شورای نگهبان تا آن روز که نتواند «مستندات ضابطه مندی برای عملکرد خود» ارائه دهد و تنها با این استدلال که «نتوانستیم احراز کنیم»، به بررسی صلاحیت ها بپردازد، نه تنها در «ذهنیت جامعه غیر همسو» محکوم است، بلکه حتی دوستان و همراهانش را نیز مجاب نمی کند و انها نیز به این شورا تنها به عنوان «جاده صاف کن مطامع خود» می نگرند.
پایگاه خبری جماران: مدت ها بود که دیگر دلم نمی خواست درباره مسایل سیاسی و حتی اجتماعی بنویسم. اما وقتی روز گذشته در خبرها خواندم که آقای دکتر کدخدایی درباره نقش شورای نگهبان در افت مشارکت مردم فرموده بودند که شورای نگهبان تنها یک درصد در پایین آمدن مشارکت نقش داشته است و هم چنین اضافه کرده بودند که اگر شورای نگهبان نباشد مردم ممکن است به قاتل رأی دهند، خواستم فقط از سخنگوی شورای نگهبان چند سوال را بپرسم و استنباط خود را درباره نظر ایشان مطرح کنم.
سوال اول آنکه ایشان از کجا به عدد یک درصد رسیده اند؟ آیا نظر سنجی دقیق و علمی در میان است؟ اگر چنین است آن را ارائه دهند. و الا به نظر من نقش شورای نگهبان در افت مشارکت سیاسی مردم باید به عنوان برجسته ترین عامل به حساب آید.
البته اشکال اصلی در کارنامه شورای نگهبان از دو ناحیه قابل بررسی است. یکی برخوردهای سلیقگی که تحت عنوان «احراز صلاحیت» بدون توجه به «استنادات قانونی» و تنها بر اساس «احساس فردی از تکلیف » مطرح می شود. ودیگری بی نیازی از توضیح عملکرد خود به مردم.
شورای نگهبان تا آن روز که نتواند «مستندات ضابطه مندی برای عملکرد خود» ارائه دهد و تنها با این استدلال که «نتوانستیم احراز کنیم»، به بررسی صلاحیت ها بپردازد، نه تنها در «ذهنیت جامعه غیر همسو» محکوم است، بلکه حتی دوستان و همراهانش را نیز مجاب نمی کند و انها نیز به این شورا تنها به عنوان «جاده صاف کن مطامع خود» می نگرند.
و این شورا تا نتواند «رو در رو به مردم» بابت رفتار های خود پاسخگو باشد و با این استدلال که «به خدا پاسخگو هستیم و بس»، مشی کند ،بزرگترین مانع در پیش روی مشارکت حداکثری است.
اما سوال دوم آنکه آیا واقعا ایشان معتقد است تنها قاتل ها را رد صلاحیت کرده است؟ من بعید می دانم ایشان چنین عقیده ای داشته باشد و به نظرم ایشان این مورد را به عنوان مثال مطرح کرده است. اما ایشان بهتر می داند که این بزرگترین مغالطه در این زمینه است. چراکه انتقاد ها به رفتار شورای نگهبان در این مورد نیست که ایشان قاتل ها و معنادها را رد صلاحیت کرده اند. بلکه سوال در آن است که چرا بزرگان سیاسی کشور مثل آیت الله هاشمی رفسنجانی و دکتر احمدی نژاد و یادگار امام و دکتر مطهری و صدها شخصیت برجسته که سلامت مالی و اخلاقی و قانونی کاملی دارند را تأیید نکرده است.
امید است ایشان به این دو سؤال پاسخ دهند.