در این مطلب آمده است : پس از گذشت دو دهه از انقلاب وقتی مردم از فرآیند کار و عملکرد برخی از اصولگرایان تندرو و مدیران ارشد کشور در آن روز رضایت چندانی نداشتند سمت و سوی اقبال عمومی به اصلاحات و اصلاحطلبان برگشت و در دوم خرداد 76 شمار 20 میلیون نفر انگشتهای جوهری شدهشان را به هم رساندند و نام سید خندان را از صندوقهای رای برکشیدند و از آن پس اصلاحات آغاز شد. از آن دوم خرداد شگفتانگیز 20 میلیونی 21 سال میگذرد و بذر کاشته شده اصلاحات به سن جوانی رسیده است اما آیا این اصلاحات قد برکشیده همان است که مردم میخواستند؟
اصلاحات آمده بود که مبشر حرکت رو به جلو باشد نه این که بعد از 21 سال، کابینه اعتدال برآمده از تکرار اصلاحات، همچنان بر محور تکراری و باطل وزرا و مسئولین پا به سن گذاشته قبلی بچرخد تا جوانها پشت درب شعارهای رنگارنگ بمانند و آنها که گم شده در دهههای رفته هستند پستها را اشغال کنند، آنها که دیکتهشان پر از غلط بوده و هست. آیا میخواهند و میتوانند فساد و اختلاس و تبعیض را کمرنگ و حقوق شهروندی را بیشتر کنند؟ اختلاسی که ریشه اعتماد عمومی را نشانه رفته است و به جد در حال خشکاندن آن است. « جولیو آندروئوتی» سیاستمدار سرشناس ایتالیا که هفت سال نخست وزیر این کشور بوده، میگوید: « قدرت یک بیماری است، کسی که به آن مبتلا شود دیگر معالجه نخواهد شد» چنین مدیرانی که خود را از جنس دوم خرداد میدانند و قوه مجریه را در دست خود دارند این گزاره را تقویت میکند که برخی آنها به این بیماری دچار شدهاند و از آرمان اصلاحطلبی جز میز و صندلی ریاست هیچ نمیخواهند و الا کابینه پر از جوانان زبده و بانوان شایسته بود.
مگر قرار نبود اصلاحات درخت تحزب را تناور کند تا میوه « مدیریت » به بار آورد؟ امروز تحزب جز چند ورق گم شده در آرشیو وزارت کشور و چند بیانیه و چندین نشست نمایشی و شعارهای نخ نما و کاسبکارانه در فصل انتخابات چه دستاوردی داشته و دارد؟ بچههایی که در روز تولد اصلاحات چشم به دنیا گشودند امروز یا کفشهایشان را در پادگانها واکس میزنند و یا موهایشان را براق میکنند تا از دلبرکان هم دانشگاهی عشوه ربایند، اما وجه اشتراک همهی آنها بیمناکی از آینده پر از تشویش است، آیندهای که پر از تهدید است و تحدید – تهدید خارجی و تحدید داخلی، اما آیا این کابینه پا به سن گذاشته و سکوت عارفانه برخی از نمایندگان به ویژه شماری از اصلاحطلبان توانایی دمیدن امید را دارند؟ دولتی که وزیر امنیتی آورده بود تا دستش روی دگمه فیلترینگ نرود نهایتا میگوید ما نمیخواستیم اما شد، عذر بدتر از گناه! و در این باره برخی نمایندگان اصلاح طلب فقط با گذاشتن یک توئیت محتاطانه بسنده کردند.
مگر اصلاحات آمده بود که ژن خوبپروری کند و بر صندلی سبز مجلس بنشیند و از سفره انقلاب جیرهخواری کند، اما لشکر لشکر از جوانهای بیکار در آرزوی کار و درآمدی حداقلی باشند؟
امروزه هر کجای جامعه که قدم میگذاریم با انبوهی از گلایهها و انتقادات مواجه هستیم که حل آن را از دولت روحانی و اصلاحطلبان میخواهند. سوال مردم این است که پس فایده و عملکرد نمایندگان مجلس که به آنها رای دادیم چه بود؟ مردم میخواهند بدانند که نمایندگان ملت به ویژه اصلاح طلبان چه گامی در حل مشکلات اقتصادی، معیشتی مردم، حقوق شهروندی، هم سان سازی حقوق بازنشستهها – اشتغال جوانان به ویژه فارغ التحصیلان دانشگاهی – مبارزه با گرانی – مبارزه با رانت، فساد و تبعیض، حفظ ارزش ریال، رفع حصر، رفع فیلتر تلگرام و هزار و یک مشکل داخلی و خارجی و بینالمللی برداشتهاند؟
اگر بخواهیم بگوییم دستاوردشان چه بوده است فقط باید گفت که در عمل هیچ کاری نکردهاند.
از اصلاحات که در لوای اعتدال در دهه 90 سه بار پیروز انتخابات شده است، در سالهای 98 و 1400 خواهند پرسید که کجای مملکت را اصلاح کرده اید؟ ژان ژاک روسو میگوید ؛ « میتوان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمیتوان آن را انکار کرد » به گمانم اصلاحات آن چنان قناعت وار تکیده شده است که از آن جز یک تکرار ممنوع شده محدود در لیستهای انتخاباتی چیزی نمانده است و به نظر میرسد اصلاحات خود نیازمند اصلاحات و بازنگری جدید است.
نکته پایانی این که نمایندگان هرگز نباید به تایید یا رد صلاحیت خود در انتخابات آینده فکر کنند، کما این که برخی از آنها به همین دلیل قدرت خود را برای پیشبرد امور کاهش دادهاند. اگر دوستان و نمایندگان مجلس گرفتار این موضوع باشند که حتما تایید صلاحیت شوند توانمندی خود را برای حل مشکلات از دست خواهند داد.
6026/
اصلاحات آمده بود که مبشر حرکت رو به جلو باشد نه این که بعد از 21 سال، کابینه اعتدال برآمده از تکرار اصلاحات، همچنان بر محور تکراری و باطل وزرا و مسئولین پا به سن گذاشته قبلی بچرخد تا جوانها پشت درب شعارهای رنگارنگ بمانند و آنها که گم شده در دهههای رفته هستند پستها را اشغال کنند، آنها که دیکتهشان پر از غلط بوده و هست. آیا میخواهند و میتوانند فساد و اختلاس و تبعیض را کمرنگ و حقوق شهروندی را بیشتر کنند؟ اختلاسی که ریشه اعتماد عمومی را نشانه رفته است و به جد در حال خشکاندن آن است. « جولیو آندروئوتی» سیاستمدار سرشناس ایتالیا که هفت سال نخست وزیر این کشور بوده، میگوید: « قدرت یک بیماری است، کسی که به آن مبتلا شود دیگر معالجه نخواهد شد» چنین مدیرانی که خود را از جنس دوم خرداد میدانند و قوه مجریه را در دست خود دارند این گزاره را تقویت میکند که برخی آنها به این بیماری دچار شدهاند و از آرمان اصلاحطلبی جز میز و صندلی ریاست هیچ نمیخواهند و الا کابینه پر از جوانان زبده و بانوان شایسته بود.
مگر قرار نبود اصلاحات درخت تحزب را تناور کند تا میوه « مدیریت » به بار آورد؟ امروز تحزب جز چند ورق گم شده در آرشیو وزارت کشور و چند بیانیه و چندین نشست نمایشی و شعارهای نخ نما و کاسبکارانه در فصل انتخابات چه دستاوردی داشته و دارد؟ بچههایی که در روز تولد اصلاحات چشم به دنیا گشودند امروز یا کفشهایشان را در پادگانها واکس میزنند و یا موهایشان را براق میکنند تا از دلبرکان هم دانشگاهی عشوه ربایند، اما وجه اشتراک همهی آنها بیمناکی از آینده پر از تشویش است، آیندهای که پر از تهدید است و تحدید – تهدید خارجی و تحدید داخلی، اما آیا این کابینه پا به سن گذاشته و سکوت عارفانه برخی از نمایندگان به ویژه شماری از اصلاحطلبان توانایی دمیدن امید را دارند؟ دولتی که وزیر امنیتی آورده بود تا دستش روی دگمه فیلترینگ نرود نهایتا میگوید ما نمیخواستیم اما شد، عذر بدتر از گناه! و در این باره برخی نمایندگان اصلاح طلب فقط با گذاشتن یک توئیت محتاطانه بسنده کردند.
مگر اصلاحات آمده بود که ژن خوبپروری کند و بر صندلی سبز مجلس بنشیند و از سفره انقلاب جیرهخواری کند، اما لشکر لشکر از جوانهای بیکار در آرزوی کار و درآمدی حداقلی باشند؟
امروزه هر کجای جامعه که قدم میگذاریم با انبوهی از گلایهها و انتقادات مواجه هستیم که حل آن را از دولت روحانی و اصلاحطلبان میخواهند. سوال مردم این است که پس فایده و عملکرد نمایندگان مجلس که به آنها رای دادیم چه بود؟ مردم میخواهند بدانند که نمایندگان ملت به ویژه اصلاح طلبان چه گامی در حل مشکلات اقتصادی، معیشتی مردم، حقوق شهروندی، هم سان سازی حقوق بازنشستهها – اشتغال جوانان به ویژه فارغ التحصیلان دانشگاهی – مبارزه با گرانی – مبارزه با رانت، فساد و تبعیض، حفظ ارزش ریال، رفع حصر، رفع فیلتر تلگرام و هزار و یک مشکل داخلی و خارجی و بینالمللی برداشتهاند؟
اگر بخواهیم بگوییم دستاوردشان چه بوده است فقط باید گفت که در عمل هیچ کاری نکردهاند.
از اصلاحات که در لوای اعتدال در دهه 90 سه بار پیروز انتخابات شده است، در سالهای 98 و 1400 خواهند پرسید که کجای مملکت را اصلاح کرده اید؟ ژان ژاک روسو میگوید ؛ « میتوان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمیتوان آن را انکار کرد » به گمانم اصلاحات آن چنان قناعت وار تکیده شده است که از آن جز یک تکرار ممنوع شده محدود در لیستهای انتخاباتی چیزی نمانده است و به نظر میرسد اصلاحات خود نیازمند اصلاحات و بازنگری جدید است.
نکته پایانی این که نمایندگان هرگز نباید به تایید یا رد صلاحیت خود در انتخابات آینده فکر کنند، کما این که برخی از آنها به همین دلیل قدرت خود را برای پیشبرد امور کاهش دادهاند. اگر دوستان و نمایندگان مجلس گرفتار این موضوع باشند که حتما تایید صلاحیت شوند توانمندی خود را برای حل مشکلات از دست خواهند داد.
6026/
کپی شد