آیا امام درباره عمل جراحی نظر مثبت داشتند؟/ این عمل چگونه انجام شد؟
بعد از جلسه های مشورتی و انجام پیش مقدمات مانند آندوسکوپی و بیوپسی، سرانجام روز دوم خرداد ماه سال 68 عمل با موفقیت انجام شد.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: بعد از ناهار روز جمعه مشغول استراحت بودم که دکتر فاضل[1] تماس گرفت و گفت که خیلی سریع خودم را به جماران برسانم بی آنکه درباره موضوع با کسی صحبت کنم. محرمانه بودن موضوع، دلم را به شور انداخت و خیلی سریع خود را به بیت امام رساندم.
عده ای از پزشکان زبده و حاج احمدآقا[2] منتظر بودند تا جلسه مشورتی را شروع کنند. بالاخره جلسه شروع شد و حاج احمد آقا از طرف امام اینگونه گفت: صحبتی از رفتن به خارج یا درخواست پزشک خارجی نیست و شماها باید تصمیم بگیرید.
صحبت پزشکان شروع شد و نتیجه آندوسکوپی که دکتر زالی[3] انجام داده بود، مساله کم خونی و زخم بدخیمی که بر روی معده ایجاد شده بود، ضرورت عمل و نیز ریسک جراحی همه و همه مطرح شد، دکتر الیاسی[4]، دکتر فاضل، دکتر دوایی[5] و هر یک از پزشکان حاضر نظر خود را دادند و قرار شد تا جلسه ای دیگر برای تصمیم گیری نهایی برای عمل جراحی تشکیل شود. شنبه صبح بود که تیم پزشکی تصمیم به جراحی گرفت و حالا باید این موضوع با امام در میان گذاشته می شد.
برای ساعت یک عصر از امام وقت گرفتند و چون امام بسیار منظم بودند، همه پیش از ساعت یک پشت درب اتاق حاضر بودند تا بتوانند سر ساعت به حضور امام برسند. هر کدام از اعضای تیم، درباره تصمیمی که امام خواهند گرفت نظری می داد و من با توجه به شناختی که داشتم حدس می زدم که ایشان به نظر تیم پزشکی احترام خواهد گذاشت و پاسخشان مثبت است.
بالاخره انتظارمان به پایان رسید و همگی وارد شدیم و دکتر عارفی که سرتیم پزشکی را بر عهده داشتند، نظر گروه را خدمت امام اعلام کردند و آقا بی آنکه سوالی بپرسند فقط گفتند بسیار خوب.
بعد از گرفتن نظر مثبت از امام، این قضیه با مسئولان در میان گذاشته شد و اینکه چه فعالیت های پزشکی پیش از جراحی ضرورت دارد که انجام شود و با اعلام موافقت قرار بر این شد که بیوپسی و آندوسکوپی مجدد صورت گیرد و باز هم شرایط به اطلاع امام رسید و با نظر مثبتشان مقدمات کار فراهم آمد.
دکتر شادچهر[6] و بنده آندوسکوپی را انجام دادیم و از بخش های مختلف زخم تکه برداری شد و از دکتر تابئی که از شیراز آمده بود خواسته شد تا آماده سازی رنگ و خواندن آن را بپذیرند که 48 ساعت زمان می برد.
اتاق عمل و گروه پزشکی از هر لحاظ آماده بودند و همه سیستم ها نیز به خوبی کار می کرد.
بعد از آماده شدن جواب، باز هم جلسه ای با حضور همه اعضای تیم پزشکی برگزار شد و همه جوانب کار سنجیده و برای ساعت 8 صبح برنامه عمل چیده شد.
جلسه دیگری هم با حضور دکتر فاضل، دکتر دوایی و بنده تشکیل و چگونگی عمل جراحی بحث شد تا مبادا در حین عمل وقفه ای ایجاد شود.
صبح روز موعود رسیده بود، دکتر الیاسی مسئول بیهوشی بود و عمل به خوبی و بدون هیچ گونه مشکلی انجام شد و با توجه به اینکه امام مشکل قلبی داشتند اما بدون هیچ نگرانی توانستیم داروهای مسکن را از طریق لوله تزریق کنیم و در این فاصله کمک تنفسی با Ventilatorهم داده شد و جراحان نیز به نوبت در کنار بستر ایشان کشیک می دادند.
آن شب پس از عمل، جراح کشیک من بودم و علاوه بر اینکه از طریق دستگاه، تنفسشان بررسی می شد، متخصصان قلب و پرستاران نیز این مسئولیت را بر عهده داشتند.
چشم های امام معمولا بسته بود و فقط وقتی اقدام خاصی صورت می گرفت ایشان چشمهایشان را باز می کردند. شب از نیمه گذشته بود احساس کردم که لب های آقا تکان می خورد فکر کردم شاید چیزی می خواهند بگویند، سرم را نزدیک بردم اما دیدم با اینکه بیدارند چشمهایشان بسته است. برایم سوال پیش آمده بود که چرا آقا به جای آنکه مانند قبل درخواستشان را بنویسند این بار می خواهند صحبت کنند.
نگاهی به ساعت انداختم، ساعت حدود 4 صبح بود و این زمان، زمانی بود که ایشان شب های قبل به نماز شب مشغول می شدند و من تازه متوجه شدم، از بزرگی روح ایشان بر خود لرزیدم...
فردای آن روز لوله خارج شد و وضعیت عادی بود. از آقا خواستیم که هر گاه احساس درد می کنند حتما تذکر بدهند تا برایشان مسکن تزریق کنیم اما هرگز چنین درخواستی از ما نکردند.[7]
- دکتر ایرج فاضل، پزشک جراح امام. وی در دولت اول آیت الله هاشمی مقام وزیر بهداشت و در دولت اول مهندس موسوی مقام وزیر آموزش عالی را بر عهده داشت.
- مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید احمد آقا خمینی.
- دکتر محمدرضا زالی، فوق تخصص جراحی گوارش.
- دکتر هدایت الله الیاسی، متخصص بی هوشی.
- دکتر منوچهر دوایی، متخصص جراحی.
1. دکتر علی شادچهر، متخصص بیماری های گوارش.
1. برگرفته از خاطره ای نقل شده از دکتر سید محمدرضا کلانتر معتمدی، فوق تخصص جراحی عروق در کتاب طبیب دل ها.
دیدگاه تان را بنویسید