حجت الاسلام و المسلمین علمالهدی امام جمعه مشهد گفت: «در چنین وضعیتی که فضای مجازی مدیریت نمیشود، ]وجود[ اسباب و ابزار ورود به فضای مجازی حتی در اقصی نقاط کشور که با فرهنگهای بومی دینی انس گرفتهاند، به ضرر اسلام، انقلاب و نظام هست».
به گزارش جماران؛ وب سایت علمالهدی در بیست و هفتمین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، خطبه های امروز امام جمعه مشهد را منتشر کرد.
الحمدالله، اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) (علیهالسلام) علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین هم حجج الله علی الخلق اجمعین.
اللهم صل وسلم علی عبدک و حبیبک و رسولک محمد سیدالاولین و الآخرین و علی عترته الهداة المعصومین سیما علی امام المنتظر المهدی روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه.
عبادالله، اوصیکم و نفسی باتقوالله
همه شما برادران، خواهران و خودم را به تقوای الهی سفارش میکنم.
وارد کردن تهدید به جوامع، مشکلی است که با جریان استکبار داریم، تز تبدیل تهدید به فرصت بهعنوان یک مسئله بسیار قابل توجه هست.
آن روزی که وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) به شهادت رسیدند و یارانشان شهید شدند، دشمن از جریان اسارت اهل البیت (علیهمالسلام) میخواست بهعنوان یک امتیاز استفاده کند، این نبود که آن عناد، دشمنی و برخورد عدوانه خودشان را بخواهند نسبت به عزیزان سیدالشهدا (علیهالسلام) اجرا کنند، البته انتقامها و کینهها نسبت به پیغمبر اکرم و عزیزان پیغمبر در سینهها وجود داشت و فکر میکردند که عداوتهای گذشتهای که در جریان جنگ بدر و احد بوده است و همچنین مسائلی که در نهروان و صفین به وجود آمده، با اعمال جنایت و ظلم نسبت به عزیزان پیغمبر و اهل بیت (علیهالسلام) امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اجرا کنند.
هدف دشمن برای تحقیر پیغمبر (صلواتالله علیه) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
غیر از این آنان در مقام به دست گرفتن یک برند و امتیاز سیاسی از اسارت اهل البیت (علیهمالسلام) بودند، هدفشان از اسارت اهل بیت (علیهالسلام)، تحقیر خود پیغمبر و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود، مولایی که عُتْبَه و شَیبَه کشته است در جنگ بدر و امیرالمؤمنینی که در غزوه بدر، تمام رؤسای قریش و شجعان مکه، 70 نفر به خاک افتادهاند که 35 نفرشان مستقیم به دست مولا از بین رفتند و در 35 نفر دیگر نیز که به درک واصل شدهاند، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) سهم قابل توجهی داشتهاند؛ آن کینهها را که امروز بر فرزندان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مسلط شدهاند، بتوانند عمل کنند، این همه قصه و قضیه نبود بلکه در کنار این قضیه، تصمیم داشتند این را به صورت یک برند سیاسی اجتماعی در امت اسلام دربیاورند که اولأ خط پیغمبر اکرم و جریان وحی به کلی کور بشود و مسئله امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در برابر بینشهایی که بهعنوان اشجع عرب صلابت داشت، دقیقأ تحقیر گردد، میخواستند به این منظور از اسارت اهل بیت (علیهالسلام) بهرهبرداری کنند.
قضایایی که پیش آمد در مقام اجرای این هدف شیطانی و در راستای این مقصد ابلیسی خطرناک بود یعنی اینی که جریانات دم دروازه کوفه در همین روزها اتفاق افتاد در همین راستا بود؛ این که شنیدید وقتی اهل بیت (علیهالسلام) را وارد کوفه کردند و بین آنان نان جوف و خرما تقسیم میکردند، عدهای از زنهای کوفه بهعنوان صدقه به آنان غذا میدادند، مسئله زنان کوفه و جریانهای عادی شهر نبود، مردم کوفه هم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را می شناختند و هم بچه های علی را می شناختند، این شهر 20 سال قبل این شهر مقر حکومت مولا بوده است و امیرالؤمنین در اینجا به عنوان خلیفه اسلام در رأس قدرت امت قرار داشته، این مردم هم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و هم فرزندان ایشان را میشناسند، از این شهر 12 هزار نامه برای سیدالشهدا (علیهالسلام) به مکه ارسال شده است و آن حضرت را دعوت کردند که به این شهر بیایند.این مردم، مردم ناشناس نسبت به خانواده مولا نیستند، این که آنان نان گردو و خرما در دروازه شهر به آنان بهعنوان صدقه به اهل بیت (علیهالسلام) پیغمبر میدادند، یک عده مزدور دست نشانده دستگاه عبیدالله زیاد بودند، مأمور کرده بود برای تحقیر اهل بیت (علیهالسلام) و برای هدف سوئی که میخواستند شخصیت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را خرد کنند، یک عدهای بیایند دم دروازه کوفه و به اهل بیت (علیهالسلام) سیدالشهدا (علیهالسلام) صدقه بدهند، با تقسیم نان گردو و طعام، اهل بیت (علیهالسلام) سیدالشهدا (علیهالسلام) را تحقیر کنند و این قضیه را در راستای براندازی صلابت مولا از چشمها، مصرف سیاسی داشته باشند.
مهمترین روش و قدرتی که در عرصه سیاسی در انقلاب کربلا به کار برده شد، مربوط به اهل بیت (علیهالسلام) سیدالشهدا (علیهالسلام) و جریان اسارت بود، آنچه در روز عاشورا انجام گرفت، حرکت نظامی بود، دو جبهه نابرابر در مقابل هم جنگیدند، وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) و یارانشان به شهادت رسیدند، این حرکت نظامی بود اما حرکت سیاسی و برخورد و شگرد سیاسی انقلاب کربلا که یک زد و خورد را مبدل به یک انقلاب کرد، آن حرکت اسارت اهل البیت (علیهمالسلام) بود و در جریان اسارت رخ داد؛ در مقابل این حرکت شومی که دشمن داشت و اهل بیت (علیهالسلام) امام حسین را به اسارت بردند، سوار بر شترهای بیکجاوه کردند به اولین مقصد، در دروازه کوفه، شهری که 20 سال قبل مقر قدرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود، برای تحقیر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و از بین رفتن صلابت مولا که در چشم مردم کوفه جلوه داشت.
تبدیل تهدید تحقیر اهل بیت به فرصت انقلاب کربلا
اما این تهدید را وجود اقدس زینب کبری و اهل البیت (علیهمالسلام) مبدل به فرصت کردند، اگر دشمن دست به این اسارت نمیزد و اهل بیت (علیهالسلام) سیدالشهدا (علیهالسلام) را در دروازه کوفه نمیآورد، این موقعیت برای حضرت زینب و اهل البیت (علیهمالسلام) پیش نمیآمد یعنی حضرت تهدید را مبدل به فرصت کردند، وقتی آنان نان گردو و خرما را ریختند توی کجاوهها، وجود مقدس امکلثوم، دست در دهان بچهها می انداخت، این نان گردو و خرما را بیرون میآورد و میفرمود «صدقه بر ما حرام است».
از داخل جمعیت یک زنی که مأمور عبیدالله بود و خواست به این وسیله این تهدید را نسبت به مولا قطعی کند و دستور داشت در گفتن این کلمه، فریاد زد «این شهر مقر خلافت علی بوده، علی به ما دستور داده هر وقت اسرای خارجی را وارد شهرتان کردند، به آنان صدقه بدهید، ما بهعنوان آموزه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داریم به شما صدقه میدهیم»، با این جمله خواست بیشتر اهل بیت (علیهالسلام) را سرکوب کند، «مگر شما چه کسی هستید که میگویید صدقه بر ما حرام است؟» امکلثوم فریاد زد «ما اسیران اهل بیت (علیهالسلام) پیغمبریم»، یعنی شما که مسلمانید دارید دروغ میگویید، شما که ادعای اسلام و ادعای اعتقاد به پیغمبر دارید، دروغ میگویید، ما تنها فرزندان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیستیم، ما فرزندان پیغمبر اکرم هستیم.
اینجا بود که زینب کبری سر از دریچه محمل بیرون آورد و در اینجا شروع کرد خطبه خواندن، خطبه ای که زینب دم دروازه کوفه خواند، یکی از مواردی بود که در حقیقت، جریان زد و خورد عاشورای کربلا را مبدل به انقلاب کرد و به قصه، چهره انقلاب داد.
ابتدا وجود مقدس حضرت زینب (سلامالله علیها) یک تصرف ولایتی کرد، در آن لحظهای که اهل بیت (علیهالسلام) وارد کوفه شدهاند، شهر کوفه پر از سر و صداست، یک عده کسانی که افرادشان در کربلا کشته شدهاند، آمدهاند فحاشی میکنند، اهانت میکنند، یک عده هلهله میکنند، عدهای که گریه میکنند و سر و صدا در بازار کوفه وجود دارد، در بین این سر و صدا حرف زدن کار آسانی نیست، وجود مقدس زینب کبری یک تصرف ولایتی کرد، نفسها به کلی بند آمد، صداها به کلی قطع شد، حتی نقل کردهاند زنگهای شتران از حرکت ایستاد، سکوت کاملی تمام فضا را گرفت، وجود مقدس زینب کبری شروع کرد خطبه خواندن، «یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر، أتبکون؟! انّما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا...»، وقتی صدای زینب به خطبه بلند شد، 20 سال گذشته برای مردم کوفه تجدید شد، دیدند این تن، تن صدای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است، این خطبه علیوار است، اینهایی که 20 سال است دیگر صدای خطبه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را در فضای مسجد کوفه نشنیدهاند، این صدا همان صدا است، این کلام همان کلام است و این فصاحت و بلاغت، همان قدرت عظیم سخنوری خانواده پیغمبر و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است.حضرت زینب با سخنرانی خودش در یک مدت کوتاه، قصر کوفه را برگرداند، دشمنی که میخواست از این موقعیت سوءاستفاده کند، مولا را تحقیر کند، صلابت پیغمبر را از چشمها بریزد و اهل بیت (علیهالسلام) را دچار احساس خاری بکند، به کلی قضیه برگشت، احساس قدرت به اهل بیت (علیهالسلام) دست داد، عظمت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) یک بار دیگر در دلها و چشمها ظاهر شد، شخصیت با صلابت پیغمبر اکرم به آن عظمت وحی در مقابل بینشها و دیدها دوباره درآمد، با چند کلمه و جملهای که زینب کبری در خطبه فرمود؛ تمام خطبه حضرت زینب دم دروازه کوفه شاید به 20 دقیقه نکشید، به عبیدالله خبر دادند این دختر علی است، آدم معمولی نیست، الان شهر کوفه را بر تو میشوراند، کوفه انقلاب میشود و اوضاع کوفه به کلی برمیگردد و عبیدالله شدیدأ ترسید که چطوری زینب را ساکت کند.
نقشه سیاسی ابنزیاد، تابلوی جنایتکاری قاتلان کربلا
یکی گفت بگو زینب را بکشند، یکی گفت بگو زینب را بزنند، گفت اینها هیچکدام ساکت کننده زینب نیست، دستور داد سر بریده سیدالشهدا (علیهالسلام) را مقابل خواهر داغ دیده بر سر نیزه کردند، فکر کرد با سر بریده را سر نیزه کردن، قدرت را نمایش داده، این سر بریده سیدالشهدا (علیهالسلام) بر سر نیزه، نمایشگر قدرت است اما اینجا نیز تهدید مبدل به فرصت شد، سر بریده سیدالشهدا (علیهالسلام) بر سر نیزه، نمایشگر قدرت ابنزیاد و بنیامیه نشد، نمایشگر جنایت ابنزیاد و جنایت بنیامیه شد که وقتی دختر بچه 3 ساله در دامن زینب، از بالای نیزه خیرهخیره به بابا نگاه میکند، صدا زد «اگر با سر بریدهات با من صحبت نمیکنی، با این فاطمه صغیره، بچه 3 سالهات حرف بزن، نزدیک است روح از بدنش جدا شود»، مردم کوفه این منظره را میدیدند که نازدانه 3 ساله دارد به سر بریده بابا بالای نیزه نگاه میکند، این شد نمایشگر جنایت ابنزیاد و بنیامیه، این نمایشگر قدرت نشد.
اینها همهاش نمادهای تبدیل تهدید به فرصت است؛ برادران، خواهران، عزیزان بینندهای که این عرایض بنده را توجه میکنید، ما دنباله روی سیاست حسین هستیم، ما دنباله روی سیاست اهل البیت (علیهمالسلام) هستیم، این اصل، یک تز قطعی در برنامههای زندگی ما و در برنامههای ما اعم از برنامههای سیاسی وسایر برنامههای اجتماعی باشد که وقتی یک جریان به تهدید ما میآید، ما بتوانیم تهدید را به فرصت مبدل کنیم، اگر نتوانیم تهدید را به فرصت تبدیل کنیم، دنباله روی تز سیاسی اهل بیت (علیهالسلام) نیستیم.
محرم 99، مصداق تبدیل تهدید به فرصت
الان یک جریان حادثه طبیعی در جوامع جهانی به وجود آمده، در میان کشور و جامعه ما نیز وجود دارد این جریان ویروس کرونا و این بیماری کووید-19، این یک حادثه و تهدید برای مردم و امت ما هست، مهم، تبدیل این تهدید به فرصت است؛ خوشبختانه در جریان محرم امسال، این تهدید مبدل به فرصت شد، علی رغم این که رعایت اصول بهداشتی و پرهیز از توسعه این بیماری اقتضا میکرد اجتماعات تشکیل نشود و جوامع عزاداری در آن عظمت و هیبتی که سالهای گذشته بوده، به وجود نیاید، همین تهدید مبدل به فرصت شد.
خوشخبتانه جلسات و مجامع، قویتر و پر هیبتتر در فضای باز برگزار شد، دیگر در چهاردیواری مسجد و حسینیه نشد، تمام فضای شهرها و روستاها و فضای کشور را عزاداری سیدالشهدا (علیهالسلام) فراگرفت؛ در شهر ما تنها 900 مورد عزاداری گسترده در فضای باز صورت گرفت که قریب به 70 موردش، میدانها و پارکها و فضاهای بزرگ شهر بود، حسینیهای با این عظمت، عزاداری با این هیبت، یعنی کل شهر شده بود عزاخانه سیدالشهدا (علیهالسلام) در همه فضاهای اجتماعی؛ این همان حرکت تبدیل تهدید به فرصت بود، یک بیماری و ویروس که میرفت همه اجتماعات عزاداری ما را بهم بزند، در حقیقت در شکل، قیافه و ظاهری در آمد که توانست با این وضع جلوه کند.
وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) توسلی فرمودند و عنایت خاصه حضرت رضا در این شهر، شهر امام رضا (علیهالسلام) را در یک عزاخانه عمومی همگانی سیدالشهدا (علیهالسلام) درآورد، این نمونه، تبدیل تهدید به فرصت در جریانهای اجتماعی ما هست اما متأسفانه برخی قضایا پیش میآید که در مقابل تهدید، نه تنها نمیتوانیم تهدید را به فرصت تبدیل کنیم بلکه مصیبت تهدید را برای خودمان چند بعدی و چند برابر میکنیم.مسئله آموزش و پرورش و مسئله تحصیل نوباوگان ما، یک اصل سرنوشت ساز برای این کشور، نظام و انقلاب است، با توجه به این که در مقابل پیش گیری از توسعه یک بیماری که کلاس های حضوری و مجالس درس جمعی ممکن است مشکل زا باشد، اجرای این برنامه در وضعیتی که جریان آموزش و پرورش، یک جریان فراگیر تا اقصی نقاط کشور حتی در میان کپرهای مردم مستضعف صحرانشین و عشایری است که در بیایان زندگی می کنند؛ الحمدالله به برکت انقلاب اسلامی و نهضت سوادآموزی، امروز تحصیل همه آحاد کشور و جامعه ما را فرا گرفته، از این طرف نیز تشکیل جوامع حضوری و اجتماعات نیز کار بسیار مشکل و خطرناکی است.
مدیران فضای مجازی، انگیزه مدیریت ندارند!
این راهی که پیش گرفتند، راه قطعی نیست، شبکه شاد در یک عرصه ممکن است مفید و مؤثر باشد اما اینکه اگر بهعنوان شبکه شاد بخواهیم مسئله فراگیری آموزش و پرورش را در همه کشور حل کنیم، قالب حل نیست؛ این که شما بخواهید وسایل رسانهای و دستیابی به فضای مجازی را در اقصی نقاط کشور، در روستاها و در دهات اجرا کنید، معلوم نیست به مصلحت باشد؛ یعنی بردن تبلت و وسیله رسانهای و لپ تاپ در یک روستای دوردست کشور و در اختیار بچه روستایی گذاشتن، یک بُعدش استفاده در آموزش و پرورش است، به همینجا تمام نمیشود، وارد شبکههای اجتماعی و برنامههای مضری میشود که متأسفانه در جامعه ما فضای مجازی مدیریت شده نیست، مدیریت نمیکنند و آنان که باید مدیریت کنند، انگیزه مدیریت ندارند.
در چنین وضعیتی که فضای مجازی مدیریت نمیشود، ]وجود[ اسباب و ابزار ورود به فضای مجازی حتی در اقصی نقاط کشور که با فرهنگهای بومی دینی انس گرفتهاند، به ضرر اسلام، انقلاب و نظام هست؛ مقام معظم رهبری راهبرد قابل توجهی فرمودند، فرمودند «رسانه ملی بیاید ابزار آموزش سراسری را فراهم کند»، رهبری مطلب را به رسانه ملی واگذار کردند اما متأسفانه رسانه ملی امروز نسبت به تمام کشور فراگیر نیست.
بودجه صداوسیما تخصیص یابد، مشکل آموزش از راه دور حل می شود
در همین استان ما بسیاری از نقاط روستایی، دسترسی به رسانه ملی ندارند، آنتندهی تلویزیون در آنجا ممکن نیست، در بیشتر روستاهای شمال استان این مشکل را داریم، علی رغم این که طرح و برنامهاش بهوسیله صداوسیما آماده است که امکانات تکنولوژی توسعه آنتندهی صداوسیما را در این نقاط فراهم کنند، اما به خاطر اینکه بودجه صداوسیما کاملأ تخصیص داده نشده و بودجه در دست صداوسیما نیست، تهیه این ابزار برای صداوسیما ممکن نیست.
بهجای این که تبلت و لپ تاپ وارد کنیم و واردات کالای خارجی و بیگانه را در کشور توسعه دهیم و ابزار فساد را توسعه دهیم، بودجهای در اختیار صداوسیما قرار دهید که در اسرع اوقات مسئله آنتندهی را به تمام نقاط کشور و روستاها بیشتر کنند و در برنامههای آموزشی کامل عیاری که در صداوسیما اجرا میشود، فراگیری آموزش و پرورش در کشور تحقق پیدا کند نه این که بیاییم وسایل تکنیکی تهیه کنیم آن هم با قیمتهای گران، با واردات و مسئله ارز سنگین، به دستان بچه روستایی تبلتی بدهیم که یک بخش این تبلت درس آموزش و پرورش است، 10 برابر آنی که در این تبلت درس آموزش و پرورش دیدهاند، به شبکههای اجتماعی، مراکز فساد و رسانههای خارجی نفوذ کنند و تمام بدآموزیهایی که این جوان و نوجوان ما را از باور اسلام و دین جدا میکند، در اختیار او بگذاریم.
تهدید کرونا تنها به یک بیماری جسمی تمام نمیشود، این تهدید به صدها فساد و ضرر اجتماعی از نظر زندگی فرهنگی ما مبدل خواهد شد در حالی که باید تهدید را مبدل به فرصت کنیم، تز اهل بیت (علیهالسلام) در همه حرکتهای اجتماعی و سیاسیشان این بود که تهدید را مبدل به فرصت میکردند.
مسؤولین عزیز ما، هم مسؤولین استان ما و هم مسؤولین دولتی بیاییند یک مقدار امکانات صداوسیما را توسعه بدهند که در این مکانهایی که آنتندهی ندارد و آنتن صداوسیما نمیتواند آنجا را زیر پوشش قرار بدهد، تقویت بشوند، تکنولوژی کامل بشود، امکانات دسترسی اینها به همه برنامههای صداوسیما و شبکههای آموزشی زیاد شود و با این کیفیت، مسئله تحصیل، یک فراگیری کاملی در همه ابعاد ملت و مردم پیدا کند نه با وارد کردن ابزار فضای مجازی آن هم فضایی که نه مدیریت می شود و نه مدیران انگیزه مدیریت دارند و اینطور لاابالی گرانه و بی بندوبارانه فضای مجازی در کشور بر همه شئون فرهنگی ما متأسفانه حاکم شده، این ضرر و زیان براندازنده فرهنگ دینی را ببریم در اقصی نقاط کشور، در دسترس یک روستایی که با آن فرهنگ بومی دینی محلیاش انس گرفته، قرار دهیم و نظام فرهنگی خودمان را براندازی کنیم.
امکانات را برای توسعه رسانه ملی بسیج کنیداین مصیبت کویید-19، بهجای یک، مبدل به 100 خواهد شد، نه تنها تهدید را مبدل به فرصت نکردیم بلکه ضرر و زیانش را نسبت به خودمان چند برابر قرار دادیم، ان شاءالله امیدواریم عزیزان مسؤول ما این واقعیت را درک کنند و همه امکانات را در قسمت توسعه رسانه ملی بسیج کنند و امکانات تکنیکی بهرهبرداری از برنامههای مختلف مخصوصأ برنامههای آموزشی رسانه ملی را در دسترس عموم مردم در اقصی نقاط کشور قرار بدهند و انشاءالله این مشکل بدون ضرر و بدون زیان حل شود، این هم تبدیل تهدید به فرصت است؛ تهدیدی که میآمد زندگی ما را بهم بزند، اصل تحصیل و آموزش و فرهنگ ما را ویران کند، تبدیل شود به این که مردمی که تا به امروز محروم بودهاند از همه برکات رسانه ملی و سازندگیهای فرهنگی صداوسیما، به سایر برنامههای فرهنگساز رسانه ملی نیز دست پیدا کنند و این قضیه برکتی شود برای توسعه فرهنگ و آموزش دینی.
امیدواریم خداوند متعال همانطور که بر ما منت میگذارد و این بلیه را از ما دفع میکند، انشاءالله آثار سوء این بلیه نیز به عنایت پروردگار از همه جریانات اجتماعی و روحی مردم ما کاملأ زنده بشود.
خدایا به عزت اولیائت، توفیق بهرهبرداری از سبکهای فرهنگ اهل بیت (علیهالسلام) به همه ما کرامت بفرما، پروردگارا، نقطه نهایی نجات ما از همه گرفتاریها و عظمت و عزت اسلام، فرج مولایمان بقیةالله تعجیل بفرمای، ارواج مطهره شهدا و امام بزرگوار ما را از اشک و عشقی که این روزها در مصائب سیدالشهدا (علیهالسلام) این مردم انقلابی نثار میکنند، بهرهمند بگردان، سایه پر برکت مقام معظم رهبری بر سر ما مستدام بدار.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته