مراسم رونمایی از کتاب فروپاشی مرحوم هدی صابر عصر چهارشنبه 22خرداد در دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، فرشاد مومنی در مراسم رونمایی از کتاب فروپاشی مرحوم هدی صابر که عصر چهارشنبه 22خرداد در دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی برگزار شد، گفت: میخواهم بحث خود را اینگونه آغاز کنم و بگویم به خانه دوم هدی خوش آمدید. برگزاری این جلسه به تقاضای گروه توسعه و برنامهریزی دانشکده اقتصاد در دستور کار قرار گرفت و شاید مهمترین دلیل آن هم ارزشهای بزرگی است که در این کتاب وجود دارد و من سعی میکنم با زمانی که در اختیار دارم به گوشههایی از آن اشاره کنم.
هدی شکارچی بسیار ماهر جمعآوری بهترین فکتها برای منعکس کردن واقعیات در حیطه مطالعه بود
وی افزود: ما در دهه 1370 این توفیق را داشتیم که در گروه توسعه و برنامهریزی یک سلسله نشستهای هفتگی را تحت عنوان کارگاه آموزشی توسعه برای ایران برگزار کنیم که تعدادی از مشاهیر و اندیشه ورزان دغدغه دار ایران در آن جلسات شرکت میکردند و ایده ها، نکته ها و نتایج تحقیقات خود را ارائه میدادند و قابل ذکر است که یکی از اعضای ثابت قدم آن جمع مرحوم زنده یاد هدی صابر بود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: انصاف این بود که ابعاد وسیعتری برای ارائه همه هنرهایی که در این کتاب می بینید وجود داشته باشد. این کتاب در سنین حدود 22 الی 23 سالگی هدی نوشته شده و اگر بخواهید جایگاه اندیشه ای این مرد بزرگ را بشناسید، با توجه به این نکته همه آنچه باید گفته شود را درمییابید و به قریحه، نظم فکری و هوش سرشار هدی و دقت روش شناختی او پی میبرید. در همه گفت و گوها و بحث هایی که تا آخرین روزهای حیات هدی داشتم، همیشه تحت تاثیر نکته سنجیهای منحصر به فرد او بودم.
وی افزود: من در حیطه پژوهشگری هدی را شکارچی بسیار ماهر جمع آوری بهترین فکت ها برای منعکس کردن واقعیت در حیطه مورد مطالعه میدانستم. وقتی این کتاب را میخواندم حداقل در مقابل 37 قسمت از مطالب کتاب نوشتم«عجب سلیقه ای» لذا انصاف این است که بگویم در مطالعه بسیار دقیق و موشکاف و خوشسلیقه بود. در بحثهایی که من به خصوص در دهه 1370 دنبال میکردم، از نکته سنجی های هدی و سخاوتش در واگذاری فیشهای تحقیقی خودش به من بهرههای زیادی بردم. فیشهای منحصر به فرد هدی به خصوص در ارزیابی تاریخ اقتصادی ایران در دوره پهلوی بسیار مورد استفادهام قرار گرفته و یکی از شگفتیهایم بعد از مطالعه کتاب «فروپاشی» این بود که دیدم بسیاری از فیشهای مهم و منحصربه فرد او در این کتاب نیست.
مرور تاریخی ریزبینانه هدی نشان میدهد که رژیم پهلوی زمانی فروپاشید که عجز خود را از اصلاح نشان داد
مومنی بیان کرد: به نظرم مرور این کتاب و دعوت از همگان برای خواندن آن، برای هرکسی که دغدغه اعتلای ایران را دارد میتواند بسیار آموزنده و الهام بخش باشد. انصافاً هیچ صفحهای از این کتاب نیست که یک آدم علاقهمند به توسعه ایران آن را بخواند و تحتتأثیر قرار نگیرد. با توجه به اینکه یکی از نقدهای اساسی به نظام تصمیمگیری ایران نیز در صدسال گذشته شده و در یک سطوحی هم درباره مردم به کار گرفته می شود که آنها حافظه تاریخی قدرتمندی ندارند. لذا دقتها و نکته سنجیهای هدی بسیار به عمق یابی حافظه تاریخی در میان ایرانیان کمک میکند.
وی اظهار کرد: در این کتاب نکتههایی وجود دارد که نشان میدهد تحت تأثیر زمانه نگارش آن بوده و طبیعتا در فاصله نزدیک به 40ساله از آن زمان تا امروز نوشتهها، یافته ها و دستاوردهای پژوهشی خارق العاده و جدیدی هم پدیدار شده که ای کاش او می ماند و با ذهن خارق العاده اش این کتاب را بازنویسی میکرد. ولی در عین حال، به واسطه اینکه کتاب فروپاشی با دقتی منحصر به فرد به نگارش درآمده، در همین حد نیز میتواند برای پژوهشگران توسعه سیاسی تاریخ ایران کارآیی داشته باشد.
مومنی گفت: هدی در متن کتاب، بزرگترین خدمتش به جامعه اندیشه ورزان و مردم ایران این است که آنها را از توهمهایی که با دلایل متعدد تبدیل به یک سازه ذهنی مسلط در ایران شده، جدا میکند. از نظر من، مرور تاریخی ریزبینانه هدی نشان میدهد که رژیم پهلوی زمانی فروپاشید که عجز خود را از اصلاح نشان داد. تعابیر بسیار منحصربه فردی که جزو ویژگیهای نثر هدی است را در این زمینه شاهدیم که میگوید آنها چرتشان پاره شده بود و میفهمیدند کار جلو نمی رود ولیکن هر اقدام مشخصی که برای اصلاح در هر حیطهای در دستور کار قرار میدادند به خاطر تعارضها و تناقضات درونی آن سیستم به ضدّ خودش تبدیل میشد و یادآوری مجموعه آن عناصر که در این کتاب گردآوری شده میتواند کمک شایانی به ما کند تا هم از گذشته درس بگیریم هم آنچه در ایران کنونی میگذرد را بهتر درک کنیم.
هدی در واقعبین کردن جامعه ایران جزو منحصربه فردها بود
این اقتصاددان در ادامه گفت: من چندین سال قبل در دانشکدهمان پیشنهاد ارائه درسی دادم بهنام «شگفتی های اقتصاد ایران» و مضمون آن درس این بود که روی بسیاری از باورهای مسلط در میان ایرانیان از عامه تا اندیشه ورزان متمرکز شویم و دریابیم که واقعیتها درست در نقطه مقابل آنچیزی هستند که به صورت باور مسلط درآمده است و این امری تصادفی نیست. الهامبخش من نیز در حساسیت نسبت به این مسأله، مقاله ممتازی بود که آقای اکبر ثبوت به مناسبت صدمین سال انقلاب مشروطیت منتشر کرد. در آن مقاله کوتاه و بسیار عمیق، اکبر ثبوت با شواهد بسیار حیرتانگیزی ادعا کرده که گویی دستهایی در کار است تا ایرانیان به این جمعبندی برسند که هر کوشش توسعهخواهانه و اصلاحطلبانه و ارتقادهنده ای که مضمون و محتوای ملی و درونی دارد، مایه پشیمانی میشود و برای اینکه چنین حسی القاء شود ایشان به انقلاب مشروطیت اشاره کرد و نشان داده بود که تعدادی از باورهای مسلط درباره مشروطیت حتی در سطح نخبگان ایران وجود دارد که واقعیت دقیقاً برخلاف آن است.
وی بیان کرد: من از مقاله آقای ثبوت الهام گرفتم و همین کار را در موضوع ملی شدن صنعت نفت و در مورد 10ساله اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انجام دادم. از این رو، درسی را که به دانشکده محل تدریسم پیشنهاد کرده بودم، قرار بود تا دست کاری واقعیت ها در مسیر سرخورده کردن ایرانیان از کوشش های اصلاحی را به نمایش بگذارد. شما وقتی این کتاب را میخوانید حداقل به 20 نمونه از اینگونه واقعیت های دفرمه شده دست پیدا میکنید. درباره اینکه چرا رژیم پهلوی سقوط کرد بسیاری حدیث های مجعول گفته شده که به نوعی تبدیل به باور شدهاند، اما هدی در این کتاب موجب شگفتی همه خوانندگان میشود از اینکه چه فکر میکردند و واقعیت چه بوده است.
این اقتصاددان ادامه داد: با اینکه این کتاب خیلی دیر منتشر شد، اما اگر جدی گرفته شود میتواند در تصحیح باورهای نادرست و اختلالزا برای توسعه ایران موثر باشد. هر قدر تمرین کنیم که به روش علمی واقعیتها را همانگونه که هست ببینیم و گستاخی روبرو شدن با واقعیتها را آنطور که هدی داشت، داشته باشیم نفع خواهیم برد. چرا که دستکاری واقعیت یکی از مهمترین ابزارهای بقای مناسبات رانتی در بازارهای سیاست و اقتصاد است و هدی در واقعبین کردن جامعه ایران جزو منحصربه فردها بود.
ابتکار و هنر هدی همیشه برای من الهامبخش بود
وی درباره نحوه آشنایی خود با هدی صابر گفت: من در نخست وزیری بودم و دوستی با من تماس گرفت و گفت گزارشی تحت عنوان «صنعت ایران وابسته ارزخوار» تهیه شده و ایشان چون ذائقه مرا میدانست از من خواست تا هر طور شده آن کتاب را پیدا کرده و بخوانم. امروز از آن دوست یعنی آقای دکتر بهرام سحابی یاد میکنم که به وساطت او توانستم آن گزارش را از هدی صابر بگیرم و بخوانم. در این سه دهه نیز یکی از دریغها و تاسفهایم این بود که چرا این گزارش منتشر نمیشود؟ هدی صابر تا زمانی که زنده بود میگفت باید یافته های جدید خود را به آن اضافه کند، اما نظر من این بود که به همان صورت منتشر شود زیرا هیچ مانعی وجود نداشت برای اینکه در چاپهای جدید جنبه های تکمیلی به آن اضافه نشود.
مومنی گفت: یکی از مهم ترین ویژگیهای کتاب «فروپاشی» این است که حتی در واکاوی رژیم پهلوی و فروپاشی آن میگوید به جای اینکه به سراغ استکبار جهانی و ایادی داخلیاش بروید، به درون نگاه کنید. این شاید یکی از بزرگترین پیامهای کتاب باشد که در صفحه 25 توضیح می دهد چرا باید از درون ریشه یابی کرد و چرا باید به روایت دست اندرکاران اهمیت داد؟ چون در ایران وقتی که مقامات گرامی در هر دورهای چیزهایی را پذیرفتند میتوان کاملاً از آنها مطمئن بود. از آنجا که پذیرش واقعیت در زمان مناسب برای ساختار قدرت در ایران کار بسیار سختی است. بنابراین اگر آنها نقصی را پذیرفتند میتوان گفت که آن نقصی بسیار جدی در کشور است.
وی ادامه داد: یکی از فیش های تحقیقی که هدی به من داد اما در این کتاب اشاره ای به آن نشده، این است که محمدرضا شاه در مصاحبهای با کیهان در تاریخ سوم آبان سال55 گفته «اگر یک بار دیگر در معرض افزایش درآمدهای نفتی قرار گیریم، این بار دیگر پولهای خود را آتش نخواهیم زد» هرکس که دستی در اقتصاد سیاسی ایران دارد میداند وقتی فرد شماره یک کشور اعتراف میکند که ما به اسامی مختلف منابع ارزی خود را آتش زدهایم اوضاع چگونه است. زیرا همیشه وقتی اوضاع خیلی افتضاح میشود فرد شماره یک میگوید عزیزان آرامش خود را حفظ کنید و ما چنین و چنان خواهیم کرد. اما ببینید در دوره 1352 تا 1355 باید چه اتفاقاتی افتاده باشد که فرد شماره یک اعتراف میکند ما پولهای خود را ذیل عناوین به ظاهر موجه آتش زدهایم. لذا این ابتکار و هنر هدی بود که همیشه برای من الهام بخش بود.
هدی در این کتاب به ما آموزش ژرف کاوی میدهد
مومنی در ادامه گفت: من در ماجرای تعدیل ساختاری نیز از ذکاوتها، نکته سنجیها و فیشهایی که هدی در اختیارم گذاشته بود، بهرههای زیادی بردم. این سوالی است که هنوز کسی نتوانسته برایش جوابی علمی و اقناعی پیدا کند، اینکه چرا در ایران چه در سطح حکومت چه در سطح مردم وقتی مشکلی به وجود میآید همه به بیرون پنجره نگاه میکنند و اگر دم دست کسی بود به او نسبت میدهند و اگر نبود استکبار جهانی باید این مسئولیت را بر عهده گیرد؟ این یک نقص معرفتی و فرهنگی بسیار عمیق در ایران است و نمیگذارد ما واقعیات را همانگونه که هستند ببینیم.
وی اظهار داشت: عبارتهایی که هدی در توجیه اینکه چرا فروپاشی رژیم پهلوی را نه از منظر انقلابیون و عوامل بیرونی بلکه باید از درون ساختار قدرت زیر ذرهبین قرار دهیم، اگر جدی گرفته شود میتواند نقطه قوتی بزرگ باشد. کار هدی بسیار ارزشمند است زیرا در این کتاب به ما آموزش ژرف کاوی میدهد. در عین اینکه مهمترین امتیاز کتاب هدی صابر این است که می گوید وقتی مشکلی پیش آمد قبل اینکه به استکبار جهانی و بیرون نسبت دهیم به خود نگاه کنیم. در اسلوب روش شناختی او برای فهم بایستههای ایران، زیر ذره بین قرار دادن آنچه در دنیا در حال اتفاق افتادن است جایگاه بسیار بزرگی دارد. زیرا ما اگر دنیا را نشناسیم درست مانند این است که خود را نشناختیم. خودشناسی برای طراحی یک برنامه اعتلابخش لازم است ولی کافی نیست بلکه شرط کافی این است که دنیا را هم بشناسیم.
مومنی افزود: وقتی شیوه مرور تحولات دنیا را در کتاب صابر میبینیم متوجه می شویم که او از چه استعداد خدادادی برخوردار بوده است. امتیاز بسیار مهم دیگری هم که این کتاب دارد این است که میتواند نسل پس از انقلاب را که بسیار راجع به اوضاع و احوال ایران در دوره پهلوی متوهم است، واقع بین کند. هم به اعتبار صداقتی که هدی صابر داشته و هم به اعتبار دقت هایی که در رعایت موازین پژوهش علمی داشته است. لذا من توصیه میکنم علاقه مندان صفحات 92، 103، 150 و 155 این کتاب را با دقت بخوانند.
هدی اثبات میکند که سقوط رژیم پهلوی از جنبه بیرونی با روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا قابل توضیح نیست
وی گفت: امتیاز بسیار مهم دیگر کتاب «فروپاشی» این است که با مستنداتی منحصربه فرد اثبات میکند که ماجرای سقوط رژیم پهلوی از جنبه بیرونی با روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا قابل توضیح نیست و به طرز بسیار هنرمندانهای نشان میدهد که برای جمهوری خواهها و دموکرات ها از نظر راهبردی و در چارچوب منافع آمریکا هیچ تفاوتی وجود ندارد. علاقه مندان میتوانند صفحات 120 به بعد را که به دیالوگ میان جمهوریخواهان و دموکرات ها بر سر فروش سلاح به ایران برمیگردد، با دقت بخوانند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: مسأله بسیار مهم دیگر به دو پارادوکس مربوط به نفت برمیگردد که هدی در این کتاب به خوبی آن را نشان داده است. این دو پارادوکس این است که همواره از 1352 تا امروز بالاترین سطوح بدهی خارجی و بالاترین سطوح بدهی دولت در دورانهای جهش درآمدهای نفتی اتفاق می افتد که این نیازمند رمزگشایی است و بخش مهمی از فرآیند فروپاشی رژیم پهلوی را میتوان از همین کانال توضیح داد.
یکی از شاه بیتهای کتاب هدی این است که می گوید چند اتفاق از سال 54 به بعد افتاد که به واسطه آنها رژیم پهلوی خود را در ابرها میدید و یکی از ارکان ماندگاری خودش را زدن همه سازمانهای سیاسی میدانست و فکر می کرد دیگر هیچ معارض سازمان یافتهای ندارد و همین بلای جانش شد. چرا که وقتی اعتراضها گسترده شدند دیگر هیچ واسطهای برای گفت و گو باقی نمانده بود.
وی بیان کرد: از امتیازات بسیار بزرگ کتاب «فروپاشی» این است که فکتهایی را بر محور تجربه پهلوی ذکر کرده و من از آنها با عنوان «قفل شدگی به تاریخ» نام می برم. زیرا این فکتها مستقل از حکومتها در تاریخ هستند و اگر آنها را به طور عمیق نشناسیم، صدبار دیگر هم که تحولی در کشور اتفاق بیفتد اوضاع به همان سنت اولین بازمیگردد. پایههای نظری این کار را اقتصاددانان نهادگرا در یک سطح عالی فراهم کردند که شما می توانید فکت های آن را در صفحات 121، 122،151،152 و 155 مشاهده کنید.
شاه بیت این کتاب ارزیابی خارقالعاده هدی از سند برنامه اجرانشده ششم قبل از انقلاب است
مومنی ادامه داد: یکی دیگر از خدمات بزرگ این کتاب از جنبه معرفتی بر اندیشه توسعه در ایران، پرداختن به موضوع بدنامسازی استراتژیهای راهبردی از طریق جایگزینی واردات است که در صفحات 147 و 149 آمده است. با اینکه میتوانم بیش از 50 مورد از امتیازات این کتاب را برای کسانی که دغدغه توسعه در ایران را دارند اضافه کنم، ولی از نظر خودم آموزندهترین یا همان شاه بیت این کتاب ارزیابی خارقالعادهای است که هدی از سند برنامه اجرانشده ششم قبل از انقلاب ارائه کرده است. به نظر من اگر کسی بخواهد فروپاشی رژیم پهلوی را با کوتاهترین روش ممکن درک کند این است که در تعریف کلاسیک گفته می شود انقلاب زمانی موضوعیت پیدا میکند که نتوان از ابزارهای موجود برای اصلاح سیستم استفاده کرد. امروز در ذهن بیشتر اقتصادخواندهها این ذهنیت وجود دارد که برنامه ششم قبل از انقلاب جزو شاهکارها بوده و شاهکار هدی این است که آن را به کلی رد کرده است.
وی در پایان گفت: یکی از تعابیر بسیار آموزنده هدی این است که میگوید فروپاشی را باید به مثابه یک فرآیند ببینید نه یک حادثه؛ وی نشان داده که درست است وقتی اسناد پشتیبان برنامه ششم تهیه میشد، فشار ساواک و امنیتی ها روی کارشناسان سازمان برنامه کمتر شده بود و آنها مجال مطرح ساختن نقدهای بی سابقهای را پیدا کرده بودند، اما هر تلاشی برای اصلاح در تمام عنصرهای اصلی که مسیر اضمحلال رژیم پهلوی را توضیح میدهد، ناموفق بوده است. بنابراین هدی فصل وسیعی را به تناقضات درونی برنامه ششم قبل از انقلاب اختصاص داده، برنامه ای که هرگز اجرا نشد.
هدی خرداد را خیلی دوست داشت
سعید مدنی نیز در ادامه این مراسم با درخواست از حاضرین برای ایستادن و قرائت یک فاتحه به یاد هدی صابر سخنان خود را آغاز کرد.
وی گفت: هدی خرداد را خیلی دوست داشت و یکی از آرزوهایش هم به تصور من این بود که اگر روزی بخواهد از دنیا رخت بندد، در این ماه باشد. دوست عزیزم آقای دکتر علیرضا رجایی که اگر اینجا بود شایستهتر از من برای صحبت درباره هدی صابر بود، در یادداشتی برای هدی این طور گفته که «قهرمانان این روزگار سقوط کرده در تکرار و زوال نیز باز و همچنان همان ایمانهای بیقراری هستند که خطوط هستی آنها با تلاطمهای طوفانی معنا میشوند. تلاطم هایی از آن دست که به شکلی نمونهوار در جان شیفته هدی صابر نیز بود.» درباره هدی به ویژه در سالهای اخیر زیاد گفته شده کمااینکه تا قبل از فوتش کمتر درباره او میدانستیم. وی ابعاد شخصیتی گسترده ای داشت که به عنوان یک کنشگر سیاسی اصولگرا با پرنسیبهای ویژه خودش بود که به موازین و اصولی پایبند بود و در هر کجای فعالیت سیاسی آن را نشان می داد.
وی افزود: هدی صابر یک کنشگر اجتماعی و فعالی مدنی بود که بسیار متواضع و ساکت در عین حال پرشور در فعالیت های مدنی شرکت میکرد. هنوز بچه های زاهدان و محلات فقیر هدی را به یاد میآورند و خاطرات خود را درباره او تعریف میکنند و وجه سوم شخصیت هدی، پژوهشگری و محقق بودن اوست. راجع به این وجه هم به میزان کافی توضیحات کافی ارائه شده که امیدوارم که با چاپ کتابهای دیگر هدی این وجه بیشتر نمایان شود. وی با آنکه گفته میشود این کتاب را در سال 61 نوشته اما بر اساس برخی قرائن کار را در سالهای 66 الی 67 به اتمام رسانده است. شاید در آن مقطع چندان ضرورتی برای نوشتن این کتاب احساس نمیشد و اینکه هدی با چه انگیزه ای این کار را انجام داده به کنار، ولی در آن مقطع انقلابیون به رغم تفاوت نظرات و حتی سرنوشتشان همچنان موضعی تهاجمی داشتند و در مقابل آنها سلطنتطلبان بودند که موضعی تدافعی داشتند. افکار عمومی نیز به همین صورت بود ولی به نظر میرسد که امروز ضرورت چاپ و مطالعه چنین کتابی بسیار زیادتر شده است.
هدی به ما یادآور می شود که خدا در کمین زیانکارهاست
این استاد دانشگاه ادامه داد: کتاب هدی از نظر من 5 مخاطب جدی دارد. دسته اول کسانی هستند که به دلیل کارنامه غیردفاع این 4دهه و مواضع و اتفاقات و تصمیمات نادرست، این کارنامه را مبنایی برای صحت و سلامت دوره پهلوی قرار میدهند. آنها باید این کتاب را بخوانند و ببینند که چه بحرانهای در آن نظام بود که در هیچ شرایطی نمیتوان آن را توجیه کرد. مخاطب دوم کتاب هدی کسانی هستند که به تاکید قرآن فکر میکنند در قلعههای مستحکم و جاودانهای هستند و گروه سوم نیز کسانی هستند که فهم دقیقی از تحولات سیاسی اجتماعی ایران نداشتند و تصور میکنند تمام تحولات بر پایه توطئه و دسیسهچینی است. توطئه و دسیسهچینی مخالفان، موضوعی است که امروز نیز با آن مواجهایم.
وی بیان کرد: گروه چهارم مخاطبان کسانی هستند که فکر میکنند تحولات ایران تابع بی چون و چرای عوامل خارجی است و گروه پنجم نیز کسانی هستند که تصور میکنند خدا این مردم را فراموش کرده و عنان و اختیار آنها را در دست گروهی نالایق قرار داده است. در صورتی که هدی به ما یادآور می شود که خدا در کمین زیانکارهاست. قوانین و قواعدی در فلسفه تاریخ وجود دارد که جهت و روند تحولات را تعیین میکنند.
مدنی گفت: موضوع کتاب درباره روند فروپاشی است که درباره آن تعاریف زیادی مطرح شده است. گلدستون درباره فروپاشی میگوید که فروپاشی بحران در نظام مستقر، اعتراض نخبگان و شورش مردم است. در انتهای مسیر فروپاشی، نظام مستقر فرومیریزد و نوعی از هم پاشیدگی سرزمینی اتفاق میافتد. گرچه در تعریف دیگری گفته شده که فروپاشی یعنی از هم پاشیدگی نهادهای سیاسی و نزاع بر سر قدرت، این از هم پاشیدگی به معنای آن است که قواعد و ارزشهای حاکم بر یک نظام برای حل تضادهای گروههای مختلف درون آن، قابلیت و مشروعیت کافی ندارد و نمیتواند تعارضهای درون یک نظام را حل کند و به دنبال آن طبیعتاً نزاع بر سر قدرت ایجاد میشود.
هدی آنچه در درون نظام پهلوی رخ میداد را بازخوانی کرده است
وی بیان کرد: هر نظامی با توجه به مجموعه خطاهایی که مرتکب میشود ممکن است در مسیر فروپاشی قرار گیرد یا از آن فاصله گیرد. بنابراین یک الگوی واحد برای فرآیند فروپاشی وجود ندارد علت آن هم این است که عوامل مختلفی در فروپاشی دخیل هستند. ساختار نظام، فساد درآن، مافیا محوری، فضای بین الملل، نارضایتی عمومی و وضعیت اپوزسیون ابعاد سیاسی اجتماعی و حتی نظامی را روشن میکنند که فروپاشی به واسطه آنها رخ میدهد.
مدنی گفت: ابن خلدون 5 دوره را برای فروپاشی در نظر گرفته است؛ اولین دوره زمانی است که نظامها در موضع تهاجم و پیروزی قرار دارند و بعد از آن به دلیل مغرور شدن از این تهاجم و پیروزی، دچار استبداد و خودکامگی میشوند و بعد به دلیل استبداد و خودکامگی نظارت ناپذیر و دچار فساد و تجملگرایی میشوند. در مرحله چهارم از وضعیت موجود رضایت و خرسندی پیدا میکنند و بنابراین برای حفظ وضع موجود تلاش میکنند که همین عامل انحطاط و سقوطشان میشود.
وی بیان کرد: نکته دیگری که بسیار مهم بوده و با کتاب هدی مرتبط است این است که مطالعه راجع به انقلابها و تحولات اجتماعی بسیار صورت گرفته که بخش اعظمی از آن راجع به پدیده انقلاب و شورشهای مردم است و درواقع توجه محققین اغلب متوجه آنچه در میدان اتفاق میافتد بوده و به طور جانبی به آنچه در درون نظامهای سیاسی اتفاق میافتاده توجه میکردند. اما تعداد کمی از مطالعات هم به روند افول و فرسایش نظام ها توجه کردند و میگویند خطاهایی که رژیم ها در فرآیند فروپاشی خود انجام دادند باعث ایجاد تحولات شده که مزیت کتاب هدی این است در آن مقطع که همه شیفته اتفاقات میدانها در فاصله سال های 56 الی 57 بودند، آنچه در درون نظام پهلوی رخ میداد را بازخوانی کرده است.
تاریخ وجود نظام مصون از خطا و جاودانه را هرگز گزارش نکرده است
این استاد دانشگاه گفت: امسال که این کتاب چاپ شده 8سال پس از شهادت هدی است و همانطور که گفتم امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به مطالعه و چاپ چنین کتابی بوده است. از این جهت، به ما یک نگاه شفافتر و روشنتری می دهد که چه عللی درونی فرآیند سقوط سلطنت پهلوی را فراهم کرده؟ و از آن مهم تر، به بسیاری از کسانی که بر اریکه قدرت تکیه کردند و گمان میکنند مصون از خطا هستند یادآور می شود که همه حکمرانان پیش از آنها نیز همینگونه فکر میکردند درحالی که تاریخ وجود نظام مصون از خطا و جاودانه را هرگز گزارش نکرده است.
فرشاد مومنی در بخش پرسش و پاسخ نیز در پاسخ به سوالی درباره اینکه اگر بخواهیم شرایط اقتصادی سالهای 52 تا 57 را عامل فروپاشی بدانیم چرا فروپاشی در شرایط وخیم اقتصادی فعلی تحقق نمی یابد؟ گفت: نظریه های انقلاب یکی از نابالغ ترین عرصه های معرفت بشری است که متاسفانه به دلایل گوناگون ذهن ما به سمت ساده سازی بیش از حد مسائل بسیار پیچیده تمایل نشان می دهد. در همین چند دهه اخیر به اعتبار هر انقلاب اجتماعی که در دنیا اتفاق افتاده بخش بزرگی از نظریه های انقلاب از اعتبار ساقط شدند.
وی ادامه داد: در چهل ساله اخیر، رشد و بلوغ فکری که به صورت برآیند حرکتهای جمعی در ایران مشاهده می شود در مقایسه با تجربههای تاریخی قبل از آن، خارق العاده بوده است. به لحاظ شکلی میتوانید به وضوح ببینید که وزن جمعیت بیسواد یا کم سواد در ایران تا چه اندازه کاهش پیدا کرده است. اما از آن مهمتر این است که در جامعه شناسی توسعه بحثی تحت عنوان جامعههای همه یا هیچ وجود دارد. یعنی جامعههایی که به طرز غیرمتعارفی کمال گرا شده و دیگر پایشان روی زمین نیست و این باعث می شود که با کوچکترین ناملایمتی به سمت حرکتهای رادیکال روند. اما برداشت من این است که جامعه ایران به ویژه در دودهه گذشته، بلوغ تاریخی منحصر به فردی را به نمایش گذاشته است. ما جامعهای پیدا کردیم که از خواسته های حدی خود می گذرد برای اینکه با هزینه کمتر دستاورد بیشتری بدست آورد.
بلوغ قابل اعتنایی در جامعه ایران پدیدار شده است
مومنی گفت: در پاسخ به این پرسش شاید این مهمترین نکته باشد که بلوغ قابل اعتنایی در جامعه ایران پدیدار شده و مردم را بسیار واقعبین کرده است. شما همین پدیده انتخاب حسن روحانی را در سال 92 زیر ذره بین بگذارید. ببینید چقدر قدرت محاسباتی جامعه باید بالا رفته باشد که با وجود همه شناختی که از ایشان و محدودیتها و تواناییهایش وجود دارد، می پذیرد که به او رای دهد. این موضوع را نباید دست کم گرفت؛بعضیها امروز نقدهای کمال خواهانه نسبت به عملکرد ایشان میکنند در حالی که آنهایی که او را می شناختند از عملکرد وی شگفت زده نیستند ولی در محاسبات خود می گویند که اگر او را انتخاب نکرده بودیم چه میشد. اگر ما قدر این بلوغ را دانسته و بدانیم که ماجرای توسعه یکباره اتفاق نمی افتد و به انباشت ذره ذره داناییها و توانایی ها نیاز دارد، بسیاری از ابهامات برطرف خواهد شد.
وی بیان کرد: مساله بسیار مهم دیگری که در بحثی وسیعتر باید مورد توجه قرار گیرد آن است که گرچه برنامه تعدیل ساختاری در سه دهه گذشته فاجعههای انسانی، اجتماعی و محیط زیستی تکان دهندهای را به جامعه ایران تحمیل کرده ولی اتفاقات و زیربناهایی -چه سخت افزاری و چه نرم افزاری- در دهه اول بعد از انقلاب اسلامی ایجاد شده که اگر می بینید هنوز بقایی وجود دارد بخش بزرگی به آن دوره برمیگردد.
مومنی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به محورهای اصلی پدیده فروپاشی رژیم پهلوی گفت: به دلیل کمبود وقت به یکی از آن محورها اشاره میکنم. امروز که بحث اقتصاد مقاومتی بحث روز دنیاست، چنین مطرح است که رژیمهایی فرومیپاشند که قدرت انعطاف شان برای واکنش به موقع نشان دادن در برابر تغییرات ناکافی باشد. در دنیا عناصر کلیدی قدرت انعطاف را «ذخیره انباشت دانش ضمنی» و «ذخیره انباشت ظرفیت های سازمانی» میدانند و می گویند که به واسطه تقدم امر سیاسی در ساختهای توسعه نیافته، هر رژیمی که نسبت به سازمان یابی مردمش آلرژی داشته باشد، در واقع تزلزل و ناپایداری خود را امضاء کرده است.
رژیم پهلوی یکی از ارکان ماندگاری خودش را زدن همه سازمانهای سیاسی میدانست که همین بلای جانش شد
وی افزود: یکی از شاه بیتهای کتاب هدی این است که می گوید چند اتفاق از سال 54 به بعد افتاد که به واسطه آنها رژیم پهلوی خود را در ابرها میدید و یکی از ارکان ماندگاری خودش را زدن همه سازمانهای سیاسی میدانست و فکر می کرد دیگر هیچ معارض سازمان یافتهای ندارد و همین بلای جانش شد. چرا که وقتی اعتراضها گسترده شدند دیگر هیچ واسطهای برای گفت و گو باقی نمانده بود و کار به جایی رسید که کسی که خود را «خدایگان محمدرضا شاه پهلوی» فرض میکرد گردنش را کج کرد و گفت پیام انقلاب شما را شنیدم و در نطقی 12 دقیقهای هفت بار گفت که به وجود فساد گسترده اذعان میکند و تعهد میدهد که اصلاح کند. ولی این تعهد را دیر داد و این پیام را هم دیر گرفته بود. برای اینکه سازمانیابی مردم را که نیروی مقوم نظم سیاسی و اجتماعی است، تهدید خود تلقی میکرد.
سعید مدنی نیز در پاسخ به این سوال که آیا میتوان در فروپاشی رژیم پهلوی از سیاستهای بین المللی رژیم های مسلط به ویژه آمریکا در کنفرانسهای امنیتی سال های آخر چشم پوشی کرد، گفت: ما باید بین دو مفهوم تفکیک قائل شویم. آنچه کتاب هدی درباره آن صحبت میکند و ما در اینجا بحث کردیم درواقع فروپاشی هابز است ولی آنچه مورد نظر سوال کنندگان بود در واقع انقلاب است. شاید این دو از جهاتی مشترک باشند ولی از جهاتی هم متفاوتند. ما اگر بخواهیم تحولات ایران در سال 57 را توضیح دهیم لازم است که به همه جنبهها توجه کنیم ولی آنچه بدیع و به طور خاص مورد نظر بوده این است که خطاهای درونی رژیم ها و به ویژه رژیم پهلوی چطور بر روند فروپاشی تاثیرگذار بوده؟طبیعتاً شما اگر بخواهید تحلیلی کلان از تحولات اجتماعی ارائه دهید باید هر 4 عامل تاثیرگذار را مدنظر قرار دهید. باید توجه کنیم که آنچه یک نظام مستقر را به سمت فروپاشی میبرد در وهله اول عملکرد و نتایج تصمیماتی است که خودش میگیرد و عوامل دیگر تنها از خطاهای مکرر خود نظام استفاده میکنند.