در این مطلب آمده است :در یادداشتی برای نشریهای از پیش آمدن بحرانی نوشتم که جامعهی ما را دربرمیگیرد و امروز هم به آن تحلیل باور دارم که آمریکا و اروپا و روسیه و چین و همهی این یاران نیمه راه و دوست نمایان با آن علم و کتلی که دارند و برخلاف ما جز به مصالح و منافع خود نمیاندیشند، ما را از پا نمیاندازند؛ یعنی آمریکا که در دوشیدن ما پیش از انقلاب و در دشمنی ما پس از انقلاب، هیچ پا پس نگذاشته است، نمیتواند ما را بشکند، یعنی، نیازی ندارد که هزنیههای یک جنگ مستقیم مخرب یا جنگ نیابتی طولانی را تحمل کند.
چون جامعهی ما را میشناسد و میداند که خیلیها به لفظ و اقدام صوری مرگ به آمریکا میگویند و پرچمش را هم آتش میزنند، اما دریغ از یک تیر که از تفنگ همیشه پرشان به قصد او رها کنند! چون وقتی «سیبل» دولت هست چرا به راه دور بروند.
به عملکرد رسانههای منتقد دولت و افراد مخالف دولت و بی اعتنا به رای ملت نگاه کنید تا به کنه قضایا پی ببرید که چگونه آمریکای شیطان بزرگ آتش به فتیله و آب در لانهی مورچگان ریخته و خود با خیالی آسوده به نظاره نشسته است و میبیند که بیش از صد تیر عنوان به قصد دولت روحانی رها شده و در روزهای آینده مضاعف هم خواهد شد! و غافل از دشمن اصلی ما که آمریکا است.
والبته راست هم میگویند و حق هم دارند که از رئیس جمهور بخواهند تا توبه کند و در روزهای آینده هم لابد از ایشان انتظار «هاراگیری » را به سبک ساموراییها خواهند داشت و آسودهتر از این انتحار جسمی بهتر این است که انتحار سیاسی کند و ادارهی کشور را به صالحانی که مورد نظر صالحان تیرانداز است بسپارد، چون این بزرگواران تدبیر آن را دارند که دولت علیه را مثل آن دولت قبل از فضای تدبیر و امید مصطلح اداره کنند. دورانی که نشانی از 40% تورم و اقتصاد منفی 7% نبود و زنجانیها فروش نفت را در دست با کفایت خود نداشتند دورانی که شورای امنیت به ما با احترام خاص مینگریست و 6 قطعنامه علیه ما صادر نمیکرد و مشمول فصل 7 هم نشده بودیم و نه تنها خزانهی ما از پر و پیمانی لبریز شده بود بلکه آن صدها میلیاردی که از نفت بالای صددلار فروخته بودیم همه در صندوق ذخیره یا صندوق توسعه، بر روی هم اشتباه بود. یعنی دست پاکان و معجزههای هزاره ی سوم هرگز بیتدبیری نمیکردند که صدها هزار میلیارد تومان از بانکها قرض بگیرند و یا به پیمانکاران بدهکار باشند. مهمتر آن که با ارتقای ارزش پول ملی، ثروت و داشتههای مردم حداقل سه برابر شده بود.
و اما روحانی سراپا تقصیر که آمد، برخلاف دورهی قبل، بیحساب و کتاب حکومت کرد، با خارجیهای اغلب خائن رابطه برقرار کرد و خرج روی دست ایران گذاشت چرا که مدام روسای کشورها و وزیران و صاحبان صنایع و شرکتهای بزرگ آمدند و غذای ما را خوردند و رفتند و آب و نان ما را کم کردند. در مجمع عمومی سازمان ملل هم هرگاه که روحانی پشت تریبون قرار گرفت، فقط خودش بود و خودش، دیگر آن زمان نبود که از ازدحام جمعیت و روسای کشورها، نه تنها هیچ صندلی خالی نبود بلکه صندلیهای اضافی هم که آوردند، افاقه نکرد. و از کارهای مضر به حال ما، مذاکرهی سری با شش کشور استعمارگر و میراث خوار استعمار بود، بدون این که هیچ کس بداند، پشت میز نشست و نتیجه هم از پیش معلوم بود که چه کلاه گشادی که تا چانهی ما بود برسرمان گذاشتند؛ یعنی مروارید از ماگرفتند و آب نبات چوبی نه بلکه فقط چوب آن را به ما دادند و هزاران عارضهی دیگر که مثنوی هزار من کاغذ است و فضا و شرایط مصیبت بار آن چنان شد که لازم بود هر مسئول بلند پایهی شریفی، کار و زندگی خود را رها کند و مواظب دولت باشد و در این میان اگر رسانههای میلی و بیمیلی نبودند، کشور مثل ایالات «آلاسکا» فروخته شده بود و پولش را هم از ما بهتران خورده بودند! در این صورت و با این همه اشتباه آیا پیروان پروپا قرص و دو آتشه ی نظام حق ندارند دلواپس باشند؟
و توصیه هم به دلواپسانی که با خروج ترامپ از برجام، قندآبکوه در دلشان میشکنند، این است که سعی کنید، همهی مخالفان روحانی را به اردوگاه خود جذب و جمع کنید آن هم برای 1400 و حتی زودتر از آن و نگارنده هم اطمینان کامل دارد، با درایت و تدبیری که در مخالفان روحانی سراغ میرود نه میگذارند که حتی یک نفر در تقابل با نظام قدعلم کند و نه به براندازان بپیوندد. برخلاف برخی تحلیلهای تحلیل گران رسانههای زنجیرهای که عقیده دارند مخالفان دکتر روحانی به تلقی نادرست خود در ناکارامدی نظام، به براندازان خواهد پیوست و جبههی دی ماهی را تقویت خواهند کرد، چنین نیست. در این باره تردید نکنید که همه به دلواپسان و منتقدان برجام خواهند پیوست. و دکتر روحانی حقوق دان هم میتواند مدام بنشیند و بگوید که: باکم از ترکان تیرانداز نیست طعنه ی تیرآورانم میکشد.
7342/6026
چون جامعهی ما را میشناسد و میداند که خیلیها به لفظ و اقدام صوری مرگ به آمریکا میگویند و پرچمش را هم آتش میزنند، اما دریغ از یک تیر که از تفنگ همیشه پرشان به قصد او رها کنند! چون وقتی «سیبل» دولت هست چرا به راه دور بروند.
به عملکرد رسانههای منتقد دولت و افراد مخالف دولت و بی اعتنا به رای ملت نگاه کنید تا به کنه قضایا پی ببرید که چگونه آمریکای شیطان بزرگ آتش به فتیله و آب در لانهی مورچگان ریخته و خود با خیالی آسوده به نظاره نشسته است و میبیند که بیش از صد تیر عنوان به قصد دولت روحانی رها شده و در روزهای آینده مضاعف هم خواهد شد! و غافل از دشمن اصلی ما که آمریکا است.
والبته راست هم میگویند و حق هم دارند که از رئیس جمهور بخواهند تا توبه کند و در روزهای آینده هم لابد از ایشان انتظار «هاراگیری » را به سبک ساموراییها خواهند داشت و آسودهتر از این انتحار جسمی بهتر این است که انتحار سیاسی کند و ادارهی کشور را به صالحانی که مورد نظر صالحان تیرانداز است بسپارد، چون این بزرگواران تدبیر آن را دارند که دولت علیه را مثل آن دولت قبل از فضای تدبیر و امید مصطلح اداره کنند. دورانی که نشانی از 40% تورم و اقتصاد منفی 7% نبود و زنجانیها فروش نفت را در دست با کفایت خود نداشتند دورانی که شورای امنیت به ما با احترام خاص مینگریست و 6 قطعنامه علیه ما صادر نمیکرد و مشمول فصل 7 هم نشده بودیم و نه تنها خزانهی ما از پر و پیمانی لبریز شده بود بلکه آن صدها میلیاردی که از نفت بالای صددلار فروخته بودیم همه در صندوق ذخیره یا صندوق توسعه، بر روی هم اشتباه بود. یعنی دست پاکان و معجزههای هزاره ی سوم هرگز بیتدبیری نمیکردند که صدها هزار میلیارد تومان از بانکها قرض بگیرند و یا به پیمانکاران بدهکار باشند. مهمتر آن که با ارتقای ارزش پول ملی، ثروت و داشتههای مردم حداقل سه برابر شده بود.
و اما روحانی سراپا تقصیر که آمد، برخلاف دورهی قبل، بیحساب و کتاب حکومت کرد، با خارجیهای اغلب خائن رابطه برقرار کرد و خرج روی دست ایران گذاشت چرا که مدام روسای کشورها و وزیران و صاحبان صنایع و شرکتهای بزرگ آمدند و غذای ما را خوردند و رفتند و آب و نان ما را کم کردند. در مجمع عمومی سازمان ملل هم هرگاه که روحانی پشت تریبون قرار گرفت، فقط خودش بود و خودش، دیگر آن زمان نبود که از ازدحام جمعیت و روسای کشورها، نه تنها هیچ صندلی خالی نبود بلکه صندلیهای اضافی هم که آوردند، افاقه نکرد. و از کارهای مضر به حال ما، مذاکرهی سری با شش کشور استعمارگر و میراث خوار استعمار بود، بدون این که هیچ کس بداند، پشت میز نشست و نتیجه هم از پیش معلوم بود که چه کلاه گشادی که تا چانهی ما بود برسرمان گذاشتند؛ یعنی مروارید از ماگرفتند و آب نبات چوبی نه بلکه فقط چوب آن را به ما دادند و هزاران عارضهی دیگر که مثنوی هزار من کاغذ است و فضا و شرایط مصیبت بار آن چنان شد که لازم بود هر مسئول بلند پایهی شریفی، کار و زندگی خود را رها کند و مواظب دولت باشد و در این میان اگر رسانههای میلی و بیمیلی نبودند، کشور مثل ایالات «آلاسکا» فروخته شده بود و پولش را هم از ما بهتران خورده بودند! در این صورت و با این همه اشتباه آیا پیروان پروپا قرص و دو آتشه ی نظام حق ندارند دلواپس باشند؟
و توصیه هم به دلواپسانی که با خروج ترامپ از برجام، قندآبکوه در دلشان میشکنند، این است که سعی کنید، همهی مخالفان روحانی را به اردوگاه خود جذب و جمع کنید آن هم برای 1400 و حتی زودتر از آن و نگارنده هم اطمینان کامل دارد، با درایت و تدبیری که در مخالفان روحانی سراغ میرود نه میگذارند که حتی یک نفر در تقابل با نظام قدعلم کند و نه به براندازان بپیوندد. برخلاف برخی تحلیلهای تحلیل گران رسانههای زنجیرهای که عقیده دارند مخالفان دکتر روحانی به تلقی نادرست خود در ناکارامدی نظام، به براندازان خواهد پیوست و جبههی دی ماهی را تقویت خواهند کرد، چنین نیست. در این باره تردید نکنید که همه به دلواپسان و منتقدان برجام خواهند پیوست. و دکتر روحانی حقوق دان هم میتواند مدام بنشیند و بگوید که: باکم از ترکان تیرانداز نیست طعنه ی تیرآورانم میکشد.
7342/6026
کپی شد