سفیر سابق ایران در تونس گفت: رفتار دکتر فیرحی سراسر اخلاقی و آمیخته با متانت و ادب و وقار بود. واقعاً ایشان مجسمه فضیلت و فضیلت مجسم بود. ایشان بسیار انسان فضیلتمداری بود و هیچ رفتار سخیفی و سستی از ایشان مشاهده نشد.
سفیر سابق ایران در تونس با بیان اینکه مرحوم فیرحی به سیاست به عنوان یک امر کاملاً حرفهای نگاه میکرد، گفت: من حیث المجموع رفتار ایشان سراسر اخلاقی و آمیخته با متانت و ادب و وقار بود. واقعاً دکتر فیرحی مجسمه فضیلت و فضیلت مجسم بود. ایشان بسیار انسان فضیلتمداری بود و هیچ رفتار سخیفی و سستی از ایشان مشاهده نشد.
مشروح گفت و گوی حریم امام با حجت الاسلام و المسلمین مصطفی بروجردی را در ادامه می خوانید:
موضوع گفتوگوی ما درباره شخصیت و اندیشههای مرحوم استاد دکتر فیرحی است. رحلت ایشان را به شما که دوست و همکار بودید، تسلیت عرض میکنیم. در ابتدا به معرفی و توصیف این شخصیت جلیلالقدر و متفکر فرهیخته بپردازید.
بنده هم درگذشت این متفکر اندیشمند و انسان والامقام و اخلاقمدار را خدمت همه علاقهمندان، دانشجویان، اساتید و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم.
رحلت استاد فیرحی، حادثه غمباری است. امیدوارم خداوند متعال روح پرفتوح ایشان را با اولیای طاهرین محشور کند. مرحوم دکتر فیرحی انسان خودساختهای بود که به لحاظ فکری، مسیر خوبی را در حال طی کردن بود. انصافاً شخصیت متفکر عمیق و دقیقی بود. کارهایی که در حوزههای اندیشه سیاسی اسلام عرضه کرد و بحث حکمرانی اسلامی و شرح و بسط بعضی از آثار و تنبیه الامه و تنزیه المله مرحوم میرزای نائینی و سایر کارهایی که عرضه کرده، نشان دهنده عمق اندیشههای اوست. انسانی بود که روز به روز در حال درخشش بیشتر بود. بسیار فکر میکرد و پخته و سنجیده سخن میگفت و بسیار پیراسته مینوشت و واقعاً در چنین دورانی وجود شخصیتی مثل او کیمیا است. همه ما امیدوار بودیم که در سالهای آینده شاهد آثار بیشتر و بهتر و عمیقتر باشیم. به هر حال ثلمهای بود که به حوزههای علمیه و دانشگاهها وارد آمد و بعید است که به این زودی جای خالی این ثلمه و فقدان پر بشود. آشنایی من با آن مرحوم تقریباً از دو دهه پیش بود که به همراه دو تن از عزیزان برای شرکت در کنفرانسی سفری به ایتالیا داشتیم. فرصت خوبی بود در آنجا که با همدیگر گفتوگوهای طولانی را داشته باشیم و بعد از آن هم گاهی همدیگر را میدیدیم و صحبتهایی با هم داشتیم. تا اینکه حدود یک سال و نیم پیش من از مأموریت تونس به میهن اسلامی مراجعه کردم. در آن موقع هر دو به همراه وزیر محترم امور خارجه و تعدادی از اساتید دانشگاه و مسئولین وزارت خارجه، عضو جلسهای بودیم. در ارتباط با مسائل راهبردی سیاست خارجه تقریباً هر ماه دو بار جلسهای تشکیل میشد و حضور ایشان در آنجا بسیار مفید و مؤثر بود. کم سخن میگفت؛ اما سخن بهجا میگفت. تحلیلهایی که از تحولات جهان اسلام و مسائلی که در سیاست خارجه با آن مواجه هستیم، ارائه میداد. پیشنهادهایی برای سیاست خارجه ارائه میکرد کاملاً از روی فکر بود. احساسی سخن نمیگفت و تحت تأثیر جو قرار نمیگرفت. این مشاهدات بنده از شخصیت ایشان در طول این یک سال و نیم پیش بود. مدتی با وی مأنوس بودم و تقریباً در ماه چند باری همدیگر را میدیدیم و چند ساعتی با همدیگر گفتوگو میکردیم.
نظرتان درباره آثار قلمی استاد فیرحی چیست و آثارشان چه ویژگیهای ممتازی دارد؟
آثاری که از ایشان به جای مانده در حوزههای مختلف اندیشه اسلامی، انصافاً آثار بسیار مفیدی است. بدون تردید رفرنس بسیار مناسبی است که دانشجویان در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در حوزه اندیشه سیاسی اسلامی و در مباحث فقه سیاسی میتوانند از آن بهره ببرند. انصافاً آثار بسیار قابل استفادهای است. من چون با دانشجویانی که در این حوزهها هستند سروکار دارم، میبینم که در آثار خودشان به کتابهای ایشان بسیار ارجاع میدهند و این نشاندهنده این است که در حیات خودش هم جای پای خودش را در میان پژوهشگران به خوبی باز کرده بود.
آنچه در آثار ایشان هویداست، این است که پراکندگی ندارد. در حوزه اندیشه سیاسی که تخصص اصلی ایشان بود و در اندیشه سیاسی به تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام و در ایران معاصر میپرداخت و مسائل را ریشهای ملاحظه میکرد. این خیلی مهم است. آثاری که ایشان دارند، مثل آن کتاب فقه و سیاست در ایران معاصر که در ارتباط با تحولات حکومتداری و فقه حکومت اسلامی است یا فقه و حکمرانی حزبی یا کتاب دیگر ایشان با عنوان در آستانه تجدد در شرح تنبیه الامه و تنزیه المله مرحوم میرزای نائینی و... کاملاً نشان میدهد که ایشان پراکنده کار نبود و فقط در حیطهای که به حوزه مطالعات تخصصی خودش مرتبط بود قلم میزد و سعی میکرد عمیق بنویسد. این نشاندهنده این است که مسیر خودش را پیدا کرده بود. در واقع مثل کسانی نبود که در زمینههای مختلف مینویسند، اما ردپایی از خودشان به جای نمیگذارند. آن کارهایی که ایشان انجام داد کاملاً صبغه تخصصی در حوزه فقه سیاسی داشت و مخصوصاً فقه سیاسی معاصر داشت و از این جهت به نظرم یک خط خوبی را دنبال میکرد.
وجه تمایز استاد فیرحی نسبت به سایر متفکران معاصر در حوزه اندیشه سیاسی را در چه میبینید؟
بهطور قطع مرحوم استاد دکتر فیرحی انسان اندیشمندی بود و به مسائل کاملاً میاندیشید و در انتخاب خط سیاسی گرایشهای وی به کسانی بود که مسائل را عمیق میبینند و احساسی به امور نگاه نمیکنند. به سیاست به عنوان یک امر کاملاً حرفهای نگاه میکنند. ویژگی مهم ایشان این بود که به سیاست به عنوان یک دانش نگاه میکرد. کسی که میخواهد وارد این حوزه بشود، باید زمینههای لازم را کسب کرده باشد و باید مطالعات عمیق داشته باشد. باید فهم خوبی از تاریخ و تاریخ سیاسی و تاریخ معاصر کشور خودش داشته باشد و جهان و منطقه را بشناسد. این از این جهت کاملاً مشخص بود که در این آشفتهبازار سیاستی که امروزه کشور ما با آن مواجه هست، در جایی از نقطه میتواند قرار بگیرد و گرایش داشته باشد. لذا هر چند ایشان وارد بازهای حزبی نمیشد، اما خط فکری و سیاسیاش کاملاً مشخص بود.
نکتهای در بیانات خود فرمودید که برای ما و خوانندگان نشریه حریم امام جالب به نظر میآید و آن حضور استاد فیرحی در جلسات مسئولان وزارت امور خارجه است. مایلیم که در این باره بیشتر از شما بشنویم و نقش ایشان در آن جلسات را توضیح دهید.
دکتر ظریف از زمانی که مسئولیت وزارت امور خارجه را به عهده گرفت، به خاطر نگرش علمی که به حوزه روابط بینالملل و امور خارجه داشت، ابتکاری به خرج داد. در واقع ایشان مبتکر برگزاری جلساتی بود که این جلسات ترکیبی از مسئولان سابق و فعلی وزارت امور خارجه است. علاوه بر این تعداد، شخصیتهای دانشگاهی و صاحبان فکر و اندیشه هم فارغ از گرایشهای سیاسیشان به این جلسات دعوت میشدند. عدهای از اساتیدی که به عنوان اندیشمند در دانشگاه مطرح هستند و به مسائل سیاست خارجی عمیق نگاه میکنند، فارغ از اینکه چه گرایش حزبی و سیاسی دارند، در جلسات حضور پیدا میکردند. این جلسات حدود 45 الی 50 نفر عضو دارد. تعدادی از اینها از اساتید برجسته دانشگاههای تهران هستند. به اعتبار اینکه صاحب فکر و اندیشه هستند، و میتوانند با پیشنهادهای خودشان کمکی در حل معضلات سیاست خارجه داشته باشند، این جلسات تشکیل میشد و این ابتکار جناب آقای دکتر ظریف است. حتی در همین دوران کرونا هم کمابیش استمرار و ادامه داشت و افراد در جلسات حضور مییافتند و دیدگاههای خودشان را مطرح میکردند. جلسه کاملاً با تضارب آرا بود و جلسه بسیار محترمانه بود؛ اما افراد با شجاعت کامل دیدگاههای خودشان را مطرح میکردند. جناب آقای دکتر فیرحی هم به اعتبار اینکه استاد دانشگاه تهران بود در رشته علوم سیاسی و دارای آثار ارزشمندی بود، به این جلسات دعوت میشد. مباحث مطرح در جلسات بسیار متنوع بود؛ اما آن مباحثی که ایشان گمان میکرد تخصص دارد و میتواند تحلیلی ارائه کند و راهکاری پیشنهاد بدهد و نکتهای مطرح سازد با شجاعت و با ادب کامل دیدگاههای علمی و تحلیلی خودش را مطرح میکرد و جناب دکتر ظریف هم واقعاً از این جلسات استفاده میبرد و خودشان هم بر این نکته اذعان میکردند. افراد از گرایشهای مختلف سیاسی و کسانی که اهل فکر و اندیشه بودند در این جلسه حضور داشتند و دیدگاههای خودشان را مطرح میکردند.
یکی از خصوصیات بارز مرحوم استاد فیرحی جرأت نقد اندیشهها بود. در یک جا اشاره کرده که اندیشههای حضرت امام هم باید نقد و مورد بررسی قرار بگیرد. در عین حال ایشان خود را متعهد به انقلاب و نظام میدانست و هیچگاه خود را خارج از این چارچوب نمیدید و معتقد بود که میتوان در حین تعهد به نظام، ناقد هم بود. ارزیابی شما در خصوص این ویژگی چیست؟
انسان دانشمند علیالقاعده سعی میکند در مسائل حوزه تخصصی خودش مقلد نباشد. کسی که عالم به هر حوزهای هست، علیالقاعده در آن حوزه خودش را صاحبنظر میداند و اگر احیاناً دیدگاههایی با دیدگاه او معارض باشد، تلاش میکند به شکل علمی و با رعایت تمام جوانب ادب علمی آن دیدگاهها را نقد کند. این اختصاص به دیدگاههای امام رحمهالله علیه نداشت. استاد فیرحی بهطور طبیعی با هر اندیشهای که مواجه میشد، آن روحیه علمی را حفظ میکرد و روحیه علمی ایجاب میکند همانطور که امام قدس سره در ارتباط با مسائل فقهی و اصولی و فلسفی و عرفانی ضمن احاطهای که به دیدگاههای فقها و اصولیون و علمای دیگر داشت، همواره دارای این روحیه علمی بود و آن را حفظ میکرد. خود آثار امام هم مشحون از نقد علمی، نسبت به اساتید خود و بزرگان فقه و اصول هست؛ بهطور طبیعی حوزههای علمیه این سبک و سیاق را دارند و ایشان هم که تربیت شده حوزه علمیه بود با همین منش و روش با افراد و دیدگاههای علمی مواجه میشد و اگر نقد تحلیلی به نظریه و دیدگاهی داشت آن را با رعایت اصول علمی و ادب نقد مطرح میکرد. این منش و روش در آثار ایشان کاملاً مشهود است. احیاناً جهات ضعف یا قوت آن اندیشه را مطرح میکرد. گمان میکنم که این سنت علمی، در حوزههای علمیه، سنت ریشهداری است و تا حدودی در دانشگاهها چنین است. کسانی که اهل علم هستند در مسائل مورد اجتهاد خودشان تقلید نمیکنند و سعی میکنند که مجتهدانه با مسائل مواجه بشوند. استاد فیرحی هم همین سنت را در پیش گرفته بود.
با توجه به اینکه حضرتعالی سالها سفیر بودید و تجربیات فراوانی در حوزه سیاست خارجی دارید، برای ما بفرمایید که وجود شخصیتهایی مانند مرحوم دکتر فیرحی چقدر میتوانند برای کشور و نظام مفید و مؤثر باشند؟
به هر حال اینها سرمایههای علمی کشور هستند و ما از این سرمایهها کم و بیش داریم. عقل سیاسی و عقل مدیریتی و تدبیر حکمرانی اقتضا میکند از همه ظرفیتهایی که در کشور هست، در هر حوزهای که هست به خوبی استفاده کنیم؛ چون معلوم نیست که اجل تا چه وقت فرصت میدهد، این سرمایهها مورد بهرهبرداری قرار بگیرند. انصافاً ایشان هم در این سالهایی که عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران بود، خوش درخشید و اندیشههایش به خوبی مورد استفاده و بهرهبرداری قرار گرفت. امیدواریم که نظام و کشور از بقیه سرمایههایی که در جای جای نهادها و دستگاههای اجرایی و علمی هستند، بتواند استفاده کند و این سرمایهها مورد بهرهبرداری حداکثری و در خدمت اهداف والای کشور و اسلام قرار بگیرند.
در پایان اگر نکته خاصی درباره شخصیت و اندیشههای مرحوم استاد دکتر فیرحی باقی مانده آن را به عنوان حسن ختام گفتوگو بیان بفرمایید.
من حیث المجموع رفتار ایشان سراسر اخلاقی و آمیخته با متانت و ادب و وقار بود. واقعاً دکتر فیرحی مجسمه فضیلت و فضیلت مجسم بود. در پیام تسلیت خود از همین تعبیر استفاده کردم. ایشان بسیار انسان فضیلتمداری بود و هیچ رفتار سخیفی و سستی از ایشان مشاهده نشد. در جلسات فراوانی با ایشان همراه بودم. در بیان دیدگاهها و تحلیلهای خود نهایت ادب و احترام را رعایت میکرد و بسیار انسان فرزانه و فرهیخته بود. واقعاً درگذشت ایشان بسیار من را رنج داد. امیدوارم به حق محمد و آل محمد، خداوند روح پاک و مطهر ایشان با اولیای طاهرینش محشور کند و به خانواده و بستگان و دانشجویان و همکارانش صبر و اجر عنایت فرماید.