پایگاه خبری جماران: اول بگویم که من نه نماینده مجلس هستم و نه عزم آن را دارم و نه کس و کارم در این سمت هستند. در نتیجه آنچه می نویسم تنها با توجه به شرایط کشور است.
امروز نمایندگان مجلس در طرحی از حضور بیش از سه دوره نمایندگان در کسوت نمایندگی ممانعت به عمل آوردند و آن را غیر قانونی اعلام کردند. برخی نمایندگان که خود سه دوره در این سمت هستند، پیشتاز این امر شدند و بقیه هم رأی دادند. توجیه این طرح هم «بازکردن فضا برای جوانان و جلوگیری از رانت » بوده است.
بگذارید در کمال احترام به نمایندگان عزیز، این طرح را مطلوب ندانم و علل طرح شده را «توجیهات ناقص » بخوانم و این طرح را ناشی از جوزدگی گروهی از نمایندگان و عزم گروهی دیگر برای «پا پس کشیدن محترمانه از نمایندگی»، شاید برای هدفی بزرگ تر بدانم.
حقیقت آن است که برخی از بزرگان مجلس مدتهاست عزم خویش را جزم کرده اند تا در دوره بعد در انتخابات شرکت نکنند. علت این امر را البته می توان متفاوت روایت کرد. از احتمال تخریب های گسترده ، تا رسیدن به این باور که کاری نمی شود کرد، یا نخواهند گذاشت و یا اینکه معلوم نیست در کدام لیست بتوان جای گرفت. مخصوصا که بر خلاف دوره های قبل اصلا افق سیاسی کشور معلوم نمی کند که چگونه انتخاباتی پیش روی ماست.
از آن طرف با پای خود میدان را خالی کردن، ظرفیت انتخابات ریاست جمهوری را می سوزاند ، در کنار اینکه نمی توان در روزهایی که دیگران برای کاندیداتوری مجلس ثبت نام می کنند، نسبت به فشار دوستان و دعوت کنندگان به خصوص اگر از محترمین باشند، بی تفاوت بود و به آن جواب رد داد.
این طرح در حقیقت زمینه قانونی «عدم حضور با پشتوانه ارزشی و طعم از خودگذشتگی» را فراهم می کند.
اما جدای از این امر، اساسا آیا چنین طرحی دارای منطق صحیح است؟ جواب منفی است. زیرا اولا در کشورهای دیگر دنیا تا آنجا که من می دانم، نمایندگی مردم محدودیت ندارد. در برخی از شهرهای دنیا برخی افراد، بیش از سی سال ،شهردار منتخب بوده اند و یا در آمریکا برخی نمایندگان قریب چهل سال از مردم برای عضویت در کنگره رأی گرفته اند.
ثانیاً محدودیت تنها در جایی توجیه دارد که کسی با نبود آن به منافع غیر مشروع دست یابد. اما در جایی که مردم انتخاب می کنند، هیچ توجیهی برای این امر نیست. لذا اگر در انتخابات ریاست جمهوری چنین محدودیتی اعمال می شود، به سبب آن است که رییس جمهور بعد از دو دوره ممکن است بتواند در انتخابات مداخله کند، اما در مورد نماینده مجلس، چنین احتمالی بیش از آنچه در مورد بقیه نامزدها قابل فرض است، مطرح نیست. شاهد مطلب هم آنکه در طول ده دوره قبل بسیار معدود افرادی بوده اند که توانسته اند بیش از سه دوره از مردم رأی بگیرند. و آنها که سه دوره رأی گرفته اند هم اکثراً در دوره های غیر متوالی نماینده شده اند، مضافا بر اینکه این اتفاق معمولا در تهران و شهر های بزرگ روی داده که رأی مردم در آنجا بیشتر از سایر شهر ها سیاسی و حزبی است.
پس اگر محدودیت را باید اعمال کرد، تنها باید نهادهای انتصابی و مواردی که «عدالت ستیز» است را هدف گرفت.
اما دلیل سوم که مهترین دلیل برای مخالفت با این طرح است. به یاد داشته باشیم که مجلس محل تجمع « عقلای قوم» است. مجلس باید مجمع همه تجارب سیاسی و اجتماعی کشور باشد. هرچه بتوان سابقه و تجربه بیشتری را در مجلس گرد آورد، این به تعقل سیاسی کشور و هم گرایی بیشتر در مقیاس ملی کمک می کند. حتی باید به سمتی رفت که با «احتساب مقبولیت احزاب در یک انتخابات» به آنها این سهمیه را داد که بزرگان خود را از این طریق راهی مجلس کنند. کاستن مجلس به مجلس جوانان و تازه کاران، نه تنها راهگشا نیست، که جامعه را با مشکلات بیشتر مواجه می کند. در این باره بیشتر خواهم نوشت.