پایگاه خبری جماران: «شینزو آبه» یا به زبان ژاپنی ها «آبه شینزو» نخست وزیر این کشور به زودی راهی ایران می شود. بسیاری از رسانه های جهان از این سفر که با فاصله ای کوتاه بعد از دیدارش با ترامپ انجام می شود میانجی گری ژاپن را تعبیر کرده اند. این تعبیر در حالی است که ژاپنی ها به تبعیت از تحریم های آمریکا خرید نفت از ایران را متوقف کردند.
در این باره جماران با حشمت الله فلاحت پیشه به گفت و گو نشسته است. او معتقد است سفر نخست وزیر ژاپن به ایران یک سفر تک ماموریتی نیست. رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس همچنین معتقد است اگر اقتصادی پایان بپذیرد امکان مذاکره وجود دارد. متن این گفت و گو را در ادامه می خوانید.
برخی از سفر آقای شینزو آبه به ایران تفسیر کرده اند که این سفر برای میانجی گری بین ایران و آمریکا صورت می گیرد. این دیدار در حالی صورت می گیرد که قبلا عمان بین ایران و آمریکا میانجی گری کرده و یا پیام های دو طرف را رد و بدل کرده است. میانجی گری عمانی ها هم به این صورت نبوده که رسانه ای شود. آیا شما هم معتقدید ژاپنی ها برای میانجی گری به ایران می آیند؟
من اعتقادم بر این است که سفر آقای شینزو آبه به ایران یک سفر تک ماموریتی نیست. من فضای عمومی و سیاسی ژاپنی ها را تحلیل کرده ام؛ آنها این سفر را بیشتر در قالب میانجی گری تفسیر می کنند، اما در فضای رسانه ای و سیاسی از این سفر بیشتر به عنوان یک سفر دوجانبه تفسیر می شود. من معتقدم این سفر یک سفر تک ماموریتی نیست. ایران و ژاپن مناسبات تاریخی دارند، اما طرفهای ژاپنی سعی می کنند موضوع را در قالب یک دیپلماسی بین المللی پیش ببرند. ضمن اینکه نیم نگاهی هم به مناسبات دوجانبه دارند. به نظر من آنچه اهمیت دارد این است که هم اکنون فضای غالب ایران در دنیای امروز یک فضای دیپلماتیک است.
من متاسفم که بعضی افراد سفرهای نخست وزیر ژاپن، وزیر خارجه آلمان و دیگران به ایران را مورد حمله قرار می دهند و اعلام می کنند این سفرها دستاورد ندارد. این حرف ها نشانه کم سوادی سیاسی است. در چنین شرایطی منطق دیپلماتیک در دست ایران است. جمهوری اسلامی فضا را به گونه ای پیش برده است که آمریکایی ها مجبورشده اند از خیلی از تهدیدها و جنگ روانی خود دست کشیده اند. الان موضوع بازگشت از تحریم ها در داخل آمریکا به ادبیاتی تبدیل شده است. دموکرات ها اعلام کرده اند که ما شاهد شکست سیاست تحریمی ترامپ علیه ایران هستیم. این یک واقعیت است.
اگر ما یک دید ملی داشته باشیم باید این سفر و هر رویدادی را در قالب منافع ملی و نه جناحی تعریف کنیم. متاسفانه امروز برخی از رسانه ها اعلام کردند قیمت ارز به صورت مصنوعی پایین نگه داشته شده است. افرادی که این حرفها را مطرح می کنند جزوکاسبان تحریم هستند. طبیعتا آمد و شدهای سیاسی بر روی مولفه های اقتصادی تاثیر دارد. آقای شینزو آبه اولین و آخرین نفری نیست که به ایران سفر می کند. اما آنچه وجود دارد این است که فضای غالب، یک فضای دیپلماتیک است و نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران می تواند در گام دوم این انتظار را مطرح کند که ما شاهد پایان تحریم ها و جنگ اقتصادی باشیم که ترامپ علیه ایران به راه انداخته است.
شما معتقدید که سفر نخست وزیر ژاپن بدون دستاورد نیست. اما از طرفی می بینیم که ژاپنی ها بعد از سالهای سال خرید نفت از ایران واردات نفت را متوقف کردند. آنها طی سالهای گذشته نیز از بازارهای ایران خارج شدند.
ژاپن شریک راهبردی آمریکاست. مهمترین موضوع در کشورداری امنیت است و ژاپنی ها امنیت خود را به آمریکا سپرده اند. بنابراین، این یک واقعیت است که از ژاپن نباید انتظار بیش از حدّ داشت. اما همین ژاپن و همین آقای شینزو آبه در موضوع خروج ترامپ رسما اعلام کرده بودند که با آمریکا اختلاف نظر جدی دارند و معتقدند که آمریکا باید به برجام برگردد.
نوع انتظارات از هیات های دیپلماتیک باید با نوع روابط ما و روابط آمریکا با این کشورها همخوان باشد. بنابراین همانطور که ژاپنی ها سعی می کنند از این سفر به عنوان موضوعی در راستای حضور بین المللی خود استفاده کنند، ما هم باید منافع خودمان را دنبال کنیم.
فکر می کنید ژاپن ویژگی های یک میانجی را دارد؟
من فکر می کنم رابطه ایران و آمریکا نیازی به میانجی ندارد. چون ما تابویی برای مذاکره با آمریکا نداریم.
اما سیاست ایران این است که در این شرایط با آمریکا مذاکره نمی کنیم.
بله این سیاستی است که وجود دارد. اما اگر آمریکایی ها جنگ اقتصادی را پایان دهند امکان برقراری مذاکره وجود دارد.
پس ژاپنی ها در ایران دنبال چه هستند؟
ژاپنی ها مناسبات خاصی با ایران دارند. ژاپنی ها می دانند که این مقطع می گذرد؛ آنها حتی به قطع ارتباط نفتی با ایران مقطعی نگاه می کنند. آنها نمی توانند بازار 83 میلیون نفری ایران و جایگاه جغرافیای سیاسی ایران را نادیده بگیرند. اما در شرایط کنونی هم این نقش بین المللی را برای خود قائلند.
از طرفی هم واقعیت این است که آمریکایی ها مدام پیغام مذاکراتی به ایران می فرستند. این پیام ها همراه با تعدیل رفتار آمریکا نیست اما به نظر من رفتار آمریکا به گونه ای هم نیست که ما نتوانیم آن را تغییر دهیم. آمریکایی ها هم شاید نقطه بازگشت را در تمام سیاست های خود دارند. آنها به تنهایی هزینه فشارها بر ایران را تحمل می کنند. همین آقای ترامپ کسی است که در زمان انتخابات به منتقدانش می گفت که برجام با فشار آمریکا منعقد شد اما موافقت نامه های تجاری و اقتصادی آن را اروپا و دیگر کشورها در شرق و غرب دنیا به دست می آورند. یعنی ترامپ هم از همه فشارهای سیاسی خود به دنبال رسیدن به دستاوردهای اقتصادی است.
تا زمانی که مذاکره برای مذاکره در دستور کار ترامپ است ایران وارد فاز مذاکره نمی شود. اما اگر جنگ اقتصادی پایان بپذیرد امکان مذاکره وجود دارد. موضع ترامپ در مورد مکزیک بسیار سرسختانه تر از اوباما بود اما کاهش تعرفه ای که به مکزیک داد بسیار بیشتر از کاهش تعرفه ای بود که اوباما داده بود. در واقع ترامپ کسی است که تصمیمات خلق الساعه ای هم می گیرد.
آمریکایی ها دیگر نمی توانند به صورت بلندمدت تحریم های ایران را ادامه دهند. لذا به نظر من امکان پایان تحریم ها هست اما همه چیز به این بستگی دارد که شرایط دیپلماتیکی که صورت گرفته به بازگشت به عقب منتهی نشود بلکه ما به سمت پایان جنگ اقتصادی هم حرکت کنیم. همه کشورهایی که با آمریکایی ها مذاکره کرده اند خواستار پایان جنگ اقتصادی با ایران شده اند.
اما طی روزهای اخیر پتروشیمی ایران هم تحریم شد. این تحریم چطور قابل تحلیل است؟
این تحریم بخشی از فشار آمریکاست. اما این واقعا آخرین ابزارهایی است که آمریکایی ها دارند. بعضی از تحریم های آنها چندباره مطرح می شود. آنها ابزاری را در اختیار ندارند و الان شرایط به گونه ای است که آمریکایی ها می دانند که دنیا بیش از این نمی تواند معطل سیاست یک جانبه گرایی آمریکا علیه ایران باشد.