع شیعی اتفاقات، حوادث و تحولات گوناگونی را از سر گذرانده و تجربه کرده اند، حوزه های علمیه شیعه که مرکز و مسئول اسلام شناسی و تبلیغ و ترویج معارف و احکام اسلام بوده نیز، برای خود تاریخ وقایع و اتفاقات و کارنامه ای دارد. حوزه علمیه قم به دست فقیه و زعیم خبیر آیت الله حائری یزدی(رضوان الله علیه) تجدید بنایی تأسیس گونه داشت و نتایج و ثمرات عینی و علمی این حوزه نه تنها در گستره ایران، که در جهان تأثیرگذار گردید. این حوزه در این دوره مدیریت ها و برنامه هایی متنوع را تجربه کرد، چنانکه در همین قرن در حوزه هزار ساله نجف برای سامان مندتر کردن و روز آمد شدن حوزه علمیه برای تحصیل ثمرات بهتر و بیشتر و توان پاسخگویی افزونتر به نیازها و پرسشها، نیز قدمهای ارزشمندی برداشته شده است.
شیخ عبدالکریم حائری در حالی که با تهدید سنگین رضاخانی مواجه و اساس حوزه علمیه را با خطر مواجه میدید، از نگاه اصلاحی و روز آمدسازی حوزه غافل نبود و مشخصاً برنامه تخصصی شدن فقه و فراگیری زبانهای خارجی توسط طلاب را مطرح کرد. گرچه این اندیشه سازنده تحقق نیافت! ولی در تلاش برای فراهم کردن زمینه لازم برای فراگیری علوم عقلی در کنار علوم نقلی و دعوت و استقبال از اساتیدی که به قم می آمدند و پذیرایی از آنها با آغوش باز، فی الجمله کامیاب بود، چنانکه تدریس و تحقیق فلسفه و عرفان در حاشیه فقه و اصول رونق نسبی داشت.
زمینه سازی و دعوت مصرانه از فقیه و زعیم بزرگ آیت الله بروجردی(قدس سره) برای این بود که بر بنیاد استوار مؤسس حوزه، قدمهای بزرگتر و مؤثرتری برداشته شود. امام خمینی و تعدادی دیگر از فضلا و اساتید بزرگ آن دوره تلاشهایی برای نظم بخشیدن به حوزه ها و ساماندهی آن، انجام دادند که متأسفانه چندان قرین توفیق نبود. اما فکر اصلاح و روزآمد کردن حوزه های علمیه چه در عرصه تحصیل و چه در ساحت تبلیغ و تبیین حقایق اسلامی، همچنان باقی و جدی بوده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(س)، شاگردان و یاران ایشان و اساتید و فضلای حوزه علمیه قم، مسئله سامان دهی و نظم بخشی و کارآمدتر کردن حوزه ها را پیگیری کردند که اولین نشانه آن در نامه پنجم اسفند 1359 آیت الله منتظری خطاب به حضرت امام و پاسخ ایشان ظاهر گردید. آیت الله منتظری خطاب به امام نوشتهاند:
«مدتی پیش حضوراً امور مربوط به حوزه علمیه قم و لزوم ایجاد نظم و رسیدگی به اوضاع درسی و اخلاقی و جریانات داخلی آن به عرض حضرتعالی رسید و رهنمودهایی فرمودید و بنا شد برای انجام این مسئولیت شورایی از فضلای مدرسین حوزه علمیه قم تشکیل شود. برحسب نظر حضرتعالی و مشورت و نظرخواهی از حضرت آیت الله العظمی آقای گلپایگانی ـ دامت برکاته ـ شورایی مرکب از آقایان حجج اسلام: راستی، کریمی، طاهر شمس، دوزدوزانی،صابری و افتخاری ـ دامت افاضاتهم ـ تشکیل گردید و قدمهای مؤثری تا حال برداشته اند. چنانچه رهنمودهای جدیدی دارید مرقوم فرمایید.»
حضرت امام ذیل نامه ایشان مرقوم داشتند:
«شورای مزبور کارهایی را که میخواهند انجام دهند، پس از نظرخواهی در امور مهمه از حضرت آیت الله گلپایگانی ـ دامت برکاته ـ مانعی ندارد. انشا الله موفق باشید.»(صحیفه امام، ج 14، ص 160)
با دقت در نامه ای که به حضرت امام نوشته شد و تحلیل مراحل و عناصر آن و نیز پاسخ ایشان به آن نامه، نکته های ارزشمندی برای اداره حوزه و بالندگی آن قابل استفاده میباشد.
اولاً یکی از اساتید طراز اول و شناخته شده به علم و فضل، با سابقه مبارزاتی و همراهی دائمی با نهضت امام خمینی، برای هدف مورد نظر با امام مشورت میکند و رهنمودهای ایشان را میشنود و ثانیاً در گام بعدی در عمل به یکی از رهنمودهای حضرت امام با مرجع منتفذ عصر آیت الله گلپایگانی نیز دیدار و گفتگو میکند و ثالثاً محصول این دیدارها ومشورتها و رهنمود زعمای حوزه، طرح ایجاد شورای مدیریت حوزه گردید و رابعا تشکیل وترکیب اعضای شورای مدیریت است که بیش از یک دهه وظیفه سنگین مدیریت حوزه را برعهده داشته است. توجه به روند کار و مسیری که طی کرده جالب و آموزنده میباشد.
سه نفر از اعضای این شورای فضلا و اساتید، نزدیک به حضرت امام و از شاگردان ایشان بوده اند، چنانکه سه تن از آنها نمایندگی آیتالله گلپایگانی را می نمودند و سه عضو دیگر به نمایندگی از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بودهاند.
اگر این حق و سهم مساوی حضرت امام با آیت الله گلپایگانی را با محبوبیت و مقبولیت و نفوذ کلمه فوق العاده ایشان در نظر بگیریم نتیجه ای جز احترام به عقل جمعی و ساماندهی درون زا برای حوزه ها استفاده نمیشود. معنای دیگر این سیره امام خمینی نفی و رد مدیریت آمرانه و دستوری میباشد و این در حالی است که ایشان از دهه بیست و در آغاز مرجعیت آیت الله بروجردی دارای فکر و طرح اصلاحی برای حوزه های علمیه برای هرچه کارآمدتر کردن و پاسخگو نمودن حوزه ها بوده است.
پاسخی که حضرت امام به نامه و گزارش آیت الله منتظری میدهد، مجدداً تأکید بر تصمیم گیری «پس از نظرخواهی در امور مهمه از حضرت آیت الله گلپایگانی» بوده است.
ایشان این دیدگاه مدیریت درون زا و مستقل حوزه ها را تا سالهای پایانی عمر شریف خود پیگیر و پایبند و بدان توصیه میکردند. در پیامی که به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر کرده متذکر شدند: «یکی از امور مهمی که مورد توجه بزرگان و علمای حوزه علمیه قم بوده است... ایجاد نظم و انضباط در حوزههاست... که به عهده همه خصوصاً فضلا و علما و مدرسین میباشد و با همکاری جدی همگان و با تأیید مراجع معظم میتواند جامه عمل پوشد.»(همان، ج 16، ص 46)
خوانندگان گرامی توجه دارند که ایشان در این پیام بر ایجاد نظم و انضباط در امور حوزه های علمیه تأکید دارند، ولی ساختاری که باید به این مهم اقدام کند، مرکب از عناصر و نیروهای داخل حوزه میباشد نه اراده یا عوامل بیرون از حوزه! بنابراین باید گفت فضلا و مدرسین درحوزهای علمیه همواره از ارکان اصلی و ستونهای استوار آن بوده اند که حلقه اتصال بدنه حوزه ها با زعما و مراجع عالی بوده اند.
همین خط فکری در وصیت نامه امام خمینی نیز توصیه شده است:
«وصیت اینجانب آن است که در همۀ اعصار خصوصاً در عصر حاضر که نقشه ها و توطئه ها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه ها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیم الشأن صرف وقت نموده و با برنامۀ دقیق صحیح حوزه ها را و خصوصاً حوزۀ علمیۀ قم و سایر حوزه های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند. »(همان، ج 21، ص 425)
تأکید بر محوریت «علمای اعلام و مدرسین محترم» در مناسبتهای دیگر نیز در بیان یا پیام حضرت امام تکرار شده که معنای آن این است که از نظر ایشان، نه تنها «علمای اعلام و مدرسین محترم» مخاطب توصیه ها میباشند که تنها اینان مجاز به انجام این مهم میباشند و مراکز یا افراد دیگری غیر از این بزرگان چنین حق و اجازهای را ندارند. ایشان حتی برای چگونگی برنامه تحصیلی و دیدگاه همه سو نگر در برنامه ریزی آموزشی حوزه ها و توجه به همه رشته های علوم اسلامی، مخاطب چنین خواسته ای را «علما و مدرسین محترم» حوزه ها میداند و میگوید:
«لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزه های فقهی و اصولی از طریقۀ مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود؛ و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. و البته در رشته های دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود.»(همان، ج 21، ص 426 ـ 425)
بنابر آنچه بیان شد نتیجه میگیریم که: حوزه مطلوب در اندیشه امام خمینی، حوزه ای است که توسط علما و مدرسین بزرگ به «خودسامانی» برسد و بر اساس نظمی از درون اداره شود و اراده های بیرون از حوزه ـ ولو خیرخواهانه ـ نتواند در سرنوشت این شجره هزار ساله تأثیرگذار باشد و البته با تکیه بر منبع سرشار و همیشه جوشنده قرآن و عترت و به کار بستن شیوه و روش علمی سلف صالح در تحصیل و تحقیق و عدم تخطی از روش تحقیق ریشه دار و تجربه شده و امتحان پس داده حوزه ها؛ تا اجتهادی روز آمد و پاسخگو و عالمانی مهذب و خدمتگزار به جامعه عرضه نماید.