ما نمیتوانیم از بانک، تکنولوژی و مدرنیته و پست مدرنیزم صرفنظر کنیم. بلکه همه اینها وارد زندگی ما میشود و آن را میپذیریم. فضای مجازی را میپذیریم و کمتر فکر میکنیم که این فضای مجازی با ما چه میکند. اگر شما آن را در مسیر مقصود خود به کار میگیرید، همین جا سجده شکر میکنم، اما او دارد ما را راه میبرد. تکنیک دارد ما را راه میبرد و قانون و تکنیک دارد، دنیا را اداره میکند و باید به این توجه کنید که عالم جدید اصلاً نمیگذارد به باطن دین برسید و شما به باطن دین فکر کنید.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه رسیدن به تمدن نوین اسلامی را دور میدانم، گفت: اینکه گفته شود یک زمانی از جمهوری اسلامی دفاع میکردم و الآن دفاع نمیکنم، صحیح نیست. آن روز یک نظری داشتم. البته من علم را مطابق با واقع نمیدانم، اما خودم را واقعبین میدانم. من به واقعیت موجود نظر میکنم و این شما هستید که واقعیت موجود را نمیبینید.
به گزارش جماران، دکتر رضا داوری اردکانی در هشتمین نشست هم اندیشی علم دینی طی سخنانی گفت: شما به تمدن نوین اسلامی فکر میکنید، من نیز همین طور و شاید اشارهای نیز بوده که من قبل از انقلاب، به این معانی فکر میکردم، اما شما این تمدن نوین اسلامی را این قدر نزدیک میدانید که تقریباً آن را محصل میپندارید، ولی من رسیدن به تمدن نوین اسلامی را دور میدانم و فکر میکنم که چطور باید به این ایدهآل بزرگ رسید. بنابراین آنچه من امکانش را در نظر میگیرم، شما محقق میبینید.
عضو هیات علمی دانشگاه دانشگاه تهران افزود: اگر چنین امکانی را محقق میدانید در این صورت باید فکر کنید که آموزش و پرورش، اقتصاد کشور، سازمان اداری، روابط معاملات و بدتر از همه وضعیت اخلاق در جامعه چگونه است. از همه اینها چشم میپوشید، آن وقت این ایدهآل عزیز را نزدیک میبینید. این قدری فهمش برای من دشوار است و من آن را نمیفهمم. اگر در این مورد میتوانستیم اندکی تفاهم کنیم، بسیاری از مسائل حل میشد.
نمیتوانید جهش کنید، راه مستقیم باز کنید
وی اظهار داشت: اینکه گفته شود یک زمانی از جمهوری اسلامی دفاع میکردم و الآن دفاع نمیکنم، صحیح نیست. آن روز یک نظری داشتم. البته من علم را مطابق با واقع نمیدانم، اما خودم را واقعبین میدانم. من به واقعیت موجود نظر میکنم و این شما هستید که واقعیت موجود را نمیبینید. من میگویم که این چه آموزش و پرورشی است؟ این آموزش و پرورشِ جمهوری اسلامی است؟ این بانک و اقتصاد و این دزدی و غارت برای تمدن نوین اسلامی است؟ اگر به اینها فکر نمیکنید، چطور میخواهید به تمدن نوین اسلامی برسید؟شما نمیتوانید جهش کنید، بلکه باید راه را به صورت مستقیم باز کنید.
استاد فلسفه دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه در خودم صلاحیت نوشتن در مورد وحی را نمی بینم، تصریح کرد: میخواهم اشاره کنم به چیزی که همه عمر و حداقل از ۳۰ سالگی به آن فکر کردهام و آن وضع کنونی تفکر در ایران است. همه آنچه که در این ۴۰ سال نوشتهام، شرح همان نوشته کوتاهی است که برخی از دوستانم آن را میشناسند و در مورد آن فکر کردهام و میکنم. من غرض و مرض سیاسی ندارم و اینهایی که میگویند من از جمهوری اسلامی دفاع کردم که به مقامی برسم، حرفشان صحیح نیست.
من تنها فرد دانشگاهی نبوده ام که از جمهوری اسلامی دفاع کرده
وی تاکید کرد: آیا من تنها فرد دانشگاهی بودم که از جمهوری اسلامی دفاع کردم؟! ۹۸ درصد به جمهوری اسلامی رأی دادند. اما خوب است که به وضع علم و فرهنگ و به نظم اداری ما فکر کنید. به خرد کارگشای امور و آن خردی که وِبر و راسیونالیته وِبر میگفت، فکر کنید و ایدهآلها را در نظر نگیرید، بلکه ببینید که آن مساله در چه حال است. مدیریت شما در چه وضع است؟ من کارم معلمی است، شما دعوتی کردید و من نیز جوابی دادهام و جواب نیز در مخالفت نبود و کسانی که بر مخالفت تفسیر کردند، تفسیرشان درست نبود.
با فارابی و ابن سینا و ملاصدرا نمیتوانید مسائل زمان را حل کنید
داوری اردکانی گفت: اگر علم اسلامی و جامعه اسلامی تقدم و تأخر نداشته باشند، همزمان باهم به وجود میآیند. یعنی اگر تفکر اسلامی تجدید بشود این اتفاق رخ میدهد. خیلی رو راست به شما بگویم که با فارابی و ابن سینا و ملاصدرا نمیتوانید مسائل زمان را حل کنید. همه مسائل این زمان غربی است و غرب در سراسر عالم وجود دارد و همه چیز متجدد و غربی است. اگر بخواهید با همه چیزِ متجدد مواجه شوید، باید ببینید این مواجهه چطور صورت میگیرد.
وی ادامه داد: ما نمیتوانیم از بانک، تکنولوژی و مدرنیته و پست مدرنیزم صرفنظر کنیم. بلکه همه اینها وارد زندگی ما میشود و آن را میپذیریم. فضای مجازی را میپذیریم و کمتر فکر میکنیم که این فضای مجازی با ما چه میکند. اگر شما آن را در مسیر مقصود خود به کار میگیرید، همین جا سجده شکر میکنم، اما او دارد ما را راه میبرد. تکنیک دارد ما را راه میبرد و قانون و تکنیک دارد، دنیا را اداره میکند و باید به این توجه کنید که عالم جدید اصلاً نمیگذارد به باطن دین برسید و شما به باطن دین فکر کنید.
مواجهه با سکولاریزم تنها در مخالفت نیست
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه دوران جدید دوران قدرت بشر است، افزود: از ابتدای تاریخ تجدد و قرن ۱۵ به این طرف، این دعوای «انا الحقی» و این تفرعن تجدد سابقه دارد و تازه به وجود نیامده است. این نظریه یک فیلسوف نیست که شما بگویید با سکولاریزیم مخالف هستید. مخالف باشید، خوب کاری هم میکنید و من هم با آن مخالف هستم، اما سکولاریزم یک وجود است و نه رأی که بگوییم مخالف آن هستیم و تمام شود و برود. سکولاریزم، قانون وجود عالم امروز است. این را در نظر بگیرید و حالا توجه کنید که مواجهه با سکولاریزم، این طور نیست که بگویید من با آن مخالف هستم، چون دلایلش منطقی نیست. وقتی او میگوید من حق هستم دیگر منطق چه چیزی میتواند باشد؟
لیبرالهایی که حق حرف زدن به همه نمیدهند
وی با بیان اینکه لیبرالیزم یک ایدئولوژی است، اظهار داشت: کسانی هستند که لیبرال هستند و فردیت و فرد را مهم میدانند و قهراً نظر فرد را هم مهم میدانند، اما خوشمزه این است که کسانی هستند که لیبرال هستند و میگویند ما آزاد هستیم و کسی که با ما مخالف باشد، او آزاد نیست. حتی اگر موافق ما نیز باشد، حق ندارد که حرف بزند مگر اینکه ما به او اجازه دهیم. این افتضاح اخلاق و فکر است که بگوید شما حق ندارید حرف درست هم بزنید. اما شما که دارید از آزادی دفاع میکنید، شما که میگویید من دشمن و مخالف آزادی هستم، اما آیا من دشمن آزادی هستم یا شما دشمن آزادی هستید؟ باید تکلیف را روشن کنیم.
هرگز برنامه سیاسی نداشتهایم
وی با بیان اینکه هرگز برنامه سیاسی نداشتهایم، تصریح کرد: این برنامههایی که از سال ۲۵ درست کردهاند برنامه صرف پول نفت است. یک آماری را در شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد ثبت اختراعات میدادند و میگفتند که اختراعات ثبت شده ما شش هزار مورد است. اما در این میان بنگاهها و مؤسسات هیچ اختراعی ندارند و این آمار برای دانشگاه است، اما در آمریکا و کره جنوبی این متفاوت است و بنگاهها ۱۰ برابر دانشگاهها اختراع ثبت کردهاند. حالا ما به بنگاهها بگوییم که اختراع داشته باشند؟ بنگاههایی که از ۳۰ سال قبل هر روز محصولاتشان بدتر و خرابتر شده است. شرکتها و بنگاههای آن طرف ۶۰ درصد بودجه خود را صرف پژوهش میکنند، اما ما یک درصد بودجه را صرف پژوهش نمیکنیم، چون نیاز نداریم و باید این نیاز احساس شود.
من همه مشکل می بینم و شما هیچ مشکلی نمی بینید
داوری اردکانی گفت: من به برخی از سیاستمداران گفتهام که برنامهای باید باشد که جمهوری اسلامی با هر یک از این اموری که هستند و باید باشند، چه باید بکند. اگر هم عذرشان را بخواهیم، چطور باید بخواهیم. همه چیز را قبول کردهایم. همه را قبول کردهایم و حالا هر طور میخواهد بگردد و بچرخد کاری با آن نداریم، بلکه ما حرف خودمان را میزنیم. اما این حرف به جایی نمیرسد، وقتی همه چیز مانع است و وقتی در یک مجموعهای حرفی میزنید که با شما ناسازگار است، درست نمیشود.
وی ادامه داد: شما میخواهید بانک را از ربوی بودن خارج کنید که خوب است، اما بانک تن به این امر نمیدهد. من به اینها فکر میکنم، اما میگویند آیا نظرتان نسبت به انقلاب تغییر کرده است؟ اینها مگر انقلاب اسلامی است؟ اگر اینها انقلاب اسلامی است، بله نظر من تغییر کرده است. اما این را نمیفهمم که وقتی میگویم چرا در کشور دزدی میکنند، این مسئله یعنی نظرم به انقلاب تغییر کرده است؟ دوستانی نیز میگویند که چطور شد که نظرتان تغییر کرده است. آن حرفها را چرا حالا نمیزنید. دلیلش این است که آن روز، آن وقت را میدیدم و حالا این وقت را میبینم.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: مساله اصول مطرح نیست و بحث اجتماعی و تاریخی است و داریم روی تاریخ و آنچه هست بحث میکنیم، نه اینکه ایده آل چیست؛ لذا به این دلیل است که عرض کردم که ما به هم نزدیک هستیم و در عین حال دوریم. نزدیک هستیم که یک مقصود و محبوب و مطلوب داریم و دوریم، برای اینکه من همه مشکل میبینم و شما هیچ مشکل نمیبینید. خدا کند که حق با شما باشد.