برای چیدن توت بالای درخت رفته و گردنش آسیب دیده بود، آقا که متوجه شد بالا رفتن از درخت را برایش قدغن کرد.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: در حیاط خانه امام درخت توتی بود که وقتی می رسیدند بابا عیسی[1] بالای درخت می رفت و مقداری می چید و برای امام می آورد. آقا هم دو سه تایی می خورد و تشکر می کرد.

یک بار که برای این کار رفته بود از نردبان افتاد و گردنش کمی آسیب دید و مجبور به استفاده از گردن بند شد. مدتی از این قضیه گذشته بود ولی همچنان بابا عیسی گردن بند به گردنش بود و در حالی که بشقابی توت در دست داشت خدمت امام رسید.

او با دیدن باباعیسی گفت: حاجی باز هم بالای درخت رفته ای؟ و پاسخ شنید که نه اینها را از پایین درخت جمع کرده ام.

چند روز بعد باز همین قضیه تکرار شد ولی آقا حتی یک دانه از توت ها را نخورد تا بابا عیسی دیگر بالای درخت نرود.

... دو ـ سه روزی گذشت که بابا عیسی آمد و گفت: آقا جان اجازه بدهید از پایین درخت برایتان توت جمع کنم که آقا گفت نه دیگر نیازی نیست شما بالای درخت بروید و اینگونه بود که بالا رفتن از درخت را برای بابا عیسی ممنوع کرد.[2]

 

1. عیسی جعفری، خدمتکار منزل امام.

2.  برگرفته از خاطره عیسی جعفری از کتاب خاطرات و خادمان و پاسداران امام خمینی.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.