در این مطلب آمده است: در ادامه زورگویی های آمریکا و ایجاد فضای ایران هراسی و تحریم های چهل ساله، خروج ترامپ در دومین ماه سال جاری از معاهدهی بینالمللی «برجام» آن چنان اوضاع اقتصادی ما را در هم پیچید که نه ایران بلکه خود آمریکا هم باور نمی کرد که نهادهای اقتصادی و علمی ما آن چنان تحت تاثیر قرار بگیرند.
عوامل این تاثیر ناگوار، نخست عدم آمادگی روحی و روانی ما و دوم، زیرساختهای غیرعالمانهی اقتصادی ما بود و سوم، باور کنیم که مسئولانی نداشتیم تا توان هدایت صحیح اقتصادی را در خود ببینند.
به هر حال، با شروع تحریمهای استکباری ترامپ، سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی در پی حفظ منافع خود، حتی آنها که از اروپا آمده بودند، اعلام کردند که در اقتصاد و صنعت ایران نمیمانند. با این خروج و نیامدن مواد اولیهی صنایع مختلف، کارخانهها دچار معضلات خاص خود شدند. به همین علت، استان ما که دارای شهرکهای کوچک و بزرگی است، متاثر از عوامل بالا، ناچار به تولید و اشتغال نیمبند و تعدیل نیروهاست. این تعدیل و اخراج احتمال به یقین کارگران از همین حالا فشارهای روحی بسیاری را بر خانوادهها تحمیل و عارض کرده است. چرا که خانوادههایی که فرزندان تحصیلکردهی بیکار دارند در این تورم افسارگسیخته و مهارناشدنی، به هیچ وجه تحمل و توان آن را ندارند که تنها نانآور خانواده هم کار خود را از دست بدهد. لذا این عدم امنیت شغلی، جامعهی ما را به شدت تهدید میکند و اینجاست که در نبود اسباب معاش، کسی به فکر معاد هم نیست. پس در شرایط حاضر و پیشامدهایی سختتر که در راه خواهد بود از همین حالا باید پیشبینیهای لازم هم در کشور و هم در محدودهای کوچک تر در استان ما صورت بگیرد. بنابراین لازم است تا مسئولان استان به ویژه نماینده عالی دولت جهت پیشگیری از عوارض آتی، این تهدیدهای عدم امنیت شغلی و بیکار شدن کارگران و کارمندان را به ردههای بالاتر منتقل نمایند و در پی چارهاندیشی از حکومت مرکزی کمک بگیرند تا جهت تزریق کمکهای مادی و تامین مواد اولیه، از تولید نیمبند و تعطیلی احتمالی جلوگیری کنند.
دولت محترم هم میتواند همان گونه که مبلغ یک میلیارد دلار جهت ایجاد اشتغال از صندوق توسعه برداشت میکند، همین مقدار یا حتی بیشتر از آن صرف حفظ اشتغال موجود کند. چون شغل نانآوران خانوادهها امری است که اختلال در آن به هیچ وجه به مصلحت نیست.
البته آن بستههای حمایتی احتمالی که به قول سرپرست وزارت کار و رفاه اجتماعی در حد «ایده» مانده است، بهتر خواهد بود که اقدامی موثر جهت حفظ شغل کسانی باشد که اکنون نان بخور و نمیری دارند وگرنه این بستهها در عدم اشتغال و عدم امنیت شغلی برای مردمی که به سبب بیکاری دچار صدمات روحی متعدد شدهاند، چه فایدهای خواهد داشت؟
شنیدهها حاکی از آن است که تولیدی های بزرگ سمنان که در سطح جامعه، شهرهاند و حتی شهرت جهانی دارند و محصولات آنان به کشورهای مختلف صادر میشود به جهت کاستی های موجود ابزاری و مواد اولیه، علی رغم میل باطنی، ناگزیر به تعدیل نیرو و اخراج کارگران مازاد خود هستند. بنابراین وقتی کارخانهها و تولیدیهای بزرگ ناچار بدین کار باشند، خود تکلیف کوچکترها معلوم است. از نظر اجتماعی هم اوضاع خوبی نخواهیم داشت چون این بیکاریها موجب بازگشت مهاجرانی خواهد شد که برای کار در صنایع به سمنان آمدهاند. همین بازگشت هزینههای بسیاری را بر نهادهای مربوط از قبیل آموزش و پرورش، تحمیل خواهد کرد و مشکلات روانی بسیاری را در استان ما و استانهای همجوار ما از نظر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به وجود میآورد. در این زمینه، بیش از همه، مسئولیت بر عهدهی نمایندگان خانهی ملت خواهد بود تا با هدایت صحیح و وادار کردن دولت به همکاری در این زمینه، از پیشامدهای سخت فرداها جلوگیری شود.
6103/7339
عوامل این تاثیر ناگوار، نخست عدم آمادگی روحی و روانی ما و دوم، زیرساختهای غیرعالمانهی اقتصادی ما بود و سوم، باور کنیم که مسئولانی نداشتیم تا توان هدایت صحیح اقتصادی را در خود ببینند.
به هر حال، با شروع تحریمهای استکباری ترامپ، سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی در پی حفظ منافع خود، حتی آنها که از اروپا آمده بودند، اعلام کردند که در اقتصاد و صنعت ایران نمیمانند. با این خروج و نیامدن مواد اولیهی صنایع مختلف، کارخانهها دچار معضلات خاص خود شدند. به همین علت، استان ما که دارای شهرکهای کوچک و بزرگی است، متاثر از عوامل بالا، ناچار به تولید و اشتغال نیمبند و تعدیل نیروهاست. این تعدیل و اخراج احتمال به یقین کارگران از همین حالا فشارهای روحی بسیاری را بر خانوادهها تحمیل و عارض کرده است. چرا که خانوادههایی که فرزندان تحصیلکردهی بیکار دارند در این تورم افسارگسیخته و مهارناشدنی، به هیچ وجه تحمل و توان آن را ندارند که تنها نانآور خانواده هم کار خود را از دست بدهد. لذا این عدم امنیت شغلی، جامعهی ما را به شدت تهدید میکند و اینجاست که در نبود اسباب معاش، کسی به فکر معاد هم نیست. پس در شرایط حاضر و پیشامدهایی سختتر که در راه خواهد بود از همین حالا باید پیشبینیهای لازم هم در کشور و هم در محدودهای کوچک تر در استان ما صورت بگیرد. بنابراین لازم است تا مسئولان استان به ویژه نماینده عالی دولت جهت پیشگیری از عوارض آتی، این تهدیدهای عدم امنیت شغلی و بیکار شدن کارگران و کارمندان را به ردههای بالاتر منتقل نمایند و در پی چارهاندیشی از حکومت مرکزی کمک بگیرند تا جهت تزریق کمکهای مادی و تامین مواد اولیه، از تولید نیمبند و تعطیلی احتمالی جلوگیری کنند.
دولت محترم هم میتواند همان گونه که مبلغ یک میلیارد دلار جهت ایجاد اشتغال از صندوق توسعه برداشت میکند، همین مقدار یا حتی بیشتر از آن صرف حفظ اشتغال موجود کند. چون شغل نانآوران خانوادهها امری است که اختلال در آن به هیچ وجه به مصلحت نیست.
البته آن بستههای حمایتی احتمالی که به قول سرپرست وزارت کار و رفاه اجتماعی در حد «ایده» مانده است، بهتر خواهد بود که اقدامی موثر جهت حفظ شغل کسانی باشد که اکنون نان بخور و نمیری دارند وگرنه این بستهها در عدم اشتغال و عدم امنیت شغلی برای مردمی که به سبب بیکاری دچار صدمات روحی متعدد شدهاند، چه فایدهای خواهد داشت؟
شنیدهها حاکی از آن است که تولیدی های بزرگ سمنان که در سطح جامعه، شهرهاند و حتی شهرت جهانی دارند و محصولات آنان به کشورهای مختلف صادر میشود به جهت کاستی های موجود ابزاری و مواد اولیه، علی رغم میل باطنی، ناگزیر به تعدیل نیرو و اخراج کارگران مازاد خود هستند. بنابراین وقتی کارخانهها و تولیدیهای بزرگ ناچار بدین کار باشند، خود تکلیف کوچکترها معلوم است. از نظر اجتماعی هم اوضاع خوبی نخواهیم داشت چون این بیکاریها موجب بازگشت مهاجرانی خواهد شد که برای کار در صنایع به سمنان آمدهاند. همین بازگشت هزینههای بسیاری را بر نهادهای مربوط از قبیل آموزش و پرورش، تحمیل خواهد کرد و مشکلات روانی بسیاری را در استان ما و استانهای همجوار ما از نظر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به وجود میآورد. در این زمینه، بیش از همه، مسئولیت بر عهدهی نمایندگان خانهی ملت خواهد بود تا با هدایت صحیح و وادار کردن دولت به همکاری در این زمینه، از پیشامدهای سخت فرداها جلوگیری شود.
6103/7339
کپی شد