سمنان پس از کاشان ، یزد و کرمان، شهری با بافت سنتی و در این شاخص، دارای شناختنامه هویتی بود؛ یورش مهندسان متجدد بر اثر نداشتن تعهد و دلمشغولی فرهنگی، در دهه ۸۰ محله تاریخی کهنه دژ سمنان را فرو پاشید و سمنان را از آمار چهار شهر نامی ایران خارج کرد و تنها کاج‌های خیابان‌ها و محله‌های کهنه‌دژ می‌دانند که چه تابستانی بود و چه زمستانی در انتظارشان به نظاره نشسته است.

شاید تهاجم سودجویانه‌ برخی در دوره ای، خانه‌هایی با معماری های دلنواز و تاریخی‌ را به یغما برد و بادگیرهای ایستاده بر بام منازل را به آرامگاه‌های زیرزمینی نمور دعوت کرد و دهانه‌های دالان‌ها را به دست خفتن‌های تاریخی سپرد.

نشانی باقی نیست از عمارت‌ها، خانه‌های تاریخی، درختان سنجد و کارونسراها و چاپارخانه‌های واقع در گردنه ‌آهوان.

آسیابان‌های شهر سمنان سال‌هاست مرده اند و تلگرافخانه مبارکه سمنان که زاویه غربی ارگ و کروپ حاجی باباخان پشت نفس‌های تجدد و تفکرهای مدرن به رنگی ابدی خفته‌اند.

بچه محل، دیگر تداعی آشنایی نیست و دیگر هیچ صدایی از ایوان غربی مسجد سلطانی یا همان مسجد امام(ره) که در روزگاری با دلی آکنده از محبت و مهربانی سرپناه زوار و آوارگان جنگ تحمیلی بود، به گوش نمی‌آید.  

کاروانسرای شازده، آرمیده در کنار راسته‌بازار که از آن به جز سر در نشانی باقی نیست.

سیما، منظر و بافت‌های تاریخی شهر سمنان بی‌بدیل است و آسیاهایش بسیار، اما همچون آسیای زاوغان، غریب‌وار در میان درختان خشک سنجد و جوی بی‌آب، به فراموشی سپرده شده‌اند و آوار بر سنگ آسیایشان فرود آمده و زنگوله‌هایشان بی صدا خفته‌اند.

کمبود امکانات بافت تاریخی سمنان را از سکنه‌ خالی کرد

این بافت‌ها تا کنون از آن جهت حائز اهمیت بوده که به رغم قدمت بالا همچنان به واسطه جریان داشتن زندگی در آن، پویا و با نشاط بود، اما اکنون کمبود امکانات رفاهی، نبود رغبت به بازسازی و مرمت و کمبود امکانات شهری، سکونت در این بافت را دچار مشکل کرده و ساکنان به تدریج این منطقه را ترک می‌کنند.

امیرعلی عموزاده، از مسوولان اسبق سمنان در حوزه شهری، در این باره می‌گوید: با رفتن ساکنان و صاحبان اصلی بافت تاریخی، اتباع بیگانه به این بافت وارد شده‌اند و دیگر در پس درهای چوبی خانه‌های قدیمی، چهره‌های زنان، مردان و کودکان سمنانی مشاهده نمی‌شود.

وی با اشاره به اینکه برخی خانه‌ها نیز به دلیل نبود سکونت، و انجام نشدن مرمت و بازسازی به مشتی کاهگل تبدیل می‌شود و با کمال تاسف قسمتی از تاریخ هنر و معماری این شهر به تلی از خاک در می‌آید.

وی گفت: قرار گرفتن بافت تاریخی و بافت فرسوده در بطن یکدیگر از یک سو سبب از بین رفتن منظر تاریخی این بافت، و از سوی دیگر دشواری ساماندهی بافت تاریخی شده است.

عموزاده ابراز امیدواری کرد که یادمان‌های تاریخی به عنوان میراث کهن و ماندگار که روزگاری نه چندان دور دارای حیات طیبه در سایه سار نشاط ،همدلی و همیاری بوده است، با تدبیر و مشارکت عموم فرهنگ دوستان و مدیران شهری دوباره جان تازه‌ای بگیرد.

ضرورت وجود فضای بصری شهر عاری از اغتشاش

بازسازی بافت‌های فرسوده حفظ هویت یک شهر است؛ چرا که معماری، بخشی از تفکر خلاق ساکنان یک شهر را در خود جا داده است.

یکی از کارشناسان مسائل شهری در سمنان نیز بر اهمیت بهسازی و نوسازی بافت تاریخی تاکید کرد و گفت: سازمان ها و  نهادهایی مانند شهرداری سمنان باید تلاش کنند با حفظ دستاوردها و میراث شهری، رشد و توسعه شهر را هماهنگ کنند تا  شهر عاری از اغتشاش بصری باشد، اگر چه این امر در کشورهای در حال توسعه با اما و اگرهایی همراه است.

سعید حسینی ادامه داد: در حالی که شهر از درون تهی شده و می‌پوسد، نقاط پیرامونی آن بیش‌تر و بیش‌تر توسعه می یابد و این در حالی است که محدوده‌ای وسیع در درون شهر تحت عنوان بافت قدیم رهاشده، باقی می‌ماند و هر زمان بیش از زمان دیگر فرو می‌ریزد.

وی اضافه کرد: رشد شهر از بیرون سبب شده است تا بخش قدیمی شهر از نوسازی بازماند، معاصر نشود و جریان زمان در کالبد استوار آن راه نیابد.

حسینی ابراز امیدواری کرد که با هم دلی و همفکری و تخصیص اعتبار لازم، این حیات معنوی احیا شود.

محمدحسن جواهری، فعال فرهنگی ، شاعر و نقاش سمنانی خالق کتاب «یادمانده‌های معماری سنتی سمنان» است؛ در این کتاب در قالب طرح و نقاشی‌، بناها و عمارت‌ها و مراکز اجتماعی، تاریخی و کهن شهر سمنان به خوبی به تصویر کشیده شده است، تا نشان دهد این میراث کهن در روزگاری نه چندان دور دارای حیات طیبه بوده است.  

وی، درباره اهمیت حفظ فضای معماری تاریخی شهر، به ایرنا گفت: حس باستانگرایی (نوستالژیک) NOSTALIC حسی است که هویت ملی را یدک می‌کشد و انسان را به گذشته خویش پیوند می‌دهد، شکاف نسل‌ها را پرکرده و تجربیات نیاکان را به طوری ماندگار می‌کند، که انسان از خویشتن خویش جدا نمی‌تواند شد و همراه با گذشته پیوندی استوار دارد.

جواهری با اشاره به اینکه این راز و رمز باید در تمام گونه‌های فرهنگ و هنر گوشزد شود تا نسل نو بتواند بر شانه‌های فرهنگ گذشته تکیه بدهد، می‌گوید: باید با هوشیاری و با زمان خود در هم آمیزد تا بنائی پا برجا بسازد.

خروج سمنان از فهرست چهار شهر نامی ایران دارای شناختنامه تاریخی

این هنرمند می‌گوید: یکی از گونه‌های فرهنگی که از بی‌همتایی آن در جهان می‌توانیم نازش و خیزش کنیم؛ هنر معماری سنتی ایران است و معماری‌ای که با مصالح جغرافیایی هرگوشه‌ای در پیوند تنگاتنگ قرار دارد و از هیچِ هیچ، فرهنگی غنی و سازگار با روزگار را به وجود آورده، این حاصل خلاقیت و ذهن پرتلاش مهندسان گمنامی است که به مردم‌شان، به زادبوم‌ و اعتقادات‌شان عشق ورزیده اند و ما باید عشق آنان را پاس بداریم.

جواهری خاطرنشان کرد: خروج سمنان از آمار چهار شهر نامی دارای شناختنامه تاریخی در دهه ۸۰ بسیار دل‌آزار است و کاش همچون قلعه بم، بازسازیش می‌کردند و هویت معماری این بخش از ایران زمین را به تماشای گردشگران و مهندسان می‌گذاشتند تا بدانند که طراحان گمنام با چه خلاقیتی از تاخت و تاز مغولان و ترکمنان جلوگیری می‌کردند و خانمان خود را با چه فن‌آوری ساده‌ای پاس می‌داشتند.

ساختمان‌هایی که جز جنازه پاره پاره از آنان باقی نمانده و در یورش سیه دستی نابود شدند؛ ساختمان‌هایی که از آنان حتی عکسی هم به یادگار نداریم. مگر در خیال‌های نسلی که کم کم رو به بایگانی است.

جهت نکوداشت این هویت ملی، باید هر چه در توان داریم به میدان عمل بیاوریم و مسوولان استان سمنان باید بیش از گذشته به ثبت و حفظ و مرمت آثار تاریخی این کهن‌ شهر بپردازند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.