در آن زمان به اسم اینکه می خواهیم نیمی از جمعیت ایران را فعال کنیم، آن شقیّ جنایتکار دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود؛ و به جای اینکه نیمی از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگری هم که نیمه مردان بود به طور بسیار زیادی از فعالیت انداختند.
پایگاه خبری جماران: 17 دی ماه سال 1314 رضا شاه پهلوی قانونی را تصویب و ابلاغ کرد که به موجب آن زنان و دختران ایرانی از استفاده چادر، روبنده و روسری منع شدند. این قانون موجب شد که حکومت پهلوی در آن دوران به مقابله جدی با حجاب و زنان محجبه بپردازد و پس از آن به «کشف حجاب» مشهور شد.
به بهانه سالگرد این فرمان رضا شاه پهلوی چند نمونه از سخنان امام خمینی(س) در مورد کشف حجاب را با هم مرور می کنیم:
امروز روز 17 دی است. من یادم است، شاید این آقا هم یادشان باشد؛ هرکس سنش به سن ماهاست یادشان است که 17 دی چه شرارتی کرد این آدم؛ چقدر به این ملت فشار آورد، چه اختناقی ایجاد کرد، چه محترماتی را هَتْک کرد، چقدر سقط جنین شد در 17 دی و این اطراف 17 دی، چقدر مأموران این و دژخیمان این به مردم تعدی کردند و به زنها تعدی کردند و زنها را از توی خانه ها بیرون کشیدند. این مال پدر شما که من نمی توانم شرحش را بدهم. آن کارهایی که او کرده است نمی شود شرحش را داد. این در آن عالم معلوم می شود، [در] این عالم نمی توانیم ما بفهمیم؛ نمی توانیم بفهمیم چه جانوری بود. (صحیفه امام؛ ج 5، ص 369 - 370)
* * *
شما نمی دانید که با بانوان قم چه کردند اینها. یک رئیس نظمیه بود ـ که نمی دانم حالا هست یا از بین رفته است ـ که آنطور با بانوان عمل می کرد که ـ از قراری که گفتند ـ یک روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود، خون دماغش داشت می چکید؛ چشمش افتاد به یک زنی که چادر دارد یا روسری دارد؛ اعتنا به خون نکرد و پرید به او. (همان؛ ج 6، ص 422)
* * *
از جمله چیزهایی که در زمان رضا خان به تبع آتاترک انجام گرفت، یکی اتحاد شکل بود؛ و یکی کشف حجاب. آن وقت این اتحاد شکل و این کشف حجاب را در بوق و سرنا، بلندگوهای آنها چه تعریفهایی کردند، چه مداحیهایی کردند؛ از آخوند، که مخالف با این مسائل بود، چه تکذیبهایی کردند؛ چه شعرهایی گفتند. شاید شعرهایش را بعضی اش را شنیده باشید. چه شعرهای هجوی می گفتند، که گفتنی نیست. (همان؛ ج 7، ص 331)
* * *
آن کشف حجابی که رضا خان به تبع ترکیه و به تبع غرب و به [واسطه] مأموریتی که داشت، [انجام داد] برخلاف مصلحت مملکت ما بود. (همان؛ ص 333)
* * *
قضیه کشف حجاب، قضیه ای نبود که اینها بخواهند برای خانمها خدمت بکنند، اینها می خواستند که این طبقه [را] هم با زور و با فشار نابود کنند. آن مآثری که اینها دارند، آن خدمتهایی که این قشر می توانند به ملت بکنند، آن خدمتهای ارزنده ای که بانوان ما عهده دار آن هستند، از دستشان گرفته بشود؛ و نگذارند اینها آن خدمت اصیلی که باید بکنند و آن تربیت بچه ها، که بعدها مقدرات مملکت به دست آنهاست، اینها نگذارند که این خدمت انجام بگیرد؛ مبادا بچه ها در دامن اینها تقوا پیدا بکنند؛ در دامن اینها تربیت اسلامی بشوند؛ تربیت ملی بشوند؛ و بعد در دبستانها که آمدند و بعد در دبیرستانها که رفتند، نتوانند آنها با تبلیغاتی که آنجا می کنند و استادهایی که از خودشان آنجا می گذارند و مبلغینی که در آنجا دارند نتوانند اینها را برگردانند. از این جهت، نقشه این بود که این بانوان را از آن مقام اصیل بزرگی که دارند کنار بزنند، و به خیال خودشان نیمی از این جمعیت ایران را آزاد کنند! دیدید که چه جور «آزاد» کردند. من دیدم که ـ شماها شاید اکثراً یادتان نباشد ـ من دیدم که چه کردند با این بانوان محترم ایران؛ چه فشارها آوردند؛ با سرنیزه ها این کار بیجا را انجام دادند. و بعد هم خواستند نتیجه بگیرند که کار اصیل را از دست اینها بگیرند [تا] تربیت اولاد را اینها نتوانند بکنند.
اینها اگر وارد بشوند در شغلهای مثلاً دیگر، شغلهای غیر اساسی، نمی توانند به طور اصالت رفتار کنند. (همان؛ ص 331 – 332)
* * *
آن وقت که به اسم «کشف حجاب» و برای کشاندن ملت به تباهی آن سابقی اقدام کرد، در همین قم شاید از جاهای دیگر بیشتر فشار آورد. در تهران همین طور. در همه جا. (همان؛ ص 8، ص 130 - 131)
* * *
من می توانم بگویم که در زمان این پدر و پسر به بانوان ما بیشتر ظلم شد تا به سایر اقشار. شما شاید اکثراً یادتان نباشد که در زمان رضاشاه با بانوان چه کردند اینها. چه مصیبتهایی به بار آوردند با اسم اینکه می خواهیم ایران را به نظیر اروپا مثلاً بکنیم، ایران را متجدد بکنیم، نصف از جمعیت ایران را می خواهیم در جامعه بیاوریم. با بانوان نمی دانید چه کردند اینها. دو طایفه را در آن وقت از همه بیشتر بهشان ظلم کردند: یکی بانوان بود، که با این اسم آنقدر ظلم کردند، و یکی هم روحانیون بود. این دو طایفه را شاید در زمان رضاشاه بیشتر از سایر مردم بهشان تعدی کردند. بانوان را الزام کردند به اینکه در مجالس کذایی که داشتند حاضر بشوند. مردها با زنهایشان، با دخترهایشان، در آن مجلسهای فاسد، الزام داشتند که حاضر بشوند. (همان؛ ج 8، ص 354)
* * *
شاید بسیاریش را یادتان نباشد که من یادم است که اینها در زمان رضاخان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کردند، چه پرده ها دریدند از این مملکت. چه زورگوییها کردند و چه بچه ها سقط شد در اثر حمله هایی که اینها می کردند به زنها که چادر را از سرشان بکشند. (همان؛ ج 10، ص 489 – 490)
* * *
زمان رضاشاه این مسائل مطرح شد. قضیه کشف حجاب یک مطلبی نبود که اینها می خواستند زنها را، مثلاً ده میلیون زن را بیاورند در جامعه وارد کنند. اینها یک دستوراتی بود که اینها می گرفتند از خارج و برای اسارت ما اجرا می کردند.
قضیه ها، شاید شما هیچ کدامتان یادتان نباشد که آن وقت چه کردند، کوچک بودید. اما من تلخی این کشف حجابی که اینها کردند و اسمشان را بعداً «آزاد زنان و آزاد مردان» پسر رضاخان گذاشت، من تلخی اش باز در ذائقه ام هست. شما نمی دانید چه کردند با این زنهای محترمه و چه کردند با همه قشرها. الزام می کردند هم تجار را، هم کسبه جزء را، هم روحانیت را، هر جا زورشان می رسید به اینکه مجلس بگیرید و زنهاتان را بیاورید در مجلس، بیاورید در مجلس عمومی، آن وقت اگر اینها تخلف می کردند، کتک دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چیزها و حرفها بود. و اینها می خواستند زن را وسیله قرار بدهند از برای اینکه سرگرمی حاصل شود برای جوانها و در کارهای اساسی اصلاً وارد نشود. طریقهای مختلفی اینها داشتند برای اینکه این جوانهای ما را، این دانشگاهیهای ما را، همه این قشرها را نگذارند به فکر خودشان بیفتند و به فکر مملکتشان بیفتند. از آن طرف همین مسأله کشف حجاب با آن فضاحتی که اینها کردند و با آن رفتاری که با زنهای محترمه کردند و با آن رفتاری که با روحانیون کردند در این مسائل که حتی به مرحوم آقای کاشانی آمدند تکلیف کردند که شما باید وارد بشوید در این مجلس، فرمودند که شما باید مجلس بگیرید، ایشان گفته بودند ... : من هم همان را می گویم، حتی به اینها هم آمده بودند پیشنهاد کرده بودند. دیگر در شهرستانها، در دهات و همه جا حتی در قم، یک فضاحتی در قم در آوردند که قابل ذکر نیست. (همان؛ ج 13، ص 191)
* * *
شاید من بهتر از دیگران مشکلاتی که بر این مملکت در طول سلطنت این پدر و پسر گذشت شاهد بوده ام، و به اندازه من کمتر کسی از باب اینکه عمرش وفا نکرده است، شاهد این مسائل بود. اکثر شما خانمها آن زمان را یاد ندارید و شاید در بین شما بسیار کم باشد که آن زمان اسفبار را یاد داشته باشد. در آن زمان به اسم اینکه می خواهیم نیمی از جمعیت ایران را فعال کنیم، آن شقیّ جنایتکار دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود؛ و به جای اینکه نیمی از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگری هم که نیمه مردان بود به طور بسیار زیادی از فعالیت انداختند و این عروسکهایی که درست کردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خیابانها راه انداختند، آنهایی که در ادارات بودند، سایر افرادی که در ادارات بودند را هم از کارهای خودشان بازداشتند و آنهایی که در خیابانها رها بودند، جوانهای ما را به فساد کشاندند و فعالیت جوانهای ما را از دست آنها گرفتند. به اصطلاح خودشان می خواستند که تمدن شرق را وارد ایران کنند، و با آن وضعی که درست کردند، تمدن بزرگ اسلامی را هم از بین بردند. و بحمدالله در شهر مقدس قم آنچنان پایداری کردند خانمها و بانوان که مشت به دهن آنها زدند و در تهران و سایر شهرها هم اکثریت زنها، اکثریت بانوان با آن مخالفت کردند و تودهنی زدند؛ و همان مقدار از عروسکهایی که خودشان را مهیا کرده بودند برای اینکه، ایران را به فساد بکشند. (همان؛ ج 17، ص 359)