به نظر می رسد بخشی از جریان اصلاح طلب میان دوگانه قدرت- ملت، بُعد دوم را انتخاب کرده است.
پایگاه خبری جماران، سعید گیتی آرا: در شرایطی که روز به روز از قدرت خرید دهک های پایین جامعه کاسته می شود و حس نابرابری بیشتر از گذشته خودنمایی می کند، جریان های سیاسی نیز تکاپوی تازه ای برای بقاء خود پیدا کرده اند. در این میان، اغلب اصولگرایان با تکیه بر نقاط ضعف دولت در مواجهه با گره های اقتصادی، به قدرت رسیدن خود را چاره مشکلات موجود می بینند و باور دارند که تنها با گرفتن زمام قدرت توسط آنها است که می توان مسائل اقتصادی را حل کرد.
اما چنین اعتقادی دست کم دیگر در میان گروهی از اصلاح طلبان وجود ندارد و به نظر می رسد بخشی از این جریان میان دوگانه قدرت- ملت، بُعد دوم را انتخاب کرده است. البته با اینکه چنین تصمیمی در هفته های اخیر با انتقاد طیفی از درون همین جریان روبه رو بوده، ولی همچنان تغییری در آن دیده نمی شود و نمود بارز آن را می توان در بیانیه اخیر «حزب اتحادملت ایران اسلامی» به مناسبت تقارن روز معلم و کارگر مشاهده کرد.
ضرورت بازسازی جریان اصلاحات و هشدار نسبت به دو انحراف
پس از انتخابات اخیر مجلس، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات مورد نقد قرار گرفت. به نحوی که محسن آرمین یکی از فعالین شناخته شده اصلاح طلب، اخیرا در گفت و گویی بیان کرد «این شورا به عنوان مغز و کانون فرماندهی جریان اصلاحات اقتدار لازم برای اداره بخشهای مختلف این جریان را ندارد».
وی بازسازی و تجدید نظر در سازماندهی و استراتژی و تاکتیکها را شرط پویندگی و تداوم هر جریان سیاسی دانست.
از نگاه این فعال سیاسی، جریان اصلاحات برای تداوم و بقا به شدت نیاز به بازسازی در سه سطح سازماندهی، تحلیل راهبردی از شرایط و تدوین تاکتیکهای جدید متناسب با شرایط روز دارد.
او همچنین نسبت به دو انحراف در جریان اصلاح طلبی هشدار داده است، نخست شعار خروج از حاکمیت و روی آوردن به فعالیتهای مدنی و اجتماعی که از همان دوره دولت و مجلس اصلاحات مطرح میشد و دیگری حضور به هر قیمتی در قدرت که بخشهای محافظهکار اصلاحات امروز بر آن تاکید دارند.
اصلاحات و اصلاحطلبی باید در نوع سیاستورزی خود تجدیدنظر کند
آذر منصوری، دیگر فعال سیاسی اصلاح طلب نیز اخیرا بیان داشته که اصلاحطلبان در ۳انتخابات گذشته بر مبنای مجموعه اقتضائات زمانی و محیطی و امکان و امتناع سیاستورزی کردند و با اتکا به حداقلها و بهرغم وجود نظارت استصوابی و دولت موازی برای حضور و اثرگذاری در نهادهای انتخابی تلاش کردند. اما بعد از 3 دوره نه از مقاومت دولت موازی کم شد و نه تغییری در رویکرد نهادهای نظارتی برای تن دادن به انتخابات آزاد ایجاد شد و نتیجه اتکا به حداقلها برای تحقق مشارکت حداکثری، به رویگردانی مردم از اصلاحات دمکراتیک در نهادهای انتخابی انجامیده است.
به باور او در چنین شرایطی اصلاحات و اصلاحطلبی باید در نوع سیاستورزی خود تجدیدنظر کند و مقدم بر اصلاح ساختار جبههای خودش و هم به آسیبشناسی و نقد آنچه در ۳ انتخابات گذشته داشته، بپردازد. بدون نقد و آسیبشناسی آنچه در ۳انتخابات گذشته رخ داده، رسیدن به نوع سیاستورزی اصلاحطلبان در ایران امروز غیرممکن است.
اعتراف به پرهیز اصلاح طلبان از به کار بردن واژه«عدالت»
تاکید بر تجدیدنظر در سیاست ورزی اصلاح طلبان در حالی صورت می گیرد که بنابر تحلیل کارشناسان، بخش بزرگی از بدنه اصلاح طلبان جامعه ایران را طبقات متوسط رو به پایین تشکیل می دهند و در کنار سایر مردم، مشکلات اقتصادی و اجتماعی را لمس میکنند. بنابراین همانطور که حسین نورانی نژاد، سخنگوی حزب اتحاد ملت در گفت و گویی مطرح کرده است، نیروهای اصلاحطلب زیادی هستند که هم سبک زندگیشان و هم باورها و سوابقشان، حکایت از عدالتجویی آنها دارد اما معمولا از سخن گفتن در این زمینه پرهیز داشتهاند، حال یا متاثر از جوی که گفتن از عدالت را معادل پوپولیسم جا زده یا هر عامل دیگر. به هرحال به این غفلت باید اعتراف کرد و درصدد جبران آن برآمد.
او همچنین گفته است: «ما اصلاحطلبان تاکنون، بیش از حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، از حقوق سیاسی و مدنی جامعه دفاع کردهایم. البته واقعیت هم این است که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی در سیاست داخلی و خارجی بوده است اما وقتی نقطه عزیمتِ سیاست، بر حقوق سیاسی مدنی مانند حق رای و انتخابات آزاد گذاشته شود و ربط این شعارها و گفتمان با نان شب مردم معلوم نشود، از نگاه بسیاری از مردم و به خصوص محرومان، تعبیر به دعوای قدرت میشود و در خوشبینانهترین حالت، تعبیر به شکم سیری و بیگانگی از نیازهای اولیه و رنج مردم خواهد شد.»
به نظر می رسد که دست کم بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب به این نتیجه رسیده که سیاست ورزی به شیوه سال های گذشته با نگاه صرف به قدرت نتوانسته نتیجه مطلوبی در حفظ سرمایه اجتماعی این جریان برجای بگذارد و همین امر باعث شده تا سیدمحمدخاتمی نیز در سخنرانی اخیر خود تلویحا از اصلاح طلبان جامعه محور بخواهد طرحی نو درانداخته و وارد میدان شوند. بی تردید اصلاح طلبان در چنین موقعیتی همچنین می توانند مرزبندی های مشخصی برای تعیین معیارهای اصلاح طلبی داشته باشند.