به گزارش ایرنا، در گذر از راهروهایی که از همان ساعت های ابتدایی میزبان افراد زیادی بود، درست در انتهای سالن، کوچک ترین غرفه ی نمایشگاه به تدریج آماده می شد. میزی کوچک با رومیزی صورتی براق، یک صندلی و چند جلد از یک کتاب اجزای تشکیل دهنده ی این غرفه بودند.
پیش از هر چیز اما تلاش خانمی برای چسباندن کاغذی جلوی میز توجه ها را به سوی خود جلب می کرد.' به نام خداوندی که رنج را برای رشد انسان آفرید' جمله ی ابتدایی نقش بسته بر روی این کاغذ بود.
نخستین فرزند خانواده و نامش 'انتها' است. انتها قبادی، بانوی سختکوش کردستانی و نویسنده ی کتاب 'انتها، ملکه رنج ها' که پس از حضور در نمایشگاه های کتاب در استان های مختلف کشور این بار مهمان مردم شاهرود شده است. به تنهایی به شهرهای گوناگون سفر کرده و در نمایشگاه های استانی حاصل زحماتش را که به شکل کتاب درآمده، به فروش می رساند.
کتابش را اینگونه معرفی می کند: دختری که با مشکلات مالی، جسمی و بی سوادی مبارزه کرد و در برابر حکمت الهی سر بندگی و رضایت فرود آورد و استوار همچون کوه های سر به فلک کشیده ی کردستان در برابر مشکلات مقاومت کرد.
می گوید در خانواده ای دارای پنج دختر رشد یافته و به دلیل مشکلات مالی از درس خواندن در مدرسه محروم شده اما در کتاب زندگی نامه اش فصلی برای بی سوادی تعریف نشده است. ماجرای مدرسه نرفتنش را این چنین تعریف می کند: در هفت سالگی برای کمک به مادرم در کارهای خانه به مدرسه نرفتم. وقتی هشت ساله شدم مدیر مدرسه ی روستا قبول نکرد من را برای کلاس اول ثبت نام کند و از همان زمان غصه خوردنم آغاز شد و با اندوه و دلی شکسته به خانه برگشتم.
انتها از 12 سالگی درس خواندن را از کلاس های نهضت سواد آموزی شروع کرده و اکنون دارای مدرک کارشناسی علوم اجتماعی است. می گوید دوست داشته حقوق بخواند اما به دلیل دوری راه و هزینه های تحصیل ترجیح داده رشته ی دیگری را در نزدیکی محل زندگی اش انتخاب کند.
مبارزه با بی سوادی اما تنها چالش زندگی انتها نیست. یک سرماخوردگی ساده عاملی برای گرفتاری اش در یک بیماری شده و پس از آن معلولیت شنوایی از هر 2 گوش و بینایی از چشم راست را در پی داشته است.
این بانوی سخت کوش زندگی نامه اش را در دوران دانشجویی به ثبت رسانده و پس از آن که یکی از استادان دانشگاه داستان زندگی اش را می خواند، او را تشویق می کند که آن را به چاپ برساند. می گوید: باید از استادم آقای ملکی تشکر کنم که داستانم را پندآموز دانست و برای نخستین بار با تقبل هزینه ی چاپ کتاب به عنوان هدیه، من را حمایت کرد.
انتها چندان هم ناشناخته نیست. مستندی به نام 'انتها، همت ماندگار' از او در صدا و سیما پخش شده و در یکی از برنامه های زنده ی تلویزیونی نیز به عنوان مهمان حاضر شده است. در طول گفت و گو بارها به دلیل مراجعه مردم کلامش قطع می شود. خانمی می پرسد: اگر کسی بخواهد داستان بنویسد باید چگونه کار را شروع کند؟ پاسخ می دهد: اول باید بسم الله بگوید و بعد نوشتن را آغاز کند.
'من امروز به تنهایی و فقط با توکل بر خدا به شاهرود آمدم.' در حال ادای این جمله بار دیگر کلامش قطع می شود. چند خانم که او را پیش از این در تلویزیون دیده اند، می شناسند و به سویش می آیند و همین یک دیدار کافی است. او برای گذراندن چند شب در مدت نمایشگاه مهمان این خانم های مهربان شاهرودی می شود.
او با دست خالی و با تکیه بر توان خود اکنون 'انتها، ملکه رنج ها' را به چاپ پنجم رسانده و علاوه بر حضور در نمایشگاه ها، با راه اندازی صفحه های گوناگون در فضای مجازی، از راه دور نیز کتابش را به فروش می رساند. می گوید دیگر شرایط استخدامی ندارد اما برای پیدا کردن شغل و ادامه دادن نویسندگی نیازمند حمایت است. با این حال از مسوولان وزارت ارشاد و موسسه نمایشگاه های فرهنگی ایران که برای شرکت در نمایشگاه های استانی با او همکاری دارند، تشکر می کند.
اما باقی سرگذشتش را باید در کتابش جست. پیدا کردن غرفه ی کوچک انتها در انتهای سالن نمایشگاه، کار ساده ای است. کافی است برگه ای چسبیده به میزی با رومیزی صورتی رنگ را پیدا کنی که بر روی آن نوشته شده: من نویسنده ی این کتاب با فقر و بی سوادی مبارزه کردم. مطالعه کنید و خود را بسازید.
شانزدهمین نمایشگاه بزرگ کتاب استان سمنان 11 تا 16 آذر در سالن شهید اکبری شاهرود میزبان علاقمندان به کتاب و کتابخوانی است.
در این رویداد بزرگ فرهنگی، 235 ناشرکشوری واستانی در 150 غرفه حضورداشته و 55هزار و 612 عنوان کتاب در معرض دید علاقمندان قرار می گیرد.
نمایشگاه استانی کتاب استان سمنان هر 2 سال یکبار در شاهرود برگزار می شود.
7359/6167
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.