تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال سفارت ایالات متحده از تل آویو به بیت المقدس حرکتی ناگهانی و حساب نشده بود. اما تقریبا تمامی تصمیم هایی که ترامپ درباره خاورمیانه می گیرد همین ویژگی را دارند. با اینکه این اقدام، کاملا اشتباه است، اما حداقل نیت واشنگتن بر همه آشکار شد.
می توانیم ریشه این تصمیم ها را در سال 1957، زمانی که دوایت آیزانهاور، رئیس جمهور آمریکا، به بهانه امنیت ملی، حق دخالت در خاورمیانه را برای ایالات متحده قائل شد پیدا کنیم. تصمیم 60 سال پیش آیزانهاور، رابطه مستقیمی با آنچه امروز شاهد آن هستیم، دارد.
اولین هدف ترامپ، بازتاب وسواس فکری آمریکا درباره ایران و ظهور آن به عنوان قدرت برتر خاورمیانه است. ایران یکی از دو چالش جدید نفوذ طولانی مدت آمریکا در خاورمیانه محسوب می شود.
دومین چالش، روسیه است و هر دو کشور، نقش بزرگی در بیرون راندن داعش از عراق و سوریه بازی کرده اند. دولت ترامپ با انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، جایگاه خود را در اتحاد کشورهای ملی گرای سنی، به رهبری عربستان سعودی با رژیم اسرائیل، با هدف محدود کردن ایران، تحکیم می کند. با این کار ترامپ می تواند به وعده زمان انتخابات خود عمل کرده و حامیان مالی کمپینش را راضی نگه دارد.
محدود کردن ایران، تحمیل یک آپارتاید قانونی به فلسطینیان، تصفیه بدهی های ارزان قیمت به قیمت آرمان های فلسطینیان، این ها سه هدف اصلی ترامپ از اقدام اخیر خود است.
اما نباید تنها ترامپ را مسوول این وضعیت جدید دانست. ترامپ در توضیح تصمیم خود در چهارشنبه گذشته گفت: 'این امر، چیزی به جز شناخت واقعیت نیست.' برخلاف تمایل آمریکا، حرف ترامپ کاملا درست است.'
با هر معیاری که بسنجیم آمریکا با انتقال سفارت خود از تل آویو به بیت المقدس، همان طور که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا از قبل وعده آن را داده بود، فاجعه ای جدید در منطقه عربی ایجاد کرده است.
این نخستین اقدام برای بیت المقدس است که پایتخت رژیم اسرائیل شود. این تصمیم که ترامپ تلاش می کند ظرف هفته های آینده به مرحله اجرا در آورد، احساسات تنش زا را تشدید خواهد کرد و به لحاظ کلی، باعث نگرانی شدید منطقه عربی خواهد شد.
آمریکایی ها نمی دانند که این کار چه عواقب وخیمی به دنبال خواهد داشت و این عواقب نه تنها متوجه رژیم اسرائیل بلکه متوجه خود آمریکا نیز خواهد شد. همچنین هر کسی را که از این تصمیم حمایت کند یا آن را تایید کند را مورد تهدید قرار خواهد داد، به ویژه کشورهای غربی.
هیچ کشورعربی نمی تواند آنچه ترامپ دعوت به انجام آن کرد را بپذیرد. پیش از این کشورهای عربی تمامی چنین ایده ها و اندیشه هایی را رد کرده بودند. اندیشه هایی که مخالف همه میثاق ها و قوانین بین المللی هستند.
مصر موضع مخالف خود را با چنین کارهایی به مناسبت های مختلف اعلام کرده است. «سامح شکری»، وزیر امور خارجه مصر از چند روز پیش با تماس هایی که با «رکس تیلرسون»، همتای آمریکایی خود داشته، مخالفت خود را بیان کرده است.
مخالفت مشابهی را نیز چند روز پیش وزارت امور خارجه عربستان سعودی بیان کرد و با صدور بیانیه ای تاکید کرد که تصمیمی که دولت آمریکا برای به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل اتخاذ کرده است، می تواند عواقب بسیار خطرناکی در بر داشته باشد.
در بیانیه وزارت امور خارجه آنچه در نشریه آمریکایی نیویورک تایمز منتشر شد و آمده بود که شاهزاده «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان انتقال سفارت امریکا در رژیم اسرائیل به بیت المقدس را تایید می کند، تکذیب کرد.
این اظهارات را هیچ منطق و عقل عربی قبول نمی کند. عقل عربی نمی پذیرد که اندیشه های امریکایی صهیونیستی قدس را صهیونیستی کند وهویت اصلی اش را از آن بگیرد. چگونه یک مسئول عرب مسلمان می پذیرد که بیت المقدس عربی که سنبل جهان عرب محسوب می شود، عربی نباشد و فاقد هویت عربی شود؟
برای رئیس جمهور ترامپ، که ادعا می کند یک معامله گر بزرگ است، تصمیم انتقال سفارت ایالات متحده به بیت المقدس، یک اقدام گیج کننده بود.
او یک امتیاز منحصر به فرد و بزرگ را به یکی از طرفین پیچیده ترین مذاکرات اعطا کرد اما چیزی در قبال آن به دست نیاورد. اگر قرار است او بدین شیوه عمل کند، دیگر جای تعجب ندارد که بسیاری از همکاران سابقش، او را مردی ضعیف در تجارت بدانند.
اما دلیلی که باعث شده تمام 86 کشوری که در رژیم اسرائیل سفارتخانه دارند، در تل آویو مستقر باشند، این است که بیت المقدس بخشی جدایی ناپذیر از توافق نهایی بین رژیم اسرائیل و فلسطین است.
فلسطینیان نیز بیت المقدس را پایتخت خود می دانند. بیت المقدس دارای مکان هایی است که برای ادیان ابراهیمی مقدس است و تعداد زیادی از جمعیت آن عرب هستند به طوری که بعد از ده ها سال انتقال و اسکان صهیونیستها، هنوز یک سوم جمعیت عرب اند. بنابراین، آزادیخواهان، دموکرات ها، اروپایی ها و آسیایی ها همیشه خواسته اند که شرایط بیت المقدس، در بستری از صلح بین رژیم اسرائیل و فلسطین قرار بگیرد.
در نتیجه به نظر می رسد انتقال محتمل سفارت آمریکا به بیت المقدس همیشه یک حرکت نمادین که بیشتر برای آمریکایی ها جذاب بوده تا اینکه برای پیشرفت صلح و آرامش در منطقه باشد.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا مرکز سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
می توانیم ریشه این تصمیم ها را در سال 1957، زمانی که دوایت آیزانهاور، رئیس جمهور آمریکا، به بهانه امنیت ملی، حق دخالت در خاورمیانه را برای ایالات متحده قائل شد پیدا کنیم. تصمیم 60 سال پیش آیزانهاور، رابطه مستقیمی با آنچه امروز شاهد آن هستیم، دارد.
اولین هدف ترامپ، بازتاب وسواس فکری آمریکا درباره ایران و ظهور آن به عنوان قدرت برتر خاورمیانه است. ایران یکی از دو چالش جدید نفوذ طولانی مدت آمریکا در خاورمیانه محسوب می شود.
دومین چالش، روسیه است و هر دو کشور، نقش بزرگی در بیرون راندن داعش از عراق و سوریه بازی کرده اند. دولت ترامپ با انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، جایگاه خود را در اتحاد کشورهای ملی گرای سنی، به رهبری عربستان سعودی با رژیم اسرائیل، با هدف محدود کردن ایران، تحکیم می کند. با این کار ترامپ می تواند به وعده زمان انتخابات خود عمل کرده و حامیان مالی کمپینش را راضی نگه دارد.
محدود کردن ایران، تحمیل یک آپارتاید قانونی به فلسطینیان، تصفیه بدهی های ارزان قیمت به قیمت آرمان های فلسطینیان، این ها سه هدف اصلی ترامپ از اقدام اخیر خود است.
اما نباید تنها ترامپ را مسوول این وضعیت جدید دانست. ترامپ در توضیح تصمیم خود در چهارشنبه گذشته گفت: 'این امر، چیزی به جز شناخت واقعیت نیست.' برخلاف تمایل آمریکا، حرف ترامپ کاملا درست است.'
با هر معیاری که بسنجیم آمریکا با انتقال سفارت خود از تل آویو به بیت المقدس، همان طور که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا از قبل وعده آن را داده بود، فاجعه ای جدید در منطقه عربی ایجاد کرده است.
این نخستین اقدام برای بیت المقدس است که پایتخت رژیم اسرائیل شود. این تصمیم که ترامپ تلاش می کند ظرف هفته های آینده به مرحله اجرا در آورد، احساسات تنش زا را تشدید خواهد کرد و به لحاظ کلی، باعث نگرانی شدید منطقه عربی خواهد شد.
آمریکایی ها نمی دانند که این کار چه عواقب وخیمی به دنبال خواهد داشت و این عواقب نه تنها متوجه رژیم اسرائیل بلکه متوجه خود آمریکا نیز خواهد شد. همچنین هر کسی را که از این تصمیم حمایت کند یا آن را تایید کند را مورد تهدید قرار خواهد داد، به ویژه کشورهای غربی.
هیچ کشورعربی نمی تواند آنچه ترامپ دعوت به انجام آن کرد را بپذیرد. پیش از این کشورهای عربی تمامی چنین ایده ها و اندیشه هایی را رد کرده بودند. اندیشه هایی که مخالف همه میثاق ها و قوانین بین المللی هستند.
مصر موضع مخالف خود را با چنین کارهایی به مناسبت های مختلف اعلام کرده است. «سامح شکری»، وزیر امور خارجه مصر از چند روز پیش با تماس هایی که با «رکس تیلرسون»، همتای آمریکایی خود داشته، مخالفت خود را بیان کرده است.
مخالفت مشابهی را نیز چند روز پیش وزارت امور خارجه عربستان سعودی بیان کرد و با صدور بیانیه ای تاکید کرد که تصمیمی که دولت آمریکا برای به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل اتخاذ کرده است، می تواند عواقب بسیار خطرناکی در بر داشته باشد.
در بیانیه وزارت امور خارجه آنچه در نشریه آمریکایی نیویورک تایمز منتشر شد و آمده بود که شاهزاده «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان انتقال سفارت امریکا در رژیم اسرائیل به بیت المقدس را تایید می کند، تکذیب کرد.
این اظهارات را هیچ منطق و عقل عربی قبول نمی کند. عقل عربی نمی پذیرد که اندیشه های امریکایی صهیونیستی قدس را صهیونیستی کند وهویت اصلی اش را از آن بگیرد. چگونه یک مسئول عرب مسلمان می پذیرد که بیت المقدس عربی که سنبل جهان عرب محسوب می شود، عربی نباشد و فاقد هویت عربی شود؟
برای رئیس جمهور ترامپ، که ادعا می کند یک معامله گر بزرگ است، تصمیم انتقال سفارت ایالات متحده به بیت المقدس، یک اقدام گیج کننده بود.
او یک امتیاز منحصر به فرد و بزرگ را به یکی از طرفین پیچیده ترین مذاکرات اعطا کرد اما چیزی در قبال آن به دست نیاورد. اگر قرار است او بدین شیوه عمل کند، دیگر جای تعجب ندارد که بسیاری از همکاران سابقش، او را مردی ضعیف در تجارت بدانند.
اما دلیلی که باعث شده تمام 86 کشوری که در رژیم اسرائیل سفارتخانه دارند، در تل آویو مستقر باشند، این است که بیت المقدس بخشی جدایی ناپذیر از توافق نهایی بین رژیم اسرائیل و فلسطین است.
فلسطینیان نیز بیت المقدس را پایتخت خود می دانند. بیت المقدس دارای مکان هایی است که برای ادیان ابراهیمی مقدس است و تعداد زیادی از جمعیت آن عرب هستند به طوری که بعد از ده ها سال انتقال و اسکان صهیونیستها، هنوز یک سوم جمعیت عرب اند. بنابراین، آزادیخواهان، دموکرات ها، اروپایی ها و آسیایی ها همیشه خواسته اند که شرایط بیت المقدس، در بستری از صلح بین رژیم اسرائیل و فلسطین قرار بگیرد.
در نتیجه به نظر می رسد انتقال محتمل سفارت آمریکا به بیت المقدس همیشه یک حرکت نمادین که بیشتر برای آمریکایی ها جذاب بوده تا اینکه برای پیشرفت صلح و آرامش در منطقه باشد.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا مرکز سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
کپی شد