پایگاه خبری جماران: علی رغم اینکه امام خمینی(س) در وصیتنامه و موارد دیگر، نیروهای نظامی را از حضور در بازی های سیاسی منع فرموده اند، از اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری که سیداحمد مدنی به عنوانی یک عضو ارتش وارد این عرصه شد، معمولا اشخاص نظامی شانس خود را برای حضور در قامت رئیس جمهور ایران امتحان کرده اند که علی شمخانی، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف از جمله آنها هستند.
اما اخیرا یکی از نمایندگان دهمین دوره مجلس شورای اسلامی اظهار نظر عجیبی داشته مبنی بر اینکه با توجه به شرایط حال حاضر کشور، رئیس جمهور نظامی سریع تر و قاطع تر می تواند کار را پیش ببرد. البته موضوع به همین اظهار نظر ختم نمی شود و حتی برخی از چهره های نظامی از جمله سردار حسین دهقان تلویحا از حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده خبر داده است.
بر این اساس با سردار سیدعلی صنیع خانی گفت و گویی داشته ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
نظر شما در خصوص حضور نظامیان در انتخابات چیست؟ این امر چه فرصت ها و تهدیداتی می تواند در پی داشته باشد؟
با توجه به اینکه سپاه در عرصه های مختلفی از دوران دفاع مقدس و دوران سازندگی و بعد توسعه پیدا کردن سازندگی ها در کشور حضور داشته، در اذهان مردم وقتی می گویند نظامیان، «سپاهی ها» تداعی می شود.
هرکسی اگر شایستگی ورود در هر عرصه ای را داشته باشد فی نفسه هیچ مشکلی ندارد. اگر توانایی داشته باشد و بتواند اقبال عمومی را به سمت خودش جمع کند هیچ عیبی ندارد. اما اولین شرطش این است که شایسته تر از دیگران باشد و دوم اینکه رأی اکثریت مردم را داشته باشد.
یعنی نظر شما در این حوزه متفاوت از قانون اساسی است؟
در این نظر مغایرتی با قانون اساسی مشاهده نمی شود. هر فردی که بتواند رأی اکثریت مردم را بیاورد، فرقی ندارد قبل از آن معلم باشد و یا سپاهی باشد، مهم تأمین نظر اکثریت رأی دهندگان است. آراء 10 میلیون باشد و یا چهل میلیون؛ با هر میزان رای رئیس جمهور خواهد شد. این یک نکته کلی است. چون افرادی که ورود می کنند می گویند هیچ منع قانونی نداریم. اگر منع قانون اساسی داشته باشند اصلا امکان پذیر نیست. اما نمونه هایی چون حضور آقایان محسن رضایی، علی شمخانی و قالیباف شاهدی بر این مدعاست.
سپاهی ها بیشتر از هر باید به فکر حیثیت و بالندگی سپاه باشند
اما قبل از این، ما سپاهی ها بیشتر از هر چیز باید به فکر حیثیت و بالندگی سپاه باشیم. از نظر من هر سپاهی زمانی باید تصمیم بگیرد از سپاه خارج و مسئولیت دیگری را قبول کند که خیالش از داخل سپاه راحت باشد. سپاه متعلق به عده خاصی نیست. متعلق به همه مردم است. اگر احساس بالندگی سپاه در اذهان اکثریت مردم بود، آن موقع یک سپاهی خیالش راحت است که سپاه روی ریل افتاده و راه پیشرفت را طی می کند. آن موقع می تواند سپاه را ترک و پذیرای مسئولیت دیگری باشد.
در حال حاضر آیا سپاه توانسته انتظارات امام و رهبری از فرماندهان را پاسخگو باشد؟! وقتی که در جمع فرماندهان به حضور ایشان می رسیدیم، بایدها و نبایدهایی را مطرح و انتظاراتشان را از سپاه و سپاهیان متذکر می شدند. همه آن اوامر و توصیه ها در کتاب هایی جمع آوری و ثبت شده است. موارد خیلی زیادی است که ما نتوانسته ایم تأمین کننده انتظارات امام و رهبری باشیم.
من یک زمانی آمار 200 هزار نفر ورود سالانه سرباز به تشکیلات سپاه را داشتم. اگر ما هر سال می توانستیم 200 هزار نفر از جوانانی که مرد زندگی شده اند را دلباخته این نظام کرده و تربیت کنیم نباید هیچ غصه ای می داشتیم. ما تا کنون حداقل باید 10 میلیون نفر چنین جوانانی را تربیت کرده باشیم. ارتش هم همین است. در صورتی که این اتفاق نیفتاده است. ببینیم کسانی که سرباز سپاه بوده اند الآن چه وضعیتی در جامعه ما دارند؟ اگر من به عنوان فرمانده، بر دل پرسنل خودم رهبری می کردم وضعیت غیر از این می بود. تربیت این جوانان قطعا با بیان شرعیات و امر و نهی های مرسوم توسط مسئولین حوزه نمایندگی و فرماندهی محقق نمی گردد، رفتار و کردار فرماندهان بهترین بستر تحقق این مهم است و تا رسیدن به این مقصود راهی طولانی در پیش داریم.
فرماندهان باید طبق توصیه رهبری، جایگاه فرماندهی خود را به جایگاه رهبری ارتقا دهند؛ آنگاه بر دل ها نفوذ خواهند داشت و تبعیت زیر مجموعه شان فراتر از قوانین عرفی نظامی خواهد بود و ما این را در دوران دفاع مقدس در فرماندهانی چون مهدی باکری، حسین خرازی ، ابراهیم همت و ... مشاهده و در این اواخر در شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید حسن تهرانی مقدم دیده ایم.
شما از زاویه دید سپاه بحث را جلو بردید. به نظر شما حاکمیت و مردم چه نظری در خصوص حضور نظامیان در عرصه کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری دارند؟ آیا اقبالی به این موضوع دارند؟
این چیزی نیست که من بگویم . در جامعه ما ملموس است. کسی از محسن رضایی بالاتر نداشتیم که فرمانده کل سپاه بوده است. اقبال مردم به او چقدر بود؟ اقبال مردم به شمخانی و قالیباف چقدر بود؟
رئیس جمهور نباید با پشتوانه رأی اندک مسئولیت اجرایی کشور را بر عهده بگیرد
ممکن است در صورت حضور حداقلی مردم این اتفاق بیفتد. همانگونه که مجلس یازدهم با مشارکت پایین مردم شکل گرفت. اما رئیس جمهور نباید با چنین پشتوانه اندکی مسئولیت اجرایی کشور را بر عهده گیرد. ما بحث اعتبار بین المللی هم داریم و باید رئیس جمهور از اقبال عمومی مردم برخوردار باشد.
ما نمی توانیم دور از مردم باشیم و خودمان را بی نیاز از آن ها بدانیم. مواردی هست که مردم باید به کمک دولت بیایند. اگر دولتی جدای از اکثریت مردم روی کار بیاید، بعید می دانم که بتواند موفق شود. می شود با زور و سرنیزه مملکت را اداره کرد؟! رئیس دولت هم باید بر دل های مردم حکومت کند. اگر مردم حمایت نکنند کار درست نمی شود.
اگر سپاه بخواهد در کنار مردم باشد باید در کنار رئیس جمهور باشد
نکته ای که می خواهم بگویم این است که سپاه متعلق به مردم است و رئیس جمهور کسی است که باید این مملکت را اداره کند. اگر سپاه بخواهد در کنار مردم باشد باید در کنار رئیس جمهور باشد. اگر سپاه در کنار هر رئیس جمهوری با هر سلیقه ای باشد، مملکت درست می شود. در زمان آقای هاشمی رفسنجانی جنگ تمام شده بود و سپاه امکانات وسیعی برای سازندگی داشت. اگر تجهیزات را به پادگان ها می بردند مستهلک می شد و نیروهای آنها هم از کار می افتادند. بهترین کار این بود که به کار سازندگی وارد شده و در آن زمان بیشترین خدمت را هم کردند.
ما باید سپاه را اینچنین ببینیم؛ قدرتی در کنار دولت و برای کمک به دولت، نه مچ گیری از دولت. در کنار دولت با هم یکی شوند و هر جایی که نیاز به کمک سپاه بود، کمک کند.
واکنش سردار صنیع خانی به ترور شهید فخری زاده
در روزهای اخیر اتفاق خیلی بدی افتاد و یکی از دانشمندان دلسوز کشور یعنی دکتر محسن فخری زاده را از دست دادیم. چه کسی باید از ایشان محافظت می کرد؟ چه کسی باید سرنخ ها را می دید و اجازه نمی داد که این اتفاق بیفتد؟ آیا اگر الان پیدا کنیم چه کسانی مرتکب این فاجعه شده و از کجا دستور گرفته اند، جای خالی این شهید پر می شود؟!
اگر در زمانی که آقای احمدی نژاد وزارت اطلاعات را از هم پاشاند و بهترین و توانمندترین نیروهای مجرب آنجا را کنار گذاشت، سپاه با این کار مخالفت می کرد با عملکرد بسیار چشمگیرتری مواجه می بودیم. شما فکر نکنید انجام یک ترور کار یکی دو نفر است. در این عملیات و در عقبه آن شبکه ای برنامه ریزی و سازماندهی تروریست ها را بر عهده داشته است.
بحث نفوذ چیزی نیست که کسی آن را کتمان کند
یعنی شما هم با این قضیه نفوذ، موافق هستید؟
چه کسی راجع به این موضوع شک دارد؟! بحث نفوذ چیزی نیست که کسی آن را کتمان کند. نفوذ هست و دشمن می خواهد با نفوذ به ما ضربه بزند. چه کسی باید در مقابل آنها بایستد؟ این ما هستیم که کوتاهی کردیم و از همه توانمان استفاده نکردیم. اگر از همه توانمان استفاده کرده بودیم قطعا این اتفاق نمی افتاد. اگر به فکر نیفتیم این آخرین مورد هم نخواهد بود. باید همه در کنار هم باشیم و سپاه هم به وزارت اطلاعات کمک کند و نگذاریم که چنین اتفاقاتی بیفتد. از نیروهای خوبی که در اطلاعات تجربه داشته اند استفاده کنیم و آنها را برگردانیم. چنین نیست که ما ناتوان باشیم و الآن هم خیلی افراد توانا داریم. سرنخ گرفتن کار راحتی است اما جلوگیری کردن از چنین فجایعی کار کوچکی نیست و باید همه وارد شوند.
واکنشی که نیروهای نظامی و امنیتی ما می توانند در مقابل این ترورها داشته باشند چیست؟
من به این مسائل ورود نمی کنم. اما می گویم هر کاری کنیم دیگر قاسم سلیمانی و محسن فخری زاده زنده نمی شوند. بحث من این است که نباید می گذاشتیم این اتفاق بیفتد. وقتی که مقامات اسرائیلی از فخری زاده اسم می برند باید بفهمیم که مواظب فخری زاده باشیم. باید پیگیری کنیم که این اتفاقات نیفتد. نگذاریم که آنها جرأت کنند شبکه خود را گسترده کرده و چنین اتفاقاتی رخ دهد.
احمدی نژاد با حمایت، رئیس جمهور شد
آیا مطلب دیگری در مورد انتخابات دارید که بخواهید بیان کنید؟
نکته دیگر در خصوص انتخابات این است که آقای احمدی نژاد با حمایت، رئیس جمهور شد. سال 84 بنا بود که آقای قالیباف باشد. دیدند که اقبال مردم به احمدی نژاد بیشتر است، برای اینکه آقای هاشمی رئیس جمهور نشود از قالیباف عبور کردند و پشت احمدی نژاد قرار گرفتند و احمدی نژاد رئیس جمهور شد. همین احمدی نژاد به سپاه و مملکت لطمه زد.
اگر یکی از فرماندهان سپاه رئیس جمهور شود، همه نقاط ضعف او به سپاه بر می گردد/ نباید بگذاریم چنین اتفاقی بیفتد
اما اگر حالا یکی از فرماندهان سپاه رئیس جمهور شود، همه نقاط ضعف او به سپاه بر می گردد و نباید ما بگذاریم که این اتفاق بیفتد و نباید بگذاریم که سپاه لطمه بخورد. نباید جایگاه سپاه را پایین بیاوریم. جایگاه سپاه بالاتر از رئیس جمهور است. اگر سپاه از جایگاه خدمت رسانی به مردم کنار برود و رقیب هرکس شود خودش را پایین آورده است. نباید این اتفاق بیفتد و متأسفانه شده است.
ائمه جمعه و سپاه باید فراتر از دسته های سیاسی باشند
با توجه به اینکه حضرت امام در وصیت نامه و جاهای دیگر صراحتا نظامیان را از حضور در بازی های سیاسی منع کرده اند به نظر شما حضور نظامیان در انتخابات چه نسبتی با تفکر امام دارد؟
امام فراتر از همه گروه ها و دسته ها بود و در رأس هرم نظام قرار داشت و از دو گروه انتظار داشت که در بالاترین نقطه قرار بگیرند که یکی ائمه جمعه و دیگری سپاه بود. یعنی این دو گروه باید فراتر از دسته های سیاسی باشند. اگر در یک گروه قرار بگیرند، خود به خود جمع زیادی را از دست داده اند. امام نمی خواست این اتفاق بیفتد.
من به عنوان یک سپاهی می گویم اصلا سپاه نباید اجازه بدهد که یک نفر پاسدار به این عرصه ورود کند. سپاه باید جایگاه خودش را حفظ کند و حامی همه گروه های درون نظام باشد. ائمه جمعه هم باید اینگونه باشند. امام آنها را از طرفداری و رفتن داخل گروه های سیاسی منع کرده اند.
چقدر با این ایده که تشکیل دولت نظامی می تواند کارها را قاطع تر و سریع تر پیش ببرد موافق هستید؟ چقدر آن را عملی می دانید؟
موافق نیستم . اگر سپاه اجازه دهد مردم خود شایسته ترین فرد را انتخاب کنند و سپس از منتخب مردم حمایت نماید در این صورت جایگاه سپاه هم بالا می رود. در مملکت قحط الرجال نیست. یعنی واقعا در این مملکت به جز نظامیان کسی را نداریم که بتواند رئیس جمهور شود و شایستگی های لازم را داشته باشد؟! فراوان داریم. حرف من این است که سپاه به جای اینکه رقیب ریاست جمهوری باشد، حامی آنها قرار بگیرد. در این صورت جایگاه خود سپاه هم بالاتر می رود.
قدرت سپاه از مردم است و باید در راه مردم خرج شود
قدرت سپاه از مردم است و باید در راه مردم خرج شود. اگر رئیس جمهور موفق شود، مردم آرامش و آسایش پیدا می کنند.
تصاحب جایگاه ریاست جمهوری توسط سپاه اشتباه و غیر قابل پذیرش است
وقتی قدرت نظامی و سیاسی در یک نفر جمع شود چه آسیبی در پی دارد؟
پذیرش مسئولیت ریاست جمهوری توسط یک پاسدار اگر به معنی تصاحب جایگاه ریاست جمهوری توسط سپاه است این هم اشتباه است و هم غیر قابل پذیرش. این مطلب همان نگرانی هایی را در بردارد که بسیاری از صاحب نظران نظام دغدغه آن را دارند و مغایر تأکیدات حضرت امام(س) است که در وصیت نامه خود آورده اند:
«وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام ، عدم دخول نظامی در احزاب و گروه ها و جبهه ها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازی های سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بی اشکال به تباهی کشیده می شوند ـ و یا در بازی های سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.»