در این مطلب آمده است: مدتی است که دور جدیدی از جنگ تبلیغاتی و اقتصادی و روانی آغاز شده است، اما آیا فقط این مردمند که باید تکلیف خود را بدانند و به وظیفه عمل کنند؟ آیا در این جنگ فقط آنها باید تمام قد بایستند و آثار و تبعات آن را لمس کنند؟ آیا اگر دولت و حکومت را مرد این میدان و همراه و همدرد خود نبینند همچنان پای کار خود میمانند؟ و یا اگر بمانند که میمانند شرط مروت هم همین است؟
روراست باید گفت، احساس بسیاری از همین مردم خوب و نجیب این است که در اکثر مواقع در این جنگ تمامعیار، تنها ماندهاند، حرفهای جدی و قابلتاملی هم دارند، حرف بسیاری از مردم حرف ساده و قابلفهمی است، میگویند؛ ما میمانیم، ما میتوانیم سختیهای دوران مبارزه جدید را به خاطر عزت و شرف و سرفرازی ملک و میهن و ارزشهایمان تاب آوریم، در عرصههای گوناگون نیز این را نشان دادهایم، اما شما که به اعتماد همین مردم بر سریر قدرت تکیه زدهاید هم آیا میمانید و پشت ما را خالی نمیکنید؟
شما چقدر با درد و رنج خانوادههایی که سرپرستشان چند وقتی است حقوق نگرفته همداستانید و میدانید که با استناد به قول آقایان توکلی و میرسلیم، هفتاد هشتاد درصد کارگاهها و مراکز تولید و خدمات و تجارت ما راکد شده و در حال فروریختن است و تعطیلی...؟ آیا شده است فقط چند ماه مثل بسیاری از ما با درآمدهای یک یا دو یا حداکثر 5/2 میلیونی زندگی کنید؟ چند نفر از شما حاضر شده است اندکی از حقوق کلان خود را به نفع این مبارزه در همنوایی با مشکلات معیشتی اکثریت مردم کم کند؟ در همین مجلس که بسیاری از نمایندگان محترم نطقهای آتشینی درباره گرانی و سختی معیشت مردمان ایراد کردهاند چه مصوباتی درباره اندکی تعدیل در پرداختهای نجومی داشتهاند؟ و یا حداقل اصلاح در نظام مالیاتی و افزایش مالیات حقوقها و درآمدهای نجومی؟
دولت دیگر نباید تحریم را بهانه کند و کمکاری و ضعف و شکست را به گردن آن بیندازد. مردم به برجام امید بستند و بعد از مقاومت تاریخی به نقطه اول رسیدند، چرا این هزینههای گزاف و این دفع و دفن فرصتهای تاریخی به ملت تحمیل شد؟ درد اینجاست که هیچکس صادقانه و صریح با مردم سخن نمیگوید. صبر مردم اندازه دارد، شناخت و قضاوت مردم را ملعبهای کمظرفیت نپندارید. مردم مقایسه میکنند و بسیاری از جوامع پیرامونی یا دوردست را مثال میزنند و میپرسند چرا ما باید هزینههای بیبازگشت بپردازیم و چرا منافع مقاومت و سختیهای ما به جیب عدهای چپاولگر رفت؟ چرا بهای زندگی ده برابر و درآمدها به دلیل کاهش ارزش ریال به یک چندم تقلیل پیدا کرده است؟
دولتها با صدها دست دراز ارز فروختند و عوارض ارض و مسکن و اتومبیل با جرایم گزاف رانندگی و پیشفروش و گرانفروشی اتومبیل و قبوض چند برابر شده را برداشت و انباشت کردهاند و دنبال کارهای بزرگی چون ترابری و به خصوص راهآهن مدرن و قطارهای برقی که برای توسعه و تحرک اقتصادی مفید و موثر بود، نگرفتند...
از بحث اصلی خارج نشویم، داشتم میگفتم در یک جنگ تمامعیار اقتصادی همه باید پای کار باشند، میدانیم که سفره اقتصاد کوچکتر شده است، پس نباید اجازه دهیم در این شرایط عدهای قلیل سهم بیشتری بردارند و یا برای خودمان سهم بیشتری قایل شویم و برای اکثریت جامعه قصیده قناعت بخوانیم. در دولت و در مجلس و در قوه قضائیه و در تمام ارکان حکومت باید این اراده و احساس و تکلیف و تدبیر به وجود آید که این مبارزه نیاز به مردان و زنان و مسئولان مجاهدی دارد که برای روزهای سخت آماده باشند و با عقل و عدل و انصاف علمداری کنند و مردم هم ایمان بیاورند که حرف و عمل همه مسئولانشان یکی است و لااقل بخشی از دردشان را دارند.
7339/6103
روراست باید گفت، احساس بسیاری از همین مردم خوب و نجیب این است که در اکثر مواقع در این جنگ تمامعیار، تنها ماندهاند، حرفهای جدی و قابلتاملی هم دارند، حرف بسیاری از مردم حرف ساده و قابلفهمی است، میگویند؛ ما میمانیم، ما میتوانیم سختیهای دوران مبارزه جدید را به خاطر عزت و شرف و سرفرازی ملک و میهن و ارزشهایمان تاب آوریم، در عرصههای گوناگون نیز این را نشان دادهایم، اما شما که به اعتماد همین مردم بر سریر قدرت تکیه زدهاید هم آیا میمانید و پشت ما را خالی نمیکنید؟
شما چقدر با درد و رنج خانوادههایی که سرپرستشان چند وقتی است حقوق نگرفته همداستانید و میدانید که با استناد به قول آقایان توکلی و میرسلیم، هفتاد هشتاد درصد کارگاهها و مراکز تولید و خدمات و تجارت ما راکد شده و در حال فروریختن است و تعطیلی...؟ آیا شده است فقط چند ماه مثل بسیاری از ما با درآمدهای یک یا دو یا حداکثر 5/2 میلیونی زندگی کنید؟ چند نفر از شما حاضر شده است اندکی از حقوق کلان خود را به نفع این مبارزه در همنوایی با مشکلات معیشتی اکثریت مردم کم کند؟ در همین مجلس که بسیاری از نمایندگان محترم نطقهای آتشینی درباره گرانی و سختی معیشت مردمان ایراد کردهاند چه مصوباتی درباره اندکی تعدیل در پرداختهای نجومی داشتهاند؟ و یا حداقل اصلاح در نظام مالیاتی و افزایش مالیات حقوقها و درآمدهای نجومی؟
دولت دیگر نباید تحریم را بهانه کند و کمکاری و ضعف و شکست را به گردن آن بیندازد. مردم به برجام امید بستند و بعد از مقاومت تاریخی به نقطه اول رسیدند، چرا این هزینههای گزاف و این دفع و دفن فرصتهای تاریخی به ملت تحمیل شد؟ درد اینجاست که هیچکس صادقانه و صریح با مردم سخن نمیگوید. صبر مردم اندازه دارد، شناخت و قضاوت مردم را ملعبهای کمظرفیت نپندارید. مردم مقایسه میکنند و بسیاری از جوامع پیرامونی یا دوردست را مثال میزنند و میپرسند چرا ما باید هزینههای بیبازگشت بپردازیم و چرا منافع مقاومت و سختیهای ما به جیب عدهای چپاولگر رفت؟ چرا بهای زندگی ده برابر و درآمدها به دلیل کاهش ارزش ریال به یک چندم تقلیل پیدا کرده است؟
دولتها با صدها دست دراز ارز فروختند و عوارض ارض و مسکن و اتومبیل با جرایم گزاف رانندگی و پیشفروش و گرانفروشی اتومبیل و قبوض چند برابر شده را برداشت و انباشت کردهاند و دنبال کارهای بزرگی چون ترابری و به خصوص راهآهن مدرن و قطارهای برقی که برای توسعه و تحرک اقتصادی مفید و موثر بود، نگرفتند...
از بحث اصلی خارج نشویم، داشتم میگفتم در یک جنگ تمامعیار اقتصادی همه باید پای کار باشند، میدانیم که سفره اقتصاد کوچکتر شده است، پس نباید اجازه دهیم در این شرایط عدهای قلیل سهم بیشتری بردارند و یا برای خودمان سهم بیشتری قایل شویم و برای اکثریت جامعه قصیده قناعت بخوانیم. در دولت و در مجلس و در قوه قضائیه و در تمام ارکان حکومت باید این اراده و احساس و تکلیف و تدبیر به وجود آید که این مبارزه نیاز به مردان و زنان و مسئولان مجاهدی دارد که برای روزهای سخت آماده باشند و با عقل و عدل و انصاف علمداری کنند و مردم هم ایمان بیاورند که حرف و عمل همه مسئولانشان یکی است و لااقل بخشی از دردشان را دارند.
7339/6103
کپی شد