رستگاری در دوران رنج ـ ۱۲

امام بی هیچ پرسشی، جراحی را پذیرفتند

در راه بازگشت به انگلیس بودم و در دوبی مشغول گرفتن ویزا که خبر ارتحال امام به گوشم رسید.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: غروب روز جمعه بود که بعد از خستگی کار در بیمارستان کایز باید مسیر طولانی تا خانه را طی می کردم. ساعتی بعد تلفن خانه به صدا در آمد و پشت خط کسی نبود جز مهربانی به نام دکتر عارفی[1] که از من خواست تا هر چه زودتر و به طور اضطراری خود را به تهران برسانم. شرایط را که حساس دریافتم بی هیچ پرسشی پذیرفتم و مقدمات سفر به ایران را فراهم کردم. فردا صبح با اولین پرواز خود را به ترکیه رساندم و حوالی ساعت ده شب بود که به فرودگاه مهرآباد رسیدم.

دو نفر برای استقبال آمده بودند و از آنجایی که گمان می کردم موضوع مطرح شده محرمانه است بی هیچ سوالی با آنها همراه شدم و به سمت جماران به راه افتادیم. با رسیدن به میدان جماران وارد محوطه حفاظت شده و پس از آن با اجازه پاسداران وارد حیاط کوچکی که در مجاورت منزل امام قرار داشت، شدیم. حیاط کوچک همان حیاط بیمارستان[2] بود. دکتر عارفی و دکتر پورمقدس[3] به استقبالم آمدند و با برخورد گرمشان خستگی سفر را از تنم گرفتند اما همین که در جریان علت سفرم قرار گرفتم دوباره خستگی به تنم نشست.

از فردای آن روز بود که یک تیم پزشکی مجرب شامل پزشکان گوارش، قلب و جراحی برای تصمیم گیری درباره روش درمانی بیماری امام و جراحی به وسیله دکتر فاضل[4] به مشورت نشستند. همه نگران آن بودند که شاید امام با عمل جراحی مخالفت کنند؛[5] بنا بر این تصمیم بر آن شد تا همه اعضای تیم خدمت امام برسند و موضوع را مطرح کنند.

امام که در چند روز اخیر به علت کم خونی دچار ضعف بودند با مهربانی تیم را پذیرفتند و بر خلاف تصور همگی هیچ مخالفتی با عمل جراحی از خود نشان ندادند و بی هیچ پرسشی پذیرفتند که طبق نظر تیم پزشکی پیش بروند. به اینجای قضیه که رسیدیم دکتر عارفی تک تک اعضای تیم را خدمت امام معرفی کرد[6].

دوم خرداد ماه سال 68 بود و روز موعودی که قرار بود عمل جراحی بر روی امام انجام شود. همان ابتدای صبح ایشان به اتاق عمل منتقل شدند. عمل حدود دو ساعت زمان برد و با موفقیت به پایان رسید[7] و امام به اتاق مراقبت های ویژه منتقل شدند و تا فردا در روی دستگاه ونیلاتور بودند.

فضای اطراف امام فضای وظیفه نبود، عشق را در تک تک پزشکان و پرستاران به خوبی لمس می کردی و همین به اطرافیان و نزدیکان امام دل گرمی می داد.

چون جراحی دستگاه گوارش انجام شده بود تا چند روزی باید مواد غذایی از راه وریدی وارد بدن می شد و از طریف ورید اجوف فوقانی یک راه تعبیه شد که این کوچکترین قدمی بود که من توانستم بردارم.

با گذشت زمان شرایط عمومی امام بهتر می شد و تغذیه از راه دهان صورت می گرفت و من راهی انگلیس بودم اما هنوز در فرودگاه دوبی برای گرفتن ویزا اقدام می کردم که خبر تلخ به گوشم رسید.[8]

 
  1. دکتر سید حسن عارفی، متخصص قلب و عروق. وی سر تیم پزشکی امام بود.
  1. بیمارستان بقیه الله شماره 2 جماران که به پیشنهاد دکتر عارفی در اوایل سال 62 در مجاورت بیت امام به دلیل جنبه های سیاسی، امنیتی و پزشکی احداث شد و مجهز به بخش کاتتریسم پیشرفته، امکانات اتاق عمل، جراحی عمومی، ارتوپدی، قلب، دستگاه رادیولوژی و آزمایشگاه پیشرفته بود. این بیمارستان سال هاست که به عنوان یکی از بیمارستان های خوب تهران پذیرای بیماران است.
  1. دکتر مسعود پورمقدس، متخصص قلب و عروق و از اعضای تیم پزشکی امام خمینی (س).
  1. دکتر ایرج فاضل، متخصص جراحی عمومی، وی وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت اول میرحسین موسوی و وزیر بهداشت دولت اول آیت الله هاشمی رفسنجانی بود.
  1. علت این گمانه زنی از آنجایی ناشی می شد که امام هر بار که با پیشنهاد عمل جراحی قلب مواجه شدند، مخالفت کردند.
  1. این اولین باری بود که دکتر ماندگار امام را از نزدیک ملاقات می کرد.

7.  این عمل در تاریخ دوم خرداد ماه سال 68 انجام شد.

8. برگرفته از خاطره دکتر محمد حسین ماندگار، فوق تخصص قلب و عروق.

 

دیدگاه تان را بنویسید