گویا مساله اساسی ضرغامی، سرافراز یا علی عسگری نیست؛ بلکه گروهی است که مرگ را فقط برای همسایه خوب می دانند. آنها آزادی بیان و حق انتقاد به عالی ترین مقامات را در صدا و سیما حق خود می دانند اما حق دفاع به آنها را دریغ می کند.
پایگاه خبری جماران: برنامه های حاشیه ساز صدا و سیما انگار قرار نیست به پایان برسد. سریال تلویزیونی گاندو که از صدا و سیما پخش می شود به قدری حاشیه ساز بود که این بار علاوه بر آنکه در صدر اخبار سایت هاییکه جنبه سرگرمی دارند قرار گرفت، مورد بحث رسانه های جدی کشور نیز بود.
سازنده این سریال تلویزیونی موسسه شهید آوینی است؛ موسسه ای که چهره های مخالف و سرسخت در برابر دولت مثل مهدی طائب، علیرضا پناهیان و همچنین مهدی نقویان در آن حضور دارند. غلظت حواشی این سریال به اندازه ای بود که فارس و تسنیم دو رسانه اصولگرا اخیرا مدعی شدند که دولت در واکنش به پخش گاندو از صدا و سیما بودجه رسانه ملی را به صفر رسانده است. این ادعا درست باشد یا نه به نظر می رسد قرار نیست تغییری در رفتار صدا و سیما اتفاق بیفتد. در حالی که هنوز حواشی گاندو ادامه دارد، یک برنامه تلویزیونی دیگر از شبکه افق پخش می شود.
«به نام قانون» نام برنامه ای است که دیروز به کارگردانی مهدی نقویان از شبکه افق پخش شد. مهدی نقویان که پیش تر از نقش او در موسسه شهید آوینی صحبت شد، از جمله افرادی است که بعد از انتخابات پرحاشیه سال 88 با نگاه خاصی برنامه سازی می کرد. او همچنین یکی از فیلم های تبلیغاتی ابراهیم رئیسی در انتخابات 96 را کارگردانی کرده است. آنگونه که این برنامه روایت می کند در مرکز مستند سوره و بسیج صدا و سیما تهیه شده است. این برنامه که جمعه ساعت 18 و 20 دقیقه از شبکه افق پخش شد ابتدا به انتخابات سال 84 می پردازد.
به نام کدام قانون؟
از نکات عجیب برنامه جدید صدا و سیما این است که به رغم آنکه سیدمحمد خاتمی رئیس دولت های اصلاحات ممنوع التصویر اعلام شده تصویر و صحبت های وی پخش می شود. البته این استاندارد دوگانه اولین بار نیست که از سوی جریان متبوع سازندگان این برنامه تلویزیونی اتفاق می افتد. در حالی که انتشار تصویر سیدمحمد خاتمی می تواند برای رسانه های دیگر اقدامی غیرقانونی تفسیر شود و دردسرساز باشد گروه خاصی هستند که گویا بعد از انتشار تصویر رئیس دولت اصلاحات تفسیر اقدام غیرقانونی برای آنها به کار نمی رود. با این تعبیر گروهی فراتر از قانون که نام برنامه تلویزیونی شان به نام قانون است. اما این پارادوکس در سراسر این برنامه تلویزیونی به چشم می خورد.
این مستند به قدری تخریب مخالفان خود را در دستور کار قرار داده است که دچار خطاهای فاحشی می شود. برای نمونه در بحث انتخابات 84 روایت می کند که مهدی کروبی از سوی حزب اعتماد ملی کاندیدا شده بود. در حالی که اگر سازندگان پیش از ساخت این برنامه فقط یک جستجوی ویکی پدیایی انجام می دادند متوجه می شدند که حزب اعتماد ملی بعد از انتخابات 84 تاسیس شد.
مرگ خوب است، ولی برای همسایه!
این برنامه در ادامه، ادعای مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی بر وجود تقلب در انتخابات 84 را به ادعای میرحسین موسوی و مهدی کروبی در انتخابات 88 پیوند می زند و در بخش عمده ای از آن خود را مامور برخورد با جریان اصلاح طلب و حامی موسوی و کروبی می بیند. با این حال وقتی به انتخابات 92 می رسد مرگ برای همسایه خوب می شود. این برنامه تلویزیونی رای حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری را زیر سوال می برد و میگوید: «نامزد پیروز با کمتر از یک درصد آرای ماخوذه مرز 50 درصد را رد کرد. این بار با اینکه بیش از یک درصد آرایی که به نفع او ریخته شده بود در حوزه هایی بود که بیش از 100 درصد جمعیت به او رای داده بودند؛ یعنی بیش از 400 هزار نفر آرای واجدین شرایط توسط ثبت احوال. چنین آماری وقتی مهم می شود که بدانیم این رقم نزدیک به 400 هزار نفر نزدیک به یک درصد کل مشارکت کنندگان در انتخابات یازدهم بوده است و رئیس جمهور منتخب هم با کمتر از یک درصد آرا توانست بالاتر از 50درصد آرا را کسب کرده و پیروز انتخابات شود».
مگر شورای نگهبان پیش گوست؟
جالب اینجاست نامزد متبوع این جریان فقط 11 درصد رای آورد و در بهترین حالت جمع آرای کاندیداهای اصولگرا به 45 درصد نمی رسید! مساله اساسی اینجاست که این برنامه تلویزیونی این جریان سیاسی خاص بر ادعای خود یعنی رای بیش از 100 درصد جمعیت در یک درصد صندوق ها در حالی تاکید می کند که همین نوع ادعای طرح شده از سوی رقیب را رد کرده است. البته این رفتار هم تازه نیست. جریان سیاسی خاص بعد واگذاری انتخابات 96 به روحانی نیز دست به تقسیم بندی رای حلال و حرام زد و بعد از شکست در انتخابات مجلس تهران در سال 94 مردم تهران را مردم کوفه خواند.
این برنامه تلویزیونی در انتها معادله مجهول ردصلاحیت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات 92 را کهولت سن وی عنوان می کند. عجیب آنکه این برنامه برای شورای نگهبان نقش پیشگویانه نیز قائل می شود و با اشاره به درگذشت رئیس اسبق مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: «این نمونه نشان داد که مساله کهولت سنی مساله ای جدی بود و قضاوت شورای نگهبان در این باره بی دلیل نبود!»
آزادی بیان خوب است، ولی برای جریان خاص
احتمالا از همین حالا بتوانیم پاسخ صدا و سیما در انتقادات به این رفتارها را حدس بزنیم. صدا و سیما و جریان خاص در برابر حواشی به وجود آمده برای سریال گاندو از پاسخ «آزادی بیان» استفاده کردند. در مجموع شاید بتوان سوال همیشگی که چه کسی در صدا و سیما رئیس است را مطرح کرد؟ گویا مساله اساسی ضرغامی، سرافراز یا علی عسگری نیست؛ بلکه گروهی است که مرگ را فقط برای همسایه خوب می دانند. آنها آزادی بیان و حق انتقاد به عالی ترین مقامات را در صدا و سیما حق خود می دانند اما حق دفاع به آنها را دریغ می کند.