در این مطلب آمده است : صحبت ‌های اخیر آقای علی مطهری نایب رییس محترم مجلس مبنی بر بی‌ عدالتی تیم‌های حاضر در جام جهانی روسیه 2018 در استفاده از ورزشکاران دیگر کشورها از چند منظر قابل تامل و بررسی است.
باید در ابتدا به این نکته اشاره کرد که اغلب ستاره ‌های ورزشی از سنین کودکی به همراه خانواده و با نارضایتی از وضع موجود کشور خود به کشور مقصد مهاجرت کرده و یا در کشور مقصد به دنیا آمده‌اند.
کشورهایی که اغلب از مسیر توسعه دور مانده‌اند و به انحاء مختلف طرد و رانده شدن شهروندانشان از مدار اصلی جامعه را موجب شده‌اند و در پی آن کوچ اجباری را بر استعدادهای ورزشی خود تحمیل می‌نمایند.
محرومیت ‌ها و محدودیت ‌های گسترده در کشورهای توسعه نیافته به همراه فقدان عزم جدی برای رفع آن‌ ها، مولفه‌ های مخاطره آمیز بر ارزش‌ هایی چون حس میهن دوستی و احساس تعلق و بالندگی ملی است که انگیزه، تلاش و تعاملات اجتماعی را در جهت توسعه ‌مندی به شدت تضعیف و مضمحل می‌سازد.
از طرفی انسان نیازمند، برای تامین نیازهای اولیه زندگی خود، تحقق اهداف و شکوفایی استعدادهایش همواره در تلاشی مستمر و در پی یافتن راهی برای رهایی از کمبودها و گذر از مرزهای‌ های مختلف محصور‌ کننده از جمله مرزهای جغرافیایی است.
در این بین و بر اساس نظریه دیالکتیک محلی و جهانی آنتونی گیدنز جامعه شناس مطرح انگلیسی، کشورهای پیشرفته مهاجرپذیر با علم به این موضوع، فرصت خود عرضگی جهانی و هویت بخشی ورزشکاران محلی و گمنام را مهیا و زمینه ‌های استعدادیابی و استعداد پروری آن‌ ها را فراهم می‌سازند.
حقوق نادیده گرفته شده و امکانات دریغ شده از نوجوانان، سردرگمی و بی‌آیندگی را پدید می‌آورد تا کشورهایی با سطح زندگی بالا و امکانات ورزشی استاندارد به جذب و کشش نوجوانان مستعد اهتمام ورزیده و برنامه‌ریزی نمایند.
از منظری دیگر این اقدام را می‌توان در ذیل رفتارهای بشردوستانه قلمداد کرد، چرا که فرصت زندگی با کیفیت، رشد و منزلت اجتماعی و هویت‌ یابی ورزشی برای جوانانی که از فقر امکانات و فقدان بسترهای توسعه مندی رنج می‌برند، ایجاد می‌گردد.
از کرانه دیگر، انگشت انتقاد را باید به سوی همان کشورهای مبدا نشانه رفت که نمی‌تواند و گویی نمی‌خواهد عرصه‌ هایی چون ورزش تالار تحقق رویاها و خاستگاه آرزوهای جوانان باشد.
ستاره ‌های ورزشی سرمایه‌ های نمادین هر جامعه محسوب می‌شوند و افتخار آفرینی آنان به مثابه 'پاسخی متقابل' به خدمات کشوری است که با گسترانیدن چتر حمایتی و هدایتگری؛ شکوفایی، پیشرفت و رهایی از گمنامی را برایشان میسر می‌سازد.
بدیهی است استعدادها و نخبگان هر میدانی بدون مولفه‌های حمایتگرایانه و امکانات و شرایط مناسب در جامعه از مدار مفید بودن اجتماعی خارج و دچار فرسایش و کج روی می‌شوند.
به کارگیری و استفاده سایر کشورها از استعدادهای ورزشی می‌ تواند تلنگری باشد بر آن دسته از حکومت ‌هایی که نسبت به سرنوشت و زندگی مردمانش و نیز آینده جامعه‌شان بی‌تفاوت بوده و نقش مهمی در رهاشدگی استعدادها، کوچ اجباری نخبگان و رانده شدن آنان از موطن خود دارند. زین الدین زیدان از نوابغ دنیای فوتبال مصداق مناسبی است بر این موضوع، زمانی که وی علاقه مند به حضور در تیم ملی المپیک الجزایر (محل تولد والدینش) بود از سویی سرمربی وقت آن تیم حتی دعوت به همکاری نشد تا فرانسوی‌ ها از این فرصت تاریخی نهایت بهره را برده و با بهره جستن از مهارت‌ های او در تیم ملی بزرگسالان خود، بتوانند نقش مهمی در اعتبار بخشی فوتبال فرانسه و تعلق هویتی جوانانشان ایفا نمایند. این کنش متقابل، معامله‌ای برد - برد و راضی الطرفین برای ورزشکاران و کشورهای بهره‌مند از آن‌هاست، چرا که از یک سو ورزشکار با رویکرد 'آرزو اندیشی' تحت نظام آموزشی مناسب پرورش‌ یافته و فرصت خود ارزشمندی، تحرک اجتماعی و تبدیل از 'هیچ کس' به 'کسی' را پیدا می‌کند و از کرانه دیگر کشور مقصد (کشور برنده) با سرمایه گذاری و به کارگیری چنین نخبگانی می ‌تواند در چشم اندازهای جهانی ورزش خودنمایی و یکه ‌تازی کند.
در این میان بازنده اصلی، کشور مبدا است که آن را می‌توان 'کشور شرمنده' نام نهاد، حاکمانی که داشته‌هایشان را فدای نداشته‌ هایشان کرده و شرایط جامعه را برای رشد و شکوفایی استعدادها، زیست پذیر نساخته‌ اند، توجه و اهتمام به خود انتقادی و ریشه یابی و حل مسایل را نادیده گرفته و به مساله گریزی روی آورده‌ اند.
در سال‌ های اخیر، مهاجرت نخبگان واقعیت تلخ و جامعه آزار کشورمان به شمار آمده که روند روزافزون آن در حال در برگیری تمام بخش‌ها و نهادهای جامعه از جمله نهاد ورزش است.
بی‌شک تهی شدن سرمایه‌های جامعه در اثر ضعف عملکرد و غفلت مسئولان علاوه بر تباهی فرهنگی، مانع از تحقق فرصت‌های جهانی و بین‌المللی در ساحت‌ های ملی و فردی می‌ شود.
6026/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.