پایگاه خبری جماران: امسال ایام مصیبت جانگداز فاطمیه دوم مصادف با دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی شده بود ، درهر کوچه و خیابان ، مراسم دهه مبارک فجر ، رنگ و بوی فاطمی و خمینی به خود گرفته و به آن شور و حال خاصی بخشیده بود و شهر مقدس قم و بیوت مراجع عظام تقلید در اوج این واقعه مبارک قرار داشت. آنچه که روشن است انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی ( ره ) ریشه در فرهنگ فاطمی دارد و از مکتب فرزندان معصوم آن بانوی دو عالم الهام گرفته است. بنابر این رابطه ی مثلث: « فاطمه زهرا (س) ، خمینی کبیر، و انقلاب اسلامی» یک رابطه ناگسستنی است و کسی نمی تواند منکر آن بشود.
این که مصداق بارز و اتمّ کوثر، وجود گوهر بار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و فرزندان معصومش علیهم السلام هستند، شکی در آن نیست وهمه مفسران اعم از شیعه وسنی بر آن اتفاق نظر دارند و دلیلشان هم این است بر خلاف تلقیِ غلط مشرکان که می گفتند پیامبر فرزند پسر ندارد ، پس عقیم است و بعد از رحلت ، دین اسلام هم با او دفن خواهد شد اما خداوند به پیامبر کوثر عطا فرمود و به وسیله فاطمه و فرزندانش ، دین اسلام و تشیع دوباره جان گرفت و بشریت را همچنان به سوی سعادت رهنمون ساخت.
از مجموع بحث های تفسیری علمای شیعه و سنی استفاده می شود که مصادیق کوثر فقط منحصر درفاطمه و فرزندانش نیست ، بلکه هر کسی و هر حرکتی که در مسیرحفظ و حراست از اسلام و نشر فرهنگ اهل بیت قرار بگیرد، خود به خود از مصادیق کوثر خواهد بود. براین اساس ، انقلاب اسلامی ایران بیقین یکی از مصداق های بارز کوثر است همان طوری که حضرت امام خمینی مصداق دیگر آن است و هر دو بحق منشا این همه تحولات در منطقه و جهان شده اند، لیکن همان طوری که مصادیق نور ، مقول بالتشکیک است و از حیث شدت و ضعف با هم فرق دارند مصادیق بارزتر و اتم کوثر ، فاطمه زهرا و فرزندانش سلام الله علیهم اجمعین هستند و سایرین در مرتبه پایین تر به ترتیب شدت و ضعف جای می گیرند.
اگر این ملاک ، معیار و « تنقیح مناط» را قبول کنیم هر حرکت کوچک و بزرگ ، فردی و اجتماعی که موجب رشد فرهنگ فاطمی و تقویت نظام جمهوری اسلامی بشود خود به خود از مصادیق کوثر شده و دشمنان را ابتر خواهد کرد ، اما اگر در اثر بعضی کج اندیشی ها ، تحجر ، جمود و انحصار طلبی یا ولنگاری ، سکولار و تندروی ها ، به بدبینی مردم به اهل بیت و تضعیف حوزه و روحانیت و نا کار آمدی نظام اسلامی منتهی بشود ، طبیعی است که هیچ سنخیت و مناسبتی با کوثر نخواهند داشت.
حال باید دید آن کسان و جریان هایی که مرتب در جامعه تخم اختلاف و کینه و کدورت پمپاژ می کنند چه نسبتی با کوثر دارند؟ آنهایی که از آتش زدن و شکستنِ در خانه فاطمه ، ناله و شکوه سر می دهند ، چرا خود بدتر از آن می کنند؟! و در و پنجره بیوت مراجع می شکنند ؟ چرا مهر و کفش پراکنی در حرم فرزند کوثر را مایه افتخار برای خود می پندارند؟! اینان چه رابطه ای با کوثر دارند؟ چرا به نام کوثر، کار ابتری می کنند؟ مگر نه این است که هتاکی و فحاشی و درو پنجره شکستن از شاخصه های ابتران در طول تاریخ است؟!
آنهایی که برخلاف توصیه های وحدت محور رهبری ، مانع از سخنرانی رئیس مجلس در مراسم 22 بهمن کرج شدند و بعد از هشدار رهبری به همین موضوع در راهپیمایی 22 بهمن قم ، علیه مسئولین دولتی و مجلس شعار داده و پلاکارت برداشتند چه رابطه ای با رهبری، ولایت فقیه و مرجعیت و روحانیت دارند؟! مردم با حضور خود در 22 بهمن واقعا «حماسه فاطمی» آفریدند اما یک اقلیت عقب مانده با این حرکات ناموزون ، شیرینی یوم الله را به کام آنان تلخ کردند.
اینان را چه شده است که ناشیانه به نام دفاع از نظام ، انقلاب ، رهبری و به نام کوثر به کام ابتران دست و پا می زنند؟! آیا پشت شعارهای ارزشی و انقلابی مخفی شدن می تواند مجوز این همه ساختار شکنی ها باشد؟ این چه دسیسه ای است که می خواهند میان مسئولان ارشد با رهبری و مردم فاصله اندازد؟ این چه آبی است به آسیاب دشمن می ریزند؟ آیا کسی هست تا به این نفاق و نفوذ نو ظهور که مثل سرطانِ بد خیم به جان انقلاب افتاده رسیدگی کند؟