نوع مدیریت سیاسی درعرصه جغرافیایی حکومت خودمختاری اقلیم کردستان عراق که از آن بهعنوان هارتلند خاورمیانه یاد میشود شیوه نوینی در حکومتداری در هزاره جدید محسوب می شود، همچنین موقعیت جغرافیایی این حکومت خودمختار به دلیل تلاقی و پیوند اقوام ترک، کرد، فارس و عرب که اهمیت این منطقه را دوچندان کرده مطالعه تحولات این منطقه را ضروری می کند.
شکلگیری این نوع حکومت در خاورمیانهای که سالها با حکومتهای متمرکز اداره میشدند متفاوت بود و چالشها و فرصتهایی را برای کشور عراق و همسایگان آن در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی ایجاد کرد. با اشغال عراق توسط آمریکا و سقوط حکومت دیکتاتوری صدام حسین فعالیت درزمینههای متفاوت برای آنان فراهم شد و باعث فعالتر شدن این قوم در عرصه سیاسی و جغرافیایی کشور عراق و حکومت آن شد.
بازتاب وقایع رویداده در کردستان عراق به دلیل موقعیت مرکزیاش سبب تأثیرگذاری بر مناطق اطراف خود و کشورهای مختلف خاورمیانه شده است.
اما آنچه در این میان قابلتوجه و تأمل است سیر پیشرفت و تغییرات گسترده در ابعاد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در کردستان عراق و تأثیرات آن بر کشورهای هممرز خود میباشد، بهطوریکه دامنه این تحولات به حدی بوده که بعد از مدتی تحولات سیاسی را که منشأ تحولات اقتصادی و کلیه تغییرات حاصله در جامعه کردستان بود را تحت تأثیر قرارداد و اقلیم کردستان را نوعی الگوی جدید برای حکمرانی در کشورها ارائه نمود.
گسترش اختیارات کردستان عراق به لحاظ قانونی، ظرفیتهای مالی و منابع استراتژیک غنی نفت، روابط خارجی این سرزمین با قدرتهای فرا منطقهای، داعیههای قدیمی این اقلیم مبنی بر ایجاد کردستان بزرگ، همگی زمینهساز ایجاد چالشهای جدیدی برای منطقه است .
کردها با به دست گرفتن نقشهای کلیدی در حکومت عراق، چه به لحاظ احساسی بابیان سوابق مبارزاتی خود و چه به لحاظ قانونی با گنجاندن اختیارهایی وسیع در قانون اساسی جدید عراق؛ توانستند گامهایی بلند را برای رسیدن به اهدافشان (خودمختاری) بردارند که تحقق این امر، معادلات این منطقه را بهویژه باهمسایگان شمالی و شرقی خود با تغییرهایی مواجه کرده است.
از سویی دیگر شناخت با محیط اجتماعی و فرهنگی کشور عراق می تواند چرایی اجرای طرح همه پرسی در اقلیم کردستان را واضح کند.
عراق از نظر اجتماعی دارای بافت موزائیکی و متشکل از گروههای قومی ـ فرقهای متعدد است. به عبارتی میتوان این کشور را مینیاتوری از خاورمیانه تلقی کرد. ماهیت سهگانه جمعیتی و سیاسی کشور عراق، همواره زمینههای بالقوه تنش و جدایی را در بردارد.
سقوط حزب بعث، نیروهای اساسی در شمال و جنوب عراق را که برای سالیان طولانی سرکوب شده بودند، آزاد کرد و فرصت مناسبی را در اختیار آنان برای کسب سهم بیشتری از قدرت حکومت در بغداد قرار داد. این مسئله باعث شده تحولات عراق با منافع و ملاحظات جمهوری اسلامی ایران پیوند بخورد.
بر این اساس هرگونه موفقیت یا شکست در پیشبرد روند دولت ـ ملتسازی در این کشور، مستلزم توجه به تهدیدات ناشی از این تحولات است که ممکن است در آینده امنیت ملت ایران و ترکیه را با مخاطرات ویژه ای مواجه سازد. لذا به دنبال تحولات معطوف به تغییر ساختار و کارگزار در عراق و شکل بندی تدریجی نظام سیاسی نوظهور، روند دگردیسی های محیط پیرامونی عراق تشدید شده است و تاثیرات چندگانه ای در همه سطوح(داخلی، منطقه ای و بین المللی) و حوزه ها(نرم و سخت) ایجاد کرده است.
کردها که در زمان صدام در ساختار سیاسی عراق مشارکت چندانی نداشتند، اکنون در قالب دو حزب اصلی کردی یعنی اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی و حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی، دومین فراکسیون بزرگ مجلس عراق بعد از ائتلاف شیعیان هستند. کردها پست ریاست جمهوری، یکی از معاونتهای نخستوزیری و وزارتخانههایی چون وزارت خارجه عراق را تحت کنترل خود دارند.
براین اساس، گروههای کرد در دولت مرکزی عراق و اداره امور این کشور نقش عمدهای را ایفا میکنند و اکنون در سیاست این کشور به نیرویی عمده تبدیل شدهاند؛ به گونهای که بدون در نظر گرفتن ملاحظات و منافع آنها پیشبرد روند سیاسی عراق بسیار دشوار و حتی غیرممکن به نظر میرسد. کردها در دوره پس از صدام با انسجام، هماهنگی و کارایی بالا در عرصه سیاست عراق عمل کردهاند و میتوان گفت بیشترین منفعت از روند سیاسی عراق را نصیب خود کردهاند.
گروههای کرد در این مدت 2هدف اصلی را دنبال کردهاند: به حداکثر رساندن قدرت و نقش خود در دولت مرکزی عراق در بغداد و دیگری کسب حداکثر خودمختاری و آزادی عمل در شمال عراق بوده است. تصویب فدرالیسم کردی با سطح بالایی از خودمختاری و استقلال در قالب قانون اساسی و عملی ساختن بخش عمدهای از آن، اصلیترین دستاورد گروههای کرد عراق محسوب میشود. اکنون کردها در شمال عراق دارای پارلمان، دولت و نیروهای امنیتی کردی هستند و در جهت کسب امتیازات بیشتر در این حوزه فعالیت میکنند.
جمهوری اسلامی ایران، همواره یکی از کشورهایی بوده که بر حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی عراق تأکید و با هرگونه تمایلات جدایی طلبانه در این کشور مخالفت کرده است.
«بهرام قاسمی»، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در خصوص تحولات اخیر در استان کرکوک عراق و برافراشتن پرچم اقلیم کردستان بر فراز ساختمان های اداری کرکوک گفت: موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران، حمایت از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی عراق و تأکید بر پایبندی همه طرفها به قانون اساسی و حل اختلافات در این کشور از طریق گفتوگو و راهکارهای قانونی است و بر این اساس به اهتزاز درآمدن هر پرچمی غیر از پرچم عراق در کرکوک را که طبق قانون اساسی این کشور تحت حاکمیت دولت فدرال است، اقدامی مغایر با قانون اساسی و تنش آفرین میدانیم.
بنابراین، ایران یکی از همسایگان عراق است که قطعا با هرگونه تمایلات جدایی طلبانه از سوی اقلیم مخالفت و مقابله خواهد کرد.
ترکیه نیز یکی از بازیگرانی است که بارها اعلام کرده علاوه بر مخالفت با تمایلات جدایی طلبانه اقلیم کردستان مخالفت می کند، بلکه اگر دولت عراق نتواند کاری برای مقابله با آن انجام دهد، خود این کار را انجام خواهد داد. در همین زمینه، ابراهیم کالین سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه با تکرار مخالفت آنکارا با تأسیس دولت کُردی مستقل تأکید کرد، برگزاری هرگونه همهپرسی احتمالی استقلال کردها در شمال عراق، آن هم در چنین برهه زمانی حساسی، کاملا اشتباه است. دولت ترکیه نسبت به اقدام شورای استانداری کرکوک در خصوص برافراشتن پرچم کردستان در کنار پرچم عراق بر فراز ساختمان های دولتی انتقاد کرد. «بنعالی یلدیریم»، نخست وزیر ترکیه در گفت وگو با شبکه ان تی وی عنوان داشت: این کار نادرست است و بر خلاف قانون اساسی عراق صورت گرفته است.
همچنین، نخستوزیر ترکیه به دنبال دیدار با رئیس جبهه ترکمنهای عراق، اظهارات اخیر سران کرد عراقی را که همهپرسی در اقلیم کردستان عراق برگزار کردند غیرقابل قبول دانست. نخست وزیر ترکیه از ترکمن های عراق خواسته است تا در صف واحد در برابر چالش های پیش رو بایستند.
«مولود چاوش اوغلو»، وزیر خارجه ترکیه نیز در گفت وگو با شبکه تی آر تی عنوان داشت: به نظر ما این کاری نادرست است و نباید ترکیب جمعیتی این منطقه را بر هم زد؛ اقدامات یک جانبه بی فایده است.وی در ادامه افزود: ما از تمامیت ارضی عراق و سوریه حمایت میکنیم.
وی هشدار داد: در صورت اصرار کردها به جدایی از عراق و تأسیس کشور مستقل، ممکن است ترکیه با بستن مرزهای خود به روی کردها، اقلیم کردستان را مورد تحریم اقتصادی قرار دهد و بحران اقتصادی کنونی کردها را وخیم تر کند
از بین کشورهای فرامنطقه ای، مهم ترین کشوری که در استقلال اقلیم می تواند تأثیرگذاری زیادی داشته باشد، آمریکاست که در فدرالی شدن اقلیم کردستان نقش زیادی ایفا کرد.
در واقع، آمریکا بازیگر اصلی فرامنطقهای درعراق است که همزمان با بغداد و اربیل دارای روابط است، از این روی، درباره اهداف آن نسبت به استقلال اقلیم در عراق دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. ابهام موجود درباره اهداف و طرحهای آمریکا در عراق، به علت متنوع و گسترده بودن اقدامات و نیز اظهار نظر طیف بزرگی از مقامات و شخصیتهای رسمی و غیررسمی درباره عراق است.
بنابراین، بسیاری از تحلیلگران منطقه ای بر این باورند که حمایت کردن یا نکردن آمریکا از استقلال حکومت اقلیم نقش بسزایی در آینده عراق خواهد داشت. از همین روی، بررسی اهداف و مواضع مقامات آمریکایی در این خصوص از اهمیت بسزایی برخوردار است.
برخی از تحلیلگران بر این باورند، آنچه از مواضع رسمی و اقدامات عملی آمریکا در خصوص استقلال اقلیم برداشت میشود، این است که تاکنون به صورت رسمی از وحدت و یکپارچگی و حاکمیت ملی دولت مرکزی حمایت کرده است. آنچه در حال حاضر برای آمریکا اهمیت راهبردی بیشتری دارد، حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی عراق است. آمریکا به عنوان کشوری که مدعی برقراری دموکراسی در عراق است، خواهان تجزیۀ این کشور و ایجاد ذهنیت منفی در جامعۀ بین الملل بعد از حمله به عراق نیست و در صورت تجزیۀ عراق، نفوذ خود را در این کشور از دست خواهد داد و وجهه ای منفی از خود به جای خواهد گذاشت.
در مجموع، منافع آمریکا در عراق بیشتر از منافع آن در اقلیم خواهد بود و در حال حاضر خواهان تجزیۀ عراق نیست، به طوری که معاون رئیس جمهور آمریکا در دیدار با رئیس اقلیم کردستان در مونیخ صراحتا به وی گفت که واشنگتن از عراقی یکپارچه و متحد حمایت می کند. «مایک پنس»، معاون رئیسجمهور آمریکا در دیدار با مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان در حاشیه نشست امنیتی مونیخ بر سیاست واشنگتن در خصوص حمایت از حفظ یکپارچگی عراق تأکید کرد. اما برخی دیگر از تحلیلگران بر این باورند، برخوردی که آمریکا با اقلیم کردستان عراق انجام داد، بدون توجه به این امر مهم که آیا بغداد نسبت به این امر، اشراف و اطلاع دارد یاخیر، برخوردی است که باید با یک کشور مستقل صورت گیرد و شاید همین امر نیز سبب شده است که طی ماه های اخیر، ادعای بلندپروازانه کردهای عراق برای کسب استقلال از بغداد و اعلام یک کشور مستقل کردنشین، تشدید شود.
عامل بسیار مهمی دیگری که می تواند تأثیر بسیاری بر استقلال اقلیم داشته باشد و شایسته است تا جدا و کامل مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، مسألۀ اختلاف میان گروه ها، احزاب و جناح های سیاسی در اقلیم کردستان عراق است. هرچند کردهای عراق در اعلام استقلال اتفاق نظر دارند، در مورد نحوۀ اعلام استقلال با هم اختلاف نظر دارند. از بین پنج حزب اصلی موجود در اقلیم کردستان عراق، یعنی اتحادیۀ میهنی، جنبش تغییر، اتحاد اسلامی، جماعت اسلامی و حزب دموکرات، حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی معتقد به برگزاری هرچه سریع تر رفراندوم برای استقلال است. بنابراین دلایل متعددی در رابطه با شکست هم پرسی اقلیک کردستان عراق را می توان برشمرد :
اولا مسعود بارزانی و حزبش، زمان کنونی را بهترین زمان برای برگزاری رفراندوم جهت استقلال دانستند اما احزابی مانند جنبش تغییر و تا حدودی اتحادیۀ میهنی این زمان را مناسب برای اعلام استقلال ندانسته بودند. حزب دموکرات، با جنبش تغییر و اتحادیۀ میهنی در مورد نحوۀ تعامل با دولت عراق و مسائلی مانند درآمد نفتی اقلیم، ریاست بارزانی بر اقلیم، عملکرد اقتصادی بارزانی و مسائل زیاد دیگری با هم اختلاف دارند.
دوما به طور کلی کشورهایی مانند ترکیه، ایران و سوریه با توجه به داشتن مرزهای زیاد با اقلیم کردستان عراق و با توجه به وجود گروه های کرد در این سه کشور، طبیعی است که نسبت به مسألۀ استقلال کردها واکنش منفی نشان دهند. در حقیقت مواردی مانند حمایت رژیم اسرائیل از استقلال اقلیم کردستان، امکان تحریک گروه های کرد در این کشورها و نفوذ و حضور رژیم صهیونیستی و پایگاه های آن در منطقه و به ویژه اقلیم کردستان، موجب مخالفت کشورهای همسایه و هم مرز با طرح استقلال است.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا مرکزسمنان
انتشار دهنده: جانعلی فتحی
شکلگیری این نوع حکومت در خاورمیانهای که سالها با حکومتهای متمرکز اداره میشدند متفاوت بود و چالشها و فرصتهایی را برای کشور عراق و همسایگان آن در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی ایجاد کرد. با اشغال عراق توسط آمریکا و سقوط حکومت دیکتاتوری صدام حسین فعالیت درزمینههای متفاوت برای آنان فراهم شد و باعث فعالتر شدن این قوم در عرصه سیاسی و جغرافیایی کشور عراق و حکومت آن شد.
بازتاب وقایع رویداده در کردستان عراق به دلیل موقعیت مرکزیاش سبب تأثیرگذاری بر مناطق اطراف خود و کشورهای مختلف خاورمیانه شده است.
اما آنچه در این میان قابلتوجه و تأمل است سیر پیشرفت و تغییرات گسترده در ابعاد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در کردستان عراق و تأثیرات آن بر کشورهای هممرز خود میباشد، بهطوریکه دامنه این تحولات به حدی بوده که بعد از مدتی تحولات سیاسی را که منشأ تحولات اقتصادی و کلیه تغییرات حاصله در جامعه کردستان بود را تحت تأثیر قرارداد و اقلیم کردستان را نوعی الگوی جدید برای حکمرانی در کشورها ارائه نمود.
گسترش اختیارات کردستان عراق به لحاظ قانونی، ظرفیتهای مالی و منابع استراتژیک غنی نفت، روابط خارجی این سرزمین با قدرتهای فرا منطقهای، داعیههای قدیمی این اقلیم مبنی بر ایجاد کردستان بزرگ، همگی زمینهساز ایجاد چالشهای جدیدی برای منطقه است .
کردها با به دست گرفتن نقشهای کلیدی در حکومت عراق، چه به لحاظ احساسی بابیان سوابق مبارزاتی خود و چه به لحاظ قانونی با گنجاندن اختیارهایی وسیع در قانون اساسی جدید عراق؛ توانستند گامهایی بلند را برای رسیدن به اهدافشان (خودمختاری) بردارند که تحقق این امر، معادلات این منطقه را بهویژه باهمسایگان شمالی و شرقی خود با تغییرهایی مواجه کرده است.
از سویی دیگر شناخت با محیط اجتماعی و فرهنگی کشور عراق می تواند چرایی اجرای طرح همه پرسی در اقلیم کردستان را واضح کند.
عراق از نظر اجتماعی دارای بافت موزائیکی و متشکل از گروههای قومی ـ فرقهای متعدد است. به عبارتی میتوان این کشور را مینیاتوری از خاورمیانه تلقی کرد. ماهیت سهگانه جمعیتی و سیاسی کشور عراق، همواره زمینههای بالقوه تنش و جدایی را در بردارد.
سقوط حزب بعث، نیروهای اساسی در شمال و جنوب عراق را که برای سالیان طولانی سرکوب شده بودند، آزاد کرد و فرصت مناسبی را در اختیار آنان برای کسب سهم بیشتری از قدرت حکومت در بغداد قرار داد. این مسئله باعث شده تحولات عراق با منافع و ملاحظات جمهوری اسلامی ایران پیوند بخورد.
بر این اساس هرگونه موفقیت یا شکست در پیشبرد روند دولت ـ ملتسازی در این کشور، مستلزم توجه به تهدیدات ناشی از این تحولات است که ممکن است در آینده امنیت ملت ایران و ترکیه را با مخاطرات ویژه ای مواجه سازد. لذا به دنبال تحولات معطوف به تغییر ساختار و کارگزار در عراق و شکل بندی تدریجی نظام سیاسی نوظهور، روند دگردیسی های محیط پیرامونی عراق تشدید شده است و تاثیرات چندگانه ای در همه سطوح(داخلی، منطقه ای و بین المللی) و حوزه ها(نرم و سخت) ایجاد کرده است.
کردها که در زمان صدام در ساختار سیاسی عراق مشارکت چندانی نداشتند، اکنون در قالب دو حزب اصلی کردی یعنی اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی و حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی، دومین فراکسیون بزرگ مجلس عراق بعد از ائتلاف شیعیان هستند. کردها پست ریاست جمهوری، یکی از معاونتهای نخستوزیری و وزارتخانههایی چون وزارت خارجه عراق را تحت کنترل خود دارند.
براین اساس، گروههای کرد در دولت مرکزی عراق و اداره امور این کشور نقش عمدهای را ایفا میکنند و اکنون در سیاست این کشور به نیرویی عمده تبدیل شدهاند؛ به گونهای که بدون در نظر گرفتن ملاحظات و منافع آنها پیشبرد روند سیاسی عراق بسیار دشوار و حتی غیرممکن به نظر میرسد. کردها در دوره پس از صدام با انسجام، هماهنگی و کارایی بالا در عرصه سیاست عراق عمل کردهاند و میتوان گفت بیشترین منفعت از روند سیاسی عراق را نصیب خود کردهاند.
گروههای کرد در این مدت 2هدف اصلی را دنبال کردهاند: به حداکثر رساندن قدرت و نقش خود در دولت مرکزی عراق در بغداد و دیگری کسب حداکثر خودمختاری و آزادی عمل در شمال عراق بوده است. تصویب فدرالیسم کردی با سطح بالایی از خودمختاری و استقلال در قالب قانون اساسی و عملی ساختن بخش عمدهای از آن، اصلیترین دستاورد گروههای کرد عراق محسوب میشود. اکنون کردها در شمال عراق دارای پارلمان، دولت و نیروهای امنیتی کردی هستند و در جهت کسب امتیازات بیشتر در این حوزه فعالیت میکنند.
جمهوری اسلامی ایران، همواره یکی از کشورهایی بوده که بر حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی عراق تأکید و با هرگونه تمایلات جدایی طلبانه در این کشور مخالفت کرده است.
«بهرام قاسمی»، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در خصوص تحولات اخیر در استان کرکوک عراق و برافراشتن پرچم اقلیم کردستان بر فراز ساختمان های اداری کرکوک گفت: موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران، حمایت از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی عراق و تأکید بر پایبندی همه طرفها به قانون اساسی و حل اختلافات در این کشور از طریق گفتوگو و راهکارهای قانونی است و بر این اساس به اهتزاز درآمدن هر پرچمی غیر از پرچم عراق در کرکوک را که طبق قانون اساسی این کشور تحت حاکمیت دولت فدرال است، اقدامی مغایر با قانون اساسی و تنش آفرین میدانیم.
بنابراین، ایران یکی از همسایگان عراق است که قطعا با هرگونه تمایلات جدایی طلبانه از سوی اقلیم مخالفت و مقابله خواهد کرد.
ترکیه نیز یکی از بازیگرانی است که بارها اعلام کرده علاوه بر مخالفت با تمایلات جدایی طلبانه اقلیم کردستان مخالفت می کند، بلکه اگر دولت عراق نتواند کاری برای مقابله با آن انجام دهد، خود این کار را انجام خواهد داد. در همین زمینه، ابراهیم کالین سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه با تکرار مخالفت آنکارا با تأسیس دولت کُردی مستقل تأکید کرد، برگزاری هرگونه همهپرسی احتمالی استقلال کردها در شمال عراق، آن هم در چنین برهه زمانی حساسی، کاملا اشتباه است. دولت ترکیه نسبت به اقدام شورای استانداری کرکوک در خصوص برافراشتن پرچم کردستان در کنار پرچم عراق بر فراز ساختمان های دولتی انتقاد کرد. «بنعالی یلدیریم»، نخست وزیر ترکیه در گفت وگو با شبکه ان تی وی عنوان داشت: این کار نادرست است و بر خلاف قانون اساسی عراق صورت گرفته است.
همچنین، نخستوزیر ترکیه به دنبال دیدار با رئیس جبهه ترکمنهای عراق، اظهارات اخیر سران کرد عراقی را که همهپرسی در اقلیم کردستان عراق برگزار کردند غیرقابل قبول دانست. نخست وزیر ترکیه از ترکمن های عراق خواسته است تا در صف واحد در برابر چالش های پیش رو بایستند.
«مولود چاوش اوغلو»، وزیر خارجه ترکیه نیز در گفت وگو با شبکه تی آر تی عنوان داشت: به نظر ما این کاری نادرست است و نباید ترکیب جمعیتی این منطقه را بر هم زد؛ اقدامات یک جانبه بی فایده است.وی در ادامه افزود: ما از تمامیت ارضی عراق و سوریه حمایت میکنیم.
وی هشدار داد: در صورت اصرار کردها به جدایی از عراق و تأسیس کشور مستقل، ممکن است ترکیه با بستن مرزهای خود به روی کردها، اقلیم کردستان را مورد تحریم اقتصادی قرار دهد و بحران اقتصادی کنونی کردها را وخیم تر کند
از بین کشورهای فرامنطقه ای، مهم ترین کشوری که در استقلال اقلیم می تواند تأثیرگذاری زیادی داشته باشد، آمریکاست که در فدرالی شدن اقلیم کردستان نقش زیادی ایفا کرد.
در واقع، آمریکا بازیگر اصلی فرامنطقهای درعراق است که همزمان با بغداد و اربیل دارای روابط است، از این روی، درباره اهداف آن نسبت به استقلال اقلیم در عراق دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. ابهام موجود درباره اهداف و طرحهای آمریکا در عراق، به علت متنوع و گسترده بودن اقدامات و نیز اظهار نظر طیف بزرگی از مقامات و شخصیتهای رسمی و غیررسمی درباره عراق است.
بنابراین، بسیاری از تحلیلگران منطقه ای بر این باورند که حمایت کردن یا نکردن آمریکا از استقلال حکومت اقلیم نقش بسزایی در آینده عراق خواهد داشت. از همین روی، بررسی اهداف و مواضع مقامات آمریکایی در این خصوص از اهمیت بسزایی برخوردار است.
برخی از تحلیلگران بر این باورند، آنچه از مواضع رسمی و اقدامات عملی آمریکا در خصوص استقلال اقلیم برداشت میشود، این است که تاکنون به صورت رسمی از وحدت و یکپارچگی و حاکمیت ملی دولت مرکزی حمایت کرده است. آنچه در حال حاضر برای آمریکا اهمیت راهبردی بیشتری دارد، حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی عراق است. آمریکا به عنوان کشوری که مدعی برقراری دموکراسی در عراق است، خواهان تجزیۀ این کشور و ایجاد ذهنیت منفی در جامعۀ بین الملل بعد از حمله به عراق نیست و در صورت تجزیۀ عراق، نفوذ خود را در این کشور از دست خواهد داد و وجهه ای منفی از خود به جای خواهد گذاشت.
در مجموع، منافع آمریکا در عراق بیشتر از منافع آن در اقلیم خواهد بود و در حال حاضر خواهان تجزیۀ عراق نیست، به طوری که معاون رئیس جمهور آمریکا در دیدار با رئیس اقلیم کردستان در مونیخ صراحتا به وی گفت که واشنگتن از عراقی یکپارچه و متحد حمایت می کند. «مایک پنس»، معاون رئیسجمهور آمریکا در دیدار با مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان در حاشیه نشست امنیتی مونیخ بر سیاست واشنگتن در خصوص حمایت از حفظ یکپارچگی عراق تأکید کرد. اما برخی دیگر از تحلیلگران بر این باورند، برخوردی که آمریکا با اقلیم کردستان عراق انجام داد، بدون توجه به این امر مهم که آیا بغداد نسبت به این امر، اشراف و اطلاع دارد یاخیر، برخوردی است که باید با یک کشور مستقل صورت گیرد و شاید همین امر نیز سبب شده است که طی ماه های اخیر، ادعای بلندپروازانه کردهای عراق برای کسب استقلال از بغداد و اعلام یک کشور مستقل کردنشین، تشدید شود.
عامل بسیار مهمی دیگری که می تواند تأثیر بسیاری بر استقلال اقلیم داشته باشد و شایسته است تا جدا و کامل مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، مسألۀ اختلاف میان گروه ها، احزاب و جناح های سیاسی در اقلیم کردستان عراق است. هرچند کردهای عراق در اعلام استقلال اتفاق نظر دارند، در مورد نحوۀ اعلام استقلال با هم اختلاف نظر دارند. از بین پنج حزب اصلی موجود در اقلیم کردستان عراق، یعنی اتحادیۀ میهنی، جنبش تغییر، اتحاد اسلامی، جماعت اسلامی و حزب دموکرات، حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی معتقد به برگزاری هرچه سریع تر رفراندوم برای استقلال است. بنابراین دلایل متعددی در رابطه با شکست هم پرسی اقلیک کردستان عراق را می توان برشمرد :
اولا مسعود بارزانی و حزبش، زمان کنونی را بهترین زمان برای برگزاری رفراندوم جهت استقلال دانستند اما احزابی مانند جنبش تغییر و تا حدودی اتحادیۀ میهنی این زمان را مناسب برای اعلام استقلال ندانسته بودند. حزب دموکرات، با جنبش تغییر و اتحادیۀ میهنی در مورد نحوۀ تعامل با دولت عراق و مسائلی مانند درآمد نفتی اقلیم، ریاست بارزانی بر اقلیم، عملکرد اقتصادی بارزانی و مسائل زیاد دیگری با هم اختلاف دارند.
دوما به طور کلی کشورهایی مانند ترکیه، ایران و سوریه با توجه به داشتن مرزهای زیاد با اقلیم کردستان عراق و با توجه به وجود گروه های کرد در این سه کشور، طبیعی است که نسبت به مسألۀ استقلال کردها واکنش منفی نشان دهند. در حقیقت مواردی مانند حمایت رژیم اسرائیل از استقلال اقلیم کردستان، امکان تحریک گروه های کرد در این کشورها و نفوذ و حضور رژیم صهیونیستی و پایگاه های آن در منطقه و به ویژه اقلیم کردستان، موجب مخالفت کشورهای همسایه و هم مرز با طرح استقلال است.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا مرکزسمنان
انتشار دهنده: جانعلی فتحی
کپی شد