عیدی هایی که امام به مهمانان می دادند
سکه طلایی رنگ 10 ریالی، عیدی ای بود که آقا روزهای عید به مهمانان عیدی می دادند و چه برکتی داشت این عیدی ها.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: قندانی پر از سکه های یک ریالی بود که بعدها جای خود را با سکه های طلایی رنگ ده ریالی که نقشی از قدس هم روی آن حک شده بود، عوض کردند. رسم بر این بود که در عیدهای مختلف، افراد برای دیدار و ملاقات آقا به بیت می آمدند و از نزدیک با ایشان دیدار می کردند و آقا هم یا یک سکه یک ریالی یا همان سکه های جدیدتر را به عنوان عیدی به آنها می دادند.
حتی وقتی سران مملکت و سفرا خدمت می رسیدند یا در ملاقات های عمومی که مردم خواستار یک تبرکی از امام بودند با اجازه آقا مشتی از این سکه ها به عنوان عیدی به مردم داده می شد.
اما عیدی اعضای دفتر جداگانه بود[1] و امام به آنها گاهی هزار، دو هزار یا پنج هزار تومان عیدی می دادند و همه آن می شد برکتی در خانه و زندگی شان.
آن روزها که امام در حیات بودند و رفت و آمدها به خانه ایشان زیاد، گاهی بعضی از دوستان و رفقا مانند آیت الله طاهری[2] یکی ـ دو شبی را در تهران می ماندند، یا علمای دیگر یا آنهایی که برای مراسم عمامه گذاری می آمدند و خانه آقای میریان[3] بیشتر وقت ها پر می شد از مهمان و کمتر شبی بود که آنها مهمان نداشته باشند و با آنکه همه مواد غذایی آن روزها مانند روغن، برنج، قند، شکر و... کوپنی بود اما از برکت وجود امام و پولی که آقا به عنوان عیدی به آنها می داد چنان برکتی داشت که هیچ وقت مایحتاج خانه دچار مشکل نمی شد[4]
- افرادی که در دفتر امام مشغول به کار بودند، حقوقی دریافت نمی کردند و این عیدی هم کمک خرجی بود برای زندگیشان و هم برکتی برای آن.
- آیت الله سید جلال الدین طاهری حسین آبادی معروف به طاهری اصفهانی. او اولین امام جمعه اصفهان بود. وی حتی پیش از انقلاب اسلامی نیز به توصیه امام خمینی به برپایی نماز جمعه در اصفهان اقدام می کرد. او نماینده مردم اصفهان در مجلس خبرگان قانون اساسی و خبرگان رهبری بود و در سال 81 استعفای خود را از مقام امامت نماز جمعه با نوشتن نامه ای خدمت مقام معظم رهبری اعلام کرد. وی در دوازدهم خرداد سال 92 در اصفهان از دنیا رفت.
2. سید رحیم میریان از اعضای دفتر امام که به وسیله آیت الله طاهری به حاج احمد آقا معرفی شد و در روز هشتم شهریور سال 60 به تهران آمد و به عنوان یکی از خادمان و پاسداران بیت امام مشغول به کار شد.
- برگرفته از خاطره سید رحیم میریان از کتاب خاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی.
دیدگاه تان را بنویسید